سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

وضعیت اسلام در فرانسه


تاریخ حضور مسلمانان در قاره اروپا، به سالهای بسیار دور، یعنی دوره‏های اولیه اسلام، بر می‏گردد. تجار و بازرگانان مسلمان و نمایندگان سیاسی، یكی از عوامل مهم گسترش اسلام در سراسر جهان و از جمله قاره اروپا بوده‏اند. مسلمانان در تمامی دوران حضور در اروپا، میراث بسیار با ارزش فرهنگی از خود به یادگار گذاشتند. حضور اولیه مسلمانان، در سیسیل ایتالیا و اسپانیا بود كه با پیروزی نرمن‏ها در منطقه سیسیل در قرن یازدهم و بر اسپانیا در سال ۱۴۹۲ حضور مسلمانان بسیار كم رنگ شد. بعد از آن، در دوره مغولها با تسلط مغولها بر آسیای مركزی، دین اسلام به عنوان دین اكثریت قریب به اتفاق آن جوامع شناخته شده، از آن طریق، بسیاری از مسلمانان در قالب سربازان دولتی، تجار و بازرگانان با نفوذ در قلمرو روسیه، مانند فنلاند، لهستان و اوكراین، دست‏به ترویج اسلام زدند. با شروع حكومت عثمانی، گسترش اسلام به سوی اروپای مركزی و حوزه بالكان شروع شد. این مساله باعث گسترش جمعیت ترك زبان در كشورهایی چون بلغارستان، یوگسلاوی، رومانی و یونان شد. تعداد بی‏شماری از مردم این مناطق هم رفته رفته مسلمان شدند، تا حدی كه كشور آلبانی در قلب اروپا، به كشوری با اكثریت مسلمان تبدیل شد.
بخش مهم جمعیت كنونی مسلمان در اروپا، معلول مهاجرت مسلمانان، مخصوصا بعد از جنگ جهانی دوم، می‏باشد. در دهه ۶۰ قرن بیستم، به دلیل نیاز مبرم اروپا به نیروی كار، جمعیت مهاجران مسلمان در جست و جوی كار در حال شكل‏گیری بود. در این میان، جمعیت پناهنده سیاسی نیز قابل توجه می‏باشند. حتی قبل از بروز جنگ جهانی اول، مهاجرت مسلمانان به فرانسه، به عنوان كارگران ارزان شمال آفریقا شروع شده بود. «در سال ۱۹۱۲، بیش از پنج هزار نفر كارگر الجزایری در كارخانه روغن كشی زیتون شهر مارسی و یا صنایع و معادن و شمال و جنوب كشور اشتغال داشتند. با بالا رفتن میزان مرگ و میر در جنگ، سیل مهاجرت ابعاد جدیدتری به خود گرفت. در خلال سالهای جنگ، بیش از دویست هزار الجزایری به این كشور وارد شدند كه ۲۳ آنها، برای همیشه در آنجا باقی ماندند.» (۱)
در سالهای دهه ۱۹۶۰، علاوه بر الجزایریها و هاركیس‏ها(گروه همكاران و سربازان تشكیلات استعماری فرانسه در الجزایر هستند كه بعد از پیروزی انقلاب الجزایر، آنها نیز گر چه اصالتا الجزایری بودند، ولی چاره‏ای جز ترك كشور نداشتند.)، مهاجرینی از كشورهای تونس و مراكش و بعدها از مسلمانان كشورهای باختری، مالی و سنگال و دیگر كشورهای عربی و تركیه نیز به این جمعیت اضافه شدند و این روند تا سال ۱۹۸۰ ادامه داشت. اكثریت این جمعیت را مردان تشكیل می‏دادند و به همین خاطر، آنها در صدد آوردن خانواده خود به این كشور برآمدند. در دوران ركود اقتصادی سال ۱۹۷۴، دولت فرانسه، همانند سایر كشورهای اروپایی كه با بیكاری مزمن مواجه شده بود، درصدد جلوگیری از سیل مهاجرین و بازگرداندن آنها برآمد، ولی به دلیل قوانین دست و پا گیر، عملا این برنامه با شكست مواجه گردید. رشد جمعیت مسلمانان فرانسه به علت مهاجرین غیر قانونی، نرخ بالای زاد و ولد و استثنا قائل شدن برای دادن اجازه اقامت‏به اعضای خانواده افراد مقیم، همچنان رو به تزاید بوده است. بنابراین، با وجود میلیونها فرانسوی بیكار، نسل دوم مهاجرین جایگاه اقتصادی مطلوبی در لایه بندی طبقاتی جامعه فرانسه ندارد و خود را زائد و اضافی به شمار می‏آورد.
