دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

سرگذشت اسپانیای اسلامی


سرگذشت اسپانیای اسلامی
در زمان خلافت «ولید بن عبدالملک» ارتش اسلام، به فرماندهی «طارق بن زیاد» از تنگه‌ای که آفریقا و اروپا را به هم نزدیک می‌کند و از آن روز به نام تنگه «جبل‌الطارق» موسوم شده وارد سرزمین اسپانیا گردید و کشور حاصل‌خیز و زیبای مزبور را که در اثر ظلم و ندانم کاری «رودریک» آخرین پادشاه سلسله «گوت‌ها» به ویرانه‌ای تبدیل شده بود، از چنگال جنایتکارانه «گوت‌ها» نجات بخشید.۱
ارتش نجات‌بخش ۱۲ هزار نفری اسلام، در ۱۵ رجب سال ۹۲ هجری توانست با ابتکار خاصی، قوای دولتی اسپانیا را که بالغ بر صد هزار نفر بودند، شکست دهند و با استقبال گرم و پر شور مردم آن سامان، مواجه گردند۲
لشکر اسلام به هر نقطه‌ای که قدم می‌گذاردند، مردم آن‌ها را با آغوش باز می‌پذیرفتند و برای آن‌ها آب و آذوقه فراهم می‌کردند و سنگرهای خود را یکی پس از دیگری خالی می‌نمودند.
فلسفه این عمل نیز، برای کسانی که از جنایات و ستمگری‌های سلاطین«ویزیگوت» اطلاع درستی دارند، بسی واضح و آشکار است.۳
«فیلپ حتی» شرق‌شناس معروف در همین زمینه می‌نویسد: «... به طور کلی می‌توان گفت اشغال اسپانیا از طرف مسلمانان، برای مردم، چندان مایهٔ زحمت نشد و بار تازه‌ای به دوششان نگذاشت و بلکه به گفتهٔ «دوزی» فتح عرب ‌ها برای مردم اسپانیا از بعضی جهات سودمند بود، زیرا نفوذ طبقه ممتاز را که اشراف و رجال دین، از آن جمله بودند، درهم شکست و وضع طبقات پائین را بهتر کرد و به مسیحیان زمین‌دار اجازه داد در املاک خویش، تصرف کنند و آن را به دیگران وا گذارند، و این کاری بود که «ویزیگت‌ها» روا نمی‌داشتند۴.
● رفتار مسلمانان با مردم اسپانیا
دکتر«گوستاولوبون» می‌نویسد: «رفتار‌مسلمان‌ها با مردم اندلس، همان رفتاری بوده که با اهالی مصر و شام، نموده بودند.
اختیار اموال و معابد و قوانین آن‌ها را به خودشان واگذار کرده و نیز آن‌ها را مختار نمودند که زیر نظر حکومت حکام و قضات هم‌کیش خود باقی مانده مطابق شروط چندی، سالیانه جزیه (مالیات سرانه) بدهند که مقدار آن در امر او اشراف یک دینار (۱۵ فرانک) و در دیگران نصف دینار بوده است و آن شروط هم به قدری سبک و سهل و ساده بود که مردم همه آن‌ها را بدون درنگ، قبول نموده و جز یک عده ارباب ثروت و مالکین گردن‌کش دیگر برای مسلمین ضرورتی باقی نماند که با آن‌ها مقابله کنند.» ۵
او در جای دیگر در کتابش اضافه می‌کند: «مسلمین در طول چند قرن، کشور اندلس را از نظر علمی و مالی به کلی منقلب نموده و آن را تاج افتخاری بر سر اروپا قرار داده بودند، و این انقلاب، نه تنها در مسائل علمی و مالی بلکه در اخلاق نیز، بوده است. آن‌ها یکی از خصائل ذی‌قیمت و عالی انسانی را به نصارا آموختند و یا کوشش داشتند که بیاموزند و آن هم‌زیستی مسالمت‌آمیز با پیروان ادیان بیگانه بوده است سلوک آنان با اقوام مغلوب تا این قدر ملایم بود که رؤسای اساقفه اجازه داشتند برای خود، مجالس مذهبی تشکیل دهند، چنان که در «اشبیلیه» در سال ۷۸۲ میلادی، در «قرطبه» سال ۸۵۲ میلادی مجالس تحقیق و بررسی مذهبی دائر کرده بودند.
از کلیساهای زیادی هم که در دوره حکومت اسلامی بنا شده، می‌توان پی برد که آن‌ها دیانت اقوام مغلوب را تا چه حد احترام می‌‌نمودند.
عده زیادی از نصارا داخل دین اسلام شدند در صورتی‌که برای این کار ضرورتی در کار نبوده است. در حکومت مسلمین، نصارا و یهود، در حقوق با مسلمین شریک و برابر بوده و در دربار خلافت، می‌توانستند هر شغل و مقامی را دارا باشند.» ۶
«جواهر لعل نهرو» نخست وزیر سابق هندوستان، می‌نویسد: گناه بزرگ دیگری که برای عرب‌ها یا به عبارت اسپانیایی‌ها «موریسکوس‌ها» شمرده می‌شد این بود که آن‌ها نسبت به مذهب، با مدارا و سازش، رفتار می‌کردند!
گناه خواندن چنین چیزی خیلی عجیب به نظر می‌رسد مع‌هذا در فرمانی که «آرشی بیشوپ» اسقف شهر «والانسیا» در سال ۱۶۰۲ صادر کرد و ضمن آن، دستور داد که «ساراسن»‌ها (عرب‌ها) را از اسپانیا بیرون برانند، همین موضوع، مهم‌ترین گناه شمرده شده و به صورت «ارتداد و خیانت موریسکوس‌ها» تلقی شده است.
با اشاره به این موضوع، می‌گوید که آن‌ها (موریسکوس‌ها) هیچ چیز را به اندازهٔ «آزادی عقیده و وجدان» در تمام موضوع‌های مذهبی، مهم نمی‌شمردند، در صورتی‌که ترک‌ها و سایر مسلمان‌ها نمی‌گذاشتند اتباعشان، به آسانی از چنین آزادی بهره‌مند شوند!»
به این ترتیب، اسقف «والانسیا» بدون آن‌که خودش خواسته و دانسته باشد، از «ساراسن‌های» اسپانیا تعریف و ستایش فراوانی کرده، عظمت فکر و تمدن آن‌ها را ستوده است، در واقع چقدر نظر مسیحیان اسپانیا، در این مورد از مدارا و سازش دور بود.»۷
● تمدنی بی‌نظیر
مسلمان‌ها که در حدود هشت قرن، یعنی از سال ۹۲ هجری تا ۸۹۸ در کشور زیبای اسپانیا حکومت می‌کردند در این دوران آن چنان تمدنی به وجود آوردند که به قرار افزار دوست و دشمن در دنیا بی‌نظیر و نقطه تحول در تاریخ اروپا به شمار می‌رود.
«جان برندترند» استاد زبان اسپانیایی در دانشگاه کامبریج، می‌نویسد: «هنگامی‌که قسمت اعظم اروپا از لحاظ مادی و معنوی گرفتار بدبختی و اضمحلال بود، مسلمین اسپانیا، تمدن با شکوهی ایجاد و وضع اقتصادی منظم و مرتبی به وجود آوردند. اسپانیای مسلمان رل قطعی و مهمی را در ترقی و نشو و نمای صنایع، علوم، فلسفه و شعر، بازی کرده و در قرن سیزدهم کار به جایی رسید که نفوذ آن، بزرگ‌ترین دانشمندان و متفکرین اروپا را همچون «تماس اکیناس» و «دانته» تحت تأثیر قرار داد، پس باید اسپانیا را مشعل‌دار تمدن اروپا خواند»۸
جواهر لعل نهرو نخست وزیر فقید هندوستان از یکی از مورخان که تحت تأثیر این تمدن قرار گرفته است نقل می‌کند: «مورها (عرب‌ها) آن حکومت حیرت‌انگیز «کوردووا» را به وجود آوردند که از شگفتی‌های قرون وسطی بود و در موقعی که سراسر اروپا در جهل و بربریت و جدال و زدوخورد، غوطه می‌خورد به تنهایی مشعل دانش و تمدن را روشن نگاه‌داشت که پرتو آن بر دنیای غرب می‌تابید». آن گاه خودش می‌افزاید: شهر قرطبه مدت ۵۰۰ سال پایتخت و مرکز این حکومت بود... قرطبه شهری بسیار بزرگ بود که یک میلیون نفر جمعیت داشت. این شهر به یک باغ بزرگ شباهت داشت که طول آن در حدود ۲۰ کیلومتر بود و حومه آن، در حدود ۴۵ کیلومتر می‌شد، گفته می‌شود که ۰۰۰/۶۰ کاخ و قصر و منزل پر شکوه و ۰۰۰/۲۰۰ خانه کوچک‌تر در این شهر بود و ۰۰۰/۸۰ مغازه و دکان و ۳۸۰۰ مسجد و ۷۰۰ گرمابه عمومی داشت. ممکن است که این ارقام اغراق‌آمیز باشد اما لااقل تصوری از این شهر، برای ما به وجود می‌آورد.
در این شهر کتاب‌خانه‌های فراوان وجود داشت که معتبرترین و مهم‌ترین آن‌ها کتاب‌خانه سلطنتی امیر بود که ۰۰۰/۴۰۰ نسخه کتاب داشت. دانشگاه قرطبه در سراسر اروپا و حتی در آسیای غربی مشهور بود و مدارس مجانی و رایگان برای فقیران نیز بسیار زیاد بود.
یکی از مورخان می‌گوید که: اسپانیا تقریباً همه کس خواندن و نوشتن را می‌دانست در حالی که در اروپای مسیحی صرف‌نظر از طبقه روحانیان مذهبی حتی اشخاصی که از عالی‌ترین طبقات هم بودند در جهل کامل به سر می‌بردند».۹
فیلیپ‌حتی در همین زمینه ادامه می‌دهد: «در قرطبه میل‌ها راه، سنگ فرش بود که از خانه‌های دو طرف روشنی می‌گرفت، در صورتی که لندن و پاریس حتی هفت قرن پس از آن تاریخ، چنین وضعی نداشت. قرن‌ها بعد ا گر کسی جرأت می‌کرد و در یک روز بارانی پاریس، از آستانه خانه بیرون می‌شد تا قوزک به گل می‌گرفت، موقعی که دانشگاه آکسفورد نظر می‌داد که استحمام، یک رسم بت‌پرستی است، نسل‌های متوالی از دانشوران قرطبه از استحمام در حمام‌های مجلل بهره‌ور شده بودند...»۱۰
«دوروتی لودر» دربارهٔ تمدن و مردم اسپانیای آن روز، می‌نویسد: «... علاقه جدید ساراسن‌ها (عرب‌ها) به هنر، احترامشان به علم و ملایمت و اغماضشان دربارهٔ مذهب دیگران اسپانیا را به صورت یک کشور متمدن و خوش ذوق در آورد...»۱۱و۱۲
حال باید دید که بعد از پیروزی مسیحیان بشر دوست! بر این کشور متمدن چه بلایی بر سر این کشور آمد؟ و چگونه ملت صلح دوست! با مردم آن سامان که حق حیات به گردن آن‌ها و مردم اروپا داشتند رفتار نمودند؟ و ما این بحث خواندنی را که نشان دهندهٔ میزان آزادی مذهبی در پیروان مسیح است در شمارهٔ آینده مورد بررسی قرار می‌دهیم.
زین العابدین قربانی
پی‌نوشت‌ها:
۱. لغت‌نامه دهخدا، ذیل کلمه طارق و اسپانیا
۲. دائره المعارف قرن بیستم، ج ۱، ص ۶۵۷.
۳. تاریخ عرب ، ج ۲، ص ۶۳۸.
۴. تاریخ عرب، ج ۲، ص ۶۵۴.
۵. تاریخ تمدن اسلام و عرب، ص ۳۳۲.
۶. تاریخ تمدن اسلام و عرب، ص ۳۴۵.
۷. نگاهی به تاریخ جهان، ج ۱، ص ۴۱۷.
۸. میراث اسلام، ص ۱۵۲.
۹. نگاهی به تاریخ جهان، ص ۴۱۳.
۱۰. تاریخ عرب، ج ۲، ص ۶۷۳.
۱۱. سرزمین و مردم اسپانیا، ص ۳۹.
۱۲. برای اطلاع بیشتر از عظمت مسلمین در اسپانیا مراجعه شود به همین نام که به وسیله ژوزف ماک کاپ نوشته شده است.
منبع : ماهنامه موعود


همچنین مشاهده کنید