دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا

کابوس عربستان


کابوس عربستان
وقتی در دهه ۸۰ میلادی ترس از رخنه ارتش سرخ به آب‌های بین‌المللی از راه افغانستان، كاخ سفید را دچار دلهره كرده بود طرح تئوریزه‌كردن و عملیاتی نمودن نظریه مذهب علیه ایدئولوژی كمونیسم روی میز كار تركی بین فیصل قرار گرفت و وی این ایده را كه در میان تحلیلگران سیا هواخواهانی بسیار داشت به مقامات كاخ سفید ارائه داد و بندر بن‌سلطان شاهزاده بانفوذی كه به دلیل كثرت روابط با مقامات ارشد آمریكا جزئی از نزدیك‌ترین مشاوران روسای جمهور آمریكاست رایزنی‌هایی را به سرانجام رساند كه حاصل آن به صحنه آمدن نیروهایی بود كه در مدارس طلاب علوم دینی- سلفی‌ها در پاكستان آموزش دیده بودند و رهبران آنها وهابی افراطی بودند كه از عربستان آمده بودند و دارای روابطی نزدیك با شاهزاده‌ میوری به‌خصوص تركی بن‌فیصل بودند.
القاعده حلقه سازمان یافته با آموزه‌های سختگیرانه دینی بود كه «كانون مجاهدین» افغانستان لشكر ارتش سرخ را زمین‌گیر كرد تا آخرین ضربه بر پیكر نظام كمونیستی شوروی وارد آید و زمینه برای متلاشی شدن امپراتوری شوروی فراهم گردد. پس از فروپاشی شوروی و به پایان رسیدن جنگ سرد، مبارزان افغانی، با پوشش و هدایت القاعده، حكومت افراطیون طالبان را در افغانستان بنیان نهادنــد و انتظار داشتند زیر چتر حمایتی آمریكا، عربستان و پاكستان حوزه نفوذ خود را گسترش دهند اما دنیای سیاست، دنیای دیگری است. دنیایی است كه در آن مصلحت و منفعت محور تصمیم‌گیری است، قدرت‌های بزرگ همیشه به این اصل پایبند بوده‌اند كه هرگز نمی‌توان دوستان همیشگی یا دشمنان همیشگی داشت آنچه همیشگی‌ است منافع است.
منافع آمریكا پس از جنگ سرد اقتضا می‌كرد كه حوزه عمل خود را از افغانستان به خاورمیانه و خلیج فارس انتقال دهد به همین علت برای اشغال افغانستان و از سر راه برداشتن طالبان برنامه‌ریزی كرد و در این راه حاضر به دادن هیچ امتیازی به القاعده كه انتظار داشت موقعیت خود را در منطقه تثبیت كند نشد. همراهی عربستان با ایده‌های آمریكا در دهه ۹۰ باعث شد كه اتفاقات غیرقابل پیش‌بینی رخ دهد. القاعده به ظاهر و با شعار مبارزه با آمریكا دست به اقدامات تروریستی در عربستــان و یمن زد. حمله به ناوشكن آمریكا در سواحل یمن، كشتار خارجیان در پایگاه الخبر و ظهران فضای نوینی در جامعه جهانی به وجود آورد به گونه‌ای كه این فضاسازی با عملیات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ به یك بحران وسیع بین‌المللی تبدیل شد و تروریسم به عنوان نماد مبارزه جهانی آمریكا تلقی گردید به گونه‌ای كه آمریكا تحت پوشش این شعار پس از افغانستان، عراق را اشغال كرد و همزمان كوشید پایه حكومت عربستان را متزلزل كرده و با ارعاب و فشار سیطره نهایی بر منابع نفت عربستان را تضمین كند.
در این سال‌ها آمریكا علی‌رغم شعارهای پررنگش درباره تروریسم هرگز اقدامی سازمان‌یافته برای نابودی القاعده انجام نداد. آمریكا با خلق زندان گوانتانامو سعی كرد به جهانیان القا كند كه با شدیدترین وجه به مقابله با طالبان و القاعده پرداخته است. آمریكا حاضر شد هزینه بسیاری در این زمینه بپردازد تا نشان دهد در مبارزه با القاعده جدی است اما هرگز اقدامی كه بتواند سازماندهی القاعده بخصوص كانون‌های رهبری و هدایت این گروه را از هم بپاشاند انجام نداد، چرا كه هدف نهایی از بزرگنمایی القاعده در كوتاه‌مدت، متزلزل‌كـردن و مرعـوب‌كـردن حكومت سعودی و در درازمدت ارائه تصویری نهادینه‌شده از اسلام به عنوان دین خشونت‌زا و تسری یك معارضه و خصومت جهانی علیه اسلام و جهان اسلام است.
در این میان عربستان یكی از سه حلقه اصلی در كنار آمریكا و پاكستان كه خالق و راهبر القاعده بودند خود را بازنده بزرگ یافت و به همین علت است كه ملك‌عبدالله پس از مرگ فهد سعی كرد به آرامی و بدون درگیر شدن با ‌آمریكا، عربستان را از زیرنفوذ القاعده خارج كند. تعقیب خانه به خانه، قطع ارتباط معنوی القاعده با بدنه اجتماعی و رهبران روحانی، انجام برخی اصلاحات سیاسی- فرهنگی، دور شدن تدریجی از روابط انحصاری با آمریكا، كاستن از معاملات تسلیحاتی با كارخانجات آمریكایی، حمایت از حماس، روی آوردن به معاملات تبلیغاتی- تجاری و روابط گسترده‌تر سیاسی با ایران، روسیه، چین، ژاپن و اتحادیه اروپا، حمایت نكردن از حمله نظامی آمریكا به عراق، واگرایی به سیاست‌های قطعی آمریكا در بحران هسته‌ای ایران در زمره مسائلی است كه نشان‌دهنده رویكردهای متفاوت ریاض در روابط با آمریكاست اما آنچه برای عربستان از اولویت برخوردار است محدود كردن دامنه اقدامات القاعده در عربستان است كه كاری بسیار دشوار تلقی می‌شود.
القاعده نه‌تنها در میان شاهزادگان سعودی بلكه در میان روحانیون و جناح‌های قبیله‌گرای عربستان دارای موقعیت مستحكمی است. ترس ملك‌عبدالله از القاعده صرفاً به دلیل در اختیار داشتن شبه‌نظامیان و احتمال عملیات نظامی آنها نیست بلكه جریانات افراطی القاعده در داخل عربستان از سوی كسانی حمایت می‌شوند كه سالیان متمادی است در میان قبایل تندرو و رقبای جناح حاكم حامیان قدرتمندی دارند. كنار رفتن تركی بن‌فیصل از ریاست سـازمان امنیـت، استعفـای بنــدر بن‌سلطان از سفارت عربستان آمریكا، انتخاب عادل الجیر وفادارترین شخص به ملك‌عبدالله به عنوان سفیر عربستان در آمریكا، همه در چارچوب رویكردهای نوین ملك‌عبدالله است كه در كنار برخی اصلاحات سیاسی- اقتصادی و همچنین منزوی‌كردن روحانیون تندرو توانسته است شبكه‌های به هم پیوسته القاعده را در داخل منفعل كرده و آنان را به سوی كانون‌های بحرانی منطقه از جمله عراق سوق دهد به گونه‌ای كه بخشی از این اقدامات در داخل عراق باعث شده است كه آمریكا آرزوها و آمالش نقش بر آب شده و در گرداب مشكلات عراق فرو رود.
مسائل لبنان و فلسطین و رویكردهای عربستان در این عرصه نیز مزید بر علت شد تا آمریكا دریابد كه سیاست مقطعی‌اش در استفاده از القاعده جهت متزلزل كردن حكومت عربستان و ترغیب ریاض به حمایت از برنامه‌های واشنگتن با شكست مواجه شده است اما این موضوع را نمی‌توان پایان‌یافته دانست. تروریسم القاعده كابوس پردردسری است كه دولت عربستان سال‌های متمادی گرفتار آن خواهد بود. موفقیت عربستان در مبارزه با این حركتی كه اساساً هدفی جز تزلزل در پایه‌های حكومت عربستان ندارد، نیازمند زمان و استمرار سیاستی است كه می‌تواند به اصلاح تدریجی ساختار سیاسی عربستان منجر شود.
● زمان به سود آمریكا نیست و لذا باید این انتظار را داشت كه در آینده دو اتفاق محتمل به وقوع بپیوندد.
▪ احتمال اول همنوایی كامل عربستان با سیاست‌های آمریكا در منطقه است.
▪ اتفاق دوم قدرت‌نمایی القاعده در عربستان است.
در برابر این دو اتفاق محتمل موانعی وجود دارد كه زمینه را برای تحول اساسی آماده خواهد كرد و شاید این تحول زمین‌گیر شدن كامل آمریكا در عرصه حوزه خلیج فارس و استمرار بحران است.
بحرانی كه بزرگ‌ترین مانع در راه توسعه و پیشرفت كشورهای منطقه است و آمریكا ترجیح می‌دهد كه در صورت عدم توفیق برای اجـرای طــرح استعماری خود در سیطره كامل به منطقه، شرایط به گونه‌ای رقم بخورد كه بی‌ثباتی طولانی‌مدت روزنه‌های تغییر و دگرگونی‌های مطلوب غرب را همچنان باز نگه دارد. عربستان به تدریج به كانون اصلی بحران در منطقه تبدیل خواهد شد. نقش و بازی عربستان در مسائل منطقه بیش از هر زمان دیگری در آینده رویكردهای پیچیده منطقه اهمیت خواهد داشت.
مجید یونسیان
منبع : روزنامه تهران امروز