جمعه, ۲۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 17 May, 2024
مجله ویستا

تعاملات و چالشهای امنیتی خلیج‌ فارس


تعاملات و چالشهای امنیتی خلیج‌ فارس
پس از حمله نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا به عراق و سرنگونی رژیم بعث تحت لوای «اشاعه دموکراسی» و برقراری امنیت پایدار، در منطقه شاهد شکل‌گیری الگوی جدید امنیتی به محوریت غرب بودیم. حضور نظامی و دخالت آمریکادر ترتیبات امنیتی منطقه بر هم زننده ثبات و منافع ایران قلمداد می‌‌شود. بنابراین الگوی رفتاری ایران در این برهه را می‌توان به عنوان پاسخی به شرایط و شکل‌بندی امنیتی خلیج‌فارس دانست.
منطقه‌ای که از زمان‌های گذشته از نظر کشورهای مختلف والاترین دیدژئوپولتیک و ژئواستراتژیک را داشته و هم چنان دارد، منطقه خلیج‌فارس است.
تراکم کشورهای نفت‌خیز با اوضاع متشنج و ضعف داخلی، متکی بودن به قدرت‌های خارجی، مجاورت ژئوپلتیکی با پاکستان و افغانستان و نیز تمایز عمده در بافت و ساختار سیاسی- اقتصادی خلیج‌فارس از ویژگی‌های متمایز این منطقه در مقایسه با سایر مناطق حوزه خاورمیانه است.
طی قرون گذشته، ژئوپلتیک خلیج‌فارس، به گونه‌ای دچار تغییر و دگرگونی شده است. این امر به تغییر مبادله قدرت در منطقه برمی‌گردد. با فروشی ساختار دوقطبی و تلاش‌های آشکار ایالات‌متحده برای ایجاد نظم نوین جهانی، منطقه خلیج‌فارس به دلیل خلاء قدرت شوروی (۱۹۹۱) و تلاش ایالات متحده برای تسلط هرچه بیشتر بر ذخایر استراتژیک منطقه دوچندان شد. به طوری که رشد هژمونیک‌گرایی آمریکا، وابستگی کشورهای عربی را به آمریکا در پی داشت.
پس از حمله نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا به عراق و سرنگونی رژیم بعث تحت لوای «اشاعه دموکراسی» و برقراری امنیت پایدار، در منطقه شاهد شکل‌گیری الگوی جدید امنیتی به محوریت غرب بودیم. حضور نظامی و دخالت آمریکادر ترتیبات امنیتی منطقه بر هم زننده ثبات و منافع ایران قلمداد می‌‌شود. بنابراین الگوی رفتاری ایران در این برهه را می‌توان به عنوان پاسخی به شرایط و شکل‌بندی امنیتی خلیج‌فارس، دانست.
در این دوران، ایران با اجرای سیاست شفاف‌سازی و اعتمادسازی در روند همکاریهای منطقه‌ای با کشورهای حوزه خلیج‌فارس تلاش نمود که از تصاعد تنش درون منطقه‌ای جلوگیری کند. در این راستا ایران ضمن محکومیت تجاوز عراق به کویت و تاکید بر حاکمیت مستقل کشورهای منطقه توانست با رفع برخی از سوء تفاهم‌ها،‌ زمینه را برای همکاریهای اقتصادی و امنیتی فراهم سازد. نمود عینی این همکاری را می‌توان در تعاملات سازنده تهران- ریاض مشاهده کرد. بطوریکه ایران و عربستان به عنوان دو کشور تاثیرگذار در دو حوزه خلیج‌فارس برای نخستین‌بار تمایل خویش را به عقد پیمان امینی نشان دادند. اما با توجه به نفوذ و سلطه بازیگران قدرتمند جهانی در منازعه ضد ایران، مخاطرات قابل توجهی را برای امنیت ملی ایران به همراه داشت.
از زمان سرنگونی صدام، حضور نظامی آمریکا در منطقه و وابستگی‌های کشورهای عربی از لحاظ تسلیحاتی،‌اقتصادی، نظامی و سیاسی، حوزه خلیج‌فارس را تحت‌تاثیر مولفه‌های غربی و غرب‌گرایی قرار داده است. نشانه‌های یاد شده را می‌توان در مولفه‌هایی از جمله پایگاه‌های نظامی، قراردادهای امنیتی، نیروهای نظامی،‌ ملاحظه‌گری سیاسی و الگوهای تحقق اهداف امنیتی آمریکا مشاده نمود.
● منابع تهدید در خلیج‌فارس
در بین نخبگان سیاسی منطقه، تصورات متفاوتی از تهدید وجود دارد که باطبع مسیر رسیدن به یک نظم امنیتی فراگیر را با مشکلات فراوان مواجه می‌گرداند. برای ایران اسلامی حضور نیروهای فراملی در آبهای خلیج‌فارس برداشتی مبتنی بر تهدید است. اما همین مسئله نزد عموم کشورهای دیگر حاشیه خلیج‌فارس به عنوان عاملی جهت تامین امنیت و حاکمیت دولت‌های عرب تلقی می‌شود. بنابراین می‌توان گفت که فضای متصلب امنیتی حاکم بر منطقه خود به عنوان عاملی بالقوه جهت تشدید سوء برداشت از رفتار یک نظام سیاسی برآورد شود که انگیزه ذهنی لازم به سوی پدید آمدن منازعه را فراهم می‌سازد.
اختلاف‌نظر کشورهای منطقه در تعریف ترتیبات امنیتی به یکی از عوامل ناامنی در منطقه تبدیل شده است. ایران امنیت خلیج‌فارس را مربوط به کشورها منطقه می‌داند و با محوریت و حضور بازیگران خارج از منطقه مخالف است. این در حالی است که حمله آمریکا به عراق و تداوم اشغال این کشور راه را برای دخالت‌های قدرت‌های منطقه فرامنطقه‌ای هموارتر کرده است.
همچنین در خصوص تقدم و تاخیر ترتیبات امنیتی و حل بحران‌ها در خلیج‌فارس اختلاف‌نظر شدیدی بین کشورها و قدرت‌های منطقه‌ای و جهانی وجود دارد در این میان امارات متحده عربی با تحریک قدرتهای بزرگ، درگیر نوعی بحران خودساخته گردیده و اعتقاد دارد که گویا برای طرح‌ریزی الگوی جدید امنیتی و مشارکت ایران در آن، اول از همه مشکل جزایر ایرانی حل و فصل گردد. این در حالی است که ایران ضمن تاکید بر لاینفک بودن حاکمیت جزایر سه‌گانه گفتگو و مذاکرات مستقیم و بدون دخالت قدرتهای بزرگ را راه‌حل برطرف نمودن سوء تفاهم‌های اخیر می‌داند.
به طور کلی موانع متفاوت و متعارض کشورها و بازتاب ادارک‌های متفاوت و رفتار متعارض بازیگران و کشورهای این منطقه و فقدان اعتماد جمعی همراه با تاثیرگذاری و حضور گسترده قدرت‌های بزرگ بر محور اقتصاد انرژی شکل گرفته است، از منابع اصلی ناامنی و عدم اعتماد بین کشورهاست.
● الگوی مطلوب امنیتی آینده
جمهوری اسلامی ایران همکاری و همگرایی در خلیج‌فارس را در صدر اولویت‌های سیاست خارجی خود قرار داده است.
از دید ایران کشورهای منطقه می‌توانند با کاستن از وابستگی نظامی- سیاسی- اقتصادی به قدرتهای خارجی با طراحی الگوی بومی، زمینه تحقق آن را فراهم ساخته و در جهت‌دهی به معادلات این منطقه و ارتقای جایگاه بین‌المللی آن نقش محوری داشته باشند.
لذا ایران پیشنهاد می‌کند که منافع کشورهای منطقه به گونه‌ای باید تعریف گردد که تامین‌گر منافع دسته‌جمعی بوده و بدون وابستگی به قدرتهای فرامنطقه‌ای امنیت و رفاه و آسایش و ثبات را برای همگان مهیا سازد.
