دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

ایران در مطبوعات جهان-۷ سبتامبر


ایران در مطبوعات جهان-۷ سبتامبر
ـ بوستون گلوب:دولت آتی آمریکا با تهران مستقیما مذاکره کند
مقاله ای به قلم ری تاکیه عضو ارشد شورای روابط خارجی و نیکلاس گزدف عضو هیات علمی کالج جنگ دریایی آمریکا:این به یکی از سنت‌های پاییز تبدیل شده است که هر سپتامبر (شهریور ـ مهر)،دولت بوش به سازمان ملل مراجعه می‌کند تا تحریم‌های بیش‌تری را علیه ایران در قالب یک قطعنامه اعمال کند. در هر حال، این بار در واشنگتن توجهات زیادی به تهاجم روسیه به گرجستان جلب شده که به هرگونه همکاری احتمالی آمریکا و روسیه در پرداختن به مساله‌ی هسته ای ایران پایان داده است. تهاجم روسیه به گرجستان ممکن است هیچ تغییری را در سیاستش در قبال ایران به دنبال نداشته باشد.
در واقع دیمیتری مدودوف، رییس‌جمهور روسیه این مساله را روشن کرده است که با وجود لفاظی سختی که میان مسکو و واشنگتن در گرفت، روسیه هم‌چنان به حمایت از تلاش‌ها برای جلوگیری از تولید سلاح هسته ای در ایران ادامه می‌دهد. دلیل ابتدایی تداوم این مسیر این است که ایران و روسیه از سیاست موجود آمریکا ـ اروپا در به کارگیری تحریم‌های فزاینده و بسیار سمبولیک سازمان ملل علیه تهران رضایت دارند. مسکو احساس می‌کند که مادامی که این روند دیپلماتیک ادامه دارد، آمریکا در موقعیتی نیست که اقدامی نظامی را آغاز کند که می‌تواند به بی ثباتی خاورمیانه منجر شود. در عین حال ایران خود را به طرز فزاینده‌ای با سیاست تحریم‌ها که تاثیرشان با افزایش قیمت نفت کمرنگ شده است، تطابق داده است. اگرچه تهران از وتوی هرگونه قطعنامه تحریم از جانب روسیه خرسند خواهد شد، اما از سیاست روسیه مبنی بر تلطیف قطعنامه‌ها و در عین حال تعمیق روابط تجاری‌اش با ایران راضی به نظر می‌رسد.
از سوی دیگر مسکو از سه قطعنامه‌ی تحریم سازمان ملل علیه ایران حمایت و توافقات تجاری سودمندی را با ایران امضا کرده و نیز حضور دیپلماتیکش را در ایران افزایش داده است. ناهماهنگی شرایط امروز به این شکل است که روسیه از برنامه‌ی هسته ای ایران انتقاد می‌کند و در عین حال در نیروگاه بوشهر که بخش حیاتی صنعت اتمی ایران است، کمک فنی ارایه می‌دهد. روسیه به نوبه‌ی خود از بن‌بست میان ایران و آمریکا خرسند است. این اختلاف نه تنها بازارهای بین المللی نفت را بی‌ثبات می‌کند و قیمت‌ها را به بالاتر از آنچه باید می‌رساند، بلکه ذخایر فراوان گاز طبیعی ایران دور از دسترس اروپایی‌هاست و این امر وابستگی این قاره را به مسکو بیش‌تر می‌کند. در عین حال در حالی که ایران ارتباطات اقتصادی‌اش را با قدرت‌های مهم آسیایی تقویت می‌کند، برای تجارت و سرمایه‌گذاری بیش‌تر به چین و روسیه وابسته می‌شود و روسیه می‌تواند از گرایش تدریجی ایران به سوی شرق نفع ببرد.
