دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

ماموریت سولا‌نا؛ فرصتی برای طرفین


ماموریت سولا‌نا؛ فرصتی برای طرفین
آقای سولا‌نا نماینده ۵+۱ بالا‌خره پس از یک ماه تاخیر وارد ایران شد تا بسته پیشنهادی این گروه که نسبت به شکل اولیه آن تجدید نظر شده است را با حضور مدیران کل سیاسی وزارت خارجه ۵ کشور(غیر از آمریکا) به ایران تحویل دهد و در صورت امکان با پیام‌هایی از سوی رهبران این گروه، جمهوری اسلا‌می ایران را تشویق به همکاری و شروع مذاکره نماید. اگر چه بسته پیشنهادی ۵+۱ قبلا‌ چند بار به نام بسته پیشنهادی اتحادیه اروپا تحویل ایران شده و با عدم اقبال جمهوری اسلا‌می ایران روبه‌رو گردیده بود لیکن این بسته پیشنهادی احتمالا‌ نسبت به بسته‌های قبلی از خصوصیات بهتری برخوردار است که آن هم به جهت جایگاه جدید تکنولوژیک هسته‌ای ایران می‌باشد.
به عبارت دیگر برخی از نکاتی که در بسته‌های قبلی اتحادیه اروپا مطرح بود اکنون در شرایط جدید هسته‌ای ایران، تحصیل حاصل است و در صورتی که در بسته ۵۵۱ تکرار شود جز عقب‌ماندگی از زمان، نتیجه دیگری حاصل ۵۵۱ نخواهد شد. تسلط ایران به چرخه سوخت، امروز واقعیتی است که نه اروپا، نه ۵۵۱ و نه هیچ کشور و یا سازمان بین‌المللی دیگری نمی‌تواند آن را نادیده بگیرد و یا انکار کند. به طریق اولی، نمی‌توان این منزلت تکنولوژیک را در جایگاه قدرت منطقه‌ای بین‌المللی ایران تکذیب نمود. ادامه چالش در این‌باره جز افزایش تنش در منطقه و جهان و ایجاد روحیه خصومت در طرفین نتیجه دیگری به بار نخواهد آورد زیرا ایران با تکیه بر دستاوردهای علمی خود نمی‌تواند این راه را تا انتها ادامه دهد و در عوض با ارائه آن به دیگران، عدم اشاعه تکنولوژی حساس هسته‌ای را به خطر انداخته که در نهایت معاهده ان‌پی‌تی و تلا‌ش جهانی برای عدم اشاعه تکنولوژی هسته‌ای جزو مبانی اصولی جامعه جهانی می‌باشد و جمهوری اسلا‌می ایران نیز به آن پایبند و معتقد است را زیر سوال می‌برد. لذا ادامه این بازی خطرناک بیش از آنکه به ضرر جمهوری اسلا‌می باشد، به ضرر جامعه جهانی است که مسوولیت آن قطعا تصمیم‌های نادرست بعضی از اعضای ۵۵۱ می‌باشد اما فضایی که بسته پیشنهادی ۵۵۱ در آن به ایران ارائه می‌شود فضای بخصوصی است که می‌تواند فرصتی قابل توجه برای طرفین باشد. در ۵۵۱، روسیه و چین بیشتر نقش تدافعی داشته و برای شتاب اعضای غربی به نوعی ترمز محسوب می‌شوند. سه عضو دیگر شامل فرانسه، آلمان و انگلیس متاسفانه بعد از اشغال عراق کاملا‌ تبدیل به کشورهای دنباله‌رو آمریکا شده‌اند که برای نزدیک کردن خود به آمریکا از یکدیگر سبقت می‌گیرند. این فرانسه و این آلمان آن دو کشور دوره جنگ عراق نیستند که سخنگوی بخش مستقل و منصف جهان باشند و در قبال تجاوزطلبی‌های آمریکا بایستند و تا پای تهدید وتو کردن قطعنامه آمریکا برای حمله به عراق در شورای امنیت سازمان ملل متحد پیش روند.
در این صورت رهبر جناح غربی۵۵۱، همانا آمریکاست که در دوره هشت ساله جورج بوش با تمام توان علیه جمهوری اسلا‌می ایران به تهدید و اعمال تبیهات اقتصادی پرداخته است. اما فرصت ایجاد شده دقیقا در اینجاست که هیات حاکمه کاخ سفید از چند ماه پیش در مرحله جمع‌آوری دستاوردهای خود پیش می‌رود و طبیعتا در صدد تنظیم و یا اجرای سیاست و یا استراتژی جدیدی برای موضوع هسته‌ای ایران نمی‌توانند باشند. کاخ سفید در محله واگذاری سیاست‌هایش به تیم جدید رئیس‌جمهور آتی خواهد بود تا استراتژی جدید خود را بر اساس دستاوردهای انتخابات و نوع حزبی که رهبری کاخ سفید را به عهده خواهد گرفت تبدیل نماید. به عبارت دیگر در گروه ۵۵۱ که آمریکا ابتکار و رهبری را به عهده داشت فعلا‌ همگی در مرحله صبر و انتظار به سر می‌برند و فضای انتخاباتی آمریکا بر افکار بقیه اعضا نیز سایه افکنده است. بنابر‌این طبیعی می‌نماید که گروه ۵۵۱ در این ایام به مذاکره روی استراتژی حاضر با جمهوری اسلا‌می بپردازد و در این رابطه تا ۶ یا۹ ماه دیگر نه عجله داشته باشد و نه تحت فشار مصنوعی آمریکا قرار گیرد. این امر موقعیت مثبتی را نوید می‌دهد که جمهوری اسلا‌می ایران هم در فضایی متعادل و دور از فشار بتواند مذاکرات سازنده‌ای با ۵۵۱ داشته باشد.
این امر اتفاقا مورد استقبال اتحادیه اروپا است که با سیاست‌های تند آمریکا همخوانی ندارند و نگران منافع ملی خویش از جمله انرژی هستند. همین امر فرصت‌های جدیدی برای روسیه و چین ایجاد می‌نمایند که از حالت تدافعی خارج شده و تا حدودی به تدوین و اجرای طرح‌های ابتکاری در جهت حل موضوع هسته‌ای ایران و به دور از اعمال نفوذ آمریکا بپردازند. بنابراین به نظر می‌رسد حال که آمریکا شتاب سلطه‌گری خود را در رابطه با موضوع هسته‌ای ایران به جهت تغییر دولت از دست داده و تمام اطراف قضیه می‌توانند با تدبیر و دور از اعمال فشار به تدوین یک راهبرد همکاری به جای تخاصم و چالش بپردازند از این جهت فرصت استثنایی محسوب می‌شود که نبایستی آن را ساده گرفت و با گذر زمان آن را از دست داد. در گذشته آمریکا اجازه نداده آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به عنوان تنها سازمان تخصصی انرژی اتمی، اتحادیه اروپا به عنوان یک بازیگر مهم جهانی، روسیه و چین به عنوان دو عضو مهم شورای امنیت سازمان ملل متحد و سایر بازیگران و صاحبان منافع، نظرات خود را مستقلا‌ مطرح و در جهت حل یک بحران بین‌المللی به کار گیرند. شاید اکنون این موقعیت به خوبی فراهم شده باشد که دیگر به نام جامعه جهانی به ایران تحکم نکنند و با دستگاه تبلیغاتی خود از ایران غول و ابلیس نسازند تا جمهوری اسلا‌می ایران نیز به این دعوت پاسخ مثبت داده و باب همکاری را باز نماید. بسته پیشنهادی ۵۵۱ اکنون با بسته پیشنهادی جمهوری اسلا‌می ایران روی میز مذاکره قرار دارند. شاید بسته پیشنهادی ایران جنبه کلی داشته باشد ولیکن می‌تواند از یکسو نشان دهنده دغدغه‌های امنیتی و منافع ملی ایران باشد و از سوی دیگر آمادگی و اعتقاد ایران به مذاکره تحت هر گونه بحران بین‌المللی به‌وجود آمده را نشان دهد. ۵۵۱ بایستی این آمادگی و اعتقاد را ارج نهاده و آن را در جهت تحکیم صلح و امنیت بین‌المللی و حفظ تعهد معاهده عدم اشاعه سلا‌ح‌های هسته‌ای تقویت نمایند و هرگونه زیاده‌خواهی از جمهوری اسلا‌می ایران نه با اقبال ایران روبه‌رو می‌شود و نه به حل بحران مساعدت می‌نماید.
واقع‌بینی شرایط و احترام متقابل، شرط یک مذاکره برد- برد به شمار می‌رود تا پایدار باشد. در هر دو بسته پیشنهادی جمهوری اسلا‌می ایران و ۵۵۱، وجه مشترک یافت می‌شود که می‌تواند مبنای مذاکره و همکاری قرار گیرد و هر دو طرف پیشنهاد ایجاد کنسرسیوم غنی‌سازی در سطح جهان را داده‌اند که ایران به نوبه خود مایل است ادامه کار غنی‌سازی خود را به منظور جلب اعتماد بین‌المللی، در چارچوب یک کنسرسیوم بین‌المللی به واقع در ایران انجام دهد که هر گونه شبهه ساخت سلا‌ح هسته‌ای برطرف گردد.
