یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

درباره فیلم «شیر »


درباره فیلم «شیر »
سانس اول روز سه‌شنبه سینمای مطبوعات اختصاص به فیلم «شیر» ساخته فیلمساز ترکیه‌ای، سمیح کاپلان اوغلو داشت. لابد می‌دانید که این فیلم دومین قسمت از تریلوژی این کارگردان است که قسمت اولش «تخم‌مرغ» سال گذشته در همین جشنواره به نمایش درآمد و قسمت سومش هم با نام «عسل» در تدارک ساخت است. جالب اینجاست که در این تریلوژی ماجرای زندگی شخصی به نام یوسف محور داستان است؛ منتها در قسمت اول به دوران میانسالی، در قسمت دوم به دوران جوانی و در قسمت سوم به دوران کودکی او پرداخته می‌شود (البته با فیلم مورد عجیب بنجامین باتن دیوید فینچر فرق دارد!)
حدود ۱۰-۹ سالی است که سینمای ترکیه در کنار شکل بازاری خود که بی‌شباهت به دوران فیلم فارسی‌سازی خودمان نیست، جریان جدیدی را احیا کرده است که بالکل متفاوت از اسلوب‌های عوام‌پسند است و با تاثیرپذیری از موج نویی که در برخی از کشورهای منطقه جریان یافته است – از جمله فیلم‌های عباس کیارستمی که سایه‌اش به شکل کاملا محسوسی بر پیکره این آثار هویدا است – ساختار نوینی را شکل داده است. فیلمسازانی نظیر درویش زعیم، نوری بیگله جیلان، یسیم اوستا اوغلو، زکی دمیرکوبیس، فاتح آکین (که البته بیشتر ترکیه‌ای‌الاصل است) و همین کاپلان اوغلو از سردمداران این موج نوی سینمای ترکیه هستند. قبلا چند نمونه فیلم از این جریان دیده بودم – از جمله ابرهای ماه مه نوری بیگله جیلان – که به‌رغم تحسین‌های جهانی‌اش به مذاقم خوش نیامده بود و احساس کرده بودم که در آنها، گرته برداری از قالب‌های جشنواره‌پسند بدجوری دارد بیداد می‌کند. اما فیلم شیر اثر زیبایی بود و با ویژگی‌هایی مانند کادربندی‌های زیبا و خلاقانه، استفاده درست از ساوند تراک، روایت‌پردازی نکته‌سنجانه که در آن ترسیم‌های هندسی‌ای مانند قرینه‌پردازی به خوبی شکل گرفته بود، و بازی‌های روان و پرقدرت در عین بهره‌گیری اندک از دیالوگ امتیازهای زیادی را برای خود رقم زده بود.
ماجرای فیلم درباره جوانی ۱۸ ساله به نام یوسف است که با مادر بیوه‌اش در روستا زندگی می‌کند و از طریق عرضه مواد لبنی امرار معاش می‌کنند، اما یوسف بیش از هر چیز به شعر و درج آن در نشریات علاقه دارد (ماجرا تا اینجا یک جورهایی هم به نان و شعر کیومرث پوراحمد شباهت دارد؛ البته فارغ از ساختار) تا اینکه در آستانه احضارش به خدمت سربازی متوجه مراوده مادرش با مردی از همسایگان می‌شود و غیرتش گل می‌کند و حتی تصمیم به قتل مرد می‌گیرد، اما نهایتا راه عاقلانه‌تری در پیش می‌گیرد و با کارگری در یک معدن مسیر جدیدی را در زندگی برای خود بر می‌گزیند. این داستان ساده آکنده از حس و حال در جزئیات اجرایی شده است و فیلمساز بی‌آنکه از عناصر دم دستی برانگیزاننده عواطف خام مخاطب استفاده کند، در کمال سادگی و در عین کادرهای ثابت طولانی و حداقل گفت‌وگو، موجی از شور در کارش می‌آفریند. نمونه‌اش زمانی است که شعر یوسف در نشریه‌ای چاپ شده است و مادر با خواندن آن‌که تمی عاشقانه دارد، تصور می‌کند پسرش دلباخته دختری از آشنایان شده است و به همین مناسبت مادرانه سین جیمش می‌کند تا اینکه یوسف از چاپ شعر خبردار می‌شود و فریاد زنان در جاده‌ای بی‌انتها با فضایی ابری می‌دود تا خوشحالی خود را بروز دهد. (تصور می‌کنم این صحنه هرکس را که با نویسندگی سروکار دارد، بی‌اختیار به یاد احساس و خاطره خودش هنگام درج اولین مطلب مطبوعاتی‌اش می‌اندازد).
فیلم شیر جدا از استفاده تامل برانگیزی که از عناصر و اشیا پیرامونی کرده است (مثل مار، ماهی، پرنده و...)، در روایت‌پردازی نیز توجه را جلب می‌کند. مثلا در آغاز مادر با یوسف در مورد تعلق خاطر به یک دختر صحبت می‌کند در حالی که بعدا این خودش هست که دچار عواطف به مرد همسایه و ماجرای خواستگاری می‌شود و یا زمانی که یوسف هنگام حضور در شهر ازمیر با دختری جوان و علاقه‌مند به ادبیات هم‌صحبت می‌شود، همان موقعی است که مادر هم پذیرای مرد و خانواده‌اش در منزل است و یا اینکه سیر زندگی یوسف از وضعیت سنتی (دام و لبن و...) پس از این جریان‌های خاص وارد فاز صنعتی (حضور در معدن) می‌شود و بدین ترتیب دغدغه کارگردان در موقعیت‌های تعلیقی بین دو حوزه سنت و تجدد جلوه‌ای بارز در درام اثر به خود می‌گیرد؛ دغدغه‌ای که البته اصلی‌ترین شاخصه تماتیک آثار کاپلان اوغلو و سایر فیلمسازان متعلق به جریان نوین سینمای ترکیه است.

مهرزاد دانش
منبع : روزنامه فرهنگ آشتی


همچنین مشاهده کنید