چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

فوتبال بلای جان اصولگرایان


فوتبال بلای جان اصولگرایان
فوتبال ایران سیاسی ترین روزهای خود را می گذراند. باورش سخت است اما ساختمان فدراسیون فوتبال در هفته گذشته به کانون زد و بند های سیاسی تبدیل شده و پرطرفدار ترین رشته ورزشی ایران درحالی که به انتظار تعیین رئیس فدراسیون فوتبال نشسته، رقابت سیاسی شدیدی را هم شاهد است که در این رقابت اصلاح طلبان، نه تنها حضوری ندارند بلکه داور مسابقه و در واقع ناظر رقابت هم هستند.در نزاع سیاسیون برای تصاحب فدراسیون فوتبال این اصولگرایان هستند که در هر دو سو به رقابت روی آورده اند. این درحالی است که طی ماه های گذشته اصولگرایان در تلاش برای دستیابی به وفاق، جبهه متحد اصولگرایان را راه اندازی کرده و اعلام کردند که می کوشند به منظور شرکت در انتخابات آتی مجلس شورای اسلامی لیست واحدی ارائه کنند.
● توفانی پس از آرامش
محمدرضا باهنر و حبیب الله عسگراولادی که در هفته های اخیر برای راضی نگه داشتن اصولگرایان دست به هر تلاشی زده بودند تا صدای اختلاف از هیچ جا بلند نشود فکرش را هم نمی کردند که دم خروس از فدراسیون فوتبال نمایان شود و آن همه تاکید و اصرار مبنی بر نبود اختلاف و حل تعارضات ناگهان نقش بر آب شود. شاید اگر یکی از بزرگان اصولگرا به ذهنش خطور می کرد که یک انتخابات ورزشی به چه شکلی می تواند حامیان قالیباف و حامیان احمدی نژاد را دوباره رودرروی هم قرار دهد یک کمیته شش نفره و یک جمع مرضی الطرفین هم در فدراسیون فوتبال تشکیل می شد تا اختلافات ورزشی اصولگرایان را حل و فصل کند و کاندیدای نهایی این جمع را برای شرکت در انتخابات معرفی کند. اما حدود پنج ماه مانده به آغاز رقابت های انتخاباتی و در حالی که آب و هوای ظاهری اصولگرایان بسیار بهاری و آفتابی جلوه می کرد، ابرهای کینه و اختلاف چنان آسمان اصولگرایی را پوشاند که جبهه متحد اصولگرایان اصلاً تصورش را هم نمی کرد چطور آن همه تقلا برای فرونشاندن اختلافات به خاطر مدیریت مستطیل سبز، یکباره از دست رفت و جار و جنجال رسانه یی، جای آن را گرفت. همه این اتفاقات در حالی رخ داد که اصلاح طلبان هیچ کاندیدایی برای شرکت در انتخابات معرفی نکردند و دورادور اوضاع را دنبال می کردند. چنین بود که نزاع ورزشی برای کسب ریاست فدراسیون فوتبال از سوی اصولگرایان مستقل تحت عنوان زیاده خواهی و انحصارطلبی حامیان دولت تعبیر شد و رفتار محمد علی آبادی برای حضور در انتخابات فدراسیون فوتبال، مصداق آن خوانده شد. در واقع همه اختلافات و دعواها از آنجا آغاز شد که در پی استقبال گسترده چهره های سیاسی و ورزشی برای حضور در انتخابات فدراسیون فوتبال، رئیس سازمان ورزش ایران نیز در آخرین روز ثبت نام، پا به فدراسیون فوتبال گذاشت و پس از ثبت نام باعث آن شد تا دیگر کاندیداها جز کفاشیان و آجورلو استعفا دهند. با این همه ثبت نام علی آبادی تنها عاملی نبود که نزاع هواداران قالیباف و حامیان احمدی نژاد را تشدید کرد؛ آنچه بر دامنه اختلافات افزود تلاش های پیدا و پنهانی بود که برای کنار گذاشتن آجورلو از لیست کاندیداها صورت می گرفت. به گفته منتقدان سازمان تربیت بدنی این سازمان در تلاش بود تا با استفاده از ابزارهای مدیریتی خود و تحت فشار قرار دادن هیات های فوتبال استان ها، باشگاه های ورزشی و دیگر چهره های صاحب رای، آنها را وادار کند تا از حمایت آجورلو دست برداشته و رایشان را به نفع علی آبادی اعلام کنند. این ادعا البته از سوی سازمان تربیت بدنی رد شد اما حامیان قالیباف که از آجورلو برای ریاست فدراسیون فوتبال حمایت می کردند در روزهای گذشته با ارائه مدارکی بر ادعاهای خود تاکید کرده و خواستار برگزاری یک انتخابات سالم و عادلانه برای گزینش رئیس فدراسیون فوتبال شدند.
