دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا


زبان و فضا


زبان و فضا
... خط زینتی اشرافی فارسی زیادی سنگین است و قادر به ورود به فضا نیست . فضا به کنار، این خط حتی قادر به اداره ذیشعوران مصنوعی یا همان انسان واره های هوشمند نیز نیست ... ما با ادامه استفاده از خط کنونی از قافله صنایع اتوماتیزه به مراتب دورتر می افتیم . قرن آینده برای ما ایرانیان نیز قرن فضا خواهد شد. رفتن به فضا اجتناب ناپذیر است و این بدون کامپیوتر ، عملی نیست . انتخاب بین زبان و خط ماست . اگر می خواهیم ناگزیر نشویم زبانمان را عوض کنیم و به ناگزیر با زبانی مانند انگلیسی به فضا نرویم باید از همین حالا به فکر اصلاح خطمان باشیم.
آنچه خواندید آخرین پاراگراف از مقاله ای است تحت عنوان «خط فارسی و عصر فضا » که در نشریه «فضا» شماره ویژه نوروز ۱ به چاپ رسیده است . بسیار شگفت آور است که در کشور ما هنوز هم کسانی چون آقای مسعود خیام ، نویسنده این مقاله ، می زیند که خود را در «عصر فضا » می انگارند. وقتی من این مقاله را خواندم نمی دانستم که به راتس با چه نوع نوستاری مواجه شده ام : یک طنز، یک داستان لوس علمی – تخیلی ... و یا یک مقاله جدی ؟ چنان بود که گویا نویسنده محترم این مقاله به علت عارضه ای همچون سکته مغزی ده ها سال در خواب بوده و اکنون ناگاه سر از خواب برداشته است ؛ از ۱۹۶۹ تاکنون . وقتی نیکسون بر روی ناو «هورنت » از سرنشینان «آپولو-۲» استقبال کرد، این جمله مشهور را به زبان آورد: از آغاز آفرینش تاکنون این بزرگ ترین واقعه بوده است !
آنچه که نیکسون بر زبان آورد، مسلما فقط یک شعار تبلیغاتی به سبک آمریکایی ها نیست ؛ آن روزها غالب کسانی که در پای تلویزیون ها شاهد فرود آمریکایی ها بر کره ما بودند، ممکن بود دچار همین اشتباهی شوند که نیکسون شد. اما باز هم بودند کسانی که در همان روزها نیز می دانستند که غایت خلقت بشر سفر به کرات آسمانی ماه و مریخ و غیره نیست . همان روزها گذار من به اصفهان افتاده بود و در خانه یک کشاورز اصفهانی میهمان بودم . شبی مهتابی بود و ماه و ستارگان نیز فارغ از حجاب دود، به میهمانی آن کشاورز اصفهانی آمده بودند. روی تختی چوبی در حیاط ، کنار باغچه اطلسی و قرنفل و شب بو نشسته بودیم .سخن به فرود آپولو در کره ما کشید که آن روزها نقل بیش تر محافل بود. لبخندی زد و گفت : «کدام واقعه عظیم ؟! بسیاری را می شناسم که هر شب در سفر دل ، تا آن سوی آسمان پر می کشند و باز می گردند . نفوذ در اقطار سماوات به قدرتی نیاز دارد که جز در کف این مسافران آسمان دل نیست نپنداری که آسمان دل خیالی بیش نیست ، نه ! آنجا بیرون و درون یکی می شوند. در عظمت آسمان ها بیندیش ! نسبت این سفر فضایی از اینجا تا آن گوی درخشان » - و ماه را نشان داد - «به عظمت آسمان ها ، چنان است که شته ای خود را از این برگ درخت به آن برگ دیگر بکشد.» - و درخت زرد آلویی را نشان دادم.
بیش از بیست سال از آن روزها می گذرد و سال هاست که مسابقه فضایی آمریکا و شوروی نیز به پایان رسیده ، گذشته از آنکه دیگر از امپراتوری شوروی نیز اثری در میان نیست . اگر در آن سال ها که هنوز این عصر را «عصر فضا » می نامیدند کسی از این سخنان بر زبان می آورد. چندان شگفت آور نبود که امروز، یعنی روزگاری که آمریکا – و به تبع آن تمدن غرب – در اندیشه سرابی از یک نظم نوین جهانی است که خود را از فروپاشی حفظ کند. «ناسا» اکنون دیگر در اندیشه سفر به کرات نزدیک زمین نیست . چرا که اصلا مسئله «بود و نبود آمریکا» در میان آمده است . روزگار اقتدار آمریکا سپری شده و این گرگ پیر ، همان طور که توام چامسکی می گوید ، دیگر تنها به کسانی حمله ور می شود که نتوانند با او بجگند. «ناسا» دیگر در اندیشه سفر به کرات جهانی آمریکا را حفظ کنند بر هر ضرورت دیگر سایه انداخت است.
نویسنده مقاله ، این مرده «تغییر خط فارسی » را یک بار دیگر از گور خود بیرون کشیده و به رقص واداشته است . باور نمی کنم که دیگر کسی باشد که در این حرکات نشانی از زندگی بیابد، آن هم به بهانه سفر به فضا و انسان واره های کامپیوتری و از این خزعبلات .
تغییر خط فارسی حتی در روزگار شاهان که آکادمیسین های نیز مجوز آن را صادر کرده بودند ممکن نبود، چه رسد به این روزگار که مردم ایران با انقلاب اسلامی اثبات کرده اند که معاصر دنیای جدید نیستند و جهان را به چشم دیگری می نگرند . حتی اگر غایت بشر امروز نیز سفر به فضا بود، منظر این امت افق دیگری است که با معراج پیامبر و تعالی روحانی مشخص می شود، نه کامپیوتر ، نه انسان واره های کامپیوتری و نه سفر به فضا. ما به تکنولوژی امروز خودبه خودی انواع می پندارند و هنوز در اندیشه آن اوتوپی بهشت زمینی هستند که به مدد علوم تجربی میسر می شود. هم اینانند که ضرب المثل «انسان کامپیوتر را به شکل خویش آفرید» را در کنار این حدیث نبوی می نشانند که «خداوند انسان رابه صورت خود آفرید» ۲ و در این خودباختگی که از پرستش تکنولوژی حاصل می آید، تا آنجا فرو رفته اند که حاضرند قرن ها فرهنگ و ادب فارسی را قربانی این بت از هم فرو پاشیده کنند. با تغییر خط فارسی ، فرهنگ و ادبی که حاصل قرن ها زندگی تاریخی این ملت است از دست می رود و بر سر ما نیز همان می آید که بر سر همسایگان ترک ما آمده است . راستی این سکولاریست های خواب زده دیگر از کدام غار افلاطونی سر بیرون آورده اند؟ تصمیم دارم شماره ای از این نشریه [«فضا»]را برای کانون نویسندگان تاجیکستان بفرستم تا بفهمند که اگر چه تفکر استالینیست ها در آنجا مرده است ، اما در اینجا کسانی به شغل شریف نبش قبور اشتغال دارند!
۱) سال ۱۳۷۰.-و.
۲) ان الله خلق آدم علی صورته . التوحید، باب «تفسیر قول الله عزو جل: کل شیء هالک الا وجهه »، ص ۱۵۲ . –و.
منبع : بنياد انديشه اسلامي