جمعیت مسلمان فرانسه
فرانسه، به خاطر روابط تاریخی‏اش با بخشی از جهان عرب، بیشترین جامعه مسلمانان را در اروپای غربی در درون خود جای داده است. اسلام، بعد از كاتولیك، به عنوان دومین مذهب كشور می‏باشد، به طوری كه تعداد مسلمانان بیش از پروتستانها و یهودیان است. تعداد مسلمانان حدود۱۱۰ جمعیت این كشور را تشكیل داده است، به طوری كه آن را از ۴ تا ۵ میلیون و بعضی تا ۸ میلیون برآورده كرده‏اند كه این اختلاف، به دلیل عدم تظاهر بسیاری به اسلام و عدم حضور در مساجد می‏باشد; چرا كه مذهب به عنوان مانعی در راه جذب مسلمانان در جامعه فرانسوی می‏باشد. تقریبا بیش از نیمی از این جمعیت، دارای حقوق شهروندی هستند. برابر آمار و تحقیقاتی كه انجام گرفته است، بیشترین تعداد مسلمانان، در شهرهای پاریس، مارسی و لیون اقامت دارند. آقای «نیكولابو»، در كتابی تحت عنوان «پاریس پایتخت عربی‏»، می‏نویسد: "مراكز عرب‏نشین پاریس ،مانند خیابان «بارپیس‏» و خیابان «هوشی‏» و منطقه «ایل دوفرانس‏» در بسیاری از این محلات و قهوه‏خانه‏های آن، ثروتمندان و پولدارهای لبنانی و یا كارگران الجزایری و مغربی زندگی می‏كنند، به طوری كه دو جانب ساحل رودخانه «سن‏»، یك محیط عربی به حساب می‏آید و هاله‏ای از عربیت‏بر آن مشاهده می‏شود. از دیر زمان، به خاطر حضور این توده‏های عربی، از ملیتهای مغربی، مصری، سوری، عراقی، لبنانی و به ویژه الجزایری، پاریس یك پایگاه عربی در اروپا به حساب می‏آمده است." (۲)
حقوق مسلمانان و دیدگاه دولت فرانسه در مورد آنها
دولت فرانسه درصدد ادغام جمعیت مسلمان آن كشور در جامعه فرانسه است. در درجه اول هدف، فرانسوی بودن و سپس حفظ اعتقاد به اسلام است. مسلمانان، همانند دولت، چندان نظر خوبی نسبت‏به بنیادگرایان الجزایری ندارند، ولی مخالف طرفداری دولت فرانسه از رژیم نظامی الجزایر می‏باشند، علی‏رغم آن در اذهان فرانسویان، اسلام با بنیادگرایی مرتبط است و بنابر یك نظر سنجی، دو سوم فرانسویان، اسلام را با تعصب مذهبی مرتبط می‏دانند. با این وجود، اكثریت مسلمانان به قانون احترام می‏گذارند. فرانسویان معتقدند كه مسلمانان با سایر مهاجرین مانند لهستانیها، پرتغالیها و یا یهودیانی كه بیش از آنها به فرانسه آمده‏اند، تفاوت دارند. نظر آنها بر این است كه اصولا مسلمانان نمی‏توانند جذب جامعه فرانسه شوند.
این كشور درطی دو قرن گذشته، بیش از هر كشور دیگری در اروپا در جذب خارجیان اهتمام ورزیده است. این سیاست، با سیاست آلمان و انگلستان در تضاد است. سیاست كلی آلمان، بازگرداندن مسلمانان به كشورشان است. سیاست انگلستان نادیده گرفتن آنهاست. به نظر می‏رسد، در این میان تنها فرانسه مصر به جذب مسلمانان آن كشور در جامعه مسیحی است و همان طوری كه گفته شد، هدف فرانسوی بودن در درجه اول سپس حفظ اعتقاد به اسلام است. دولت، تدارك روحانیون مسلمان و رژیم غذایی مطابق شرع اسلام را در ارتش و زندانها رعایت می‏كند. بخش صنعت و تجارت برای كارمندان مسلمان، تسهیلاتی جهت اجرای احكام شرعی و نماز فراهم می‏كنند و هر سال، سی هزار نفر مسلمان برای مناسك حج‏به مكه می‏روند. «برخی از آنها فرانسه را همچون وطن خود دوست داشته و حتی برای پیروزی فرانسه، جانفشانی كرده‏اند; چنان كه گروه نظامیان عرب در ارتش فرانسه، دارای تشكیلات نسبتا منسجم و شناخته شده‏ای هستند. برخی نیز اسامی خود را از عربی به فرانسه تغییر داده و مانند ادوارد بیلیه به ریاست‏یك شبكه تلویزیونی منصوب شده و حتی به عنوان سفیر به دیگر كشورها اعزام شده‏اند. گفته می‏شود كه سالانه بیش از دویست نفر اسامی عربی خود را تغییر داده و بدین وسیله، به مشاغل مهم و دلخواه خود كه ویژه فرانسویان می‏باشد، دست می‏یابند.» (۳)
اعراب مقیم فرانسه عموما به كارهای بدنی اشتغال داشته، گروه فقرای فرانسه را تشكیل می‏دهند. در دهه‏های اخیر كه بیكاری در فرانسه زیاد شده، علی‏رغم آن كه اولین قربانیان آن، مسلمانان هستند، ولی حزب دست راستی افراطی ژان ماری لوپن، علت عمده بیكاری فرانسویان را حضور خارجی‏ها در این كشور می‏داند و از آن بهره‏برداری می‏كند. «قوانین اجتماعی كار در فرانسه، خوشبختانه، مساله مذهب و اعتقاد را جدا از كار دانسته، بنابراین همه كسانی كه در فرانسه اقامت دارند، به طور مساوی می‏توانند در محیطهای مختلف كاری اشتغال داشته باشند. البته در خلال سالهای دهه ۱۹۳۰ میلادی و همزمان با اوج گیری فعالین ناسیونالیست‏ها و فاشیست‏ها در آلمان و ایتالیا، در فرانسه نیز گروههای مشابه دست‏به اقدامات مهمی زدند كه باعث‏شد تا دولت، مساله اساسنامه اقلیتها را به تصویب برساند، ولی بعدها این قانون نیز لغو شد.» (۴)