● همیشه شعبان یک بار هم رمضان
در جریان کش و قوس های مربوط به انتخابات فدراسیون فوتبال یک اتفاق جالب افتاد و آن اینکه جای ناظر و بازیگر عوض شد و درخواست برگزاری انتخابات سالم از زاویه دیگری مطرح شد. طی هفته های گذشته در عالم سیاست، همه شاهد این بودند که اصلاح طلبان در مصاحبه های خود چگونه از برگزاری آزادانه و سالم انتخابات ابراز نگرانی کرده و از مسوولان نظارتی اصولگرا می خواستند که خواسته های آنها را تامین کنند. این درخواست ها و این نگرانی ها در جریان برگزاری انتخابات فدراسیون فوتبال شکل دیگری یافت و از سوی جریان دیگری مطرح شد. اگر در عرصه سیاست، همواره نظارت بر انتخابات بر عهده اصولگرایان بوده و اصلاح طلبان خواستار برگزاری انتخابات سالم می شدند در عرصه فوتبال با حضور محسن صفایی فراهانی در مسند رئیس کمیته انتقالی، اختیار نظارت بر امر انتخابات بر عهده اصلاح طلبان قرار گرفته و این اصولگرایان حامی شهردار بودند که با اصرار و پافشاری از صفایی فراهانی می خواستند حافظ رای اعضای مجمع بوده و اجازه ندهد فشارهای بیرونی، صحت انتخابات را با تردید روبه رو کند. در میان این درخواست ها و واکنش های تایید آمیز صفایی فراهانی نسبت به سلامت برگزاری انتخابات و بیان این جمله که خوب است مدیریت فدراسیون فوتبال را یک مجموعه یکدست و منسجم بر عهده بگیرند، این نگرانی در سطح برخی محافل سیاسی مطرح شد که رئیس کمیته انتقالی با سازمان تربیت بدنی به توافق رسیده و نسبت به ریاست علی آبادی در فدراسیون فوتبال نظر مساعدی دارد. در پی این ابراز نگرانی ها سایت خبری نوروز، پایگاه اطلاع رسانی جبهه مشارکت، در مطلبی که آن را به عنوان گزارش ویژه خود منتشر ساخت ضمن ارائه گزارشی از حال و هوای انتخابات فدراسیون فوتبال و نگرانی های پیش آمده از صفایی فراهانی خواست هوشیاری بیشتری به خرج داده و سلامت برگزاری انتخابات را تضمین کند. واکنش رئیس به همه این حرف ها روشن و مشخص بود؛ «همه چیز تحت کنترل است و نمی گذاریم مشکلی در برگزاری انتخابات پیش بیاید.»
با وجود همه این کش و قوس ها اعتراض آجورلو و حامیانش به قوت خود باقی ماند و در ادامه، کار به کنایه زدن رسید و نمادهای اصولگرایی بر اساس واژگان پرمعنایی به خدمت گرفته شد تا به علی آبادی و حامیان دولت یادآور شود که اصولگرایی انحصاری نیست و آنها نباید تصور کنند که تنها وارثان اصولگرایی در کشور هستند؛ «خداوند همه ما را عاقبت به خیرکند و کاری کند که برای رسیدن به یک پست عدالت و انصاف را زیر پا نگذاشته و با بستن چشم ها، نفهمیم مردم چگونه در مورد ما فکر می کنند. من هدفم برای شرکت در انتخابات، خدمت به انقلاب اسلامی و دولت نهم است. آقای علی آبادی اگر بیشتر از شما اصولگرا نباشم کمتر از شما هم نیستم.»