همه آن چه ذکر شد به معنای آن نیست که ایران از مناقشه‌ی روسیه ـ گرجستان نفعی نمی‌برد، بلکه به معنای آن است که این مزایا نامحسوس بوده است. تهران از بحران گرجستان به عنوان درسی هشدارآمیز برای کشورهای خلیج‌فارس استفاده می‌کند. پیام جمهوری اسلامی این است که گرجی‌ها به اشتباه وعده‌ی حمایت آمریکا را پذیرفتند و به خاطر سادگی‌شان بهای سنگینی پرداختند. شیخ‌نشین‌های خلیج‌فارس که به تضمین‌های امنیتی آمریکا تکیه دارند در صورتی که با همسایه‌ی پارسی پرجمعیت و قدرتمندشان به توافق برسند، عاقلانه رفتار کرده‌اند. در منطقه‌ای که آمریکا غیرقابل پیش‌بینی و غیرقابل اعتماد در نظر گرفته می‌شود، این پیام طنین قدرتمندی دارد. حاشیه‌های سیاست روسیه در نشست اخیر سازمان همکاری شانگهای روشن شد. محمود احمدی‌نژاد، رییس‌جمهور ایران قادر نشد مسکو و شرکایش را به گسترش تضمین‌های امنیتی به تهران متقاعد کند و یا حمایت روسیه را برای تغییر قیمت نفت از دلار به یورو جلب کند. مدودف، رییس‌جمهور روسیه و سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه‌اش از ایران خواستند انعطاف‌پذیر باشد و درباره فعالیت‌های هسته ای‌اش مذاکره کند. مسکو هم‌چنین حمایت از فعالیت‌های هسته ای ایران با اهداف صحلح آمیز را اعلام کرد. روسیه به ایفای نقش فعال در حل بحران ایران به شکلی که آمریکا آن را قابل پذیرش بداند، علاقه‌ی ندارد. اگر رییس‌جمهور آینده‌ی آمریکا قصد داشته باشد معمای هسته ای ایران را حل کند، باید این مساله را درک کند که روند سازمان ملل به انتهای خود رسیده و تنها راه پیش رفتن به سوی جلو برای واشنگتن، تعامل مستقیم با تهران است.
ـ یو اس تودی:اختلاف بر سر چند همسری
لایحه ای که به مردان ایران اجازه می دهد بدون کسب رضایت همسر اول خود با زن های دیگری ازدواج ‏کنند، چنان بحث هائی را به راه انداخت که مجلس را مجبور کرد این لایحه را برای بررسی بیشتر به تعویق ‏بیاندازد.‏چند همسری در جامعه پیشرفته ایران مرسوم نیست اما دولت محمود احمدی نژاد بدنبال الحاق ‏بندهائی به لایحه حقوق زنان است تا امکان ازدواج های متعدد و گسترش حقوق اسلامی به نظام قانونی کشور ‏را فراهم کند. ‏لایحه حمایت از خانواده با قصد اجازه دادن به زنان برای احراز پست قضاوت برای اولین بار از زمان ‏انقلاب ۱۹۷۹، توسط دستگاه قضائی مطرح شد. در طرح اولیه این قانون، مردانی که با دختران درقبل از سن ‏قانونی ازدواج کنند، می بایست با مجازات زندان روبرو شوند.
‏اما فشار دولت برای اضافه کردن بندهائی به این قانون که ازدواج های متعدد را مجاز می شمارد، چنان ‏اعتراضی را از سوی گروه های حقوق زنان و قوه قضائیه به دنبال داشت که باعث شد جلسه روز سه شنبه ‏مجلس برای رأی گیری در این مورد به تعویق بیفتد. ‏الحاقیه دیگر دولت که موجب برانگیختن اعتراض قوه قضائیه شده، بندی است که بر نفقه قابل پرداخت از ‏سوی مرد به زن مطابق احکام اسلامی، مالیات اعمال می کند. مخالفان می گویند نباید به دولت اجازه داد ‏دستش را به سوی این پول دراز کند.
‏تحت قوانین اسلامی ایران، مرد می تواند با رضایت زن اول یا زنان دیگرش، تا چهار همسر اختیار کند. اما ‏این اقدام با ترشروئی اغلب ایرانیان روبرو شده است.‏گروه های حقوق بشر می گویند به تعویق افتادن بررسی این لایحه پیروزی بزرگی برای زنان است، اما ‏تندروهائی نظیر زنان محافظه کار نماینده مجلس می گویند آنها برای آوردن هرچه سریعتر این لایحه به ‏صحن مجلس برای رأی گیری تمام تلاش خود را خواهند کرد. ‏ده ها فعال حقوق زنان از جمله شیرین عبادی- برنده جایزه صلح نوبل- اوائل هفته گذشته برای درخواست به ‏تعویق افتادن رأی گیری این لایحه به مجلس رفته بودند.
