دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا


جهانی شدن صنایع فرهنگی


جهانی شدن صنایع فرهنگی
درچند دهه اخیر، جهان شاهد پدیده ای به نام جهانی شدن بوده است. این پدیده بر ابعاد مختلف زندگی بشر تأثیر چشمگیری داشته است و نه تنها بر اقتصاد و سیاست ملت ها، که بر فرهنگ ملت ها نیز تأثیر گذاشته است. جهانی شدن هرچند در انتهای قرن نوزدهم و همچنین در قرن بیستم در گستره متفاوتی تجربه شده است ولی اکنون موج جدیدی از آن، در حال جهانگیر شدن است. در این مقاله پژوهشی در وهله نخست به دنبال شناخت پدیده جهانی شدن به عنوان یک واقعیت هستیم. زیرا بدون شناخت درست جهانی شدن نمی توانیم موضع خود را مشخص سازیم. بدین منظور ابتدا به تعریف جهانی شدن پرداختیم و هر یک از ابعاد سه گانه مهم آن را تبیین نمودیم. زیرا در تعامل ابعاد مختلف جهانی شدن است که می توان درک درستی از این پدیده داشت. سپس به توضیح برخی از مؤلفه ها و پیامدهای مهم جهانی شدن فرهنگ می پردازیم. سرانجام نتیجه گیری آخرین بخش مقاله را تشکیل می دهد.
● پدیده جهانی شدن
یکی از پدیده هایی که طی دهه های اخیر بر اقتصاد، سیاست و فرهنگ کشورها تأثیر بسزایی به جای گذاشته است، جهانی شدن است. جهانی شدن (Globalization) بنابه تعریف «روند ادغام فرهنگ ها، اقتصادها و سیاست های ملی و پیدایش فرهنگ، اقتصاد، سیاست جهانی» است. به عبارت دیگر از وضع بین المللی (International) به شرایط جهانی (Global) منتقل می شویم. بر این اساس، «ادغام» یا یکپارچگی (integration) در جهانی شدن نقش محوری دارد.
جهانی شدن، پدیده ای چند بعدی است. اگرچه هر یک از ابعاد جهانی شدن را می توان به تنهایی تجزیه و تحلیل کرد و مثلاً از «جهانی شدن اقتصاد» و «جهانی شدن فرهنگ» به عنوان «اقتصاد جهانی» و «فرهنگ جهانی» سخن گفت، اما درک کامل تر این پدیده چندبعدی، زمانی امکان پذیر است که تعامل ابعاد مختلف این پدیده مدنظر قرار گیرد. این رویکرد تحلیلی خصوصاً از آن جهت در مورد تحلیل جهانی شدن کامل تر به نظر می رسد که پدیده جهانی شدن به صورت تحولات چند جانبه و مرتبط به هم رخ داده است.
● جهانی شدن اقتصاد
جهانی شدن اقتصاد بنابه تعریف، «روند ادغام بازارهای جهانی کالاها، خدمات و عوامل تولید» است. ادغام بازار کالاها از طریق کاهش موانع تجاری صورت می گیرد. یکی از مؤلفه های جهانی شدن اقتصاد، تجدید مکان استقرار صنایع و جهانی شدن تولید است. این یکی از ویژگی های مهمی است که جهانی شدن اقتصاد را از اقتصاد بین الملل متمایز می سازد. از این رو اقتصاد جهانی شده، نوعی نظام اقتصادی در سطح جهان است که اقتصادهای ملی در یکدیگر ادغام و یکپارچه شده اند و تحت شمول اقتصاد جهانی درآمده اند. با جهانی شدن تولید، تقسیم اجتماعی بین المللی کار، جای خود را به تقسیم فنی کار می دهد. تولید به صورت غیرمتمرکز درمی آید و توازن فعالیت های تولیدی در هر منطقه تنها بر پایه برتری های مادی ـ جغرافیایی تعیین می شود و لذا مبادلات خارجی افزایش می یابد. حرکت از اقتصاد بین الملل به اقتصاد جهانی شده بر اثر عواملی صورت گرفته است که می توان آنها را «مؤلفه های جهانی شدن» نامید. این مؤلفه ها بر ابعاد مختلف جهانی شدن، از جمله جهانی شدن اقتصاد و فرهنگ تأثیر بسزایی داشته اند.
مهم ترین مؤلفه های جهانی شدن عبارتند از:
▪ رشد تجارت بین الملل:
از جنگ جهانی دوم به بعد تجارت جهانی به سرعت رشد کرد. افزایش صادرات و واردات، عامل افزایش باز بودن اقتصادها شد. باز بودن نیز به نوبه خود، گسستگی اقتصاد بین المللی را به یکپارچگی مبدل ساخت. صادرات کالایی از ۱۹۴۸ تا ۱۹۹۷ سالانه ۶ درصد به طور متوسط رشد کرده است، در حالی که رشد متوسط سالانه محصول به میزان ۳‎/۷ درصد صورت گرفته است. به عبارت دیگر تجارت ۱۷ برابر شده است، در حالی که GNP طی این دوره تقریباً ۶ برابر رشد کرده است. در مورد محصولات صنعتی، تجارت جهانی ۳۰ برابر شده است، در حالی که GDP جهانی تنها ۸ برابر رشد کرده است. در کشورهای توسعه یافته، باز بودن (نسبت تجارت به GDP) از ۱۶‎/۶ به ۲۴‎/۱ درصد میان ۱۹۸۵ و ۱۹۹۷ افزایش یافته است. در کشورهای در حال توسعه این شاخص از ۲۲‎/۸ درصد به ۳۸ درصد میان ۱۹۸۵ و ۱۹۹۷ افزایش یافته است. تجارت خدمات در کشورهای OECD تقریباً ۲ برابر نرخ تجارت کالایی میان ۱۹۸۰ و ۱۹۹۵ افزایش یافته است.
▪ افزایش سرمایه گذاری مستقیم خارجی توسط شرکت های فراملیتی:
گسترش سرمایه گذاری مستقیم خارجی توسط شرکت های فراملیتی عامل دیگر مؤثر بر فرآیند جهانی شدن بوده است. سرمایه گذاری مستقیم خارجی میان سال های ۱۹۷۳ و ۱۹۹۶ تقریباً ۱۷ برابر رشد کرده است و از ۲۱‎/۵ میلیارد دلار به تقریباً ۳۵۰ میلیارد دلار افزایش یافته است. این دلالت بر نرخ رشد متوسط سالانه بیش از ۱۲ درصد دارد. موجودی سرمایه گذاری مستقیم خارجی از ۱۶۵ میلیارد دلار در پایان ۱۹۷۳ به ۳۲۰۵ میلیارد دلار در ۱۹۹۶ افزایش یافته است. طی چند سال اخیر متوسط گردش مالی روزانه در بازارهای ارز از حدود ۲۰۰ میلیارد دلار در اواسط دهه ۱۹۸۰ به بیش از ۱‎/۲ تریلیارد دلار در ۱۹۹۶ رسیده است.
رشد جابه جایی بین المللی سرمایه، در سرمایه گذاری پرتفوی (اوراق بهادار) بیشتر بوده است. سهم دارایی های خارجی از تولید ناخالص داخلی جهانی تا سال ۱۹۸۰ به سطح قبل از جنگ جهانی اول نرسید ولی بعداً تا سال ۱۹۹۵ به ۳ برابر سطح مذکور افزایش یافت. نسبت مقدار بالفعل سرمایه گذاری مستقیم خارجی به تولید ناخالص داخلی جهان از سال ۱۹۶۰ تا سال ۱۹۹۵ رشدی معادل ۵۹ درصد داشته است. در مقابل، جابه جایی نیروی کار رشد زیادی نداشته است. (دیر دورف، ص ۹).
▪ پیشرفت ارتباطات و فناوری اطلاعات:
طی ۲۰ سال گذشته تکنولوژی اطلاعات به سرعت رشد کرده است. پیشرفت فناوری ارتباطات و فناوری رایانه، ادغام بازارهای جهانی را امکان پذیر ساخت. ذخیره جا در خطوط هوایی، هتل ها، کرایه اتومبیل، خرید خدمات بیمه ای، خدمات اعتباری، نوآوری های مالی، طراحی نقش برای الگوسازی در صنعت نساجی، از جمله تسهیلات ارتباطات و فناوری اطلاعات است. فناوری ارتباطات دور، امکان پراکنده شدن فرآیند تولید در مناطق مختلف جهان را فراهم ساخته است که طراحی در نزدیکی بازار فروش و مطابق سلیقه متقاضیان و تولید هزاران کیلومتر آن طرف تر صورت گیرد. با توانایی در انتقال عملی حجم عظیمی از داده ها در هزینه های بسیار پائین، بنگاه ها به سادگی می توانند از لحاظ جغرافیایی مراحل مختلف تولید را بدون از دست دادن کنترل مدیریتی، متنوع سازند.
▪ جهانی شدن تولید:
فرآیندی است که در آن تولیدکنندگان و سرمایه گذاران به گونه ای رفتار می کنند که گویا اقتصاد جهان شامل یک بازار واحد است. کاهش موانع تجاری و آزادسازی بیشتر، جهانی شدن ساختارهای تولیدی از طریق سرمایه گذاری را تسریع کرده است. مشاغل قادرند اجزای مختلف فرآیندهای تولیدشان را در مناطق مختلف مستقر سازند و در عین حال ماهیت شرکتی واحد را حفظ کنند. در نتیجه جهانی شدن تولید، برای تولید یک اتومبیل خاص کمتر از ۹ کشور در تولید، بازاریابی و فروش درگیر نیستند. ۳۰ درصد ارزش اتومبیل به خاطر مونتاژ به کره می رود، ۱۷‎/۵ درصد به ژاپن برای قطعات و فناوری پیشرفته، ۷‎/۵ درصد به آلمان برای طراحی، ۴ درصد به تایوان و سنگاپور برای قطعات کوچک، ۲‎/۵ درصد به انگلستان برای تبلیغات تجاری و خدمات بازاریابی و ۱‎/۵ درصد به ایرلند و باربادوس برای فرآوری داده ها می رود.
▪ نظام تجاری چندجانبه:
نظام تجاری چندجانبه بر مؤلفه های جهانی شدن تأثیر بسزایی داشته است. هم اکنون بیش از ۵ دهه از شکل گیری این نظام می گذرد و از بنیانگذاری آن در سال ،۱۹۴۷ تجارت جهانی ۱۷ برابر رشد کرده است و سرمایه گذاری مستقیم خارجی تنها در دهه گذشته ۵ برابر افزایش یافته است.
نظام تجاری چندجانبه مجموعه ای از قواعد جهانی است که کشورها ملزم هستند در روابط تجاری شان با یکدیگر از آن پیروی نمایند. این قواعد به طور مداوم در حال تکامل است. یکی از اصول نظام تجاری چندجانبه فقدان تبعیض است.
تجارت بدون تبعیض شامل دو اصل زیر است:
الف) اصل رفتار دولت «کامله الوداد»؛ براین اساس کشورها نمی توانند میان طرف های تجاری شان تبعیض قائل شوند. در صورت اعطای مساعدت (favour) خاص به یک کشور (همانند: نرخ عوارض گمرکی پائین تر برای یکی از محصولات شان) باید همان را به سایر اعضای این نظام اعطا نمایند. به همین جهت این اصل به عنوان اصل رفتار دولت کامله الوداد شناخته شده است.
ب) رفتار ملی:
رفتار مساوی با خارجیان و افراد محلی؛ وقتی کالاهای خارجی وارد بازار داخلی می شوند، با کالاهای وارداتی و تولید داخلی باید به طور مساوی رفتار شود.