به نظر می‌رسد این پیشنهادی واقع‌گرایانه باشد که حجت را بر همه نگرانی‌های واقعی و غیرواقعی تمام خواهد کرد و اگر ۵۵۱ و در حقیقت کشورهای غربی در اصرار خود مبنی بر حفظ صلح و امنیت بین‌المللی صادق هستند بایستی تمام ابزارهای علمی و تکنیکی خود را به کار گیرند تا ضمن ایجاد کنسرسیوم غنی‌سازی در ایران از عدم انحراف فعالیت آن به سوی تسلیحاتی شدن اطمینان یابند. اینکه گروه ۵۵۱ با شروطی نظیر توقف غنی‌سازی هسته‌ای به ایران سفر نماید، بی‌شک نشان از ناپختگی و عدم شناخت آنان از جمهوری اسلا‌می به شمار می‌رود. امکان دارد با درخواست مذاکرات در ایران، ۵۵۱ بتواند به توافقی دست یابد که توقف غنی‌سازی به نوعی در آن ملحوظ شده باشد، ولی دیکته کردن چنین امری به ایران نه کارساز است و نه مسموع. پس آقای سولا‌نا باید به خوبی بداند چگونه پیام خود را در ایران مطرح سازد که از ابتدا محکوم به شکست نگردد. آقای سولا‌نا در اواخر دولت هشتم هم دچار همین جوزدگی گردید و در نتیجه بی صداقتی و عدم احترام متقابل به منافع یکدیگر باعث شکست ماموریت خود گردید. این نتیجه ناموزون نباید یک بار دیگر تکرار شود. لذا آقای سولا‌نا و تمامی کشورهای ۵۵۱ باید با احتیاط شروع مذاکرات را با جمهوری اسلا‌می مقدمه‌چینی بنمایند تا با توجه به واقعیت‌های موجود در صحنه بتوانند به حل معضل موجود نائل آیند و البته بسته پیشنهادی غرب آن طور که از اخبار برمی آید از یکسو حاوی مسائل کم‌اهمیت است که عموما حقوق عمومی کشورها به شمار می‌رود (پیوستن به ‌WTO ، فروش قطعات و هواپیماهای مسافربری) و از سوی دیگر فاقد عناصر اصلی تامین‌کننده امنیت و منافع ملی ایران می‌باشد و ۳۰ سال است ایران تحت ضربات تهدیدات نظامی آمریکا و اسرائیل و اخیرا فرانسه، آلمان و انگلیس به سر می‌برد و هیچ‌گاه تحریم‌های یک‌جانبه غرب که با تحریم‌های شورای امنیت عجین شده دست از سر مردم ایران بر نداشته‌اند.
این تهدیدات نظامی که نوعی از آن قبلا‌ در سال ۱۳۵۹ در طبس عملی گردید در چارچوب حقوق بین‌المللی مسوولیت‌آفرین برای همه کشورهای گفته شده می‌باشد و ضمنا نشان می‌دهد جمهوری اسلا‌می ایران در هر بسته پیشنهادی مورد توافق باید تضمین رفع و دفع آنها را خواستار گردد. در همین ایام تمام رسانه‌های غربی انباشته از تهدیدات نظامی آمریکا و اسرائیل به ایران است که اگر چه بیشتر برای فضا‌سازی جهت قبول شرایط مذاکره، محسوب می‌گردد ولی ضمن عدم کاربرد چنین تهدیداتی بر ایران باید گفت برعکس، عدم اعتماد ایران به غرب را افزایش داده و آقای سولا‌نا نمی‌تواند در مذاکرات خود موفق گردد. لذا مایه تعجب است که غرب از درک این نکته ساده عاجز است که برای موفقیت سفر آقای سولا‌نا و گروه پیشنهادی ۵۵۱ فضای اعتمادساز و جو آرامی به وجود آورد؟ ‌ ‌ همان طور که گفته شد جمهوری اسلا‌می ایران هم از موقعیت پیش‌آمده بهره‌برداری لا‌زم برای تدوین یک راهبرد کامل و جامع جهت حل پرونده هسته‌ای خود بنماید. جمهوری اسلا‌می قطعا در یک فضای متعادل که در آن آمریکا پیش‌برنده مصنوعی قطار مذاکرات و توافقات هسته‌ای نباشد می‌تواند به یک راه‌حل جامع منصفانه و پایدار بیندیشد؛ لذا فرصت پیش‌آمده می‌تواند همان باشد.
علی خرم
منبع : روزنامه اعتماد ملی