شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

گفت وگوی فرا تاریخی میان آیین ها


گفت وگوی فرا تاریخی میان آیین ها
به یاد توشی هیکو ایزوتسو _ اسلام شناس برجسته ژاپنی
هفتم ژانویه (۱۷ دی ماه) سالگرد درگذشت توشی هیکو ایزوتسو، اسلام شناس و مترجم قرآن به زبان ژاپنی، و از مهمترین پژوهشگران مطالعات اسلامی در عصر حاضر است. او آثار بسیاری از خود در زمینه های عرفان، تصوف، قرآن پژوهی، فلسفه و حکمت به جای گذاشته است. توشی هیکو ایزوتسو در چهارم مه سال ۱۹۱۴میلادی در شهر توکیو دیده به جهان گشود. در سال ۱۹۶۰ دکتری خود را در رشته ادبیات دریافت کرد. وی پس از تکمیل تحصیلات آکادمیک در ژاپن ، مدتی در دانشگاه کیو به تدریس مشغول شد و در این ایام، زبان عربی را فراگرفت . ایزوتسو در ۲۶ سالگی کتابی به زبان ژاپنی با نام «تاریخ اندیشه عربی » و پس از آن کتابی دیگر درباره فلسفه و عرفان ، با تأکید بر فلسفه نوافلاطونی و عرفان یونانی در ۳۴ سالگی تألیف کرد و نیز کتابی در همین دوران درباره حضرت محمد (ص ) به زبان ژاپنی نوشت . علاقه فراوان ایزوتسو به قرآن کریم سبب شد که وی برای اولین بار قرآن را به زبان ژاپنی ترجمه کند. این اثر که در نوع خود بی نظیر است در سه مجلد و طی سال های ۱۹۵۱ تا ۱۹۵۸ تکمیل شد. ایزوتسو با توجه به تسلط بر مفاهیم قرآنی، به مطالعه ادبیات عرب دوره جاهلی پرداخت تا کلمات بنیادی و اساسی قرآن را در آنها ریشه یابی نموده و تحول و دگرگونی هایی که در آنها پدید آمده را مشخص کند و درعین حال با نظرات و تبیین های دانشمندان اسلامی درباره آن مضامین و مفاهیم آشنا شود. ثمره تمامی این کوشش ها نشر کتاب های «مفاهیم اخلاقی و دینی در قرآن » ، «خدا و انسان در قرآن » و« مفهوم ایمان در کلام اسلامی » است . تبلور ژرف اندیشی های ایزوتسو را می توان در بررسی و ریشه شناسی برخی مفاهیم قرآنی به وضوح مشاهده کرد. وی با بررسی مفهوم باور یا ایمان در کلام اسلامی هدفی دوگانه را دنبال می کند. از سویی ، توصیف مشروحی از جریان تاریخی را که مفهوم ایمان از آن زاده شد، بالید و در میان مسلمانان پرداختی نظری یافت ، عرضه می کند و از سوی دیگر در پی تحلیل معنا شناختی دقیق از ایمان و سایر مفاهیم بنیادین وابسته به آن، همراه با شبکه های مفهومی است که این مفاهیم بنیادین در میان خود پدید آورده اند. ایمان از لحاظ تاریخی نخستین و مهم ترین مفهوم کلامی در اسلام بود و در چند قرن نخستین فرهنگ اسلامی چندین مسأله بسیار مهم پدید آورد که برخی از آنها برای امت اسلامی در حال رشد، بدون اغراق، مسائلی حیاتی بود.