آیت الله محمود هاشمی شاهرودی رئیس قوه قضائیه ‏نیز الحاقیه دولت را مورد انتقاد قرار داد و گفت این به زنان آسیب می رساند.‏شاهرودی گفت الحاقیه ها، محتوای حمایت از خانواده این لایحه را که از سوی قوه قضائیه پیشنهاد شده بود، ‏تحت الشعاع قرار داده اند. ‏او روز دوشنبه در جمع قضات گفت: «احتساب مالیات غیرضروری بود. این به زنان آسیب می رساند... و ‏باید به دلیل بحث انگیز بودن کنار گذاشته شود.»‏فرزانه ابراهیم زاده- فعال حقوق زنان- گفت: «اینکه مجلس رأی گیری را به تعویق انداخته، پیروزی بزرگی ‏برای زنان است، اما ما باید مبارزه کنیم. ممکن است لایحه مجدداً برای رأی گیری به مجلس بازگردد ولی ما ‏باید مطمئن شویم بندهائی که حقوق زنان را زیرپا می گذارد از آن حذف شده باشند.»‏فاطمه آلیا نماینده تندروی مجلس در اظهاراتی که روز پنجشنبه به چاپ رسیده، گفت او و سایر محافظه کاران ‏عقب نخواهند نشست و برای کشاندن لایحه به صحن مجلس برای رأی گیری مبارزه خواهند کرد. ‏روزنامه اعتماد ملی به نقل از آلیا نوشت: «نمایندگان هرگز در برابر فضاسازی و لجن پراکنی مشتی لائیک ‏گردآمده حول جایزه بگیران‎ ‎از اجنبی، عقب نخواند نشست.» این روزنامه اظهارات آلیا را در واکنش به ‏شیرین عبادی توصیف کرده که در سال ۲۰۰۳، جایزه صلح نوبل را دریافت نموده است.
‏تندروها، شیرین عبادی را متهم به فعالیت در خدمت منافع دشمنان ایران کرده اند. ‏ایران از تصویب معاهده حقوق زنان سازمان ملل خودداری کرده است و روحانیون ارشد این کشور در قم- ‏مرکز آموزش های دینی ایران- این معاهده را با عنوان ضد اسلام رد کرده اند. ‏تحت قوانین سفت و سخت اسلامی جاری در ایران، زن برای کار کردن یا مسافرت به خارج از کشور می ‏بایست اجازه شوهرش را داشته باشد. ضمناً شهادت یک مرد در دادگاه به اندازه شهادت دو زن اهمیت دارد.‏فعالان ایرانی در سپتامبر ۲۰۰۶ همایشی را برای تغییر قوانینی به راه انداختند که حقوق مساوی برای زنان ‏در اموری نظیر طلاق و شهادت در دادگاه را نادیده می گیرند.‏
آزادی های زنان با انتخاب سید محمد خاتمی به عنوان ریاست جمهوری در سال ۱۹۹۷ و انتصاب یک معاون ‏رئیس جمهور زن از سوی او، گسترش یافته بود.‏از آن زمان به بعد، زنان در دولت پست هائی داشته اند اما هرگز به مقام وزارت دست نیافته اند. زنان در ‏ایران می توانند برای نمایندگی مجلس نامزد شوند اما از نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری منع شده اند.‏
ـ الحیات: حماقت‌های جنایتکارانه‌ سیاست‌های بوش در خاورمیانه
اکثر آمریکایی‌ها معتقدند کشورشان در مسیر غلط گام بر می‌دارد و باید در برابر فرصت فراهم شده تصمیمی بگیرند که تا حدی از مشکلات اقتصادی و نیز انزجار جهانی از این کشور بکاهد. اینک با حضور باراک اوباما، نامزد دموکرات احراز پست ریاست جمهوری آمریکا مردم این کشور تصور می کنند با یک فرصت تاریخی برای خاتمه دادن به حماقت‌های جورج بوش، رییس جمهور آمریکا طی هشت سال گذشته روبرو هستند؛ حماقت‌هایی که ناشی از سیاست‌های نابخردانه‌ی بوش بوده است. اما آیا این فرصت فراهم خواهد شد؟حداقل ناظران خارجی معتقدند ترجیحا جان مک کین، نامزد جمهوری خواهان آمریکا در صورت پیروزی در انتخابات باز به سوی نو محافظه‌کاران تندرویی که سیاست جورج بوش را در خاورمیانه ترسیم کردند سوق پیدا می‌کند و به این ترتیب آمریکا باز وارد جنگ‌های خارجی جدید و گذشته‌ی ننگینش می‌شود و اکثر اشتباهات فاجعه آمیز جورج بوش و برداشت غلطش از وقایعی نظیر آنچه را که در حوادث ۱۱ سپتامبر شاهد بودیم، تکرار خواهد کرد و آمریکایی ها نمی خواهند باز شاهد روزهای تلخی که داشتند، باشند."
