دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

عناصر سینمای مجیدی در آواز گنجشک ها طلوع خودآگاهی از فراز رنج


عناصر سینمای مجیدی در آواز گنجشک ها طلوع خودآگاهی از فراز رنج
«آواز گنجشک ها» به یک معنا، تجمیع تمامی فیلم های گذشته «مجید مجیدی» است. مسئله ای که در نگاه اول شاید یک نقطه ضعف حساب شود، اما با دیدی عمیق تر می توان این حکم را صادر کرد که نکته مذکور، گویای توانایی این کارگردان در ارائه حرف ها و ایده هایش در یک فیلم است. به همین دلیل، اگر چه این فیلم بهترین اثر مجیدی نیست، اما از اهمیت بسیاری برخوردار است؛ تا آنجا که حتی می توان «آواز گنجشک ها» را مانیفست سینمایی مجیدی دانست.
برای شناخت سینمای مجیدی و عناصر تشکیل دهنده آن، آواز گنجشک ها، کامل ترین اثر است.
اولین و نمایان ترین آن ها، «مردم» هستند. شاید فیلم های مجیدی، از معدود آثار سینمای ایران باشد که به طور واقعی مردم ایران را نمایش می دهد. در «آواز گنجشک ها» نیز شخصیت پردازی نزدیک به واقع و ملموس است. اما علاقه اصلی مجیدی، انسان های طبقات فرودست جامعه است. در تمامی آثار وی، به جز «بید مجنون» انسان هایی به نمایش درآمده اند که عامل اصلی ایجاد بحران در زندگی آن ها، مشکلات و کمبودهای اقتصادی و معیشتی است.
شخصیت های اصلی فیلم «آواز گنجشک ها» نیز مستضعفانی هستند که با فقر دست به گریبانند. اما در مقابل آن سقوط نمی کنند، هرچند گاهی می لغزند، مثل «کریم» که مشکلات مادی ابتدا به شهر می کشاندنش و سپس فضای شهر، او را حریص می نماید و زیاده خواهش می کند. اما وقتی سرش به سنگ می خورد، تعهد دینی دوباره در او بیدار می شود. سیر دراماتیک در آثار مجیدی، از جمله آواز گنجشک ها، مسیری است که شخصیت های رنجور اما راست قامت آن در دیالکتیک آرمان و واقعیت به خودآگاهی می رسند. در واقع مجیدی در فیلم هایش نوعی تلاقی آرمان و واقعیت را بازسازی می کند که در نهایت این آرمان است که پیروز می شود. به همین دلیل نیز فیلم های او -از جمله آواز گنجشک ها- با سایر فیلم های جشنواره ای ایران متفاوت است. چون از یک طرف واقعیت در آن ها مد روز نیست، با حقیقت قرین است و با زندگی روزمره مردم پیوندی ناگسستنی دارد. از طرف دیگر، آدم های فیلم، بدبخت هایی له شده و بی هویت نیستند. بلکه افرادی متکی به هویت و باورهای والای خود هستند که بر واقعیت غلبه می کنند تا به حقیقت برسند.
تم معنوی و مذهبی حاکم بر فیلم، البته مهم ترین عامل ایجاد چنین درام هایی است.مهم ترین توفیق مجیدی، همین مسئله است که توانسته شعائر مذهبی که به آنها باور دارد را تبدیل به فرم کند و از شعار زدگی در امان بماند.
به عنوان نمونه، در «آواز گنجشک ها»، پس از صحنه ای که کریم، حاضر به بخشیدن درب آبی رنگ به یکی از اقوامش نمی شود و آن را پس گرفته و در حال بازگشت به منزلش است، نمایی باز و از بالا او را نمایش می دهد. گویی نیروهایی ماورایی در حال نظارت و ثبت رفتار زشت او هستند. کمی بعد نیز نتیجه کارش را می بیند و اموال جمع آوری شده بر سرش فرو می ریزند و ناکارش می کنند. «کودک» عنصر مهم دیگر سینمای مجیدی است که نشان معصومیت و پویایی است. در آواز گنجشک ها نیز این عنصر پررنگ است.
یکی از عناصری که مجیدی در فیلم جدیدش از آن استفاده زیادی کرده، نمادهای حیوانی مثل ماهی، شترمرغ، و گنجشک است. در این میان «گنجشک» نقش مهم تری دارد. یک بار که شخصیت اصلی فیلم، قصد تخریب آب انبار را دارد، گنجشک ها و جوجه های آنها در آن مکان را می بیند و از آن صرف نظر می کند. یک بار هم در پایان فیلم، گنجشکی را می بیند که در اتاق گرفتار شده و خود را به در و دیوار می زند. پس از رهایی گنجشک است که خبر خوب پیداشدن شترمرغ به کریم می رسد. گنجشک نماد فطرت بیدار انسانی است که اگر فرد بتواند او را از قفس تعلقات و نفس رها کند (آزادکردن گنجشک از اتاق) به رستگاری و خوشبختی می رسد (پیداشدن شترمرغ). آواز گنجشک ها، منادی فطرت انسانی است.

آرش فهیم
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید