پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

افق های نامطمئن در ائتلاف عراق یکپارچه


افق های نامطمئن در ائتلاف عراق یکپارچه
با خروج جریان صدر و جریان رسالیون از ائتلاف یکپارچه عراق باید در انتظار به محاق رفتن چندین باره سازش گروه های سیاسی در آن کشور بود.
اضافه بر جریان صدر که به دست داشتن در حوادث کربلا و ترور استانداران السماوه و الدیوانیه نیز متهم بودند، جبهه التوافق، حزب فضیلت و فهرست العراقیه تاکنون از ائتلاف کناره گرفته اند و زمزمه های خروج حزب الدعوه از ائتلاف نیز به گوش می رسد. و این خود از آغاز سلسله بحران های سیاسی دیگر حکایت دارد. جالب اینجا است که برهم خوردن آرایش فراکسیون در موازات با گزارش پترائوس، کروکر و تصمیم بوش برای خروج ۳۰ هزار نیروی نظامی تا پایان ژانویه صحنه سیاسی را به چالش می گیرد، به این معنا که حرکت ها و جابه جایی های سیاسی بازیگران نمی تواند در شکل بازی بی اثر باشد.
با وجود اتهامات مکرر امریکا به کشورهای همسایه به نظر می رسد دولت امریکا بیش از سایر بازیگران به گیجگاه نوری المالکی و شاکله نیم بند عراق ضربه می زند. در حالی که رسانه های امریکایی دوشادوش رایس مدام از تزلزل امریکا در حمایت از دولت عراق خبر می دادند بوش در سیدنی بر حمایت خود از نوری المالکی صحه گذاشت و به این ترتیب اما و اگرها را دوچندان کرد. شگفت اینکه امریکا که خود از سازش نکردن سلیقه ها شکایت دارد رعایت اوضاع ترد و شکننده دولت مالکی را نمی کند.
تردیدی نیست که ناهماهنگی در مواضع امریکا در عقیم ماندن پروسه دولت سازی موثر است. اما باید به چرایی این ناهماهنگی برای توضیح اضطراب ترتیبات سیاسی دقت داشت و اینکه چه عواملی سیاهی رفتن چشمان امریکا را سبب می شود. در درجه اول کشمکش های درون بافتی در قلمرو تصمیم گیری است که امریکا را از پیگیری برنامه منتظم مانع شده است، به طوری که نه تنها عراق بلکه سرتاسر خاورمیانه را به نوسان می کشد.
امریکا در مقام بازیگری که در مناسبات منطقه یی از وزن بالایی برخوردار است به خوبی واقف است که نمی تواند از تلقی اندام وار خاورمیانه چشم بپوشد و در این رهگذر ناچار است تا پیوند های مختلف منطقه یی را ملاحظه کند. از دوری مجاهدان جهاد اسلامی از ابومازن گرفته تا تحقیر نواز شریف در فرودگاه اسلام آباد در کلیتی هم کاسه روی می دهد که سرچشمه و تبعاتی مشابه دارد، از این رو بیراه نیست که امریکا می کوشد ارتباطی سیستماتیک در عملیاتی کردن طرح خاورمیانه یی خود بیابد، چرا که به تجربه کمتر حادثه یی را می توان در حیطه سیاسی خاورمیانه سراغ گرفت که ترکش آن به دیگر بازیگران منطقه یی اصابت نکند.
بنابراین امریکا به درک مبسوطی از قواعد بازی نیاز دارد و به همین دلیل در نظر دارد تا موافقت بازیگران منطقه یی را در راستای اعتقادات استراتژیک خود تعبیه کند. با چنین بینشی می توان فهمید که تلاطم در گروه های سیاسی برای امریکا تصویری در اندازه های منطقه یی را کارگردانی می کند. در جهت عکس هم باید گفت که مناسبات منطقه یی الزامات داخلی عراق را در چشم انداز امریکا رقم می زند. به این ترتیب وقتی به بی ثباتی در حلقه تصمیم گیران امریکایی اشاره می شود باید به دو دسته پارامتر های داخلی عراق و ضرورت های منطقه یی توجه کرد.
از یک طرف واشنگتن با مشکل اقناع و جهت بخشی به کشورهای منطقه در همکاری با نیروهای بیگانه روبه رو است و از طرف دیگر باید کمبود ظرفیت های سیاسی و نظامی را در پهنه عراق جبران کند. اختلاف نظر سیاست سازان امریکایی در چگونگی تحقق این دو دست مطالبات است که فرآیند دولت سازی را در عراق و تحکیم تلاش سلطه آمیز در خاورمیانه را مختل می کند. ملاحظه عادت و اضطرار در سرهم اندیشی موضوعات خاورمیانه، روشنایی کافی به ابهام حاکم بر جو سیاسی عراق می دهد، اضافه براینکه فراکسیون پارلمانی به دلیل ناآشنایی با قواعد دموکراتیک دچار ریزش بوده و ریشه در آب دارد، سرگرمی امریکا در خارج از عراق و ترسیم نادرست دیگر معادلات منطقه یی در نقصان کارکردی گروه های بلوغ نیافته سیاسی مزید بر علت است.
به هرحال امریکا مضاف بر اینکه نتوانسته چفت و بست معیوب جامعه عراقی را در دستورالعمل سیاسی خود درک کند امروز مجبور است طبق الگوی بالا تسری نافرجامی های داخلی را به محیط منطقه یی مدیریت کند. همین موجب می شود تا به توان نرم افزاری بیشتری متکی باشد. اگر به هم ریختگی دولت مالکی چنان که از هم اینک سرعت گرفته واقعیت وجودی پیدا کند باید گسترش منازعات رقیبان منطقه یی از داخل عراق را به دایره یی بیرون از آن کشور ثانیه شماری کرد.
دیاکو حسینی
منبع : روزنامه اعتماد