چرا این همه انزجار از آمریکا در جهان وجود دارد؟سیاست‌های آمریکا در منطقه پاسخ این سوال است. به عنوان مثال، پس از آنکه نیروهای شوروی سابق ناگزیر به خروج از افغانستان در سال ۱۹۸۸ شدند، آمریکا ده‌ها هزار جنگجو را که آن‌ها را مجهز به سلاح کرده و در کنار هم پیمانش، پاکستان قرار داده بود تا به انجام این مسوولیت بپردازند به حال خود رها کرد. آمریکا هم چنین نیم میلیون سرباز آمریکایی را در عربستان به علت خارج ساختن عراق از کویت در سال ۱۹۹۱ مستقر کرد.هم چنین بعد از جنگ اول خلیج فارس آمریکا به مجازات عراق و انزوای آن و تحریم‌های اقتصادی‌اش به مدت ۱۳ سال و حملات هوایی مداوم علیه آن ادامه داد.
آمریکا هم چنین به اسراییل اجازه داد به طور وحشیانه اراضی فلسطینی را اشغال کند و به طور غیر قانونی در این اراضی شهرک سازی کند. به جای بازنگری در این سیاست‌ها و تصحیح‌ آنها، آمریکا توجیه نومحافظه‌کاران را مبنی بر اینکه تجاوزات ۱۱ سپتامبر به منزله پاسخ خشمگینانه به سیاست‌های آمریکا نبود بلکه در نتیجه خشونت و تندروی کسانی بود که بر جهان عرب چیره داشتند، پذیرفت و نومحافظه‌کاران در پی آن اعلام کردند که باید جوامع عربی اصلاح شوند و پیکره‌ی این کشورها در صورت لزوم به زور هم که شده بازسازی شوند و این امر از عراق آغاز شد تا آمریکا و اسراییل در امان باشند. به این تریب جنگ جهانی جسورانه علیه تروریسم آغاز شد و به جای اینکه تروریسم پایان یابد تازه نسل جدید تندروها متولد شدند و به اعتقاد بسیاری از اعراب و مسلمانان بوش وارد جنگ علیه اسلام شد.
عراق در زمان صدام هیچ ارتباطی به حملات ۱۱ سپتامبر نداشت و هم چنین این کشور همانطور که بعد‌ها ثابت شد سلاح‌های کشتار جمعی هم در اختیار نداشت، در واقع اسراییل و دولت بوش، عراق را تهدید احتمالی علیه اسراییل دیدند و بر اساس اطلاعات خود درصدد نابودی عراق و اشغال آن در سال ۲۰۰۳ بر آمدند و طی آن صد‌ها هزار عراقی کشته و چهار تا پنج میلیون عراقی آواره شدند. جنگ عراق تلفات زیادی برای آمریکا نیز داشت و بسیاری از بودجه‌ی آمریکا صرف این جنگ شد و جایگاه آمریکا در سراسر جهان نابود شد و اکنون باراک اوباما نامزد دموکرات آمریکا برای احراز پست ریاست جمهوری دریافته است که زمان پایان این جنگ استعماری بی‌فایده‌ و بازگرداندن سربازان آمریکایی به کشور فرا رسیده است.
