دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

در بستر اعتدال


در بستر اعتدال
مولای متقیان حضرت علی (ع) در خطبه ۸۷ نهج البلاغه در معرفی بهترین بنده خدا ( انسان کامل) می فرماید: «ای بندگان خدا! همانا بهترین و محبوب ترین بنده نزد خدا، بنده ای است که خدا او را در پیکار با نفس یاری داده است... برای خدا اعمال خویش را خالص کرده آن چنان که خدا پذیرفته است... خود را به عدالت واداشته و آغاز عدالت او آن که هوای نفس را از دل بیرون رانده است، حق را می شناسد و به آن عمل می کند... اختیار خود را به قرآن سپرده، و قرآن را رهبر و پیشوای خود قرار داده است، هرجا که قرآن بار اندازد فرود آید و هرجا که قرآن جای گیرد مسکن گزیند.»
امام (ع) در خطبه ای دیگر (خطبه ۹۷)، اهل بیت پیامبر (ص) را به عنوان مصداق بهترین بندگان خدا، معرفی می کند و از مردم می خواهد برای گام زدن در مسیر حق و صراط مستقیم آنان را الگو قرار داده و پا جای پای آنها بگذارند و با رعایت اعتدال، نه از آنان پیشی گیرند و نه عقب بمانند که این هر دو (افراط و تفریط) موجب گمراهی و هلاک است.
«مردم! به اهل بیت پیامبرتان بنگرید، از آن سو که گام برمی دارند، بروید، قدم جای قدمشان بگذارید، آنها شما را هرگز از راه هدایت بیرون نمی برند و به پستی و هلاکت بازنمی گردانند. اگر سکوت کردند، سکوت کنید، اگر قیام کردند، قیام کنید، از آنها پیشی نگیرید که گمراه می شوید و از آنان عقب نمانید که نابود می گردید.»
در آموزه های دینی و توصیه های اخلاقی و همچنین در سیره و سنت انبیاء و اولیاء الهی (علیهم السلام) یکی از نکاتی که به طور ملموس و برجسته قابل درک و مشاهده است، پرهیز از افراط و تفریط و رعایت اعتدال و میانه روی در همه جنبه ها و ابعاد زندگانی فردی و اجتماعی است. این در حالی است که با مطالعه تاریخ، ملاحظه می شود که یکی از انحرافات و آفاتی که همواره زندگانی انسان را مورد تهدید قرار داده و بشریت از رهگذر آن آسیب ها و خسارت های فراوان دیده و فاجعه ها و شکست های بزرگ را متحمل شده، عدم رعایت اعتدال و غرق شدن در ورطه تندروی ها و کندروی ها بوده است. تاریخ و از جمله تاریخ اسلام در این باره مثال ها و شواهدی فراوان برای عرضه کردن دارد. افراط و تفریط از خصوصیات و نشانه های جامعه ای است که در آن عقلانیت بازیچه هوی و هوس ها قرار گرفته و جهل سکه رایج آن است. قرآن کریم چنین جامعه و دورانی را «جاهلیت» می نامد. پیامبران الهی نیز مبعوث می شوند تا با تزریق آگاهی و ایمان در جسم و جان جامعه، مردم را از گرداب جهل برهانند و عقلانیت را حاکم بر غرایز و خواسته های نفسانی کنند و آنان را از خطرات افراط و تفریط بیم و انذار دهند و «اعتدال» را بستر حرکت انسان مومن و عاقل قرار دهند، از نظر مکاتب الهی به ویژه اسلام عزیز، افراط و تفریط از اصلی ترین عوامل زائل کننده عقل و از نشانه های بارز جهل است که موجب گمراهی انسان می شود. حضرت علی (ع) در این باره در کلمات قصار می فرماید:
جاهل را نمی بینی مگر این که یا یکسره در مسیر افراط است یا در حالت تفریط.
و این مکاتب الهی سرآمد و کامل ترین همه آنها، اسلام، آمده اند تا با توصیه ها و آموزه ها و معرفی الگوهای عملی و عینی، تعادل و حرکت در مسیر اعتدال را بر زندگانی و کار بشر حاکم نمایند. به طوری که آنان با ایجاد تعادل و رابطه منطقی میان دنیا و آخرت، ماده و معنی، معاش و معاد و... سعادت این جهانی و رستگاری آخرت خود را تضمین نمایند. هنر و درس بزرگ انبیاء و اولیاء الهی(علیهم السلام) نیز حرکت بدون لغزش در چنین مسیری است. با مطالعه زندگی و سیره آن بزرگواران متوجه می شویم که هیچ عامل و محرکی نمی تواند آنان را از مسیر مستقیم که همانا عقلانیت و اعتدال است، منحرف و وادار به پشت پا زدن به اصول و دست زدن به کنش و واکنش هایی نماید که دشمنان کمین کرده آن بزرگواران بتوانند برای آنان نقطه ضعفی پیدا و در جهت منافع پلید خود از آن سوءاستفاده نمایند. علی رغم همه این توصیه ها و با وجود این الگوهای همیشه زنده، خطر جهل و گرفتار شدن انسان به مشخصات و آفات آن، در هیچ زمانه و عصری دست از سر آدمیان برنمی دارد و همواره زندگی آنان را در عرصه ها و ابعاد مختلف فردی و اجتماعی، تهدید می کند. در دوران حیات طیبه رسول اکرم (ص) با اینکه ایشان در بطن و متن جامعه و در میان مردم حضور دارند باز هم شاهد این نشانه ها از جمله تندروی و کندروی ها هستیم و می بینیم کسانی را که در برابر دستورات صریح پیامبر (ص) و نص کتاب خدا، به چون و چرا می پردازند و ایراد شرعی! می گیرند و تا آنجا پیش می روند که پیامبر گرامی اسلام را که اصولا برای حاکمیت عدالت مبعوث شده، در جریان جنگ حنین به رعایت «عدالت» توصیه می کنند! و... یا در دوران خلافت حضرت امیر(ع) می بینیم که باز این تندروی ها و کندروی ها چگونه بر سر راه خلافت آن شیرپیروز خدا، مشکل و مانع ایجاد می کند و... تندروی ها پای ایشان را به میدان نهروان می کشاند و کندروی ها موجب می شود ایشان نتواند برای در هم شکستن سپاه شام عده وعده لازم را بسیج و تدارک ببیند ... و هنگامی که در زمان حیات آن بزرگواران شاهد چنین حوادثی که ریشه در نادانی و افراط و تفریط عده ای از اسلام آورندگان دارد هستیم، در غیاب آن بزرگواران تکلیف خود به خود روشن است. همان طور که پیداست، متاسفانه خطر افراط و تفریط، تنها دامان تندروان و کندروان را نمی گیرد و دنیا و آخرت آنان را تباه نمی سازد، بلکه به گواهی تاریخ، این گونه افراد همواره مورد طمع دشمنان زیرک و خارجی و منافقان داخلی قرار دارند و آنان با بازیچه قرار دادن و تحریک چنین افرادی که افراط و تفریط عقلشان را زائل ساخته، برای ایجاد اختلاف و تفرقه در میان جمعی متحد و ضربه زدن به جامعه سوءاستفاده می کنند.
بنابراین امروز نیز جامعه ای که دأب و دغدغه حاکمیت اسلام را دارد و به نام آن انقلاب کرده و استقلال و آزادی خود را تامین و هویت ملی خود را احیاء نموده است، باید از این خطرات و آفات افراط و تفریط غافل نباشد و برای حفظ اصول و سلامت انقلاب و حرکت در مسیر اعتدال وظیفه دارد، آن چنان که تجربه های تاریخی می آموزند و رهبر فرزانه انقلاب همواره توصیه می کند، سخت مراقب این گونه انحرافات باشد.
سال های پس از پیروزی انقلاب اسلامی نشان می دهد که یکی از اصلی ترین رموز ماندگاری در تداوم حرکت پر خروش و مومنانه مردم ایران و آنچه باعث شده توطئه های رنگارنگ دشمنان کینه توز آن راه به جایی نبرد، پافشاری بر اصول با رعایت اعتدال و عقلانیت بوده است. در واقع اعتدال خود یکی از اصول انقلابی است که منبعث از آموزه ها و آرمان های دین مبین اسلام است. و این درست برخلاف تفکر برخی افراد و جریاناتی است که تصور می کنند اعتدال به معنی دست کشیدن از بخشی از اصول است. حال آنکه اعتدال به معنی پرهیز از افراط و تفریط و حرکت در بستر اصول است و این انحراف از آن به هر سمت و سویی که نفع دشمنان را به دنبال خواهد داشت. این است که می بینیم بیگانگان که خواهان استقلال و سربلندی این سرزمین نیستند، از عقلانیت و اعتدال گرایی انقلاب ما خشمگین می شوند و مثل همیشه تاریخ وقتی در مصاف رویاروی کاری علیه آن از پیش نمی برند، به تندروی ها و کندروی های داخلی دل می بندند و با تحریک چنین عناصری در کمین فرصت برای زدن ضربه از درون و تحقق اهداف شوم خود می نشینند. همین اوایل هفته گذشته بود که خواندیم و شنیدیم که یکی از سناتورهای آمریکایی به صراحت اعلام کرده که آمریکا باید در ایران از «تندروها»، حمایت کند!
اگر بپذیریم که افراط و تفریط آفت جامعه و خطری است که از درون انقلاب مردم ایران را تهدید و دشمنان ما را امیدوار می کند، وظیفه داریم که سخت مراقب این آفت خطرناک باشیم به ویژه کسانی که مسئولیتی در امور و عرصه های مختلف دارند، در باره مقابله با این تهدیدها وظیفه ای سنگین تر برعهده دارند. برای مثال در مسائل سیاسی، بحث های رسانه ای، رقابت های انتخاباتی و بالاخره عملکردهای اجرایی و... باید آنی از خود و عملکرد خود غافل نباشیم و از افراط و تفریط بپرهیزیم و اجازه ندهیم سیاست زدگی آنچنان ما را از خود غافل کند که مرزبندی ما با بیگانه حفظ نشود، دشمن جای دوست بنشیند و یا حل مشکلات عدیده جامعه و مسائل روزمره زندگی مردم، تحت الشعاع رقابت های سیاسی و درگیری های جناحی قرار بگیرد. واقع بینی به کناری گذاشته شود و به حق و راستی عمل کردن، تحت تاثیر خوش بینی های مفرط و بدبینی ها و سیاه نمایی های مغرضانه واقع شود و خلاصه چنان در وادی پست و مقام های دنیوی و آرزوی رسیدن به آنها غرق شویم که آخرت را یکسره فراموش نماییم و... که حداقل پیامد منفی چنین رویکردی تخریب چنین سیاست و سیاستمداران در نزد مردمی است که در تاریخ و در نزد جهانیان به اعتدال و عقل گرایی و صاحب تشخیص بودن شهره اند.
سیدمحمدسعید مدنی
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید