جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا
مردم گیلان از مشروطه خواهی حمایت کردند
۱۴ خرداد ۱۲۸۵
آزادیخواهان در سراسر ایران پا به پای مشروطه طلبان تهران از هر فرصتی برای وارد آوردن فشار بر حكومت و اعلام درخواست هایشان استفاده می كنند. رحیم شیشه بر یكی از مشروطه طلبان باسابقه رشت واقعه ای را تعریف می كند كه در آن آزادیخواهان از یك موضوع كوچك جهت پیشبرد اهداف خود استفاده می كنند. وی اصل حادثه را چنین نقل می كند: «میرزا تقی خان میرآب با یك نفر اختلاف ملكی پیدا می كند كه اختلاف مزبور سرانجام به صلح و سازش پایان می یابد. حكمران گیلان كه از این اختلاف اطلاع یافت، متعاقب ختم غائله و سازش طرفین علی الرسم از این دو نفر حقوق دیوانی را مطالبه می كند. آنها پاسخ می دهند سوءتفاهمی پیش آمده كه به حمدالله رفع شده است. چون اختلاف در محضرایالت (مردم حكومت گیلان را ایالت می نامیدند) طرح نشده، حقوق و عوارض دیوانی نیز به آن تعلق نمی گیرد. اما جواب مزبور ایالت را قانع نساخت و همچنان به وصول عوارض پافشاری كردند. میرزا و طرف حسابش چون نمی توانستند با قدرت حاكم ستیزه كنند، به قونسولگری انگلیس رفته و در آنجا متحصن شدند. مجامع سری و انجمن هایی كه برای به دست آوردن آزادی تلاش می كردند، از این فرصت استفاده كردند و به عنوان نداشتن امنیت به متحصنین پیوستند و در تلگرافی كه به مركز مخابره شد مطالبه قانون و آزادی كردند.»
هر روز كه می گذشت بر تعداد متحصنین افزوده می شد. میرزاحسین بانكی پیامی از جانب قونسولگری به متحصنین ابلاغ می كند مبنی بر اینكه اوضاع و درخواست های متحصنین به سفارت ابلاغ شده است و قرار است شارژ دافر سفارت به رشت آمده و موضوع را تحقیق نماید. پس بهتر است متحصنین قونسولگری را تا وصول پاسخ و حضور شارژ دافر سفارت ترك نمایند.
البته میرزاحسین بانكی طی تلگرافی به سفارت متحصنین را تعداد كمی از «اوباش و بی سروپاها» و «رجاله های بی سروپا» معرفی می كند. متحصنین خروج از قونسولگری را نمی پذیرند. وقتی حضور متحصنین طولانی می شود مستر چرچیل به عنوان نماینده و شارژ دافر سفارت انگلیس به رشت آمده و با متحصنین دیدار و گفت وگو می كند و متوجه می شود تعداد متحصنین بسیار بیشتر از آن است كه در گزارش ها آمده است و از تمامی طبقات نیز در بین آنها حضور دارند و افراد با شخصیتی جمع متحصنین را تشكیل داده است.
ملك الحكما به نمایندگی از تجمع كنندگان با مستر چرچیل گفت وگو می كند و دلایل تجمع و درخواست هایشان را به اطلاع وی می رساند. سپس نماینده سفارت از متحصنین می خواهد قونسولخانه را ترك كنند و منتظر اقدامات سریعی كه به طور قطع انجام خواهد گرفت باشند. متحصنین سماجت كرده و از قونسولگری خارج نمی شوند. بعدازظهر آن روز رحیم شیشه بر به نمایندگی از متحصنین با مستر چرچیل ملاقات و به صراحت چنین می گوید: «ملت خواهان مشروطه است، قانون، آزادی و عدالتخانه می خواهد.»
آزادیخواهان كه از فرصت پیش آمده بهترین استفاده را كرده بودند قصد داشتند صدای خود را به حكومت مركزی برسانند و در ضمن حمایت خود را از جنبش آزادیخواهی كه در سراسر ایران به حركت درآمده بود اعلام نمایند. مستر چرچیل نیز قول می دهد كه از متحصنین به وجه شایسته ای حمایت كند و پیام آنها را به حكومت مركزی برساند. متحصنین كه به هدف رسیده بودند با گرفتن قول رسمی از وی مبنی بر امنیتشان از قونسولگری خارج شده و به دارالحكومه می روند و در كف یكی از اتاق های حكومتی نماز مغرب و عشا را خوانده و با شعارهای «زنده باد آزادی» و «نابود باد استبداد» متفرق و به خانه های خود بازمی گردند. رحیم شیشه بر در خاطرات خود این واقعه را اوایل خرداد نقل كرده است اما ناظم الاسلام در تاریخ بیداری این واقعه را در رجب ۱۳۲۴ نقل می كند كه با توجه به اینكه طبق اسناد وزارت خارجه انگلیس چرچیل در اول ماه ژوئن به رشت می رود، اوایل ژوئن مصادف با اواسط خردادماه است
آزادیخواهان در سراسر ایران پا به پای مشروطه طلبان تهران از هر فرصتی برای وارد آوردن فشار بر حكومت و اعلام درخواست هایشان استفاده می كنند. رحیم شیشه بر یكی از مشروطه طلبان باسابقه رشت واقعه ای را تعریف می كند كه در آن آزادیخواهان از یك موضوع كوچك جهت پیشبرد اهداف خود استفاده می كنند. وی اصل حادثه را چنین نقل می كند: «میرزا تقی خان میرآب با یك نفر اختلاف ملكی پیدا می كند كه اختلاف مزبور سرانجام به صلح و سازش پایان می یابد. حكمران گیلان كه از این اختلاف اطلاع یافت، متعاقب ختم غائله و سازش طرفین علی الرسم از این دو نفر حقوق دیوانی را مطالبه می كند. آنها پاسخ می دهند سوءتفاهمی پیش آمده كه به حمدالله رفع شده است. چون اختلاف در محضرایالت (مردم حكومت گیلان را ایالت می نامیدند) طرح نشده، حقوق و عوارض دیوانی نیز به آن تعلق نمی گیرد. اما جواب مزبور ایالت را قانع نساخت و همچنان به وصول عوارض پافشاری كردند. میرزا و طرف حسابش چون نمی توانستند با قدرت حاكم ستیزه كنند، به قونسولگری انگلیس رفته و در آنجا متحصن شدند. مجامع سری و انجمن هایی كه برای به دست آوردن آزادی تلاش می كردند، از این فرصت استفاده كردند و به عنوان نداشتن امنیت به متحصنین پیوستند و در تلگرافی كه به مركز مخابره شد مطالبه قانون و آزادی كردند.»
هر روز كه می گذشت بر تعداد متحصنین افزوده می شد. میرزاحسین بانكی پیامی از جانب قونسولگری به متحصنین ابلاغ می كند مبنی بر اینكه اوضاع و درخواست های متحصنین به سفارت ابلاغ شده است و قرار است شارژ دافر سفارت به رشت آمده و موضوع را تحقیق نماید. پس بهتر است متحصنین قونسولگری را تا وصول پاسخ و حضور شارژ دافر سفارت ترك نمایند.
البته میرزاحسین بانكی طی تلگرافی به سفارت متحصنین را تعداد كمی از «اوباش و بی سروپاها» و «رجاله های بی سروپا» معرفی می كند. متحصنین خروج از قونسولگری را نمی پذیرند. وقتی حضور متحصنین طولانی می شود مستر چرچیل به عنوان نماینده و شارژ دافر سفارت انگلیس به رشت آمده و با متحصنین دیدار و گفت وگو می كند و متوجه می شود تعداد متحصنین بسیار بیشتر از آن است كه در گزارش ها آمده است و از تمامی طبقات نیز در بین آنها حضور دارند و افراد با شخصیتی جمع متحصنین را تشكیل داده است.
ملك الحكما به نمایندگی از تجمع كنندگان با مستر چرچیل گفت وگو می كند و دلایل تجمع و درخواست هایشان را به اطلاع وی می رساند. سپس نماینده سفارت از متحصنین می خواهد قونسولخانه را ترك كنند و منتظر اقدامات سریعی كه به طور قطع انجام خواهد گرفت باشند. متحصنین سماجت كرده و از قونسولگری خارج نمی شوند. بعدازظهر آن روز رحیم شیشه بر به نمایندگی از متحصنین با مستر چرچیل ملاقات و به صراحت چنین می گوید: «ملت خواهان مشروطه است، قانون، آزادی و عدالتخانه می خواهد.»
آزادیخواهان كه از فرصت پیش آمده بهترین استفاده را كرده بودند قصد داشتند صدای خود را به حكومت مركزی برسانند و در ضمن حمایت خود را از جنبش آزادیخواهی كه در سراسر ایران به حركت درآمده بود اعلام نمایند. مستر چرچیل نیز قول می دهد كه از متحصنین به وجه شایسته ای حمایت كند و پیام آنها را به حكومت مركزی برساند. متحصنین كه به هدف رسیده بودند با گرفتن قول رسمی از وی مبنی بر امنیتشان از قونسولگری خارج شده و به دارالحكومه می روند و در كف یكی از اتاق های حكومتی نماز مغرب و عشا را خوانده و با شعارهای «زنده باد آزادی» و «نابود باد استبداد» متفرق و به خانه های خود بازمی گردند. رحیم شیشه بر در خاطرات خود این واقعه را اوایل خرداد نقل كرده است اما ناظم الاسلام در تاریخ بیداری این واقعه را در رجب ۱۳۲۴ نقل می كند كه با توجه به اینكه طبق اسناد وزارت خارجه انگلیس چرچیل در اول ماه ژوئن به رشت می رود، اوایل ژوئن مصادف با اواسط خردادماه است
منبع : ایران یکصد سال پس از مشروطیت
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران اسرائیل غزه روسیه مجلس شورای اسلامی نیکا شاکرمی روز معلم معلمان رهبر انقلاب مجلس بابک زنجانی دولت
هلال احمر یسنا آتش سوزی قوه قضاییه پلیس تهران بارش باران سیل شهرداری تهران آموزش و پرورش فضای مجازی سازمان هواشناسی
حقوق بازنشستگان بانک مرکزی قیمت خودرو قیمت طلا قیمت دلار بازار خودرو خودرو دلار سایپا ایران خودرو کارگران تورم
سریال تلویزیون نمایشگاه کتاب مسعود اسکویی عفاف و حجاب سینما سینمای ایران دفاع مقدس موسیقی
رژیم صهیونیستی آمریکا جنگ غزه فلسطین حماس اوکراین چین نوار غزه ترکیه انگلیس ایالات متحده آمریکا یمن
استقلال فوتبال علی خطیر پرسپولیس سپاهان باشگاه استقلال لیگ برتر ایران تراکتور لیگ برتر رئال مادرید لیگ قهرمانان اروپا بایرن مونیخ
هوش مصنوعی تلفن همراه گوگل اپل آیفون همراه اول تبلیغات اینستاگرام ناسا
فشار خون کبد چرب بیمه بیماری قلبی کاهش وزن دیابت داروخانه