اما گرفتاری آمریکا به این جا ختم نمی‌شود چون آمریکا در تعقیب اسامه بن لادن و کشتن وی به همراه معاونانش در گروه القاعده نیز به نتیجه نرسیده است؛ چراکه آمریکا و هم پیمانانش در سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) جنگ علیه طالبان را نیز به جنگ علیه ۳۰ میلیون قبیله‌نشین در مرزهای افغانستان و پاکستان تبدیل کردند و باز صدها بی گناه را به کام مرگ کشاندند. آمریکا و ناتو در این جنگ نیز شکست خوردند. کابل، پایتخت افغانستان تحت محاصره‌ی‌ طالبان قرار گرفت و هم چنین پاکستان نیز گرفتار بی‌ثباتی شد. غرب نیازی به تلاش نظامی بیشتر ندارد، بلکه به آتش بس با طالبان و انجام مذاکرات میان آمریکا، هند، چین، پاکستان و افغانستان به منظور بازگرداندن ثبات به منطقه نیاز دارد. غرب هم چنین نیاز دارد ایران را نیز وارد این مذاکرات کند.
بزرگترین حماقت دولت بوش از میان تمام حماقت‌هایش شکست آن در برقراری روابط جدید با تهران بود. ۳۰ سال از فروپاشی نظام شاهنشاهی در ایران می گذرد و آمریکا هنوز موفق به برقراری چنین رابطه‌ای نشده است و هم چنان به دنبال منافع واهی‌اش است و همواره ایران را تهدیدی بر سراسر جهان می‌داند." اوباما به تمایلش برای مذاکره با ایران اشاره کرده است و به نظر می‌رسد که وی نیاز شدید به بازسازی پل ارتباطی میان آمریکا با جهان سوم و بویژه جهان اسلام را دریافته است. وی متعهد شده که اولویت برنامه‌اش را به پایان درگیری اعراب و اسراییل که بوش به آن چندان توجه نداشت، اختصاص دهد تا مشکلات روابط جهان اسلام و غرب حل شود.
نمی‌دانیم بوش که در تلاش‌هایش جهت بر قراری صلح شکست خورده تصور می کند در مدت باقی مانده از دوره‌ی ریاست جمهوری‌اش می تواند معجزه کند؟ شاید می‌خواهد کاندولیزا رایس، وزیر امور خارجه‌ی آمریکا با سفرهای بی فایده‌اش معجزه کند؟!همانطور که اخیرا شاهد بودیم هفتمین سفر بی‌فایده‌ی وی به منطقه از زمان برگزاری کنفرانس آناپولیس صورت گرفت و باز طبق معمول نتیجه‌ای حاصل نشد. چون آمریکا که به ظاهر مخالف شهرک سازی‌ها ومانع تراشی در روند صلح است عملا کاری برای جلوگیری از چپاول اراضی فلسطینی از سوی اسراییل و پایان تسلط اسراییل بر اقتصاد فلسطین و تحریم نوار غزه نمی کند و درست به همین خاطر تشکیل کشور فلسطین اکنون برای آمریکا تبدیل به یک سراب شده است.
گزارش‌های بین المللی هم چنان بر تداوم شکنجه‌ها و برخورد غیر انسانی اسراییلی‌ها با اسیران فلسطینی‌ها و دیگر جنایت‌هایشان گواهی می‌دهند و اسراییل به رغم برخی تلاش‌هایش برای آزادی اسیران فلسطینی و وعده‌هایی که می‌دهد نمی‌تواند بر جنایت‌هایش در داخل زندان‌ها و وضعیت وحشتناک اسیران فلسطینی سرپوش بگذارد. هنوز۱۱ هزار فلسطینی در بند زندان‌های اسراییلی هستند که ۹ هزار تن آنها زندانی سیاسی و۳۱۶ تن آنها کودک هستند.
منبع : دیپلماسی ایرانی


همچنین مشاهده کنید