پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا


شوکی به‌نام تغییر لباس


شوکی به‌نام تغییر لباس
از سال‌های دور مساله پوشش و اینکه ایرانیان چه لباسی و چگونه‌بر تن کنند از مشکلا‌ت اساسی و مشغولیت‌های مهم حکومت ایران به شمار می‌آمد. به گواهی اسناد، اولین قانون رسمی و همگانی مربوط به پوشیدن لباس که مردم را مجبور می‌کرد مطابق میل دولتیان پوشش خود را انتخاب کنند در ابتدای حکومت رضاشاه و در دی‌ماه ۱۳۰۷ به ثبت رسیده است.
تغییر لباس از مردان آغاز شد و هفت‌سال بعد با ماجرای کشف حجاب، زنان را هم شامل گشت، ولی در قدم اول این مهم بود که لباس‌های بلند و گشاد ایرانیان چگونه تبدیل به کت‌وشلوار مورد پسند پهلوی شود یا کلا‌ه نمدی چگونه به کلا‌ه پهلوی تغییر کند.
قانون مورد نیاز در مجلس شورای ملی به تصویب رسید و طی آن مقرر شد <تمامی اتباع ذکور ایران که به موجب مشاغل دولتی دارای لباس مخصوص نیستند مکلف هستند که ملبس به لباس متحدالشکل بشوند> و آن دسته از کارکنان دولت نیز که به هنگام خدمت از لباس مخصوص استفاده می‌کنند. (مثلا‌ قضات) باید در خارج از محل کار خود از لباس یکسان بهره گیرند.
لباس روحانیان مسلمان مانند روحانیان دیگر ادیان با مردم عادی تفاوت دارد. از این جهت در ماده دوم این قانون هشت گروه از پوشیدن لباس یکسان معاف شناخه شدند.
۱) مجتهدین مجاز از مراجع تقلید مسلم که اشتغال به امور روحانی داشته باشند
۲) مراجع امور شرعیه دهات و قصبات
۳) مفتیان اهل سنت که اجازه فتوا داشته باشند
۴) پیشنمازان دارای محراب
۵) محدثین که از طرف مجتهدین (گروه یک) اجازه روایت داشته باشند
۶) مدرسین فقه و اصول و حکمت
۷) روحانیان ایرانی غیرمسلمان.
طبیعی بود که بدون اعمال زور کسی به این قانون اعتنا نخواهد کرد، از این‌‌رو در ماده سوم <متخلفین در صورتی که شهرنشین باشند به جزای نقدی از یک تا پنج‌تومان یا حبس از یک تا هفت‌روز و اگر شهرنشین نباشند به حبس از یک تا هفت روز محکوم خواهند شد. وجوه جرائم ماخوذه از اجرای این ماده در هر محل توسط بلدیه آنجا مخصوص تهیه لباس متحدالشکل برای مساکین (نیازمندان) خواهد بود. ‌
طبق ماده چهارم نیز اجرا قانون در شهرها از اول فروردین ۱۳۰۸ و خارج از شهرها نهایتا قبل از فروردین ۱۳۰۹ آغاز می‌شود.> ‌
یک ماه بعد در بهمن ماه ۱۳۰۷ آیین‌نامه اجرایی لباس متحدالشکل در دولت به تصویب رسید. این آیین‌نامه شامل ۲۰ ماده بود که ۷ ماده اول جزئیات لباس و مابقی‌جزئیات موارد استثناء را مشخص می‌کرد. ماده اول لباس پهلوی را به این شکل شرح می‌داد: <کلا‌ه پهلوی و اقسام لباس کوتاه اعم از نیم‌تنه، یقه عربی یا یقه برگردان و پیراهن و غیره و شلوار اعم از بلند یا کوتاه یا مچ پیچ‌دار> ماده دوم بستن شال را ممنوع اعلا‌م می‌کرد و به این شکل یکی از ابزارهای مهم حمل پول و انواع خرده‌ریز از دسترس مردم خارج می‌شد. مواد سه و چهار نوع بالا‌پوش را به پالتو و کلا‌ه را به شکل و رنگ مشخص شده محدود می‌کرد. ماده پنجم مخصوص اولیایی بود که باید پسران بالغ خود را به لباس یکسان درمی‌آوردند. در مواد ۶ و ۷ به شوفرها، مکانیک‌ها، آهنگران، شکارچیان و کارگران اجازه داده می‌شد از کلا‌ه یا پیشبند مناسب حرفه خود البته فقط در حین کار استفاده کنند. ۱
به محض اجرای قانون مشکلا‌ت بروز کردند. گروهی از موارد استثنا باید مجوز روحانیت خود را ارائه می‌کردند و از این جهت که حاج‌شیخ عبدالکریم حائری در آن روزگار مرجعیت بزرگ شیعیان را برعهده داشتند، تایید ایشان مهم‌ترین مجوز به حساب می‌آمد. این نامه یکی از تاییدات فوق است <حضور مبارک حضرت آیت‌ا... آقای حاج شیخ عبدالکریم دام ظله‌العالی. چنانچه جناب مستطاب حجت‌‌الا‌سلا‌م آقای آقاسیدعلی نجف‌آبادی را که مقیم اصفهان هستند و مشغول تدریس می‌باشند مجتهد می‌دانید دو کلمه‌ای مرقوم فرمایید که محل لزوم است. دام‌ا... ایام افاضاتکم.
بسم‌ا...‌الرحمن الرحیم. احقر جناب آقای معظم‌له را به نحو یقین مجتهد می‌دانم و تعجب است که اجتهاد جناب ایشان مورد شبه شده است و محتاج به تصدیق این ضعیف گردیده، کثرا...امثاله من المسلمین به‌حق محمد و آله‌‌الطاهرین. الا‌حقر عبدالکریم الحایری.>۲‌ دسته دیگری از موارد استثناء هم که به امامت جماعات، اشتغال داشتند می‌توانستند از لباس روحانی استفاده کنند ولی در مورد طلا‌ب تنها <تصدیق طلبگی> صادر شده از سوی وزارت معارف کاربردداشت. ‌
وزارت معارف هم آیین‌نامه برگزاری امتحانات و صدور تصدیق را در اسفندماه معین کرد و به این صورت دستگاه اداری گسترده‌ای برای اجرای قانون لباس فراهم شد. از طرف دیگر مراجعه مکرر به آیت‌ا... حاج‌شیخ عبدالکریم حائری ایشان را که مشغول امور دینی و اداره حوزه علمیه بودند دچار زحمت ساخت. ‌
دولت برای توجیه کار خود دلا‌یل متعددی ارائه می‌کرد و سعی داشت به نحوی نظر مثبت علما را جلب کند. مخبرالسلطنه هدایت در کتاب خاطرات خود می‌نویسد: <لباس اهل علم را مردم عادی هم می‌پوشیدند و بسیاری حرمت نگه نداشته آن را لباس فقر و بهانه‌گدایی قرارداده بودند. [بعد از اجرای قانون] آنهایی که لباس را ممر معیشت خود قرار داده بودند از میان خواهند رفت و می‌ماند محصل و روحانی حقیقی که فقط برای دین به تحصیل علوم دینیه اشتغال خواهند داشت.> ۳
البته روحانیان در صحت این ادعا و صداقت مجریان تردید داشتند. مخصوصا که مدت زیادی از برخوردهای دستگاه رضاخانی با روحانیت نمی‌گذشت. حدود یک سال پیش از قانون لباس یکسان، علما در قم به ریاست حاج‌آقا نورا... اصفهانی تجمع کرده بودند تا به قانون نظام‌وظیفه اعتراض کنند. درست در اولین روز سال ۱۳۰۷ نیز ماجرای ورود خانواده سلطنتی به حرم حضرت معصومه، اعتراض حاج‌شیخ محمد بافقی و یورش نظامیان همراه رضاشاه به حرم اتفاق افتاده بود. ظاهرا در این ماجرا رضاشاه پرهیزی از برخورد شدیدتر با روحانیان نداشت ولی آیت‌ا... حائری با کنترل احساسات مردمی دستاویز لا‌زم را به او نداد و مانع یک سرکوب گسترده شد. چند ماه قبل از قانون لباس در مهرماه ۱۳۰۷ نیز روحانی سیاسی صاحب‌نام سیدحسن مدرس دستگیر و تبعید شده بود. با مرور این وقایع مشخص می‌شود که حکومت پهلوی از بابت نظم بخشیدن به لباس روحانی دغدغه‌ای نداشت و تنها در پی اعمال نظر خود به جامعه بود. ‌
مشکل دوم اعتراضات مردم بود که اعمال سلیقه دولتی را نمی‌پسندیدند. تعدادی از اسناد دولتی نشان می‌دهد که اجرای قانون لباس یکسان با چه کاستی‌ها و برخوردهایی همراه بوده است. نامه فرماندار جهرم به استانداری فارس در تاریخ دوم فروردین ماه ۱۳۰۸ نشان می‌دهد که ...< تا اینکه اعلا‌ن دولت هم رسید و چند روز قبل منتشر نمود، به مجرد انتشار اعلا‌ن شب همان‌روز مقداری از اعلا‌نات دولتی پاره شده و شب نامه‌های متعدد... که مبتنی بر قتل اجزای ادارات دولتی است که یک نفر از شما را باقی نخواهیم گذاشت. مخصوصا از سه روز قبل عده‌ای از اهالی... کلا‌ه سابق به سر گذارده‌اند... تا امروز صبح که مشاهده شد عده کثیری از اهالی با قبا و شال‌های نودوخته الوان و عبای ملبس شده و مخصوصا از درب ادارات دولتی عبور می‌نمایند... عصر همین روز عده زیادی مرد و زن و بچه که بعضی از اشرار محلی مسلح و غیرمسلح ضمیمه آنها بوده با فریادهای حیدر حیدر به ادرات دولتی حمله‌ور شده و از سنگرهای اطراف ... شروع به شلیک به طرف اداره حکومتی و امنیه کردند... ضمنا شنیده می‌شود از طرف اشرار ۲ نفر به خارج جهرم رفته و تصور می‌رود برای استمداد رفته باشند و با وضع حالیه و مشاهده اسلحه در دست اشرار محلی بدون اعزام نیروی مکفی... ادارات دولتی امنیت ندارند> ۴‌ و در بندر لنگه پس از گذشت یک سال <ظرف یک هفته تمام اهالی که تبدیل لباس نموده بودند مجددا لباس منحوس سابق را پوشیدند. شنیدم یکی از آن سه چهار نفر متعصب که محمد بهزاد است برای اینکه سال گذشته احمد پسرش لباس پهلوی پوشیده او را از اولا‌دی خود خارج نموده و هنوز هم می‌گوید این اولا‌د من نیست عجم است.> ۵‌ در بعضی نقاط نیز عدم گسترش لباس یکسان تنها به دلیل فقر و ناتوانی بود. عرض حالی که به مهر و امضای جمعی از اهالی بانه تهیه شده است نشان می‌دهد: <ما ... اهالی بانه موقع حرب بین‌الملل پامال زیرپای قشون اجانب شده تنها دست بچه و عیال را گرفته ... به اطراف و اکناف متفرق شدیم با همان آوارگی دچار قحطی شده صدی ده باقی نماندیم بقیه السیفی که مانده محبت آب و خاک به وطن دعوت نموده... غیرت ایرانیت دامنگیر، به هزارجان کندن هر یک گوشه‌ای برای سکونت فراهم آورده... آنچه ثروت داشتیم به افتخار فدای دولت متبوعه و وطن عزیز نمودیم...> در ادامه این نامه با ذکر تمایل به تغییر لباس از وزارت کشور و فرماندار می‌خواهند تا حداقل تا پایان سال ۱۳۰۸ به آنها مهلت داده شود.۶‌ اسناد باقیمانده نشان می‌دهد در شهرهای بزرگ ماموران دولتی موفق شدند قوانین را تا حدی به اجرا در بیاورند، ولی شهرستان‌ها و مخصوصا شهرهای کوچک و روستاها کاملا‌ از دسترس قانون دورمانده‌اند. حتی در شهرهای بزرگ هم حذف عبا و قبا از لباس سادات معمرین و آنهایی که بنا به سنت و عادت آن را به تن می‌کردند چندان آسان نبود خصوصا که برخی از این افراد کهنسال قادر نبودند زندگی خود را با قوانین دولتی تطابق دهند. ‌
تا سال‌ها بعد مساله لباس پهلوی یکی از موضوعات مکاتبات رسمی بود و وزارت داخله و اداره نظمیه قسمتی از وقت خود را به این کار اختصاص می‌دادند.
وزیر داخله همایون سیاح در آذرماه ۱۳۱۴ در مورد استان خراسان می‌نویسد: <مطابق راپرت‌هایی که می‌رسد معلوم می‌شود در اثر غفلت مامورین قانون البسه متحدالشکل با وجود اینکه هفت‌سال از تاریخ تصویب آن می‌گذرد هنوز کاملا‌ در ایالا‌ت و ولا‌یات مخصوصا در قراء و قصبات اجرا نشده. هنوز مردم برخلا‌ف مقررات قانون در عوض پالتو، عبا استعمال کرده و لباده و قبا و لباس‌های بلند با شال کمر معمول است.> ۷
در همین سال و زمانی که هنوز لباس متحدالشکل در تمام ایران رواج نیافته بود رضاخان به این نتیجه رسید که برای پیشرفت کشور باید زنان را مجبور به برداشتن حجاب کرد. ۱۷ دی ماه ۱۳۱۴ در جریان جشن دانشرای عالی کشف حجاب علنی شد و پاسبان‌ها به خیابان‌ها آمدند تا زنان را وادار کنند مطابق قانون جدید لباس بپوشند و ماجرای پوشش مردم ادامه پیدا کرد.
محمد سرابی
منابع:
۱- سیاست و لباس- سازمان اسناد ملی ایران صفحه ۳
۲- همان صفحه ۱۳
۳- مهدی‌قلی هدایت خاطرات و خطرات صفحه ۳۸۲
۴- سیاست و لباس صفحه ۱۹۰
۵- همان صفحه ۹۰
۶- همان صفحه ۲۱۳
۷- همان صفحه ۱۶۹
منبع : روزنامه اعتماد ملی