اصل دیگر این نظام، تجارت آزادتر، به تدریج از طریق مذاکره است. مقصود از آن، کاهش دادن موانع تجاری می باشد. ۳ بخش اصلی قواعد نظام تجاری چندجانبه شامل GATT، GATS و TRIPs است. هر ۳ بخش در حوزه جهانی شدن اقتصاد قرار می گیرد اما (TRIPs) و زیربخش هایی از GATS به طور مستقیم در ارتباط با جهانی شدن فرهنگ می باشد.
● جهانی شدن سیاست
جهانی شدن سیاست عبارتست از «روند حرکت از دولت ملی (دور شدن از دولت ـ ملت) به سوی حاکمیت جهانی و پیدایش سیاست جهانی یکپارچه» است. با گسترش جهانی شدن سیاست، مفهوم و نحوه اعمال حاکمیت ملی تغییر یافته و پیوند متقابل میان دولت ها گسترش می یابد. در این شرایط، رویدادها، تصمیمات و فعالیت های سیاسی در یک نقطه از جهان، عواقب مهمی برای سیاست کشورهای دیگر دارد و تفکیک سیاست های داخلی و خارجی از یکدیگر به سختی امکان پذیر خواهد بود. با ظهور مفهوم حاکمیت به عنوان یک مفهوم مدرن، پدیده ای به نام دولت ملی به وجود آمد و وفاداری ملی تا حدی جای سایر وفاداری ها را گرفت و دولت ملی به واحد سیاسی اصلی جهان تبدیل شد. مهم ترین مؤلفه های مؤثر بر شکل گیری حاکمیت جهانی (جهانی شدن سیاست) عبارتند از:
الف) گسترش ارتباطات و رسانه های جهانی
ب) گسترش فعالیت شرکت های فراملی
ج) تسهیل انتقال افراد و اندیشه ها، کالاها و خدمات
ح) پیوند خوردن امنیت کشورها به یکدیگر
د) گسترش سازمان های فراملی (منطقه ای ـ جهانی) بعد از جنگ جهانی دوم
ز) مطرح شدن مفهوم میراث مشترک بشریت
و) پذیرش افراد، علاوه به دولت ها به عنوان اشخاص حقوق بین الملل
هـ) پیدایش مسائل مشترک جهانی (Global commons).
این مسائل باعث کمرنگ شدن مفهوم سنتی حاکمیت و نارسایی دولت های ملی برای برخورد با آنها و ضرورت ایجاد حکمرانی جهانی (Global Governance) را مطرح ساخته است و زمینه ساز تبلور پدیده جهانی شدن سیاست گردیده است.
● جهانی شدن فرهنگ
جهانی شدن فرهنگ بنابه تعریف عبارت از: «روند ادغام فرهنگ های ملی و قومی، به عنوان واحدهای فرهنگی در جهانی و ایجاد «فرهنگ جهانی»» است. مهم ترین مؤلفه های جهانی شدن فرهنگ عبارتند از:
- پیدایش مفهوم «میراث فرهنگی جهانی» و گسترش قلمرو و مصادیق آن.
- رشد «جهان وطنی» و جدایی از سرزمین.
- گسترش ارتباطات و فناوری اطلاعات به عنوان ابزار انتقال محصولات فرهنگی.
- پیدایش شیوه های رفتاری، روش های زیست و ارزشیابی مشترک در مناطق مختلف جهان.
- توزیع جهانی دانش و اطلاعات.
- به وجود آمدن الگوهای مصرف تقریباً یکسان.
- پیروی از استانداردهای آموزشی، پژوهشی، هنری و... یکسان در کشورهای جهان.
- رشد شتابان تجارت محصولات فرهنگی.
- توسعه صنایع سمعی و بصری.
- جهانی شدن دانش مدرن و اضمحلال تدریجی دانش های بومی و سنتی.