امر مبرهن این است که هیچ یک از کشورهای منطقه قادر به تضمین امنیت و منافع ملی خویش به تنهایی نیستند، بنابراین:
- تجارب تلخ گذشته که میراث استعمارگران است را نباید تکرار نمود.
- باور داشته باشیم امنیت منطقه بدون حضور بیگانگان و نیروهای خارجی با اتکا به قدرت مردم منطقه دست‌یافتنی است.
- امنیت نیابتی شکست‌خورده است.
▪ پیشنهادات کلی:
ـ همسان‌سازی فرهنگی- اجتماعی
به اعتقاد بسیاری از اندیشمندان علوم اجتماعی «فرهنگ»‌ بسترساز بسیاری از رفتارها و هنجارهای اجتماعی و سیاسی در زندگی بشر است و عامل فرهنگی عنصر حیاتی در روابط بین کشورهای منطقه می‌باشد. به عبارت دیگر اختلافات فرهنگی منبع عدم درک عمیق و مانعی برای برقراری روابط خوب بر سر موضوعات گسترده می‌باشد. برای اعتمادسازی و رفع کدورت‌های فیمابین در میان کشورهای منطقه لازم است که با تقویت اشتراکات فرهنگی زمینه تعاملات در سایر حوزه‌ها را نیز فراهم سازیم.
- تکیه بر جنبه‌های مثبت و پیوندهای تاریخی
در تاریخ فرهنگ مردمان منطقه خلیج‌فارس نکات مشترک و مثبت فراوانی وجود دارد که می‌توانیم به آنها تکیه کنیم و واژگانی چون عرب و عجم را کنار بگذاریم و به آینده مردمان این منطقه بیاندیشیم و دست دوستی و همکاری به طرف یکدیگر دراز کنیم.
- ایجاد تربیون منطقه‌ای
برای تقویت روحیه خودگردانی منطقه توسط کشورهای منطقه خلیج‌فارس نیاز به یک سکوی خطابه منطقه‌ای در سطح غیر دولتی کاملا احساس می‌شود. این میز خطابه می‌تواند سازمان‌های غیردولتی، ارگان‌های خصوصی و روزنامه‌نگاران را شامل گردد. ایجاد چنین شبکه‌هایی می‌تواند تحقق ارتباط حسنه میان کشورهای منطقه و پایان جنگ ذهنی و روانی بین آنها را امکانپذیر سازد و چه بسا پیشرو توافقات رسمی در منطقه گردد.
● راه‌اندازی کانون پژوهشگران خلیج‌فارس
ابزار علمی و کاربردی این انجمن علم و منطق است که به دور از غرض‌ورزیها اعمال گردد. این محفل می‌تواند حداقل در سه محور مشخص گام‌های سودمندی را در راه شکستن دیوارهای شک و تردید بردارد؛
۱) ایجاد فرصت‌های مطالعاتی برای پژوهشگران منطقه
۲) برگزاری همایش‌ها
۳) همکاری دفاتر مطالعات منطقه‌ای
● تقویت همکاریهای اقتصادی
با توجه به اهمیت اقتصاد در جهان امروز و وابستگی شدید کشورهای منطقه به درآمدهای نفتی به نظر می‌رسد سرمایه‌گذاریهای مشترک و استفاده از تجارب همدیگر باعث رونق منطقه و خارج شدن از سیستم تک‌محصولی گردد. الزاما همگرایی موثر و تقویت همکاریهای اقتصادی میان کشورهای منطقه می‌تواند طرح و الگوی نظامندی را برای توسعه منطقه و برون‌رفت از مشکلات موجود فراهم سازد.
● جمع‌بندی:
مشخص کردن ارتباط برای رسیدن به فضای اعتماد و پرهیز از ورود به هرگونه منازعات سیاسی در منطقه بسیار مهم است. از این رو کشورهای منطقه باید سیاست خارجی خود را در فرایند تحولات خلیج‌فارس روشن کنند و با شناسایی فرصت‌ها، زمینه‌های تعاملات فیمابین را نیز افزایش دهند.
دکتر محمد مهدی مظاهری
منبع : ایران دیپلماسی