سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا


آتش انتقام


آتش انتقام
پدیده اسیدپاشی، دیربازی است كه در جامعه ما به صورت یك فاجعه هر از گاهی گریبان یك نگون بخت را گرفته و خبر آن تمامی اذهان جامعه را به خود معطوف داشته و سپس به فراموشی گراییده است. آنچه در این زمینه ضرو ری به نظر می رسد مقابله با این پدیده اسفناك و دلخراش از راه های قانونی و تشدید مجازات افرادی است كه برای گرفتن انتقام در یك لحظه زندگی فردی را تا پایان عمر به خاكستر تبدیل می كنند.
ساعت ۱۷ و ۳۰ دقیقه پنج شنبه بود، در حالی كه زهرا به همراه مادر و دیگر اقوام پس از پایان مراسم سفره نذری به در خروجی مجتمع نزدیك شده بود، فریاد زد كه سوختم و عده ای را متوجه خود كرد. در این لحظات همه حاضران مرد جوانی را می دیدند كه به طرف خودروی خود می دود. این مرد همان داماد كینه جو بود. زهرا به كمك اهالی ساختمان به داخل یكی از آپارتمانها منتقل شد و پس از ریختن آب سرد بر صورت و بدنش وی را بلافاصله به بیمارستان منتقل كردند.
جوان ۲۲ ساله ای كه دختر جوان و مادرش به خانه او پناه برده بودند، می گوید: در اتاقم داشتم مطالعه می كردم ساعت نزدیك ۵ عصر بود، ناگهان صدای داد و فریادی را شنیدم. به طرف در ورودی آپارتمان دویدم. آپارتمان ما در طبقه اول مجتمع واقع شده است، در را باز كردم. ناگهان دو زن با لباس های پاره به طرف داخل هجوم آوردند. دستانم را به چارچوب در ورودی آپارتمان گرفتم از این كار آنها شوكه شده بودم. با فریاد خواستم مانع از داخل شدن آنها به آپارتمان شوم.
دختر جوان كه صورتش را با دستانش پوشانده بود با صدای بلند می گفت: «سوختم، به صورتم اسید پاشیدند.» با شنیدن این حرف از سر راه آنها كنار رفتم دختر و زن را به طرف آشپزخانه راهنمایی كردم، وقتی آنها به وسط آشپزخانه رسیدند یك پارچ آب به صورت دختر جوان پاشیدم در همین حین احساس سوزش شدیدی را در ناحیه سمت چپ بدنم و دستم كردم به لباسم نگاه كردم، تازه متوجه پارگی پیراهنم شدم، دریافتم كه اسید از لباس آنها به پیراهنم خورده و به بدنم سرایت كره است، به سرعت داخل حمام دویدم و زیر دوش آب رفتم. دقایقی بعد با تماس تلفنی ماموران كلانتری ۱۳۲ نبرد در محل حاضر شده بودند و ما را به بیمارستان انتقال دادند.
او می گوید: نمی دانم چه نوع اسیدی پاشیده شده بود، ولی تمام لباس های آن دختر سوخته و تكه تكه شده بود. مادر این دختر ۲۳ ساله كه دانشجوی سال سوم رشته ریاضی است، در حالی كه به شدت اشك می ریزد در مورد چگونگی ازدواج دخترش می گوید: قبل از عید بود كه از طریق دخترم متوجه شدم پسر جوانی به او ابراز علاقه كرده و قصد ازدواج با اورا دارد. وقتی پسر جوان به خواستگاری آمد و من متوجه شدم او دیپلم هم ندارد و روی تاكسی كار می كند و در یك رستوران آشپز است، به شدت مخالفت كردم. او هنگامی كه دخترم برای رفتن به دانشگاهش در ورامین سوار تاكسی شده بود، با او آشنا شده بود. دست بردار نبود، دائم دخترم را تعقیب می كردم و سركوچه و كنار در حیاط خانه مان برای انجام این وصلت پافشاری می كرد. از آنجا كه من و همسرم از ظاهر او خوشمان نیامده بود و تحصیلات و شغل و اختلاف ۱۴ سال سنی بین شان وجود داشت، ما را نسبت به انجام این ازدواج مردد كرده بود. به خاطر اینكه جلوی این ازدواج را بگیریم سعی كردیم با انداختن سنگ جلوی پایش و تعیین مهریه بالا به نوعی او را منصرف كنیم ولی او تمام شرایط ما و مهریه ۲۵۰۰ سكه طلا را قبول كرد.