البته برخی از آنها دارای شركتهای كوچك تجاری و خدماتی می‏باشند. از نظر فرهنگی نیز برخی سازمانهای فرهنگی وابسته به اعراب در فرانسه فعال‏اند، حتی در پنج ایستگاه رادیویی در آن كشور به زبان عربی برنامه دارند، تلویزیون عربی نیز در آن كشور وجود دارد. با این وجود، اعراب به تدریج جذب جامعه فرانسه شده، از آن الگو می‏گیرند; چنان كه بسیاری از آنها ترجیح می‏دهند همسر فرانسوی اختیار كنند. (۵) اعراب فرانسوی همان گونه كه نمی‏توانند به خدمت نظامی گمارده شوند، به نوعی، از امور سیاسی نیز دور نگهداشته شده، فقط به فكر تامین معیشت‏خود می‏باشند. آقای محمد بشاری، رئیس مؤسسه مسلمانان فرانسه، معتقد است كه عربهای مقیم فرانسه به تدریج فرهنگ فرانسه را جذب كرده، از اصل خود دوری می‏گزینند. وی این امر را خطر مهمی برای اعراب مقیم فرانسه قلمداد می‏كند. وی دلایل متعددی را برای بیگانگی فرهنگی ذكر می‏كند كه از آن جمله می‏توان نیاز مهاجرین به اجازه نامه‏های لازم جهت كار و زندگی در آن كشور، عدم حضور یك مرجع دینی معتبر و معقول، رواج تفكر آزادی‏خواهانه كه موجب رواج امیال غریزی و فردگرایی می‏شود را نام برد. (۶)
پس از بمب گذاریهای سال ۱۹۸۶ و تظاهرات میدان جمهوری علیه سلمان رشدی، فرانسویها فهمیدند كه مسلمانان این كشور، مهاجرین آرام و دلباخته و شیفته جذب در این كشور نمی‏باشند. شمار انجمنهای اسلامی در فرانسه از ۱۰۵۰ در سال ۱۹۹۱ به بیش از ۲۰۰۰ در سال بعد از آن رسیده است كه نشانه فعالیت‏شدید مهاجرین می‏باشد.» (۷) دیدگاه كلی دولت فرانسه نسبت‏به مسلمانان این كشور را می‏توان در سخنرانی مورخ ۲۳ نوامبر ۱۹۹۷ آقای ژان پی یر شونمان، وزیر كشور فرانسه و مسؤول مذاهب در فرانسه، درك نمود. وی اظهار داشت كه مشكلاتی به خاطر وجود یك «مخاطب با مشروعیت‏» وجود دارد، ولی این مساله سد و مشكل لاینحلی نیست. به هر حال، دولت راه حل و انتخابات خود را در این زمینه تحمیل نخواهد نمود، بلكه پیشنهاداتی را كه به او شده، مورد بررسی و تصویب قرار خواهد داد.
ژان پی یر شونمان از ابتكار وزیر اسبق كشور، پی یر ژوكس كه كمیته تفكر در مورد اسلام را ایجاد نموده بود، فاصله گرفت. وزیر فعلی كشور از مسلمانان درخواست نموده تا به او كمك نمایند و پایه یك رابطه طبیعی میان اسلام و دولت فرانسه را بگذراند.
وزیر كشور در این راستا اظهار داشت: "در میز جمهوری، جا برای اسلام وجود دارد. این مساله تنها یك حق برای مسلمانان نیست، بلكه شانسی برای آنان و برای فرانسه است تا در خاك آن، یك اسلام مدرن وجود داشته باشد. شایسته مسلمانان نیست كه برای نیایش، در محلهای نامناسب و دور از شان اعتقادشان گردهم آیند. جمهوری فرانسه، هنگامی به ارزشهایش وفادار خواهد بود كه هر گونه تبعیض را در مورد شهروند مسلمان نفی نماید." در پایان وزیر كشور اظهار داشت كه در حال بررسی ایجاد یك نهاد جهت گردآوری بررسیهای تحقیقاتی و استادان جهت‏شناساندن بهتر اسلام، می‏باشد. (۸)مساجد و مراكز اسلامی
بر اساس قوانین فرانسه، فعالیت همه ادیان در این كشور آزاد شناخته شده است، ولی هیچ گونه حقوق و یا مستمری و یا كمكی به گروههای مذهبی در نظر گرفته نشده است. بنابراین و بر اساس قوانین، دریافت هر گونه كمك و یا مساعدتی از دولت، خصوصا برای مسلمانان، غیر قابل تصور است. «بر اساس قوانین موجود و آزادیهای قانونی در این كشور، رفته رفته مسلمانها دست‏به تشكیل سازمانها و مؤسسات مذهبی و غیر مذهبی زده‏اند، تا جایی كه در سال ۱۹۷۶، بیش از ۲۰ مؤسسه مختلف به ثبت رسیده بود.» (۹)
در كل فرانسه، حدود ۸ مسجد جامع وجود دارد كه از آن میان می‏توان از مساجد بزرگ پاریس، مسجد كوچه پولونسو، مسجدالدعوه، مسجد لیون، مسجد گالینی، بلال، ابوبكر، عمر و نام برد. علاوه بر آن، می‏توان از حدود صد نمازخانه تقریبا آبرومند و نمازخانه‏های كوچكی كه در مغازه‏ها، خانه‏ها، كارگاههایی كه در سراسر فرانسه به این امر اختصاص یافته، نام برد. (در مجموع بیش از ۱۵۰۰ محل عبادت مختص مسلمانان وجود دارد كه این تعداد در سال ۱۹۷۰، ۳۳ عدد بود).
با وجود این كه مسلمانان علاقه زیادی در ساخت مساجد دارند، محدودیت‏های اداری، مانع بزرگی است و به همین خاطر است كه مردم به طرف نمازخانه‏ها كشیده شده‏اند.
مسجد بزرگ پاریس
این مسجد جامع در سال ۱۹۲۶ به خاطر حق شناسی از سربازان مسلمانی كه در جنگ اول جان خود را فدای جمهوری فرانسه كردند، ساخته شده كه در یكی از محلات پر جمعیت و فقیر نشین پاریس واقع شده است. مدیریت مسجد تا سال ۱۹۵۷، به عهده فرانسویها بوده است. در این سال یك نفر الجزایری به نام «حمزه ابوبكر» برای مدیریت این مسجد منصوب شد. وی نیز در سال ۱۹۸۲ بازنشسته شده، رسما اعلام كرد كه از این به بعد، دولت الجزایر عهده دار مدیریت مسجد خواهد بود. در زمینه رهبری مسلمانان فرانسه، بین مسجد پاریس و فدراسیون ملی مسلمانان فرانسه كه ارتباطات نزدیكی با اتحادیه اسلامی و عربستان سعودی دارند، همواره رقابتی علنی وجود داشته است. به نظر می‏رسد مسجد پاریس در این راه امتیازاتی به دست آورده و از پشتیبانی دولت فرانسه نیز برخوردار گردیده است. به گفته ناظران، با توجه به اوضاع و احوال كنونی الجزایر، دولت فرانسه مایل است‏بتواند روی مسجد پاریس، به عنوان «ویترین تاریخی یك اسلام میانه‏رو»، حساب كند تا هم بتواند واكنش‏هایی را كه از پیروزی احتمالی جبهه نجات اسلامی در فرانسه برانگیخته خواهد شد، در هم شكندو هم برای بازگشت رهبران كنونی الجزایر كه در آن صورت از پاریس درخواست پناهندگی سیاسی خواهند كرد، مذاكره نماید. (۱۰)
مسجد جامع لیون
در سپتامبر ۱۹۹۴، مسجد جامع بزرگ دیگری در لیون كه دومین شهر بزرگ فرانسه است، افتتاح شد كه هزینه آن از طرف عربستان سعودی تامین شده بود. پیش از افتتاح این مسجد، مشاجراتی میان مسلمانان و غیر مسلمانان و مقامات شهری در گرفته بود و نهایتا قبول كردند كه گلدسته مسجد كوتاهتر از نقشه طراحی شده، ساخته شود و از آن برای گفتن اذان استفاده نشود. در مراسم افتتاح، شارل پاسكوآ، وزیر كشور وقت، شركت داشت كه حضور وی بسیار پر معنی بود. وی در سخنان خود گفت: " از این پس لازم است‏یك اسلام فرانسوی داشته باشیم و مسلمانان این كشور باید هیچ عملی كه مغایر باضوابط جمهوری باشد، انجام ندهند." (۱۱)
مسجد الدعوه
در محله بیستم پاریس مسجدی وجود دارد كه مسجد الدعوه یا استالینگراد (نام ایستگاه مترو نزدیك آن) خوانده می‏شود. بسیاری از ساكنان این محله مسلمان هستند. این مسجد از لحاظ وسعت، بزرگترین مسجد فرانسه است، ولی طوری ساخته شده كه زیاد چشمگیر نیست. این مسجد یك انباری است كه در اوایل ۱۹۸۰ با پول عربستان سعودی خریداری شده است. امام این مسجد «العربی‏الكشاط‏» الجزایری است كه به لحاظ سیاسی، مخالف رژیم نظامی الجزایر و هوادار جنبش اسلامی است، اما در عین حال، مخالف خشونت انقلابی است. وی اغلب در گفت و گوی بین مسلمانان و مسیحیان مشاركت دارد و مبلغ اسلامی تسامح گری است. درامر حل شدن مسلمانان در جامعه فرانسه، معتقد است كه مسلمانان نمی توانند هویت‏خود را انكار كنند. وی می‏گوید: خوشبختانه دیانت اسلامی مانع از آن نیست كه ما خود را با جامعه تطبیق دهیم. اسلام در فرانسه با اسلام در مصر و یا الجزایر متفاوت است. علاوه بر مساجد كه نقش بسیار مهمی در تبلیغات اسلامی دارند، كتاب فروشی‏ها را نیز نباید از نظر دور داشت. كتاب فروشی‏های اسلامی با توزیع كتب اسلامی در زمینه‏های مختلف، بویژه در میان مساجد و مراكز اسلامی و نیز جوانان و مساجد حومه پاریس، وظیفه تبلیغاتی سنگینی را بر عهده گرفته‏اند. در این میان كتاب فروشی‏ها، اتحادیه اسلامی Clichg در پاریس، در انتشارات خود ضمن بیان احكام و مسائل مذهبی، از سیاست‏های روز كشورهای اسلامی نیز مقالاتی به چاپ می‏رسانند.