این جملات ارزشگرایانه و واژگانی تند و تیز خطاب به رئیس سازمان تربیت بدنی علاوه بر آنکه برای حامیان دولت معنای خاص خود را دارد به وضوح نشان می دهد که آجورلو و طرفدارانش تا چه حد از عملکرد سازمان ورزش کشور ناراحتی به دل گرفته اند.
● یک مشکل پیش بینی نشده
فوتبال ایران به شکلی ناگهانی و غیرمنتظره شکلی سیاسی به خود گرفته است. اصولگرایان که طی سال های گذشته همواره اصلاح طلبان را با این اتهام همراه می کردند که در پی کسب هر موقعیت و حضور در هر منصبی آنجا را سیاسی می کردند حالا خود برای حضور در عالی ترین مسوولیت فوتبال کشور سر و دست می شکنند که در غیاب اصلاح طلبان هم حاضر به تقسیم غنایم با خودی نبوده و جز به کسب تمام کرسی های هیات رئیسه به چیز دیگری رضایت نداده و از همین زاویه است که با تمام قوا کابینه یی یکدست معرفی کرده و حضور همگی آنها را در فدراسیون فوتبال خواهان هستند. وضعیت به وجود آمده بیش از همه برای تشکیلات اصولگرایان سنگین به حساب می آید که یک مشکل پیش بینی نشده محاسبات آنها را به هم ریخت و دو ضلع اصلی اصولگرایان را بار دیگر با هم درگیر کرد. اصولگرایان البته بسیار شانس آوردند که اصولگرایان سنتی علاقه یی به بخت آزمایی در عرصه ورزش از خود نشان نمی دهند وگرنه یک شورای مرضی الطرفین دیگر باید در استادیوم آزادی تشکیل می شد تا گروه های اصولگرا را در این زمینه به وفاق برساند. اما چه عاملی باعث شده نومحافظه کاران اصولگرا از هر دو طیف تکنوکرات و یکجانبه گرا پا در میدان ورزش گذاشته و حضور تاثیرگذار در هیات رئیسه فدراسیون فوتبال را خواهان باشند؟
به نظر می رسد این سوال پاسخی نداشته باشد جز راهی که فوتبال و حاشیه های آن در اختیار مدیران سیاسی می گذارد برای آنکه بهتر دیده شوند و بیشتر در کانون توجهات قرار داشته باشند و از این طریق خود را برای گام های بزرگ تر آماده کنند. همین موضوع را می توان از زاویه مقابل هم نگریست یعنی سیاسیون کاندیدا می شوند تا از این طریق فرصت چهره شدن و محبوب شدن را از رقبای سیاسی خود بگیرند و اجازه ندهند که فوتبال نردبانی در اختیار رقبا قرار دهد برای رشد و ترقی.به این ترتیب در شرایطی که توجهات مردم به امور سیاسی کاهش قابل ملاحظه یی داشته، این مسوولیت فدراسیون فوتبال است که می تواند ارتباط مدیران سیاسی و توده های مردم را برقرار کرده و مدیران را در مسیر جلب توجه افکار عمومی قرار دهد. بازی افکار عمومی البته بازی غیرقابل پیش بینی و خطرناکی است؛ چه آنکه به همان میزان که شانس بالارفتن از پلکان محبوبیت ممکن است فراهم شود، در کانون توجهات قرار گرفتن ممکن است با یکی دو ناکامی نقشی معکوس ایفا کرده و سقوط مدیران سیاسی را در پی داشته باشد. با این وجود چهره های سیاسی علاقه مند به شرکت در انتخابات فدراسیون فوتبال، آنقدر ریسک پذیر و جویای نام هستند که خطر آن سقوط دهشتناک را به جان بخرند تا در عوض شانس شان را از روی سکوی پرتاب امتحان کنند.همه این ریسک پذیری ها اما برای ریش سفیدان اصولگرا که بیش از انتخابات فدراسیون فوتبال، چشم به انتخابات مجلس شورای اسلامی دوخته اند نان و آب نمی شود. به اعتقاد آنها اگر جدال سیاسیون اصولگرا در مستطیل سبز منجر به از دست رفتن انسجام جبهه اصولگرایان شود تاوان آن را همه اصولگرایان خواهند داد و با توجه به عمق گرفتن شکاف های تکنوکرات گرایی- یکجانبه گرایی، دیگر فرصت و امکانی برای حل و فصل منازعات باقی نخواهد ماند و هزینه این اشتباه محاسباتی را تمام اصولگرایان پرداخت خواهند کرد. برای درک عمق موضوع پیش رو فقط کافی است تصور کنید که فشارهای سازمان تربیت بدنی برای کنار گذاشتن آجورلو از لیست کاندیداها کارساز شود و حامیان قالیباف جایی در انتخابات نیابند، در این صورت آیا این جمع ناکام و ناراحت را می توان دور میزی با حضور حامیان دولت گرد آورد و به آنها توصیه کرد که از سهم خواهی گذر کرده و فکر یکدلی کنند؟
آیا دیگر کسی می تواند این جمع پرگلایه و ناراضی را به بازی برگرداند و از آنها همراهی و صمیمیت طلب کند؟
انتخابات فدراسیون فوتبال و برخورد حامیان احمدی نژاد و هواداران قالیباف، فارغ از هر نتیجه یی که داشته باشد به خوبی روشن کرد که شعارهای مهرورزانه و وحدت گرایانه در بزنگاه های خاص تا چه حد عملی می شود و رنگ حقیقت به خود می گیرد. این جدال اصولگرایانه سنگ محک مهمی بود برای آنکه به ناظران نشان دهد تمام تاکیدات بزرگان در خصوص حل اختلافات اصوگرایان و خودداری آنها از سهم خواهی تا چه حد در میدان عمل دست یافتنی و واقعی است.
به راستی اصولگرایانی که حتی حاضر نیستند بر سر تصاحب فدراسیون فوتبال و حضور در هیات رئیسه آن با هم به تفاهم دست یابند، از این امکان برخوردارند که در انتخابات نهاد تاثیرگذاری چون مجلس شورای اسلامی به توافق رسیده و از سهم خواهی دست بردارند؟ ماجرایی که در انتخابات فدراسیون فوتبال شکل گرفت یک تصویر کوچک و محدود از اتفاقی است که چند ماه دیگر در جبهه اصولگرایی بروز خواهد یافت، با این تفاوت که در آن مقطع ضلع سومی به نام اصولگرایان سنتی هم در صحنه حاضر خواهند بود و برخورد سخت تر هم خواهد شد. با این وجود فعلاً می توان بی سر و صدا کناره گرفت و بازی شوراهای چندین و چندنفره حل اختلاف و مصاحبه های به ظاهر وحدت گرایانه را برای به وحدت رساندن اصولگرایان به نظاره نشست و بی عجله شعار های آنها مبنی بر ائتلاف و همراهی در جبهه متحد اصولگرایی را شنوا بود. آینده به خوبی روشن می کند این شوراها و آن شعارها تا چه حد عملیاتی بوده و اصولگرایان چقدر می توانند بر سهم خواهی های انتخاباتی خود غلبه کنند. فوتبال و حاشیه های انتخاباتی آن اگر به بلای جان اصولگرایان تبدیل نشود این روزها به دوربین مادون قرمزی تبدیل شده که عمق شکاف های اصولگرایان را نشان می دهد.
سجاد سالک
منبع : روزنامه اعتماد