در این زمان بود كه بهانه آوردیم كه چرا خانواده ات برای خواستگاری و ازدواج تو به عنوان پسرشان پا پیش نمی گذارند، ولی او با نشان دادن مداركی ادعا كرد با پدرش بر سر مسائل مالی و مغازه ای اختلاف دارد و به این علت آنها حاضر به شركت در مراسم ازدواج او نیستند، دلشان هم می خواهد او با دختر عمویش ازدواج كند. این زن می گوید: شوهرم مدارك را بررسی كرد و ما با دیدن مدارك با اینكه ته دلمان باز هم راضی نبود، حرف های او را باور كردیم. وقتی شناسنامه اش را كه المثنی بود، دیدیم، دوباره شك كردیم و به اداره ثبت رفتیم، ولی در كامپیوتر هیچ ازدواجی برای او ثبت نشده بود، دخترمان هم چون در این مدت به او علاقه مند شده بود، می گفت: او با رفت و آمد به دانشگاه دیگر آبرویی برای من نگذاشته است، زودتر می خواهم تكلیفم روشن شود. به او گفتم زهرا را نمی دهیم ،ولی گفت چه بخواهید چه نخواهید او با من ازدواج می كند. وقتی دیدیم مخالفت ما شاید باعث بروز مشكلات شود، به ازدواجشان رضایت دادیم.
این مادر در حالی كه عكس های ازدواج دخترشان را نشان می دهد، می گوید: ۲۵اردیبهشت ماه بود كه مراسم ازدواجشان برگزار شد و چون شوهرم به او اعتماد نداشت، اجاره نامه و پول ودیعه خانه به نام دخترم بود و یك چك سفید هم از او گرفتیم. دخترم به خانه بخت رفت. چند روز بعد از ازدواجشان بود كه فهمیدم دخترم ناراحت است.
می گوید: بعد از ۱۰ روز از ازدواجشان بود كه یك روز به خانه مان آمد و گفت با همسرم قصد داریم به تركیه و اوكراین برویم و در آنجا زندگی كنیم. شوهرم به شدت مخالفت كرد و گفت نمی گذارم كه دخترم را از ایران ببری؛ بالاخره سه ماه بعد از ازدواجشان بود كه یك روز زهرا به من گفت فهمیده است كه شوهرش زن و بچه ای ۱۲ساله دارد. با شنیدن این حرف ناراحت شدیم و به دامادمان اعتراض كردیم. ولی او در برابر سؤال ما كه چرا حقیقت را نگفتی، جواب داد اگر می گفتم دخترتان را به من نمی دادید، همانجا بود كه فهمیدم او توانسته است با تخلف، اسم زن و بچه اش را از شناسنامه و كامپیوتر پاك كند. دخترم دیگر حاضر به زندگی با او نبود، می گفت نمی توانم در كنار یك مرد فریبكار زندگی كنم. این بود كه دو ماه پیش در دادگاه خانواده از او به جرم فریب در ازدواج شكایت كرد. قاضی پس از بررسی مدارك با توجه به اینكه دخترم تمام مهریه ۲۵۰۰ سكه ای را بخشید تا هر چه زودتر از این مرد فریبكار طلاق بگیرد، حكم طلاق را صادر كرد. این مادر می گوید: او قصد داشت هر طور شده، پول ودیعه را كه به نام دخترم بود بگیرد ولی ما با مداركی كه داشتیم ۴میلیون را از او گرفتیم و شوهرم برای اینكه به او گوشمالی بدهد با اجرا گذاشتن چك ضمانت، او را به زندان انداخت ولی همسر اولش با گذاشتن وثیقه او را از زندان آزاد كرد. پرونده این حادثه با دستور مستقیم دادستان تهران به پلیس آگاهی ارجاع شده و كارآگاهان ویژه قتل تحقیقات گسترده ای را برای شناسایی و دستگیری داماد كینه جو به عمل آوردند كه تاكنون بی نتیجه بوده است، ولی با این وجود آخرین اخبار دریافتی می گوید داماد كینه جو پشیمان شده و درصدد است خود را معرفی كند.
●فقدان بازدارندگی مجازات
اسید پاشی و شیوع این رفتار ناهنجار اجتماعی و محروم كردن افراد از زندگی اجتماعی با هر انگیزه و نیتی، به روشی انتقام جویانه برای افراد تبدیل شده و آنچه كه خوانده اید تنها یكی از صدها مورد اسید پاشی است. در بیشتر اسید پاشیها، زن ها قربانی حادثه هستند به گونه ای كه مردان در شرایطی كه از سوی طرف مقابلشان طرد می شوند، با انتخاب بدترین گزینه و كریه ترین روش، شخص مورد علاقه و یا حتی مورد تنفرشان را از زندگی اجتماعی در كنار سایرین محروم می كنند.