شورای مذهبی اسلام در فرانسه
در سال ۱۹۹۰، پیرژوكس، وزیر وقت كشور، تصمیم به تاسیس شورای مطالعات اسلامی در فرانسه گرفت. این اقدام بدون تبلیغات به انجام رسید. هدف از این اقدام، استقرار نظامی است كه دو هدف اساسی دارد: اول، سازگاری دیدگاههای مسلمانان و فلسفه جمهوری است. مواردی همچون رعایت رژیم غذایی مسلمانان در بیمارستانها، زندانها و غیره، برگزاری اعیاد مذهبی، تنظیم ذبح شرعی، اختصاص گروستان مسلمانان، از جمله پیشنهادهایی هستند كه صورت تحقق به خود خواهند گرفت، اما ایده اصلی این است كه به دولت توان كنترل مساجد و سازمانهای وابسته به آنها را از طریق انتصاب امام مساجد و مدیریت اماكن مذهبی بدهد. شورای مذهبی اسلام در فرانسه به عنوان مجمع مركزی اسلامی در فرانسه همانند یهودیت، به رسمیت‏شناخته شده است.
این شورا از بدو تاسیس، طیفی از سازمانهای اسلامی، به خصوص فدراسیون با نفوذ ملی مسلمانان فرانسه، (FNMI) را در مقابل خود داشته است. اعضای شورا عمدتا افرادی هستند كه سوابق بحث‏انگیزی دارند. بنابر تركیب اولیه منصب شورا توسط پیرژوكس، ۱۵ عضو شورا، نه بر اساس اهمیت در جامعه مسلمانان، بلكه بر اساس سرشناس بودن گزینش شده‏اند و هیچ یك، عالم مذهبی به معنای حقیقی نیستند كه از آن میان، یك فرانسوی تازه مسلمان، نمایندگان انجمن متفكرین (bien pensantes) و بویژه تجینی هدام، سرپرست پیشین مسجد پاریس و سفیر اسبق الجزایر در عربستان سعودی می‏باشند. در ژانویه ۱۹۹۲، تجینی هدام به عنوان یكی از پنج عضو كمیته عالی كشور كه قدرت را در الجزایر به دست گرفتند، انتخاب شد. این اقدام، خشم شورا را برانگیخت. شورا یعقوب روتی را كه فرانسوی مسلمان شده است، به عنوان جایگزین وی نامزد كرد، اما در نهایت، دلیل بوبكر، پسر سرپرست‏سابق مسجد پاریس، به این پست انتخاب شد. (۱۲)
سازمانهای اسلامی فرانسه
۱- اتحادیه سازمانهای اسلامی فرانسه
اتحادیه سازمانهای اسلامی فرانسه كه در سال ۱۹۸۳ تاسیس گردید، یك ائتلاف جمعیتهای محلی اسلامی است. اگر چه مركز آن در پاریس است، در شرق و مركز فرانسه نیز فعال است. سی جمعیت محلی به طور كامل حامی اتحادیه سازمانهای اسلامی فرانسه هستند و هر كدام ده درصد سرمایه خود را به سازمان اختصاص می‏دهند. همچنین در حدود ۵۰ جمعیت وابسته وجود دارد كه ۵ درصد سرمایه خود را اختصاص می‏دهند. هر سازمان حق رای برای شورای اجرایی و هیات رئیسه ائتلاف دارد. هیات رئیسه متشكل از ۱۲ نفر از ملیتهای مختلف می‏باشد. در سال ۱۹۹۰، اعضای هیات رئیسه مغربی، تونسی، لبنانی، عراقی و فرانسوی بودند. علاوه بر كمكهای جمعیتهای محلی، اتحادیه سازمانهای اسلامی فرانسه كمكهای مالی از جامعه مسلمانان جهان، (Muslim World League) و اشخاص حقیقی از عربستان سعودی، كویت و امارات متحده عربی دریافت می‏دارد.
اگر چه رهبران این سازمان تحت تاثیر ایدئولوژی جنبشهای بنیادگرای مصر و تونس هستند، آنها در هیچ فعالیت‏سیاسی در فرانسه شركت نمی‏كنند. ترجیحا، هدف اصلی اتحادیه سازمانهای اسلامی فرانسه، پیشرفت فرهنگ اسلامی با استفاده از ابزار قانونی و كمك به مسلمانان فرانسه برای انجام اعمال مذهبی اشان است. رهبرانش به دنبال حمایت از جمعیتهای اسلامی محلی جهت انجام فعالیتهای مذهبی و آموزشی هستند. برای مثال، یك كمیسیون آموزشی به جمعیتهای محلی جهت تدریس قرآن و عربی كتاب اهدا می‏كند. همچنین، آنها روشهای آموزشی را كه بویژه مربوط به نیازهای كودكان مسلمان مقیم فرانسه است، توسعه داده‏اند. آنها می‏خواهند تا از این كودكان بوسیله رشد آنها در دین اسلام در برابر فریبهای شیوه زندگی غربی حمایت نمایند.برای این هدف، آنها هر سال اردوهای تفریحی برای كودكان تشكیل می‏دهند كه در آنها آموزش قرآن وجود دارد. حدود ۶۰۰ خانواده به طور معمول در این فعالیت‏شركت می‏كنند. در پایان سال ۱۹۹۱، اتحادیه سازمانهای اسلامی فرانسه با كمكهای دریافتی از عربستان سعودی، نخستین مدرسه مسلمانان را در فرانسه برای آموزش طلاب دایر نمودند. در نخستین سال فعالیت این مدرسه فقط ۷ دانش‏آموز مشغول تحصیل بودند كه آنها نیز فرانسوی نبودند.
اتحادیه همچنین از اصل اسلام در فرانسه بوسیله رشد دانش این دین حمایت می‏نماید. برای مثال، به دنبال كسب اجازه وزارت كشور فرانسه بودند تا زنان مسلمان عكسهای اوراق شناسایی‏شان را با حجاب بگیرند و از اجازه داشتن حجاب توسط دختران در مدارس كشور حمایت می‏نمایند. علاوه بر این، كنفرانسی را در خصوص اسلام در پاریس برگزار نمود كه حدود ۵ هزار شركت كننده گردهم آمدند و درباره اشكال مختلف اسلام در فرانسه و جهان بحث نمودند.
اتحادیه سازمانهای اسلامی فرانسه، یكی از ائتلافهای جمعیتهای اسلامی در فرانسه است كه دال بر اختلافات مسلمانان فرانسه است. اینها همچنین دلالت‏بر شروع پاسخهای سازمانی به تقاضاهای مسلمانان برای اسلام مقتدر در فرانسه و در عین حال كه فعالیتهایشان سازمان می‏یابد، برای مشاركت مستقیم اجتماعی و سیاسی دارد. (۱۳)
۲- التبلیغ و الدعوه
این سازمان كه بیشتر به سازمان ایمان و عمل مشهور است، در سال ۱۹۲۷ در هند تاسیس شد و در سال ۱۹۷۲، شعبه‏ای در فرانسه تاسیس كرد. رهبری این سازمان را محمد همانی تونسی‏الاصل شصت‏ساله بر عهده دارد. مسجد عمر واقع در خیابان ژان - پیر تیمبودر پاریس، مقر این سازمان است و هزینه‏های آن توسط عربستان سعودی و كشورهای خلیج فارس و پاكستان تامین می‏شود. این سازمان، مبلغ اسلامی ساده و قابل دسترسی كارگران مسلمان است و نقش بارزی در اسلامی كردن جمعیت مسلمانان فرانسه دارد. كاركنان آن همگی افراد داوطلب بوده و سازماندهی سمینارهای قرآنی و زیارت حج را بر عهده دارند. (۱۴)
۳- فدراسیون ملی مسلمانان فرانسه
این فدراسیون در سال ۱۹۸۵ تحت نظارت لیگ جهانی اسلام تاسیس شد و مجمع دارای بیش از یكصد اتحادیه و همین تعداد امام است و ریاست آن را مصطفی دوگان، ۳۸ ساله و فرانسوی تركی الاصل بر عهده دارد. مركز اروپایی پژوهشی و اطلاعات در خصوص اسلام، (Cerisi) بودجه‏اش را تامین می‏كند. فرانسویهای مسلمان شده، همچون یوسف لوكرك كه رئیس این فدراسیون از ۱۹۸۹ بود، به این فدراسیون تعلق دارند. (۱۵)
۴- فدراسیون انجمنهای اسلامی آفریقا، كومورو آنتیل
ریاست فدراسیون انجمنهای اسلامی آفریقا، كومورو آنتیل را یك معلم فرانسوی سنگالی‏الاصل به نام آمادو درامه بر عهده دارد. این فدراسیون مبلغ اسلامی آرام و همچون آفریقا متاثر از زهدگرایی است. منطقه فعالیت این فدراسیون، پاریس، تورون و مارسی است. سنگال بخشی از بودجه فدراسیون را تامین می‏كند و بقیه بودجه، از سوی مسلمانان در ۴۷ مسجد و ۱۳ مدرسه قرآنی وابسته به آن تامین می‏گردد. (۱۶)
۵- انجمن دانشجویان مسلمان فرانسه
در دهه ۱۹۶۰ به مرور زمان با روندی كه در جهت‏بیداری احساسات اسلامی در میان دانشجویان ایجاد شده بود، در یك سطح ملی، ائتلاف گروههای اسلامی، نظیر انجمن دانشجویان مسلمان فرانسه، در حال شكل‏گیری بود. هدف این سازمان، گردآوری دانشجویان مسلمان ملیتهای مختلف در كنار یكدیگر بود; اگر چه بیشتر اعضایش را مغربی‏های مقیم فرانسه تشكیل می‏دادند.