عوامل یاد شده باعث شده است تا «تنوع فرهنگی» کاهش یافته و فرهنگ های ملی و قومی به سوی فرهنگ یکپارچه جهانی منتقل شوند. این وضع، «هویت های ملی» را مورد تهدید قرار داده و «بحران هویت» ایجاد کرده است.
▪ مؤلفه ها و پیامدهای جهانی شدن فرهنگ
مهمترین مؤلفه ها و پیامدهای جهانی شدن فرهنگ عبارتند از:
۱) گسترش تولید و تجارت محصولات (کالاها و خدمات) فرهنگی
یکی از مؤلفه های مهم جهانی شدن فرهنگ، گسترش تولید و تجارت محصولات فرهنگی است. در واقع یکی از ابزارهای مهم اثرگذاری بر باورها، ارزش ها، شیوه های رفتاری، روشهای زیست و سایر عناصر فرهنگی، محصولات فرهنگی است.
براساس گزارش یونسکو (،۲۰۰۰ ص۱۶) طی ۲دهه گذشته تجارت بین المللی کالاهای فرهنگی چهاربرابر شده است. بین سالهای ۱۹۹۸- ،۱۹۸۰ حجم مبادله کتاب، نشریات، تولیدات موسیقی، هنرهای تجسمی، فیلم های سینمایی، عکاسی، رادیو و تلویزیون، بازی ها و وسایل ورزشی از ۹۵۳۴۰ میلیون دلار به ۳۸۷۹۲۷ میلیون دلار رسیده است. در سال ،۱۹۹۰ ژاپن، ایالات متحده آمریکا، آلمان و بریتانیا ۵۵‎/۴ درصد کل صادرات جهانی کالاهای فرهنگی را دراختیار داشتند. طی دهه ۱۹۹۰ بازیگران جدیدی نظیر چین در صحنه پدیدار شدند. در سال ۱۹۹۸ چین به سومین کشور صادرکننده محصولات فرهنگی در جهان تبدیل شد. در سال ۱۹۹۶ کالاهای فرهنگی (فیلم، موسیقی، برنامه های تلویزیونی، کتاب، مجلات، نرم افزارهای رایانه ای) عمده ترین اقلام صادراتی ایالات متحده آمریکا بود و برای نخستین بار حجم آن بیش از صادرات صنایع ماشین سازی، کشاورزی، فضایی و دفاعی شد.
براساس گزارش سال ۱۹۹۸ اتحادیه بین المللی مالکیت فکری، بین سالهای ۹۶-،۱۹۹۷ صنایع مشمول حق مؤلف در ایالات متحده آمریکا سه برابر سریع تر از نرخ رشد سالانه اقتصادملی، رشد کرده اند. در سال ۱۹۹۶ فروش و صادرات این کشور به ۶۰۱۸۰ میلیون دلار و صادرات صنایع خلاق بریتانیا در سال ۱۹۹۷ به مرز ۱۲۵۰۰ میلیون دلار رسید. گسترش سریع تجارت بین المللی محصولات فرهنگی با تقاضای فزاینده برای کالاها و خدمات فرهنگی هماهنگ بوده است. تغییر الگوهای مصرف، افزایش قدرت خرید (درآمد بیشتر) و محصولات ارزانتر و بالاخره اوقات فراغت زیادتر، عوامل مؤثر در افزایش تقاضای محصولات فرهنگی در کشورهای صنعتی و درحال توسعه بوده اند. (یونسکو، ،۲۰۰۰ ص۱۸)
۲) ساختار متمرکز بازار صنایع فرهنگی
براساس آمار یونسکو طی دهه ۱۹۹۰ ساختار صنایع فرهنگی به موازات توسعه فناوری های جدید و سیاست های بین المللی، منطقه ای و ملی دگرگون شده است. مشخصه ساختار صنایع فرهنگی در دهه ۱۹۹۰ فرایند پرقدرت جهانی شدن و تمرکز است. زمینه های ظهور یک الگوی پولی جهانی در صنایع فرهنگی بروز کرده است. در سال ۱۹۹۳ درآمد ۵۰ شرکت سمعی - بصری عمده جهان ۱۱۸۰۰۰ میلیون دلار بوده است، اما چهارسال بعد درآمد کل هفت کارتل رسانه ای عمده جهان به این میزان گزارش شده است.
علاوه بر این در سال ۱۹۹۳ ، ۳۶ درصد از شرکت ها، آمریکایی، ۳۳ درصد اروپایی و ۲۶ درصد ژاپنی بودند. چهار سال بعد، بیش از ۵۰ درصد شرکت ها، آمریکایی بودند.
به نظر می رسد صرفه جویی های مقیاس و راهبردهای ادغام افقی عامل پیشرفت و موفقیت کارتل های تولیدکننده وسایل سرگرمی و خدمات سمعی - بصری ایالات متحده آمریکا باشد.
صنعت سینمایی ایالات متحده آمریکا بازار جهانی را کاملاً دراختیار دارد. هرچند این کشور بزرگترین تولیدکننده فیلم در جهان نیست و بالیوود هند ۷ برابر بیشتر فیلم تولید می کند. دهه ۱۹۸۰ هالیوود ۳۰ درصد درآمد جهانی تولید فیلم و درحال حاضر بیش از نیمی از این درآمد را دراختیار دارد.
۸۵ درصد فیلم هایی که در جهان به نمایش گذارده می شود محصول هالیوود است. قاره آفریقا عمده ترین واردکننده فیلم از ایالات متحده آمریکاست. فیلم های آمریکایی ۹۰ درصد واردات فیلم شیلی و کاستاریکا را نیز تشکیل می دهند.
آمار تولید محصولات فرهنگی در کشورهای درحال توسعه عموماً نازل است و این کاهش در صنایع فرهنگی سنتی نظیر چاپ و سینما به خاطر ظرفیت پائین تولید داخلی محسوس تر است. (یونسکو، ،۲۰۰۰ صص۲۲-۲۰)
بنابراین صنایع فرهنگی با چالش رقابت بین المللی روبه رو هستند. یک انحصار غیررسمی از کارتل های چندرسانه ای بخش اعظم و فزاینده ای از بازارهای محصولات فرهنگی را به خود اختصاص داده است.
دسترسی به بازارها، تنوع انتخاب و توانایی رقابت، می تواند توسعه عادلانه تجارت محصولات فرهنگی را تضمین کند. نبود انگیزه در پدیدآورندگان؛ سطح نازل سرمایه گذاری، بی اعتمادی به صنایع نوپا و فقدان نظام آموزش مدیریت و سازوکارهای ترویج محصولات، موانع موجود در راه گسترش محصولات فرهنگی هستند.
محصولات فرهنگی کشورهای درحال توسعه در بازارهای خارجی عموماً حضور ناچیز دارند. در چنین شرایطی رقابت برای شرکت ها دشوار است. تفاوت از نظر ابعاد، منابع مالی، هزینه مواد و خدمات مربوط به تولید و توزیع، همراه با سایر محدودیت های دانش فنی و کنترل کیفیت (که درباره هر صنعت نوپایی عمومیت دارد) و فقدان چارچوب های قانونی و مالی، عوامل کلیدی هستند که توان رقابت را از صنایع فرهنگی داخلی بسیاری از کشورها می گیرند.
گرچه همانند گفت وگوی انسانی که مستلزم گونه ای ازمبادله بین گوینده و شنونده است، گفت وگوی بین فرهنگی نیز مستلزم تبادل کالاهای فرهنگی به گونه ای متعادل و نسبتاً برابر است. سلطه در چنین حوزه ای گفت وگو را به تک گویی مبدل خواهدساخت، به طوری که اکثریت شهروندان سراسر جهان باتوجه به رشد تقاضای محصولات فرهنگی، صرفاً به مصرف کنندگان کالاهای وارداتی تنزل می یابند.
به علاوه، محتوا و شیوه نگارش آنها به نحوی فزاینده رو به همگنی دارد. در این شرایط آنچه اکنون به مخاطره افتاده است توان خلق کردن، بیان خود و حق انتخاب و ابراز هویت خود است. کشورهای درحال توسعه فاقد ساختارهای لازم صنایع فرهنگی برای هدایت و اشاعه خلاقیت زنده خویش اند.
۳) توسعه صنایع سمعی و بصری
یکی ازصنایع فرهنگی که با تولید محصولات فرهنگی نقش چشمگیری در جهانی شدن فرهنگ داشته است، صنایع سمعی و بصری است. با رشد فناوری اطلاعات، دیجیتالی شدن محصولات و گسترش اینترنت، هزینه تولید کاهش یافته و انتقال محصولات سمعی- بصری به سرعت توسعه یافته است.
ساختار بازار محصولات سمعی - بصری درجه تمرکز بالایی دارد. طبق گزارش یونسکو، ۹۲ درصد درآمد جهانی محصولات سمعی- بصری در سال ۲۰۰۰ به شرکتهای آمریکا، اتحادیه اروپا و ژاپن تعلق داشته است.
آمریکا بر بازارهای جهانی فیلم (سینمایی و تلویزیونی)، ویدیو و تاحدکمتری موسیقی تسلط دارد. ۷۷ درصد بازار اتحادیه اروپا به فیلم های آمریکایی تعلق دارد. درحالی که فیلمهای ملی بین ۱۵ تا ۲۰ درصد بازار اروپا را به خود اختصاص داده اند. در مقابل، سهم اتحادیه اروپا از بازار فیلم آمریکا کمتر از ۷ درصد است. حال آن که فیلم های آمریکایی بیش از ۹۰ درصد بازار آمریکا را به خود اختصاص داده اند.
در خاورمیانه، مصر بر بازار خدمات سمعی- بصری سلطه دارد. سلطه سینمای مصر بر دنیای عرب به اندازه سلطه سینمای آمریکا بر بقیه دنیاست. فیلم های بلند آفریقایی ۳ درصد بازار فیلم آفریقا ولی فیلم های آمریکایی ۷۰ درصد آن را به خود اختصاص می دهند.
انحصار و تمرکز شدید در بازارجهانی، بالابودن هزینه های اولیه سرمایه گذاری (sunk costs) بخصوص درمورد فیلم همراه با نااطمینانی درمورد بازدهی آن باعث شده است که سودآوری و استفاده از صرفه های مقیاس درگرو برخورداری از بازار وسیع باشد و این امر به پیدایش یک ساختار الگوی پولی منجر شده است. گسترش صنایع سمعی- بصری آمریکا با کاربرد وسیع زبان انگلیسی تسهیل شده است. بنابراین، تمرکزگرایی و ظهور شرکتهای فراملی بزرگ در صنایع سمعی- بصری به یک دست شدن محتوای آثار سمعی و بصری منجر شده است، همان که از آن به آمریکایی شدن یا غربی شدن فرهنگ تعبیر می شود.
۴) جهانی شدن دانش مدرن و اضمحلال دانش های بومی و سنتی
دانش سنتی بخشی از فرهنگ هر ملت و ازجمله فرهنگ ایرانی را تشکیل می دهد.
از دهه ۱۹۸۰ گرایش جدیدی به دانش سنتی در زمینه های:
کشاورزی، پزشکی، محیط زیست و صنایع دستی در جهان پدیدار شد و مراکز متعددی در کشورها به وجود آمد. سازمان جهانی مالکیت فکری WIPO درحال تدوین نظام حقوقی برای ثبت و حمایت از حقوق مالکیت فکری برای دانش سنتی است و یونسکو با همکاری WIPO در زمینه حمایت از فرهنگ عامه ازجمله هنرهای سنتی، مقرراتی در زمینه شناسایی و مستند نمودن فرهنگ عامه و بررسی روشهای اعمال حقوق مربوط به فرهنگ عامه، تدوین نموده است.