ایزوتسو در سال ۱۹۶۱ به دعوت پروفسور ویلفرد کنتول اسمیت، رئیس مؤسسه مطالعات اسلامی دانشگاه مک گیل، به کانادا رفت و به تدریس متون مهم اسلامی همچون «نجات ابن سینا» در فلسفه و «الاقتصاد فی الاعتقاد غزالی » در کلام و «فصوص الحکم ابن عربی » در عرفان پرداخت . دلباختگی و علاقه وافر ایزوتسو به عرفان و تصوف ابن عربی او را به مطالعه ای بین الادیانی، که نظیر آن در میان اسلام و سایر ادیان بسیار نادر است، واداشت . در پی آن ایزوتسو اثری بین الادیانی تألیف کرد که در سال های ۶۷-۱۹۶۶م در ژاپن تحت عنوان «یک مطالعه مقارنه ای درخصوص مفاهیم فلسفی در تصوف و تائوئیسم » با زیرعنوان «ابن عربی و لائوتزو- چوانگ تزو»، توسط مؤسسه مطالعات فرهنگی و زبان شناسی دانشگاه کیو و تحت سرپرستی پروفسور نوبوئیرو ماتسوموتو به چاپ رساند. ایزوتسو به خوبی آگاه است که اسلام دینی با ابعاد متعدد است و مقایسه و مقارنه آن با سایر ادیان تنها هنگامی میسر است که بتوان در این میان نوعی موازنه مفهومی و بنیادین برقرار کرد. از این رو با توجه به بنیان باطن گرای تائوئیزم، مکتب ابن عربی را برای این مقارنه بر می گزیند. با این حال یک نکته را باید همواره در نظر داشت و آن، جایگاه ویژه مکتب ابن عربی در پژوهش ایزوتسو است . وی به دلیل اهمیتی که برای افکار ابن عربی و رسوخ آنها در سیر کلی اندیشه صوفیانه قائل است، مکتب ابن عربی را با شجاعت نماینده سیر اصلی تصوف دانسته است . همچنین تلاش ایزوتسو در بررسی تائوئیزم، به نوعی نزدیک شدن به تصوف، عرفان اسلامی و مکتب ابن عربی است . درخصوص انتخاب مکتب ابن عربی به عنوان نماینده تصوف اسلامی در این مطالعه مقارنه ای می توان برخی نکات را مدنظر قرار داد: ۱- معرفی مذهب عشق به عنوان بنیادی ترین دین، ۲- اتحاد ادیان ، ۳- نقش مهم تثلیث در هستی، ۴- تأکید بر رحمت واسعه الهی که شامل حال مردمان در دنیا و آخرت می شود. به هر حال، انگیزه غالب در بررسی های مقارنه ای ایزوتسو اشتیاق به گشایش دورنمای جدیدی در قلمرو فلسفه و عرفان است . نکته جالب توجهی که ایزوتسو نیز به آن اشاره دارد، این است که هر دو جهان بینی ابن عربی و تائوئیزم بر دو محور استوارند: «حق » و «انسان کامل » که نظامی جامع از اندیشه وجودی در هر دو مورد حول این دو قطب تطور یافته است . به اعتقاد ایزوتسو «این امر به عنوان ساختار وجودی مختص تصوف و تائوئیسم نیست . تقابل حق و انسان کامل - به صورت های مختلف - به عنوان دو محور از یک جهان بینی، الگوی اساسی مشترک میان بسیاری از گونه های عرفان است که در عصرها و مکان های گوناگون به صورت وسیعی در جهان تطور یافته اند. در نظر گرفتن مقارنه ای مجموعه ای از نظام ها که در الگوی عام با هم مشترک و در جزئیات با هم متفاوتند، چه در اصل و چه در شرایط تاریخی، به نظر می رسد در زمینه سازی آنچه پروفسور هانری کربن آن را به درستی ، دیالوگ فراتاریخی می خواند بسیار ثمربخش و در وضعیت کنونی جهان به آن نیاز است . این دیالوگ و گفت وگوی فراتاریخی، ایزوتسو را به این پیام باطنی سوق می دهد که اگر بتوان میان دو سنت دور از یکدیگر یعنی اسلام و تائوئیزم ، گفت وگو برقرار کرد، هر آینه برقراری گفت وگو میان سنت های متقارب نظیر اسلام ، یهود و مسیحی کاری به مراتب سهل و ساده خواهد بود. ایزوتسو وضعیت فعلی جهانی را با نگاه تیزبین خود به وضوح دریافته است . او به این موضوع پایبند است که در هیچ برهه ای از تاریخ بشر، نیاز برای تفاهم میان ملت ها به اندازه عصر حاضر نبوده است، چرا که تفاهم در سطوح مختلف زندگی تحقق یافتنی است . ایزوتسو یکی از بهترین سطوح برای مفاهمه را سطح فلسفی می داند. «این مشخصه سطح فلسفی است که برخلاف سطوح دیگر اهتمام انسان - که کم یا بیش به اوضاع و شرایط فعلی دنیا بستگی دارند- جایگاه مناسبی را به دست می دهد یا آماده می کند که در آن تفاهم موردنظر به صورت گفت وگوی فراتاریخی تحقق پذیر باشد. به اعتقاد من گفت وگوی فراتاریخی اگر روشمند انجام پذیرد سرانجام به صورت فلسفه ای ماندگار به کامل ترین مفهوم کلمه تبلور خواهد یافت . دلیل آن است که کشش فلسفی ضمیر انسانی در همه عصرها، ملل و مکان ها در غایت و اساس یک چیز است ». ایزوتسو هنگامی که در مؤسسه مطالعات اسلامی مک گیل بود با دکتر مهدی محقق، استاد فلسفه، آشنا شد و سبب این آشنایی علاقه مندی ایزوتسو به عقاید شیعی و حکمت متعالیه ملاصدرا بود. این دو با همکاری یکدیگر متن عربی شرح منظومه سبزواری، بخش الهیات بالمعنی الاعم ، را تصحیح کردند و ایزوتسو مقدمه ای تفصیلی به زبان انگلیسی نوشت و ترجمه آن تحت عنوان «بنیاد حکمت سبزواری » به وسیله دکتر سیدجلال الدین مجتبوی ترجمه و منتشر شد. علاقه وافر ایزوتسو به فلسفه اسلامی باعث شد او «قبسات » میرداماد و «معالم الاصول » حسن بن شهیدثانی را مورد مطالعه و تصحیح قرار دهد و حتی «مابعدالطبیعه » سبزواری را به انگلیسی ترجمه کند. پس از افتتاح شعبه مؤسسه مطالعات اسلامی دانشگاه مک گیل در تهران ، ایزوتسو با همکاری مهدی محقق، «سلسله دانش ایرانی » را بنیاد نهادند. هدف از این سلسله نشر و معرفی آثار دانشمندان شیعی و متفکران ایرانی است ، خاصه آنان که تاکنون ناشناخته مانده اند. وی در مدتی که در تهران بود با استادان مختلفی دیدار و مباحثاتی در زمینه فلسفه و عرفان داشت . طی همین ایام بود که ایزوتسو در درس کفایه الاصول که در محل مؤسسه به وسیله دکتر ابوالقاسم گرجی تدریس می شد، شرکت و کوشش می کرد برخی از مباحث اصول فقه را با آنچه غربیان درباره الفاظ و دلالت آن بر معانی بحث کرده اند تطبیق دهد. از دیگر نکات زندگی علمی ایزوتسو می توان به مراسمی که در دانشگاه تهران برگزار شد، اشاره کرد. در این مراسم توشی هیکو ایزوتسو و هانری کربن دکترای افتخاری دریافت کردند و ایزوتسو در جشن نامه هانری کربن مقاله ای بسیار ارزشمند عرضه کرد که پیرو همان مسائل بین الادیانی بود.
ایزوتسو سال های پایانی عمر گرانقدرش را در ژاپن سپری کرد. از مهم ترین آثار او در این دوره می توان به کتاب های «فرهنگ اسلامی »، «آگاهی و ماهیات » و «تلاوت قرآن » اشاره کرد. او همچنین مقالات «ابن عربی » و «اشراقیه » را در «دایرهٔ المعارف دین » به سرپرستی میرچا الیاده تألیف کرد.پروفسور توشی هیکو ایزوتسو در حالی که بیش از ۱۲۰ اثر علمی - پژوهشی اعم از تألیف ، ترجمه و مقاله از خود به جای گذاشت، سرانجام هفتم ژانویه ۱۹۹۳م در شهر کاماکورای ژاپن چشم از جهان فروبست . ایزوتسو از شهرتی بین المللی برخوردار بود و شاید در میان اسلام شناسان معاصر یگانه فردی بود که از مذاهب مسیحی، یهودی، هندویی، بودایی و مکتب های گوناگون فلسفی معاصر اطلاع و در فن مقایسه و تطبیق استادی و تبحر داشت . از این رو بسیاری از مجامع علمی بین المللی او را به عضویت پذیرفته بودند و از او همه جا با احترام و تجلیل یاد می شد، از جمله : مؤسسه بین المللی فلسفه، (پاریس -فرانسه) ، مجمع بین المللی مطالعات فلسفی، (لون -بلژیک) ، مجمع کانادایی مطالعات تاریخ و فلسفه علوم، (مونترال - کانادا) و فرهنگستان زبان عرب، (قاهره - مصر).
دکتر غلامرضا اعوانی، رئیس انجمن حکمت و فلسفه ایران که خود سالیانی را در حضور این محقق بزرگ و سخت کوش گذرانده است، به پاره ای از سؤالات ما درخصوص ایزوتسو پاسخ داده است:
* آقای دکتر اعوانی شما حتماً ایزوتسو را به خوبی به یاد دارید. درباره نحوه آشنایی تان با ایزوتسو توضیح دهید؟
- بله، مرحوم ایزوتسو را به خوبی به یاد دارم. ایشان را برای اولین بار در سال ۱۳۴۸ دیدم. توسط یکی از دوستانم که به عرفان ابن عربی علاقه مند بود با ایشان آشنا شدم. آن دوست به من گفت که یک استاد ژاپنی قرار است بزودی به ایران بیاید و فصوص ابن عربی را تدریس کند. گویا ایشان به دعوت و راهنمایی دکتر مهدی محقق که زمانی در دانشگاه مک گیل کانادا در کرسی مطالعات اسلام شناسی تدریس می کرد و با مرحوم ایزوتسو آشنا شد به ایران آمد. به هر حال آشنایی من با ایشان گسترده تر شد تا جایی که در منزل ایشان به طور هفتگی درس فصوص را می خواندیم. ایزوتسو از سال ۵۲ تا ۵۷ به طور مرتب و رسمی در همین انجمن فلسفه به تدریس مشغول شد.
* معمولاً ایزوتسو چه مطالبی را تدریس می کردند؟
- پروفسور ایزوتسو از یک شور و حال خاصی برخوردار بود و به محافل علمی ما غنای خاصی بخشید. وی نبوغ و استعداد شگفت انگیزی در تدریس فصوص ابن عربی داشت به طوری که شاید تا کنون چنین موردی را ندیده باشم. آثار دیگر مانند اشارت ابن سینا و فلسفه چین و ذن و بودیسم را نیز تدریس می کرد. ایزوتسو کتاب «ذن و بودیسم» را نیز در همان زمان تألیف کرد که یکی از کتاب های مرجع درباره این نوع تفکر است. البته من به همراه دکتر پورجوادی نزد ایشان یونانی را نیز آموختیم. اگر چه این نکته را هم می توانم بگویم که خاطره ای نیز هست که من به همراه ایشان شرح قطب الدین شیرازی بر اشارات و شرحی نیز از شهرزوری را تهیه کردیم و مشغول تصحیح شدیم که این ماجرا با انقلاب ایران مصادف شد و ایزوتسو از ایران رفت.
* ایزوتسو در پژوهش در عرصه متون عرفانی چه شیوه ای داشت؟
- مرحوم ایزوتسو از شیوه عرفان پژوهی خاصی برخوردار بودند و من معتقدم این شیوه به خاطر گستردگی دانش و آگاهی است که ایشان از نظام های عرفانی مختلف شرقی داشت. ایزوتسو به خوبی عرفان ژاپنی، چینی و اسلامی را می دانست. ایشان حتی کتابی تألیف کرد که در این کتاب عرفان ابن عربی را با حکیم و عارف بزرگ چینی، لائوتسه تطبیق کردکه انصافاً کتاب نمونه ای است و به زبان فارسی هم ترجمه شده است. ایزوتسو نه تنها بر افکار ابن عربی تسلط داشت بلکه در افکار حکمای شرقی نیز تبحر پیدا کرده بود . ایزوتسو در زمانی که در ایران مشغول مطالعه و تحقیق بود قصد داشت فلسفه چینی را تدریس کند حتی از ژاپن تقاضا کرده بود که حدود دو هزار کتاب درباره فلسفه چینی برای ایشان ارسال شود. وی با مطالعه عمیقی به تطبیق مبادی عرفان نظری اسلامی و چینی مشغول بود. باید گفت که ایزوتسو از موهبت خاصی نیز برخوردار بود و آن اینکه به زبان های مهم شرقی که در حدود ۱۷ زبان بود تسلط داشت. ایشان در مدرسه مطالعات شرقی لندن ترجمه پاتانجلی فارابی را با تطبیق آن به متن اصلی سانسکریت تدریس می کرد.
* ایزوتسو از شیوه ای در پژوهشهای عرفانی استفاده می کرد که می توان به آن معنی شناسی گفت . نظر شما چیست؟
- دقیقاً همین طوراست. ایزوتسو با تأکید و تبحری که بر متون داشتند یک نوع روش معنی شناختی ویژه ای داشت. ایزوتسو می گوید اگر ما بخواهیم دو فیلسوف و عارف را تطبیق کنیم باید یک مبنایی بیابیم. ممکن است این دو به یک مکتب تعلق داشته باشند و یا متعلق به یک مکتب از دو فرهنگ متمایز باشند. مثلا ارسطو را با ابن سینا مقایسه کنیم. گاهی ممکن است فیلسوفی به یک مکتب تعلق نداشته باشد اما به یک تمدن تعلق داشته باشد. اما مسأله دشوار این است که دو متفکری که ایشان انتخاب کرد نه به یک مکتب نه به یک فرهنگ و نه به یک تمدن تعلق داشت. ابن عربی و لائوتسه هیچ کدام با یکدیگر شباهتی نداشتند اما ایشان مبنایی برای مقایسه پیدا کردند که آن، معناشناختی است. در این روش ایشان به الفاظ توجهی نداشت بلکه به معانی و حقایق متن توجه داشت. بحثی که وی درباره وجود، انسان، عالم محسوس و عالم خیال، مطرح کردند از همین نوع و روش است.
* ایزوتسو تسلط خاصی بر قرآن هم داشتند و اولین فردی بودند که قرآن را به ژاپنی ترجمه کردند.
- ترجمه قرآن به ژاپنی موهبتی بود که خداوند به ایشان اعطا کرد. ایشان با قرآن بسیار مأنوس بود و در جوانی، قرآن را به ژاپنی ترجمه کرد، که اهل فن می گویند هنوز پس از گذشت شصت سال بهترین ترجمه از قرآن است. بعد از ترجمه قرآن و با توجه به این که ایشان به زبان شناسی علاقه خاصی داشت درصدد بحث و تفسیر جدیدی از قرآن بود. از آنجا که قرآن کتاب معجزه در فصاحت و بلاغت است ایزوتسو را مسحور خود کرده بود که از دیدگاه زبان شناسی قرآن را مورد بررسی قرار دهد. به همین دلیل بود که ایزوتسو جایزه ای از امپراتور ژاپن گرفت که در طی سی سال گذشته به کسی داده نشده بود. همان زمانی که در اینجا بودند فیه و مافیه مولانا و المشاعر ملاصدرا را ترجمه کرد. تاریخ فلسفه اسلامی به زبان ژاپنی نوشت. ایشان مدت طولانی نیز در بحث فقه هم مطالعاتی داشتند. همین طور ایشان مقدمه غنی بر شرح منظومه حاج ملاهادی سبزواری نوشت که یکی از جالب ترین بحث های تطبیقی وجود شناسی است. وی بحث وجود و ماهیت را از دیدگاه ملاهادی سبزواری با کل فلسفه اسلامی و فلسفه غربی مقایسه کرده است. همچنین مقایساتی که درباره انسان شناسی و قرآن شناسی داشت نیز در این روش آموزنده است.

محمدرضا مسعودی
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید