دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا


نقد فیلم سویینی تاد(هرگز فراموش نکن-هرگز نبخش)


نقد فیلم سویینی تاد(هرگز فراموش نکن-هرگز نبخش)
ـ کارگردان : تیم برتون
ـ نویسنده : استفن ساندهیم
ـ ژانر : جنایی :: موزیکال ::
ـ تاریخ اکران : ۲۱ December ۲۰۰۷ در کشور کانادا
ـ بازیگران : جانی دپ - هلنا بونهام کارتر - الان ریکمن - ...
ـ درجه فیلم : R برای صحنه های خونی و گرافیکی
ـ کشور : آمریکا
ـ رنگ : رنگی
ـ زبان : انگلیسی
ـ صدا : دالبی دیجیتال ـ DTS - SDDS
ـ استودیو : DreamWorks
ـ جمله تبلیغاتی : هرگز فراموش نکن - هرگز نبخش .
▪ خلاصه داستان:
سالهای پیش در شهرلندن آرایشگر جوانی به نام بنیامین بارکر (جانی دپ) به همراه همسرودخترزیبایش زندگی میکردند. بارکر عاشق خانواده اش بود. اما قاضی ستمگری(آلن ریکمن) که در آنجا زندگی میکرد بواسطه یک اتهام ساختگی وبرای بدست آوردن همسرو دختر زیبای بارکراورا به استرالیا تبعید می کند و زن و دختر او را در اختیار میگیرد. بارکر بعد از بازگشت از تبعید به دنبال مغازه آرایشگری خود میرود و با دوست قدیمی خود خانم لاوت دیدار می کند.او حالا نام خود را از بنیامین باربر به سویینی تاد تغییر میدهد و دوباره شروع به کار می کند. او کارش را دوباره آغاز می کند اما این بار به شکلی دیوانه وار.او زین پس تصمیم به انتقام از جامعه ی فاسد لندن میگیرد و در ادامه میبینیم مشتریانش را با فجاعت به قتل میرساند وبه کمک دوستش از گوشت تنشان پیراشکی درست میکندو به مردم میفروشد ودر نهایت فیلم با پایانی تراژیک خاتمه می یابد که ما به خاطر لونرفتن قصه به همین چند خط بسنده میکنیم در واقع سویینی تاد نام واقعی بنیامین بارکر است .آرایشگری که بعد از سال ها برگشته است تا انتقام بگیرد . انتقام از جامعه ی فاسد که در راس آن قاضی ستمگری نا عادلانه زندگیش را نابود کرده است .ومسیر زندگی بارکر بخاطر نبود عدالت در جامعه ای به ظاهر متمدن تغییر کرده و بنیا مین بارکر حالا شده است سویینی تاد داستان فیلم اقتباسی است از"آرایشگر شیطانی خیابان فلیت"(فلیت اسم خیابان مشهوری در مرکز لندن )افسانه ای قرن نوزدهم ای که پیشتربه شکل کتب و نمایش نامه های زیادی در آمده .این اثر پیش از این به شکل خشونت آمیزتری بصورت نمایش روی صحنه هارفته و امروزتیم برتون آنرا به خون آلود ترین فیلم روی پرده سینما ها تبدیل کرده است.در۲۵ سال اخیر،چندین بار این پروژه تا آستانه ی ساخته شدن پیش رفت و با بازیگران زیادی هم برای ایفای نقش سویینی تاد صحبت شد.فهرست این بازیگران هم در نوع خود جالب است:داستین هافمن،آل پاچینو،رابرت دنیرو،مایکل داگلاس،هریسون فورد،ریچارد دریفوس،جین هاکمن،رابرت ردفورد، جک نیکلسن،استیو مارتین،وارن بیتی وحتی قبل از تیم برتون سام مندز برای کارگردانی این پروژه انتخاب شده بود و می خواست این فیلم را با حضور راسل کرو بسازد.
این فیلم هم مانند اکثر فیلمهای برتون از نوع کمدی های سیاه و موزیکال است واز فضایی فانتزی برخوردار است .امادر عین حال با فضای به ظاهر مفرح فیلمهایی چون چارلی و کارخانه ی شکلات سازی تفاوت دارد و به فیلمهایی چون ادوارد دست قیچی و اسلیپی هالو شبیه است .فیلم در کل از فضایی تلخ و سیاه برخوردار است و به نظر من استفاده ی بجا از ژانر موزیکال شاید به این علت است که اندکی از تلخی فیلم را بکاهد و به فضای فیلم کمی تعادل ببخشدولی گاها میبینیم که این اتفاق بصورت بالعکس نیز می افتد و موسیقی فیلم به سیاهی فضای فیلم می افزاید.
طراحی صحنه و البته نور پردازی فیلم به خوبی انجام شده و علاوه برشکل اغراق گونه اش غیر واقعی جلوه نمیکندوفضای فیلم را هم به خوبی منعکس می کند.از اقدامات مناسبی که در طراحی صحنه فیلم میتوان بدان اشاره کرد استفاده از دکورهای به اصطلاح شبه اکسپرسیونیستی در آن است که با توجه به محتوا و حال و هوای حاکم برفیلم کاملا موجه جلوه میکندو این امر در دکور لوکیشن آرایشگاه سویینی تاد به مراتب بیشتر به چشم میخورد شاید علتش را بتوان در تاکید کارگردان به آن محل جستجوکرد.
بازی جانی دپ در سویینی تادکه شاید از معدود دفعاتیست که او را در نقش منفی میبینیم بسیارعجیب و وهم آلود است.چرا که بیننده در طول فیلم دنبال توجیه ای برای جنایت های وحشیانه ی او میگردد ولی پیدا نمیکند چون فیلم راه توجیه رابسته و البته توضیح کافی هم نمیدهد که بنیامین بارکر چرا به یک قاتل زنجیره ای مبدل میشود و سعی در کشتن و انتقام از مردم لندن رادارد در حالی که جای قاضی و دستیارش را میداند!! به ظاهرداستان فیلم برای تماشاگر جز با کشته شدن سویینی تاد تمام نمیشودو در واقع نیز چنین است. تاد آب از سر گذشته ای که تمام افکارش همچنان که در شعار فیلم هم میبینیم ( هرگز فراموش نکن - هرگز نبخش) معطوف به انتقام است و به نوعی نمایشگر شکوه انتقام به شکلی هول انگیز و افراط گونه.این فیلم ششمین همکاری مشترک جانی دپ و تیم برتون بود.و نکته ی جالب اینکه مدل خاص موهای سویینی تاد،ایده ی خود جانی دپ بود.سویینی تاد جمله ای درخشان در فیلم دارد که :"مردم دو دسته هستند ! آن هایی که در زندگی پا جای پای خود می گذارند و آنهایی که پا روی صورت دیگران می گذراند .
در این فیلم نمی توان از تاثیر طراح لباس و طراح صحنه چشم پوشی کرد. صحنه های ساخته شده به خوبی تاثیر آثار و فضاهای چارلز دیکنزرا نمایان میکنند. همچنین بازی ها در این فیلم، جانی دپ- هلنا بونهام کارتر و آلن ریکمن بسیار عالی بودند.
تیم برتون هم در مقام کارگردان در ارائه یک داستان مفهومی بسیار عالی عمل کرده است.او استاد تخیل در سینماست اودر فیلم از لندنی با کوچه و خیابانهای تنگ وکثیف وسایه روشنهای بسیار کمک گرفته و آن را به خوبی به تصویر می کشد.لندن قرن گذشته وقتی سیاه و سفید نمایش داده می شود عظمت بی نظیری دارد که تیم برتون برای بازسازی فیلم موزیکال سویینی تاد انتخابش کرده است. و نکته ی جالب توجه در مورد تیم برتون اینکه به گقته ی خودش از خون و خونریزی میترسد و بنا به همین دلیل در فیلم از خونهای کاملا مصنوعی با رنگ نارنجی استفاده کرده اند و بعدا در تدوین رنگ آن را به رنگ خون تغییر داده اند.تیم ثابت کرده که سر کار و صحنه بسیار جدیست و این جدیت او در مورد همسرش (هلنا کارتر) نیز صدق میکند.البته ناگفته نماند با توجه به انتقادات و به نوعی شاید بتوان گفت اتهاماتی که به خانم کارتر وارد میشد مبنی بر اینکه چون همسر تیم برتون است لاجرم در فیلمهایش حضور دارد در این فیلم خانم کارتر با خلق شخصیتی در خور و مثال زدنی پاسخ منتقدینش را بخوبی داد تا ثابت کند که اینگونه نیست و از او فقط به خاطر بازی زیبایش و تواناییهای بالقوه ای که در اوست استفاده شده و زین پس نیز شاید این همکاری متقابل بین این زوج هنرمند تکرار شود.
