دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

مطبوعات، آزادی و قضایای بعد از آن


مطبوعات، آزادی و قضایای بعد از آن
روز جهانی <آزادی مطبوعات> فرصتی است برای بازاندیشی و تأمل در باب مساله مطبوعات و موقعیت روزنامه‌نگاری در جامعه ایرانی؛ مساله‌ای كه به خاطر پیچیدگی‌ها و دشواری‌های فهم ابعاد نظری و اقتضائات عملی آن كمتر در اولویت‌های سیاسی و فرهنگی باقی می‌ماند.
مطبوعات از لحاظ اینكه در طلیعه توجه جوامع جدید به ارتباطات قرار دارند و در مقاطع حساسی به‌عنوان موثرترین رسانه نقش و كاركردی ویژه داشته‌‌اند، در جامعه ما نیز نیازمند توجه و بررسی‌های عمیق و همه‌جانبه‌اند. تاریخ روزنامه‌نگاری ایران، حداقل در دوره‌هایی خاص، تاریخ تفكر اجتماعی و تاثیرگذاری آگاهی‌های نوین است. ‌
مطبوعات زاده تمدن جدیدند و جوهر این تمدن آزادی است، پس مطبوعات و آزادی لا‌زم و ملزوم یكدیگرند. اما در عالم واقع و در متن یك فرآیند تاریخی؛ میان این جوهره تمدنی كه با جوهر تفكر اسلا‌می نیز سازگار است با نگرش‌ها، رفتارها و ساختارهای سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و حتی اقتصادی ناسازگاری‌هایی وجود داشته و دارد.
اینكه چه انگاره‌هایی از آزادی و دموكراسی طی دو سده اخیر میان صاحبان قدرت و ثروت و منزلت و نخبگان و گروه‌های مختلف اجتماعی شكل گرفته و چه بخش‌هایی از این تصاویر مغشوش و معیوب تاكنون باقی مانده است، مساله‌ای است كه بیش و پیش از همه جا دامن مطبوعات را می‌گیرد. همچنان‌كه موانع و مشكلا‌ت ساختاری كه مخل شكل‌گیری نهادهای مدنی مستقل از قدرت و آزاد و دیرپا هستند چه در حوزه سیاست و حقوق و چه در عرصه اقتصاد و بوروكراسی زودتر از هر جا گریبانگیر مطبوعات می‌شوند.
این مقوله متأثر از فشردگی و تداخل ضرورت‌های سیاسی، اقتصادی و ارتباطی است كه فرصت و امكان حل درونی و قاعده‌مند آن را تضعیف كرده است. واقعیت این است كه آزادی و توسعه مطبوعات آزاد و مستقل با تاكید بر سابقه تاریخی و هویت فرهنگی یك جامعه غیرغربی تجربه‌ای دشوارتر از گذار خود جوامع غربی است زیرا بسیاری از مشكلا‌ت عمده غرب كه شامل كشمكش‌ها و برخورد نیروهای درونی جامعه بوده، به هنگام تحول حل شده و خود به پیدایش بینش تازه‌ای در زمینه تاسیس تمدن جدید انجامیده است.
در حالی كه در روند رویارویی جوامع در حال گذار با وضعیت جدید هم صورتی جز آنچه غربیان تجربه كرده‌اند در بسیاری از سطوح فكری جامعه متصور نبوده است و هم بی‌تجربگی و شتابزدگی در عرصه تحولا‌ت اجتماعی امكان نهادینه كردن اندیشه‌های نو را به‌خوبی فراهم نكرده است.مطبوعات در میان این نهادهای نو بیشتر گرفتار تناقض‌ها و دوگانگی‌های گفتاری و رفتاری صاحبان قدرت، ثروت و منزلت در اینگونه جوامع می‌‌شوند.
درحقیقت چون مطبوعات معمولا‌ً جانب تحول و ارتباط متقابل را می‌گیرند و محمل و حامل آزادی‌اند، در بسیاری از مواقع مخل نظم‌های سنتی تلقیمی‌شوند. فقد و ضعف نهادهای مدنی و سیاسی مثل احزاب، سندیكاها، انجمن‌ها و تشكل‌های صنفی و علمی و تخصصی و فقدان یا ناتوانی بخش خصوصی توانا و كارآمد كه محصول پردامنگی نفوذ دولت- در مقیاس وسیع آن- و ضعیف بودن جامعه مدنی در معنای عام آن است، نگاه رسمی به مطبوعات را سیاسی و بدبینانه می‌كند؛ نگاهی كه در آن نقش مطلوب روزنامه‌نگاری پرو‌پا‌گاندا و تبلیغات دولتی است و كنشگران عرصه مطبوعات هم مأمورانی مقید و محدود در انبوهی از نبایدها و نشایدها.
طبیعی است كه در چنین موقعیتی آسیب‌پذیری‌های مطبوعات به‌ویژه در نااستواری‌های سیاسی بیشتر می‌شود و عدم، وجود، ضعف و قدرت آنها تابعی از وضعیت توسعه سیاسی در جامعه و یا به تعبیری دیگر وضعیت آزادی در جامعه می‌شود.نقش مطلوبی كه مطبوعات عملا‌ً می‌توانند در توسعه جوامع داشته باشند، نقشی مبتنی و متكی بر عناصر و عوامل درونی آن یعنی روزنامه‌نگاران ایمن، تأمین‌شده، امیدوار و آگاه است كه این خود جز در موقعیت‌های مطمئن و قانونمند، مشاركت‌آمیز و رقابتی میسر نیست.
مطبوعات آزاد در دنیای امروز از برجسته‌ترین اركان آزادی‌های مدنی و قانونی‌اند كه این از جمله گریزناپذیرترین لوازم توسعه همه‌جانبه است. آزادی مطبوعات نه‌تنها سنگری استوار برای دفاع از حقوق اساسی و منافع عمومی و تسهیل امر مشاركت سیاسی در جامعه است بلكه موجب اصلا‌ح امور حكومتی، انعطاف ساختارهای اجرایی و قوام و دوام امر حكومت نیز هست. اینكه گفته‌اند مطبوعات ركن چهارم دموكراسی است شاید به این معنا باشد كه برای حكمرانی خوب و اصلا‌ح نهادهای حكومتی سازوكارهای رسمی كافی نیست، حكومت چشم ناظر و نگران در متن جامعه و از میان مردم می‌خواهد؛ نیازی كه تنها می‌توان در متن مطبوعات آزاد، فعال و مستقل آن را پی گرفت و یافت.
با معیارها و شواهد مختلف می‌توان نقیصه‌های حقوقی، ساختاری، رفتاری و نگرشی در برابر این ضرورت را یافت؛ شاخص‌های توسعه كمی و كیفی مطبوعات در جامعه كنونی از تناسبی شایسته با آیین، فرهنگ و انقلا‌ب ما و با جهانی كه در آن به سر می‌بریم برخوردار نیستند، روزنامه‌نگاران و خبرنگاران ما نگران امنیت، معیشت و آینده كار خویش‌اند، جوانمرگی مطبوعات تحت تأثیر عوامل سیاسی، اقتصادی و فرهنگی رواج دارد، جوانان و دانشجویان توانا و شایسته به این حرفه، با تردید در دوام كار می‌نگرند. آیا نباید و نمی‌توان این علا‌ئم بیماری را با معیار <آزادی مطبوعات> بهتر شناخت و بهتر درمان كرد؟
هادی خانیكی
منبع : روزنامه اعتماد ملی