یکی از مشکلات مربوط به دانش سنتی، خلق جمعی و مالکیت جمعی دانش سنتی است. بسیاری از مردم جهان برای نیازهای درمانی خود به دانش بومی اعتقاد دارند و کشورهای درحال توسعه بویژه ایران از متنوع ترین مراکز دارای گونه های گیاهان دارویی است.
درحال حاضر چند هزار ترکیب دارویی مورداستفاده در پزشکی غرب از گیاهان دارویی به دست می آید. بخشی از تنوع دانش بومی ناشی از تنوع زیستی است که برای کشورهایی مانند ایران که به دلیل شرایط مساعد جغرافیایی دارای تنوع زیستی است، دارای تنوع دانش بومی است.
به عنوان مثال گونه های گیاهی ایران حدود ۷ هزار گونه برآورد شده است، که ۳ هزارگونه آن گیاهان دارویی هستند و دارای مصارف پزشکی و صنعتی می باشند. درسال ۱۳۸۰ ارزش صادرات گیاهان دارویی کشور بیش از ۲۵ میلیون دلار بوده است. علاوه بر آن گونه های دامی ایران نیز متنوع است. اما متأسفانه بسیاری ازدستاوردهای دانش سنتی ایران توسط بیگانگان به سرقت رفته است. راه مقابله با چنین وضعیتی، شناسایی و ثبت و حمایت از دانش سنتی است. زیرا این قبیل دانش های سنتی یکی از مزیت های نسبی کشورهای درحال توسعه درامور فرهنگی و میراث فرهنگی را تشکیل می دهد و می تواند فراهم کننده منافع اقتصادی و تجاری برای کشور باشد و از نابودی تدریجی آن جلوگیری کند.
۵) استثنای فرهنگی، موافقت نامه فلورانس و پروتکل نایروبی
نظریه «استثنای فرهنگی» بر این اصل استوار است که کالاها و خدمات فرهنگی به دلیل «فرهنگی بودن» ماهیت خاصی ورای جنبه های صرفاً اقتصادی دارند. مفاهیم، ارزش هایی را منتقل می کنند که بخشی ازهویت فرهنگی یک کشور است. در مذاکرات تجاری دور اروگوئه برخی کشورها به این موضوع اشاره داشتند که کاربرد گات ۱۹۹۴ به ویژه اصل کامله الوداد و اصل «رفتارملی» در مبادله محصولات فرهنگی و محصولات مشمول حق مؤلف، خصوصیات فرهنگی آنها را نادیده می گیرد.
در پایان مذاکرات تجاری دور اروگوئه به طور ضمنی توافق شد که تجارت محصولات سمعی- بصری مشمول تمامی مقررات گات ۱۹۹۴ نباشد. این توافق ضمنی «استثنای فرهنگی» نامیده می شود هرچند در هیچ موافقتنامه ای ذکر نشده است. البته این موضوع در گات ۱۹۴۷ نیز سابقه دارد که اروپائیان از ازادسازی تجارت در برخی بخش های فرهنگی خودداری کردند.
● نتیجه گیری:
پدیده جهانی شدن، اقتصادها، سیاستها و فرهنگ های ملی را به سوی اقتصاد، سیاست و فرهنگ یکپارچه سوق می دهد. جهانی شدن فرهنگ از طریق گسترش تولید و تجارت محصولات فرهنگی به ویژه محصولات سمعی و بصری و به دلیل ساختار متمرکز صنایع فرهنگی، فرهنگ های بومی و هویت های ملی را موردتهدید قرارداده است. برقراری شرایط تجارت منصفانه محصولات فرهنگی، تواناسازی کشورهای درحال توسعه در تولید این گونه محصولات و رعایت استثنای فرهنگی می تواند فرهنگ های ملی را از آسیب و تهدید حفظ کند.
دکتر سیدحسین میرجلیلی
دانشیار پژوهشکده اقتصاد ـ پژوهشگاه علوم انسانی
منبع : روزنامه ایران