سویینی تاد روایت تلخی از زندگی اجتماعی فردی را بازگو میکند که بخاطر هوسرانی و خودخواهی های فردی قاضی شهر و نبود عدالت در کشورش به زندان میافتد و از پس این اتفاق فرد تبدیل به جنایتکاری میشود که گستره ی آتش خشم و انتقامش دامن همه را فرامیگیرد. البته رابطه ی علت و معلولی تعریف شده در فیلم به شکلی غیر متعارف است و قصه ی فیلم بدترین شکل ممکن را از دل این علت برای معلولش رقم میزند. چرا که در جامعه ای به ظاهر متمدن اینگونه اتفاقات بعید به نظر میرسند و ممکن است کسی در این شرایط به فکر انتقام نیافتد و یا در نهایت افکارش خنثی شوند و پشیمانی به سراغ فرد خاطی بیاید. ولی فیلم به خوبی و بادرایت استادانه ی کارگردانی چون تیم برتون بیننده را قانع میکند که این اتفاق ممکن است به صورتی فرازمانی و فرامرزی دامنگیر هر کسی بشود وفرایند این امر همانیست که در فیلم شاهدش هستیم.فیلم با رعایت استانداردها و پارامترهایی که از کارگردانش سراغ داریم بسیار درخشان از آب در آمده و در عین حال که بیننده با صحنه هایی از خشونت و خونریزیهای فراوان مواجه است ءنوعی حس همذات پندارانه در طول فیلم یارای بیننده بوده وگاها فضای فانتزی و موزیکال فیلم اندکی از تلخی و تباهی موجود در آن را در نظر بیننده کم میکند. ودر حالی که در صحنه هایی با شات درشت کاراکتر فیلم به جای آنکه ریش و موی مشتریانش را بتراشد با تیغش گلوی آنان را میبرد و با حسی ددمنشانه از اجسادشان شیرینی درست کرده و به خورد بقیه ی مردم میدهد .باز میبینیم حس بیننده با توجه به ساختار دراماتیک فیلم در جهت عکس رویه ی داستان متغیر نمیشود و تا انتهای تراژیک فیلم با شخصیت اصلی فیلم که همانا سویینی تاد است همراه میشود.
فیلم از لحاظ ساختار یکی از بی نظیر ترین کارهای تیم برتون و حتی به جرات میتوان گفت سینمای معاصر است و در عین حال که برخی منتقدان به دلیل وجود صحنه های خون و خونریزی فراوان به فیلم ایراداتی وارد آورده اند ولی خود به این مسئله واقف هستند که همیشه پرداختن به اینگونه داستانها در سینما مستلزم رعایت چارچوبها و پارامترهای خاص ساختاریست که اگر از این پارامترها کمی فاصله گرفته شود در نهایت فرم و محتوای فیلم نیز ضربه خواهد خرد و کار آنچنان که باید و شاید از آب در نخواهد آمد . به عنوان مثال میتوان به فیلم "مصائب مسیح" مل گیبسون اشاره کرد که با وجود حساسیت بالای موضوع فیلم ءکارگردان بدون توجه به ایرادات و اشکالات احتمالی که از سوی منتقدین حال کارشناسانه و یا مغرضانه به فیلم خود میدید سعی در پیشبرد هرچه بهتر فیلم به لحاظ ساختاری داشت و انصافا هم موفق عمل کرد. از این رو فیلم سویینی تاد نیز با دوری جستن از حقیقت گریزی و کتمان به نوعی جزو فیلمهای به اصطلاح "ساختار فدای محتوی" نشده و با نگاهی دقیق و استادانه به مقوله ی انتقام در جامعه که صد البته ریشه در بی عدالتی و ظلم دارد موفق عمل کند.باعث تاسف است که این فیلم با تمام صلابت و نقاط مثبتش در هیچ یک از رشته های اصلی حتی فیلمنامه ی قوی اثر نامزد اسکار نشد.به نظر می رسد فضای بیش از حد تلخ و فانتزی فیلم برای داوران قابل درک نبوده و به نوعی نادیده گرفته شده.اتفاقی که شاید امروزه به امری عادی تبدیل شده و حتی در معتبر ترین فستیوالها نیزممکن است داوران سلیقه ای عمل کنند و حق فیلمهایی چون سویینی تاد پایمال شود.بازی جانی دپ هم در این فیلم خارق العاده است و با شایستگی جایزه ی گلدن کلاب را دریافت کرد و لیاقت اسکار را هم داشت که در مقابل دانیل دی لوییس شکست خورد.
خلیل محمدی


همچنین مشاهده کنید