دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا


چهار ساعت دوبله بدون تپق


چهار ساعت دوبله بدون تپق
▪ اولین برخوردتان با تلویزیون چگونه صورت گرفت؟
ـ زمانی که تلویزیون آمد خاطرم هست قدرت خرید این دستگاه برای مردم امکان‌پذیر نبود. بنابراین مردم بیشتر از رسانه رادیو استفاده می‌کردند چرا که هم ارزان‌تر بود و هم برنامه‌های متنوع‌تری نسبت به تلویزیون داشت. مثلا یکی از بهترین و پرمخاطب‌ترین برنامه‌های رادیویی «قصه شب» بود که سال‌های سال در میان خانواده‌ها جایی باز کرده بود. بعدها که تلویزیون در میان مردم پا گرفت فیلم‌های سینمایی متعدد خارجی و سریال‌های فارسی کم‌کم در میان مردم جایگاهی برای خود دست و پا کرد.
▪ ظاهرا شما جزو اولین خانواده‌هایی بودید که صاحب تلویزیون شدند.
ـ تقریبا، آن زمان در محله امیریه ساکن بودیم. به همراه برادرم یک تلویزیون کمدی فیلیپس خریدیم. در آن به صورت کشویی باز و بسته می‌شد. سال‌های سال از آن استفاده می‌کردیم.
▪ با دیدن برنامه‌های تلویزیونی آیا فکر می‌کردید که روزی با تسلط بر هنر دوبله وارد آن شوید؟
ـ اتفاقا در همان سال‌هایی که تازه تلویزیون آمده بود من در رادیو و در برنامه‌ای به نام «جوانان» به همراه دوستم جمشید کرامتی برنامه اجرا می‌کردیم.
▪ تلویزیون چطور؟
ـ از آنجا که من نوازنده ساز هم بودم برای اولین بار در تلویزیون ثابت پاسال به همراه همین دوست عزیز یک برنامه موسیقی را اجرا کردیم.
▪ هم‌دوره‌ای‌های شما در آن سال‌ها چه کسانی بودند؟
ـ از همان اوایل دوران جوانی به همراه دیگر دوستان که هم‌دوره من بودند مثل آقای پرویز پرستویی، عبدالرضا اکبری، محمد کاسبی، حبیب اسماعیلی و دیگران در مجموعه‌ای به نام «جوانان» کارهای تئاتر انجام می‌دادیم.
▪ فکر کنم از شما برای نمایش «مترسک‌ها در شب» تقدیر شد؟
ـ بله، در همان دوران نمایشی از آقای بیضایی به نام «مترسک‌ها در شب» را کارگردانی کردم که به جشنواره رفت و جایزه بهترین کارگردانی را هم گرفتم. هنوز لوح تقدیر جشنواره را نگه داشته‌ام.
▪ با کسب چنین موفقیت‌هایی چطور شد که سر از عالم دوبلاژ درآوردید؟
ـ آن زمان که من در تئاتر فعالیت می‌کردم به من می‌گفتند که از صدای خوبی برخوردار هستم. در سال ۱۳۵۵ در دانشکده هنرهای دراماتیک، مشغول انجام کار تئاتر بودیم که صاحب یکی از استودیوهای دوبله سخنرانی کرد و گفت که دوبلورهای قدیمی وضع‌شان خوب شده است و رفته‌اند. ما اکنون به چند نیروی دوبله نیاز داریم. اما غافل از اینکه اصلا این خبرها نبوده و دوبلورهای قدیمی برای افزایش دستمزدشان دست به اعتصاب زده بودند و من هم وارد عرصه دوبلاژ شدم.
▪ قبل از این با حرفه دوبلاژ آشنایی داشتید؟
ـ بله، قبل از اینکه وارد این حرفه شوم با دوست خوبم محمد کاسبی در یک آتلیه، فیلم‌های کوتاه ۸ میلیمتری آموزشی را برای کارگرها دوبله می‌کردیم. ما این فیلم را با دستگاه آپارات می‌دیدیم و بدون گوشی و دستگاه روی فیلم حرف می‌زدیم. خلاصه این آمادگی را داشتم که وارد حرفه دوبله شوم. آن زمان با اینکه من مدرک مهندسی مخابرات داشتم و مهندس شرکت نفت هم بودم ولی حرفه دوبله را انتخاب کردم و این بزرگ‌ترین اشتباه زندگی‌ام بود (می‌خندد).
▪ از خاطرات اولین کارهایتان برای ما بگویید.
ـ زمانی که تازه وارد حرفه دوبلاژ شده بودم اولین فیلم را با آقای منوچهر زمانی دوبله می‌کردیم به نام «ارثیه فراماتی» که در این فیلم آقای منوچهر اسماعیلی به جای آنتونی کوئین حرف می‌زدند و من هم نقش داماد آنتونی کوئین را داشتم. آقای اسماعیلی با حضور من موافق نبود چرا که معتقد بود که من باید از طریق انجمن وارد دوبله می‌شدم و اتفاقا من هم از همین طریق وارد شده بودم ولی آقای زمانی شیطنت کردند و نگفتند. ایشان به من به چشم یک آماتور نگاه می‌کردند و موافق حرف زدن من به جای این نقش بلند نبودند. خلاصه وقتی که ضبط شروع شد من چهار ساعت بدون تپق دوبله کردم و... آقای اسماعیلی خیلی شگفت‌زده شدند. البته هنوز هم که هنوز است آن فیلم را ندیده‌ام (می‌خندد).
▪ اولین حقوقی که از این حرفه گرفتید چقدر بود؟
ـ ۴۰۰ تومان که به نظرم پول خوبی می‌آمد.
منبع : روزنامه تهران امروز