یکشنبه, ۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 12 May, 2024
مجله ویستا
چرا روسیه هنوز به استالین عشق میورزد؟
در دهه ۱۹۷۰ زمانیکه من در کودکیام در شوروی بودم، رئیسجمهور برژنف بود کسی که من واقعا از او تنفر داشتم. ژوزف استالین در آن مقطع نامی بود که صرفا از گذشتههای دور به گوش میرسید او مثل یک هیولای وحشتناک توسط پدر بزرگ فقیدم نیکیتا خروشچف در آن سخنرانی مخفی در بیستمین کنگره حزب کمونیست شوروی در ۱۹۵۶ کنار گذاشته شده و از تاریخ حذف شده بود. ولی برژنف با آن ابروهای شیطانیاش همه جا حاضر بود. او با قول دادن درباره آینده درخشان و روشن کمونیسم، من و دوستان همکلاسیام را به فکر فرو میبرد. حضور نامیمون او در خانواده ما نیز احساس میشد. مدرسه من در کاتوزوفسکی، جایی برای نخبگان حزب بود. جایی که اعضای پولیت برو ـ که شامل برژنف هم میشد ـ بچههایشان را به آنجا میفرستادند. دوستان من پدربزرگهایشان را که مثلا سفیر شوروی در انگلستان یا رئیس ک.گ.ب بودند، به رخ همدیگر میکشیدند اما پدربزرگ مقتدر پیشین من دیگر رسما در صحنه نبود. در ۱۹۶۴ خروشچف توسط برژنف بازنشسته شده بود. او به خاطر جرمهای مبهم و مرموز از رهبری شوروی کنار گذاشته شده و به ملک بیرون شهرش خارج از مسکو تبعید شده بود. او هم مثل استالین از تاریخ حذف شده بود.
در خانه گفته میشد من بایستی به خاطر خروشچفی بودنم به خود ببالم. در خانه تاریخ همچنان زنده بود. پدر و مادرم درباره آن سخنرانی محرمانه سخن میگفتند، اما با این وجود من زیاد معنی حرفهایشان را نمیفهمیدم تا اینکه به دبیرستان وارد شدم. در آن زمان که کاملا از سیستم توتالیتاریستی حاکم پرده برداشته نشده بود سخنرانی محرمانه دورهای را آغاز کرد که امروز ما آن را با «آبشدن یخها» میشناسیم. مقطعی که میلیونها شهروند شوروی از گولاکها آزاد شدند و درها به روی روابط فکری بیشتر و کالاها و گردش توریستها باز شد در واقع آزادیای که کشورهای کمونیستی سابق، امروز به آن دست یافتهاند از همان شکافی که خروشچف با سخنرانی فوریه ۱۹۵۶ بهوجود آورد، جریان یافته است.
امروز حدود ۵۰ سال از آن سخنرانی میگذرد. پدربزرگ من سپربلایی برای همه مشکلات موجود جامعه دموکراتیک پست کمونیست روس شده است. و استالین دیکتاتور بیرحم، کسی که فضای خفقان و وحشت را بر ملت تحمیل کرد، طبق نظرسنجیهای سنجش افکار، از یک مقبولیت و محبوبیت واقعی و تکاندهنده به خصوص در میان جوانان برخوردار شده است. البته آن چیز عجیبی نیست به خصوص پس از هرج و مرجی که فروپاشی اتحاد شوروی در ۱۹۹۱ در پی داشت. دورهای که دموکراسی به اغتشاش، جنایت، فقر، الیگارشی، خشونت و ناامیدی انجامید و این خود دلیل اصلی این مسئله میتواند باشد. اینکه چرا روسها حقوق و آزادیهای فردی جدیدشان را دوست ندارند. قرنها احساس عدماحترام به خود ـ احترامی که تنها در درون سیستم دولتی تعریف میشده ـ ما را این طور بار آورده که خواهان بازگشت حاکمان قدیمی خود باشیم. حاکمانی که آن حس اطاعت و روحیه میهنپرستی شدید و اعتقاد به اینکه ما ملت بزرگی بودهایم را ترویج میکردند. ما آرزوی داشتن رهبران تاریخی را - با وجود تمام ستمگریشان ـ داشتهایم مثل استالین و ایوان مخوف. بله آنها میکشتند و زندانی میکردند، اما چقدر بزرگ و با شکوه بود پیروزیها و رژههای مغرورانه ما.
و این است چرایی صف کشیدن روسها پشت ولادیمیر پوتین. پوتین خودش را یک نودموکرات روس میداند. در حقیقت روسها او را اندکی خداگونه میبینند. «پدر همه ملتها» همانطوریکه استالین بود و بیشتر از همه شبیه هر مرد روسی، نشانهای از دموکراتیزاسیون ناقص. پوتین اغلب یاد آور میشود که روسها «راه خودشان را در دموکراسی» طی میکنند. ترجمه: حکومت مطلقه مدرن او دریافته است که نیاز چندانی به تصفیه تودهها برای حمایت از خود - مثل استالین - ندارد. در واقع نفرت از آزادی، ما را حامی مشتاق او میکند. ما با حمایت از زندانی که او برای ما ساخته و همچنین اندیشه ترقی خواهانه دیکتاتورمنشانه او، این روش را بر داشتن یک دولت شفاف قانونی ترجیح میدهیم.
پوتینیسم در بر گیرنده عناصری از استالینیسم، کمونیسم، ک.گ.بایسم و اقتصاد بازار، در حال حاضر ایدئولوژی ملی ماست. کلیسای ارتدوکس روسی سزار، سیستم ک.گ.ب شوروی، اقتصاد بازار دوره بوریس یلتسین، او فاصلههای گذشته را با بهوجود آوردن یک سیستم با دوام در قدرت رفع کرده است. ولی با این حال نظام بسته و مرموز حکمرانی او با ایستادن یک نفر در راس هرم، این فکر را به ذهن میآورد که یکپارچگی پیشنهادی او، تلاشی برای بازنویسی گذشته است.
و بنابر این سخنرانی محرمانه، که خروشچف برای رعایت عدالت درباره قربانیان استالینیسم و کمونیستهای آزاد شده از رفتارهای غیرانسانی گولاکها انجام داده، زیاد کار شجاعانهای به نظر نمیرسد. از این منظر این تنها خواست تغییر نظام استبدادیای بوده که خودش در بنای آن نقش داشته. در رسانههای امروز روسیه به سخنرانی محرمانه به عنوان یک مسئله بیارزش نگاه میشود: کاری که خروشچف کرد در انتقام گرفتن از استالین بهخاطر جفایی که در حق بزرگترین پسرش لئونید کرد ه بود. آنچه استالین آن را به دلیل دیگری یعنی«خیانت به آرمانهای سوسیالیسم» با حمایت از نازیها در طول جنگ جهانی دوم ارجاع میداد.
همه این شایعات درباره لئونید از دوره برژنف پیدا شد. تا به امروز مردم روی هم رفته آنها را به عنوان مهرههای تبلیغاتی ک.گ.ب میدانستند. اما امروز ما بهعنوان کشوری که برای احساس شکستش به دنبال یک جواب ساده میگردد، خروشچف ـ پدر و پسر ـ به قربانیانی برای مسائل و مشکلات ما تبدیل شدهاند. در حقیقت این انتقادات خروشچف که فروپاشی شوروی را میدیده و در نظر داشته، بیشترعامل شکست او بوده است. اینطور میتوان نتیجه گرفت که سقوط نظام کمونیست با وجود اینکه مردم انتظارآن را داشتند، به معنای طلوع خورشید دموکراسی نبوده است. روسها در یک چنین آشفتگیای برای رها شدن از بار سنگین دیکتاتوری رژیم شوروی که آنها را از اندیشیدن به هر چیز مثبتی دور نگه میداشت، بسر میبردند. غالبا با یک نگه منفی گفته شده که دوره کمونیستها کاملا بیثمر بوده. دورهای که در آن ظلم و ستم بر مردم غالب شد اما صنعتی شدن، رشد آموزشی، سواد تقریبا فراگیر، پیروزی در جنگ جهانی دوم، پیشرفت علمی و فضایی هم از دستاورهای آن دوره بود چیزی که غیر قابل انکار است. در واقع مسئله اصلی این است که تمایل به تبرئه گذشته، مانع از پشیمان شدن ما از اشتباهاتمان میشود و این متاسفانه در تاریخ روسیه یک مسئله عادی است.
با بیبهرگی از غرور ملی و معتقدات مادامالعمر، روسها مرگ شوروی را بهعنوان پایان امپراتوری و حس هویت ملی تجربه کردهاند. در این حالت نا امیدی، آنها دوست دارند احساس بهتری نسبت به خودشان و سرزمینشان داشته باشند. تصویر استالین با آن زیرکی و فرزانگی و لبخند مغرورانهاش، آن فضای خالی را پر میکند. و چون خروشچف اشتباهات او را اثبات کرده است، حالا تبدیل به معمار همه مشکلات روسیه شده است.
پدربزرگ من تلاشی را آغاز کرد برای آزاد کردن روسها از گذشته خونباری که استالین ساخته بود، اما ملت ما هرگز با جنایتهای خونین استالین برخورد نزدیکی نداشته. در عوض دشواری و پیچیدگی زندگی در جامعه مدرن چندپارهای که موفقیت بزرگ و قابل اشارهای برای به خود بالیدن و ارضای غرور خود ندارد، روسها را عاشق گذشته و یک دولت قدرتمند و متمرکز میکند. این چرخهای است که ادامه پیدا کرده و تکرار میشود تا اینکه روسها بتوانند سرانجام به طور تمام و کمال با گذشتهشان روبهرو شوند.
نینا خروشچف/ ترجمه: مهدی بازرگانی
منبع: واشنگتنپست
منبع: واشنگتنپست
منبع : روزنامه کارگزاران
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران مجلس شورای اسلامی مجلس انتخابات مجلس انتخابات مجلس دوازدهم انتخابات مجلس دوازدهم انتخابات مجلس شورای اسلامی ستاد انتخابات کشور دولت رهبر انقلاب دولت سیزدهم
هواشناسی تهران آتش سوزی زلزله شهرداری تهران سیل فضای مجازی سازمان هواشناسی پلیس بارش باران قتل سلامت
خودرو قیمت خودرو قیمت دلار گاز حقوق بازنشستگان قیمت طلا بازار خودرو ایران خودرو بانک مرکزی پالایش و پتروشیمی نمایشگاه نفت مالیات
نمایشگاه کتاب کیانوش عیاری رضا عطاران تلویزیون کتاب نمایشگاه کتاب تهران سینمای ایران دفاع مقدس نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران سینما سریال مهران مدیری
فناوری قطب شمال
رژیم صهیونیستی اسرائیل غزه فلسطین جنگ غزه آمریکا روسیه حماس سازمان ملل رفح اوکراین افغانستان
پرسپولیس فوتبال استقلال لیگ برتر هوادار لیگ برتر فوتبال ایران لیگ برتر ایران رئال مادرید سپاهان باشگاه پرسپولیس بازی لیگ قهرمانان اروپا
هوش مصنوعی ناسا ایلان ماسک تبلیغات اپل روزنامه گوگل سامسونگ
آلزایمر استرس کاهش وزن دیابت سیگار فشار خون بارداری توت فرنگی افسردگی شیر