۶- گروه اسلامی فرانسه
در سال ۱۹۷۹، یك دانشجوی تونسی از جمعیت دانشجویان مسلمان در فرانسه جدا شد و گروه دیگری با نام گروه اسلامی فرانسه را در والنسین (در شمال فرانسه) تاسیس نمود. هدف آن، توسعه سخنرانی‏های اسلامی به كارگران مهاجری بود كه تحت تاثیر جماعت تبلیغی - سازمان فراملی آسیای جنوبی - بودند. این گروه از لحاظ فكری تحت تاثیر جریانات اسلامی معاصر در خاورمیانه، از قبیل اخوان المسلمان مصر، است كه بیشتر از جماعت تبلیغی، درگیر مسائل سیاسی می‏باشد. هدف گروه اسلامی فرانسه همان طور كه ژیل كیپل عنوان می‏دارد، "آموزش مجدد تئوریك و عمل بوسیله سخنرانیها، كنفرانسها و سازمانهای اجتماعی می‏باشد كه چشاندن طعم زندگی اسلامی تحت لوای شریعت است." سازمان مركزی در سال ۱۹۸۱ به پاریس منتقل شد. گروه اسلامی فرانسه رسما بوسیله كمكهای اعضاء تامین می‏شود. انتشار و توزیع یك تقویم اسلامی و فعالیتهایی از قبیل برگزاری كنگره‏های سالانه در خصوص اسلام در فرانسه، كنفرانسها و گردهماییها، یك نمایشگاه كتاب اسلامی و حج از دیگر منابع درآمد گروه می‏باشد. علاوه بر فعالیتهای كاملا اسلامی، رهبران و اعضاء در بسیاری از فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی شركت می‏كنند. برای مثال، ورزشها یك علاقه اصلی گردیده است. همچنین، به منظور ایجاد و تقویت همكاری میان كارگران مسلمان، اعضا تشویق می‏گردند تا با آنهایی كه در بیمارستانها و زندانها هستند، ملاقات نمایند.» (۱۷)
سایر سازمانهای اسلامی فرانسه
- گروههای وابسته به جنبش النهضه تونس
- انجمن دوستی الجزایریهای ساكن فرانسه
- اتحادیه زنان مسلمان فرانسه
- گروههای شیعی نزدیك به ایران
- اتحادیه جوانان مسلمان كه در ۱۹۸۷ در شهر ویلربان تشكیل شده است. از میان این سازمانها، اتحادیه سازمانهای اسلامی فرانسه و فدراسیون ملی مسلمانان فرانسه، عضو شورای مذهبی اسلام در فرانسه می‏باشند. این سازمان همان طور كه اشاره شد، در سال ۱۹۹۰ توسط وزیر كشور وقت، آقای پیرژوكس، با عنوان نماینده و واسطه رسمی مسلمانان در فرانسه تاسیس گردیده است.
تعلیم و تربیت اسلامی
در فرانسه مدارسی تحت عنوان مدارس اسلامی وجود ندارد. هر چند كه برابر قوانین مصوب سالهای اولیه قرن بیستم، گروههای مذهبی می‏توانند اقدام به تاسیس مدارس خصوصی، البته بدون كمك دولت، نمایند، ولی مسلمانان ترجیح می‏دهند فرزندان خود را به مدارس دولتی بفرستند; چرا كه برای آنها هیچ گونه هزینه‏ای در بر نخواهد داشت. به همین خاطر، فرزندان مسلمان آنها به مدارس غیر مذهبی می‏روند كه در آنها از اسلام خبری نیست و فقط به بررسی تاریخی ادیان اكتفا می‏كند. علاوه بر آن، در سیستم آموزشی فرانسه، پوششهایی كه به طریقی معرف مذهبی خاص باشد، در مدارس دولتی ممنوع است. در حالی كه تعداد محصلان مسلمان، رشد نسبتا معقولی را نشان می‏دهد، برابر آمار به دست آمده، اكثریت دانش‏آموزان مسلمان، تنها در هشت منطقه آموزشی، از مجموع بیست و پنج منطقه آموزشی در كشور به تحصیل اشتغال دارند. برابر آمار سال ۱۹۸۰، ۴۰ درصد از دانش‏آموزان مسلمان، تنها در ۲۰ مدرسه ازمجموعه مدارس پاریس به تحصیل اشتغال دارند. (۱۸)
از اواخر دهه ۱۹۸۰، اكثر مساجد اقدام به تدریس دروس اسلامی برای دانش‏آموزان مسلمان كرده‏اند كه برای مسلمانان شمال آفریقا، شامل تدریس زبان عربی و آموزش قرآن و فقه است. آموزش زبان عربی، سالها قبل یعنی در دهه ۱۹۷۰، به طور رسمی در مسجد مركزی پاریس آغاز شد و كنسولگری مراكش نیز از همان سالها، آموزش زبان عربی را به طور رسمی آغاز كرد. (۱۹)
موضوع دیگری كه در این بحث می‏گنجد، مبحث دانشگاه و دانشگاهیان است. این بحث چند سالی است كه در محافل دانشگاهی مورد بحث است كه آیا می‏توان رشته‏ای اسلامی را در دانشگاههای لائیك فرانسه جای داد یا نه. از جمله آنها می‏توان از طرح ایجاد رشته فقه اسلامی در دانشگاه استراسبورگ كه در تاریخ ۲۰ دسامبر ۱۹۹۵ از طرف رئیس دانشگاه استراسبورگ ارائه شد، نام برد. این طرح با مخالفت و موافقت عده‏ای مواجه گردید. موافقان از جمله آقای اتین تروكمه، رئیس سابق دانشگاه علوم انسانی استراسبورگ كه خود از طرف ریاست دانشكده مامور تهیه گزارش در این زمینه گردیده بود، می‏گویند: "طرح تدریس فقه اسلامی خطر افراطیون و وابستگی مستقیم به یك كشور خارجی را از میان برخواهد داشت و حتی امامان مساجد می‏توانند از آموزش دانشگاه بهره‏مند شوند." مخالفان این طرح، از جمله فیلسوف و مذهب شناس مشهور فرانسوی مارك فیلوننكو، استاد دانشكده كاتولیك استراسبورگ، می‏گویند: "در اثر این طرح، دانشگاه به محل برخورد گرایشهای سیاسی اسلامی تبدیل خواهد شد." و یا آقای ژیل كپل، اسلام شناس مشهور فرانسوی و مدیر تحقیقات در مركز ملی تحقیقات علمی فرانسه كه چند كتاب در مورد مسلمانان فرانسه منتشر ساخته است، در مصاحبه‏ای با روزنامه لوموند اظهار می‏دارد: "باید میان تدریس علمی مذهب كه مستلزم فاصله گیری نسبت‏به عقاید جزئی آن است و آموزش مذهب به عنوان یك اعتقاد، تفكیك قائل شد. این كار با روح لائیسیته دانشگاههای فرانسه مغایرت دارد. دانشگاه باید علوم را آموزش دهد، نه اعتقادات را." در نهایت‏باید توجه داشت كه با وجود این كه اسلام با جمعیت كثیری كه در كشور فرانسه داشته و به عنوان دومین مذهب رسمی بعد از كاتولیك به حساب می‏آید، جوانان مسلمان این كشور به شدت از مسائل هویتی رنج می‏برند و به دنبال پاسخی برای خود می‏گردند، ولی غالبا این انتخاب، آنها را در برابر اصول بنیادی جامعه فرانسه قرار می‏دهد و در نتیجه، تنشهای زیادی ایجاد می‏كند كه برای حكومت فرانسه نگران كننده است. بحث «اسلام فرانسوی‏»، درصدد راه حلی برای این مشكل و جذب و ادغام اقلیت مسلمان در حاكمیت جامعه فرانسه می‏باشد.
پی‏نوشتها:
۱- جوجن نیلسن، مسلمانان اروپای غربی، ترجمه سید محمد روئین تن، تهران: انتشارات اطلاعات، ۱۳۷۲، ص ۲۰.
۲- گزارش واصله از نمایندگی جمهوری اسلامی ایران در پاریس
۳- سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، خبر نامه فرهنگی، شماره ۱۴، تاریخ ۲۴/۱۲/۷۶، ص ص ۱۶-۱۵.
۴- جورجن نیلسن، منبع پیشین، ص ۲۸
۵- سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، منبع پیشین، ص‏۱۶
۶- همان.
۷- گزارش واصله از نمایندگی جمهوری اسلامی ایران در پاریس.
۸- گزارش واصله از نمایندگی جمهوری اسلامی ایران در پاریس.
۹- جورجن نیلسن، منبع پیشین، ص ۲۸.
۱۰- گزارش واصله از نمایندگان جمهوری اسلامی ایران در پاریس.
۱۱- سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، اسلام در جهان، شماره ۱۵، تاریخ ۲۸/۱۰/۷۶، ص ۲۹-۲۸.
۱۲- حمید امین الشریعه نجفی رزمی گنجی، ویژه نامه اسلام و اسلام‏گرایی (مسلمانان در فرانسه)، دفتر تحقیقات اسلامی وزارت امور خارجه، شماره ۶، شهریور ۱۳۷۶، ص ۲۱.
۱۳_ John L. Esposito (Ed), Modern Islamic
Press, ۱۹۹۵, P. P. ۲۷۲ _ ۲۷۳. World, vol. ۴, New York: Oxford University
۱۴- حمید امین الشریعه نجفی رزمی گنجی، منبع پیشین، ص ۲۲.
۱۵- همان.
۱۶- همان.
۱۷_ John L. E
۱۸- جورجن نیلسن، منبع پیشین، ص ۳۵.
۱۹- همان، ص ۳۶.


حسن شاه بیگ
منبع : بنياد انديشه اسلامي


همچنین مشاهده کنید