سه شنبه, ۲۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 14 May, 2024
مجله ویستا


درست مصرف کنیم


درست مصرف کنیم
زمستان از راه رسیده و سرما هم کمی زودتر از آن وارد کشور شده است؛ این همه نقش گاز را در روزهای باقی مانده از سال جاری پررنگ تر از قبل می کند.
نگاهی به گذشته نزدیک، روزهای سرمای به یاد ماندنی و بی سابقه سال گذشته را به یاد می آورد که «اگر نگوییم به بهترین شکل گذشت، در گذر آن با کمترین مشکل تردیدی نمی ماند» و این تجربه هم حتما به سان چراغی، آینده پیش رو را روشن خواهد کرد.
از این رو به سراغ اصل مطلب می رویم؛ چه گاز نیازی به توضیح و تعریف ندارد و دیگر به ندرت بتوان کسی را در کشور پیدا کرد که نامی از پارس جنوبی و عسلویه نشنیده باشد یا آنکه نتواند تعریفی از آن در یک یا دو سطر ارائه کند.
جایگاه کشور از حیث ذخایر در جهان، وضعیت خط لوله صلح، خط لوله های سراسری و بسیاری از مسائلی که به گاز مربوط است، دیگر برای خیلی از مردم عادی هم آشناست. این همه یعنی جامعه در ابعاد فرهنگی و اجتماعی با گاز آشناست. اما این تنها هدف صنعت گاز کشور نیست. آشنایی مردم با گاز چنانچه هدایت شود می تواند مثمر ثمر باشد. به بیان دیگر این آشنایی باید به سمتی برود که آحاد جامعه به اهمیت آن پی ببرند و میزان مصرف اندکی کاهش یابد. این آشنایی باید به سمتی برود که جامعه ظرفیت پذیرش واقعی شدن قیمت گاز را داشته باشد و بداند که دعوت مردم به صرفه جویی در جهت تامین منافع شخصی نیست و اگر کسی می خواهد زیاد از حد مصرف کند، لاجرم باید پول بیشتری بدهد.
این آشنایی باید به سمتی برود که مردم بدانند صدور گاز - که سیاست جمهوری اسلامی است - حتی در زمستان هم جُرم نیست! و اطلاع داشته باشند که اگر گاز شهر یا روستایی چند ساعت قطع شد، ثمره یک شوک چند ثانیه ای شبکه است که آن هم شاید در اثر استهلاک دستگاه ها پیش آمده باشد نه به خاطر غفلت چند ساعته کارمندان شرکت گاز و .... .
گاز اما در سناریوی توسعه کشور هم نقشی مهم دارد. خاصه از وقتی که غلامحسین نوذری بر مصدر کار در وزارت نفت نشست. چه از همان هنگامی که در مجلس برای کسب رای اعتماد سخنرانی می کرد، از مجلسیان اذن گرفت تا توسعه را برمبنای گاز بگذارد و از آن موقع بود که تغییر قطب توسعه کشور از نفت به گاز رسما مطرح شد. نوذری اما این عقیده خود را فقط در مجلس مطرح نکرد. او که در دوران سرپرستی خود نیز به سراغ فراموش شده این سال های صنعت نفت (تزریق) هم رفت و وعده استفاده از ۳ فاز پارس جنوبی را در این مسیر هم داده بود، چندی بعد در جمع مدیران ارشد شرکت ملی گاز ایران، از ضرورت تغییر استراتژی انرژی کشور از نفت به سمت گاز خبر داد و پیش بینی کرد که "در آینده، در سطح کشور و حتی در سطح منطقه، گاز حرف اول را خواهد زد و از نفت هم سبقت خواهد گرفت."
از این رو اغراق نیست اگر امروز مدعی شویم که در دهه آتی نقش گاز در توسعه کشور حتی از نفت هم بیشتر است. چه جایگزینی گاز به جای نفت در مصرف داخلی، تثبیت نقش ایران در بازار جهانی و تلاش برای کسب جایگاه مناسب در دنیا در حوزه تاسیسات گازی، سه ضلع اصلی تغییر استراتژی کشور از نفت به گاز، با هدف محوریت قرار دادن منابع گازی برا ی توسعه است. این سه ضلعی اما یکی از مهم ترین ارکان سند چشم اندازی است که قرار است در سال ۱۴۰۴ به اهداف آن دست یابیم.
● گاز ارزان
شکی نیست که جایگزینی گاز با نفت در آینده‌ای نه‌چندان دور اتفاقی است که نه فقط در ایران که در تمام نقاط جهان رخ خواهد داد. به بیان دیگر آینده جهان انرژی از آن گاز است. چرا که ذخایر نفتی جهان در حال کاهش است و انرژی‌های نو، رقیب جدی برای سوخت‌های فسیلی محسوب نمی‌شوند. از سویی، مشکلات زیست‌محیطی گاز، به مراتب از سایر سوخت‌های فسیلی کمتر است. از این‌رو، بدون شک تا ۲ دهه آینده، سهم گاز در سبد انرژی افزایش خواهد یافت. در چنین شرایطی اما مصرف گاز در کشور هم روز به روز بالاتر می رود.
مبالغ اندکی هم مردم به عنوان گاز بها می پردازند آن قدر ناچیز است که از اتلاف (و نه مصرف) جلوگیری نمی کند. در چنین شرایطی از آن‌جا که ایران، بیش از ۱۵ درصد ذخایر گازی دنیا را در اختیار دارد، توسعه صنعت و اقتصاد کشور و درآمدزایی از صادرات گاز، یک استراتژی دوربینانه و کاملا منطقی و در واقع یک ضرورت است. از این رو چنانچه فکری برای این قیمت های پایین گاز بها نشود، هرآنچه تولید می کنیم ناگزیر هستیم به مصرف برسانیم و این به هیچ وجه شایسته کشوری نیست که داعیه تاسیس اوپک گازی را دارد. مرور روزنامه ها و خبرگزاری ها کاملا تایید کننده این مطلب است که هرگز و در هیچ دوره ای مسوولان از مردم نخواسته اند کم مصرف کنند. چه همه حرف آنها این است که کسی که می خواهد زیاد مصرف کند، قیمت واقعی حامل انرژی را بدهد.
در ‌حال‌حاضر رشد مصرف گاز در کشور بسیار نگران‌ کننده است و تقریبا تولید گاز فقط جوابگوی مصارف داخلی است. از این‌رو اگر این رشد با صرفه‌جویی و افزایش قیمت حامل های انرژی‌ همراه نشود، مصرف بی‌رویه گاز ارزان، پاشنه آشیل این صنعت خواهد بود. البته باید توجه داشت که مشکل امروز گاز مصرف مردم نیست بلکه اتلاف است؛ خواه توسط مردم و خواه توسط صنایع.
● ضرورتی به نام واقعی کردن قیمت ها
واقعی کردن قیمت گاز طبیعی، بدون حمایتهای مستقیم دولت از پروژههای بهینهسازی، ناشدنی است. اعمال برخی سیاست ها نظیر «اعمال جریمه» یا «قطع گاز» برای پرمصرف ها و اسراف کاران، البته در کوتاه مدت جوابگو است اما تردیدی نیست که علاج واقعه نمی کند.
به گواه آمار، هم اکنون حجم زیادی از گاز طبیعی تولید شده به وسیله دهکهای بالا مصرف میشود، بنابراین اگر قیمت پلکانی به درستی اعمال شود، نه تنها بر اقشار کم درآمد جامعه فشاری وارد نمیکند بلکه با واقعی شدن قیمت گاز طبیعی، انگیزه مشترکان پرمصرف برای صرفهجوئی در مصرف گاز افزایش مییابد.
اما در بلندمدت باید دو سیاست واقعی کردن قیمت گاز طبیعی و بهینه سازی مصرف گاز به صورت همزمان دنبال شود. اگر بگوییم واقعی کردن قیمت گاز طبیعی، کلید طلایی خروج از بحران کمبود گاز است، بیراه نگفتهایم، زیرا در درجه اول با واقعی شدن قیمت، بررسیهای اقتصادی در پروژههای گازرسانی اهمیت بیشتری خواهد یافت و چه بسا در برخی از نقاط کشور، استفاده از سایر حاملهای انرژی و حتی انرژیهای نو مقرون به صرفهتر باشد و باعث کاهش تقاضای گازرسانی شود.
در درجه دوم، استفاده از دستگاه های انرژیبر پیشرفته که بازدهی دارند، همچنین به کارگیری فناوری های نوین در زمینه بهینه سازی مصرف انرژی مقرون به صرفهتر خواهد شد و پروژههایی همانند ذخیره سازی گاز طبیعی و پروژه های جمع آوری گازهای همراه، اهمیت بیشتری خواهند یافت و سرانجام این که پروژههای بهینهسازی کارخانه های انرژیبر، به ویژه نیروگاه های برق و پروژههای افزایش بازدهی سیستمهای انتقال و توزیع برق بیشتر مورد توجه قرار خواهند گرفت.
روشن است که اول و آخر، عقلانی آن است که گاز در مسیری استفاده شود که ارزش افزوده ای از آن حاصل شود نه آنکه فقط در بخش خانگی و برای گرم کردن منازل. گاز موهبتی است که امروز در اختیار ما قرار دارد و همان قدر که امروزی ها از آن سهم دارند، آیندگان هم باید از این نعمت بهره مند شوند. این بهره مندی اما پیش نیازهایی دارد و مهم ترین آنها علاوه بر «کنار گذاشتن جیره آیندگان»، می تواند «فراهم کردن شرایطی برای سودآوری از گاز» باشد. ... این اهداف، نیازمند آن است که شاخص مصرف از جایگاه کنونی که بی تردید از سقف ممکنه هم بالتر رفته، اندکی نزول کند.
منبع : سایت تحلیلی خبری عصر ایران