یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

اسلام دین شادی و پویایی است


اسلام دین شادی و پویایی است
دیدن چهره‌های غمگین، افسرده، عصبانی و اخمو مربوط به امروز و دیروز نیست‌ که در مورد آن بگوییم و دنیای بدون غم، خشم و جنگ و سرشار از مهربانی و شادی، آرزویی است که ریشه در خلقت و نهاد آدمی ‌دارد. آرزویی که مقدمه غلبه بر تمام ناکامی‌ها است. شادی، این معجزه درونی، گره‌گشای بسیاری از رنج‌ها است که امروزه برای ما مفهوم غریبی است. اصولاً تفریح یکی از نیازهای طبیعی بشر است و یک نظام اجتماعی و مکتب زندگی باید برای ارضای این خواسته طبیعی فکر کند. چه کسی می‌تواند درباره اسلام بگوید اسلام دین غم و اندوه و گریه و زاری و بی‌نشاطی است در حالی که قرآن با صراحت می‌گوید: «قل من حرّم زینة‌ا... التی اخرج لعباده و الطّیبات من الرزق، قل هی للذین آمنو فی الحیاة الدنیا خالصة یوم القیامة» (سوره اعراف (۷)، آیه ۳۲) اسلام دین نشاط است. این آیه قرآن از محکمات قرآن و صریح است. طبیعی است که در این دنیا خداوند نشاط و شادی را با غم همراه قرار داده است. نشاط و شادی خالص در دسترس هیچ‌کس نیست، ولی در حدودی که قوانین و حق و عدالت اجازه می‌‌‌دهد، مردم با ایمان می‌توانند از آن بهره‌مند شوند و متعلق به آنهاست. «قل هی للذین آمنوا فی الحیاة الدنیا»؛ مال مردم با ایمان. ولی به شما مردمی‌که علاقه به نشاط دارید می‌گوییم که اگر نشاط خالص در این زندگی دنیا میسر نیست، در روز رستاخیز، پیش خدا، برای مردم با ایمان پاک عمل، این آرزوی دیرین که در این جهان هیچ دستی به او نمی‌رسد، در آن جهان به او می‌رسد، به شرط ایمان و نیکوکاری. آیا با چنین مطلبی می‌توان گفت که اسلام نشاط را بی‌ارزش تلقی کرده است؟ لازمه شادی و شاد بودن چیزی نیست جز مثبت‌اندیشی و جست‌وجوی خوبی‌ها و زیبایی‌ها. انسان با نگرش منفی به دنیا چیزی جز روحیه‌ای افسرده، چهره‌ای غمگین و حالتی خشمگینانه ندارد و این نگرش منفی، تخریب‌گر جامعه است. در جامعه غم‌زده، انرژی افراد صرف برطرف کردن اندوه و ناراحتی شده و دیگر فرصتی برای تولید و توسعه باقی نمی‌ماند. به تجربه ثابت شده شادی و نشاط، ماده اولیه تغییر جامعه و تحول و تکامل درونی انسان‌ها است.
در جامعه خوشحال و خرسند، تولید بهتر، اشتغال بیشتر و اقتصاد، سالم‌تر خواهد بود. بدون شک در چنین محیطی امنیت اجتماعی و فردی راحت‌تر به دست می‌آید. در محیط شاد، ذهن انسان پویا، زبانش گویا و استعدادش شکوفا می‌شود. شاد بودن جامعه یکی از عوامل بسیار موثر در توسعه اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی است و کاهش نابسامانی‌های خانوادگی، طلاق، افزایش میزان میل و رغبت تحصیلی و دل به کار دادن و افزایش تولید می‌شود. شمار زیادی از جامعه‌شناسان براین عقیده‌اند که جامعه ایرانی شاد نیست و از نبود بسترها و زمینه‌های لازم برای ابراز شادمانی به شکل جمعی و عمومی ‌رنج می‌برد. به عبارت دیگر در جامعه، شیوه‌های شناخته شده و متعارف کمتری برای شادمانی‌های همگانی وجود دارد و در برخی مواقع این شادمانی عمومی‌ در تعارض با نظم و امنیت اجتماعی قرار می‌گیرد. آنها معتقدند از پیامدهای خطرناک فقدان یا کمبود شادی و نشاط در جامعه اعتیاد به موادمخدر، انواع و اقسام جرایم و نابهنجارهای اجتماعی در روابط اجتماعی است و افزایش امید به زندگی مطمئناً می‌تواند در شادی و شادمانی ما تاثیرگذار باشد و متقابلاً ناامیدی را دور کرده و باعث جلوگیری از منزوی شدن نقش افراد می‌شود. اگر شادی‌های جمعی و غیرمضر انجام شوند، تقویت‌کننده بعضی از روابط اجتماعی هستند. این نوع شادی‌ها مانند تمامی‌ اعمالی که در هر جامعه به قوام آن جامعه کمک می‌کنند، می‌توانند به روابط آن جامعه نیز کمک کرده و باعث سرخوش شدن افراد جامعه شوند. این از کارکردهای سنتی لازم و ضروری برای جامعه است. ممکن است در طی زمان، بعضی از این کارکردها از بین برود ولی چون جامعه به سمت مقولات خاصی می‌رود و طالب لذت و رفاه بیشتر است و یک شادی جمعی که از سنت‌ها استخراج شده باشد، نه تنها برهم‌زننده نظم و آرامش جامعه نیست بلکه لازمه نظم و قوام اجتماعی نیز است.
به عقیده کارشناسان، فرهنگ شادی در جامعه ما به درستی تبیین نشده است و با این‌که در چند سال اخیر رسانه‌ها به خصوص صدا و سیما سعی کرده‌اند فرهنگ شادی را در برنامه‌هایشان بیش از پیش افزایش دهند، اما هنوز به معنای واحدی از شادی و چگونگی آن دست نیافته‌اند، حتا خود جوانان در‌ هاله‌ای از ابهام مانده‌اند که شادی حقیقی چیست؟ باید گفت شاد بودن تنها یکی از شاخصه‌های زندگی مطلوب در جامعه است و هر قدر ملتی شادتر باشد، مطمئناً احساس رفاه بیشتری دارد، ممکن است افراد بتوانند تمام نیازهای اساسی و مادی را تهیه کنند و براساس معیارهای مرسوم بگویند یک فرد، گروه یا جامعه در رفاه هستند، اما اگر افراد را از دسترسی به چیزهایی که برایشان واجب است و نیاز دارند- مثلاً ابراز شادی- بازداریم، خواهیم دید که این جامعه حتا با داشتن تسهیلات مادی فراوان به معنای واقعی در رفاه نیست. باید گفت در جوامع شاد افراد معمولاً نگرش خوش‌بینانه نسبت به زندگی و امور پیرامون خود و جامعه دارند. در جامعه غم‌زده افراد مایوس و غمگین زندگی را سیاه و تاریک می‌بینند و معمولاً نگرش بدبینانه نسبت به امور دارند. تحقیقات نشان داده است که در تمام جوامع، شاد بودن باعث افزایش کارایی می‌شود، به همین دلیل همه کشورها سعی می‌کنند همه عناصر لازم را برای بروز شادی فراهم کنند و اگر نتوانستند، سعی می‌کنند حداقل ابتکارهایی برای سوق دادن جامعه به سمت شادزیستن انجام دهند.
منبع : روزنامه اطلاعات


همچنین مشاهده کنید