طبق لایحه قانونی مربوط به مجازات پاشیدن اسید مصوب ۱۶ اسفند ماه سال ۱۳۳۷ هركس عمداً با پاشیدن اسید یا هر نوع تركیب شیمیایی دیگر موجب قتل كسی شود به مجازات اعدام محكوم می گردد و اگر موجب مرض دائمی یا فقدان یكی از حواس منجی علیه گردد به حبس جنایی درجه یك و اگر موجب قطع یا نقصان یا از كارافتادگی عضوی از اعضا شود به حبس جنایی درجه دو از ۲ تا ۱۰ سال و اگر موجب صدمه دیگری شود به حبس جنایی درجه دو از ۲ تا ۵ سال محكوم خواهد شد. مجازات شروع به پاشیدن اسید به اشخاص، حبس جنایی درجه دو از ۲ تا ۵سال است.
حجازی، مشاور حقوقی و وكیل پایه یك دادگستری در خصوص علت شیوع جرم اسیدپاشی طی سال های گذشته در سطح كشور می گوید: واقعیت آن است كه درباره اسید پاشی همچون سایر جرایم،مجازات تعیین شده نتوانسته بازدارندگی خود را به نحو احسن به اجرا بگذارد به گونه ای كه در سال های اخیربه رغم مجازات های سنگین شاهد بروز این وقایع در جامعه بوده ایم.
وی می افزاید: اگر بخواهیم درباره اسیدپاشی ضوابط قصاص را ولو با رعایت تمام جوانب پزشكی و فنی و حرفه ای اجرا كنیم با پدیده ای بسیار ترسناك تر مواجه خواهیم شد كه به هیچ وجه به مصلحت جامعه نیست.
همچنین دكتر محمدی، روان شناس اجتماعی در خصوص علت تعرض به زنان در ماجرای اسیدپاشی ها می گوید: تعرض به زنان در اسیدپاشی از سوی اشخاصی كه به اشكال مختلف در جوامع سنتی همچون كشور ما مرتكب جرم می شوند به موضوعی پیچیده تبدیل شده است.
●تشدید مجازات
«دختری بر اثر اسیدپاشی چشمان خود را از دست داد.»
«دختری قربانی اسیدپاشی شد.»
«جوانی با شنیدن جواب رد ،به صورت دختر دلخواه خود اسید پاشید.» و اخبار تكان دهنده دیگری نظایر این اخبار را به طور متوسط هر ماه در صفحات رسانه ها می خوانیم و آمنه آخرین قربانی اسیدپاشی است كه یكی از چشمان خود را به دلیل پاسخ رد دادن به خواستگارش از دست داد.
كارشناسان حقوقی و قضایی معتقدند قانون در برخورد با مجرمین اسیدپاشی جامعیت و كاملیت خود را داراست، اما از سوی دیگر نیز حجت الاسلام والمسلمین علیزاده ،رئیس كل دادگستری استان تهران گفته است: اگر اسیدپاشی با هدف خاصی صورت پذیرد و مشخص شود كه مصداق اخافت الناس است، مجازات سنگینی دارد و حتی تا مرحله اعدام نیز می رسد. از سوی دیگر پیشگیری از وقوع جرم با انجام تمهیدات لازم تا حد زیادی به كاهش جرم كمك می كند و باید شرایطی فراهم شود كه در صورت تهدید به هرگونه آزار، پلیس و دستگاه قضایی در كمترین زمان ممكن وارد عمل شده و با خاطی برخورد كنند.
رئیس یك مركز مشاوره روان شناسی معتقد است كه باید عوامل رفتاری كه منجر به اسیدپاشی می شود، بررسی گردد. وی در مورد دلایل افزایش انگیزه ارتكاب این جرم می گوید: زمانی كه برخی جرم ها سبك شمرده شود، ارتكاب آن در جامعه، عادی می شود. دكتر حسینی می افزاید: بوروكراسی اداری سبب می شود در بسیاری از موارد شاكی از شكایت خود منصرف شود. باید شرایطی فراهم شود تا در كمترین زمان به فرد شاكی اطمینان داده شود كه به دادخواست وی رسیدگی خواهد شد. این روان شناس تأكید می كند: دختران در بسیاری از موارد تهدید به خشونت علیه خود را اعلام می كنند، اما به نظر می رسد توجه جدی به سخنان آنان نمی شود، آنان حتی با مراجعه به پلیس نمی توانند مطمئن باشند كه اقدام جدی برای جلوگیری از ارتكاب جرم انجام می گیرد.
اسیدپاشی تاكنون بر اساس برنامه ریزی صورت گرفته و به همین دلیل ضرورت دارد دستگاه قضایی برخورد شدید قانونی با مجرمین صورت دهد تا شاید دیگربار شاهد بروز چنین حوادث دلخراشی نباشیم. گذشته از این قوه قضائیه باید برای مقابله با جرم اسیدپاشی به دلیل آن كه با امنیت اجتماعی جامعه مرتبط است، به صورت خاص وارد عمل شده و مجازاتی بیشتر از آن كه در قانون دیّات تعیین شده را برای مجرمین اسیدپاش در نظر بگیرد.
ناهید دالایی
منبع : روزنامه همشهری