شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


استانبول و طعم دلچسب چای


استانبول و طعم دلچسب چای
این شهر نه تنها شهری هنری است كه دوستداران سنگ های قدیمی را به خود جذب می كند، بلكه بندری بسیار مهم در بوسفور و دریای مرمره به شمار می رود. این شهر در سال ۳۲۴ پس از میلاد مسیح توسط كنستانتین، امپراتور روم ساخته شد. آن هم درست در جایی كه سابقاً بیزانس نام داشت. قسطنطنیه به ترتیب پایتخت امپراتوری بیزانس (۴۵۳ - ۳۹۵) بود و بعدها هم به پایتخت امپراتوری عثمانی (۱۹۲۳ - ۱۴۵۳) تبدیل شد. ساخت پایتخت سلطنتی جدید خیلی سریع صورت گرفت (۳۳۰ - ۳۲۴) یعنی تنها شش سال برای ساخت آن زمان صرف شد. قسطنطنیه خیلی زود توانست پایتخت سیاسی - اقتصادی بیزانس و پایتخت مذهبی شرق مسیحی شود. در عین حال درگیری های ایدئولوژیك و بحث های روشنفكرانه نیز در آن جا رواج داشت. اولین دانشگاه آن نیز در سال ۳۳۰ پس از میلاد بنا شد. در واقع تمدن فرهنگی، فكری، مذهبی و هنری این شهر درخشش خاصی داشت.
فعالیت های تجاری گسترده قسطنطنیه، تجار خارجی را نیز به سرعت جذب كرد و كم كم دسته دسته گروه های مختلفی به سوی آن سرازیر شدند. نفوذ خارجی ها در قرن دوم و سوم شدت بیشتری گرفت. این مسئله سبب شد كه كم كم قسطنطنیه به زوال اقتصادی و سیاسی برسد. سال ۱۲۰۴ صلیبیون به تصرف آن پرداختند و تا سال ۱۲۶۱ آن را پایتخت خود قرار دادند.نام استانبول از سال ۱۴۵۳ به بعد روی شهر گذاشته شد. ترك ها در آن سال توانستند شهر را فتح كنند و آن را مقر دولت عثمانی قرار دهند. به این ترتیب نام شهر را نیز به میل خود تغییر دادند. در آغاز قرن پانزدهم جمعیت شهر در حدود ۵۰ هزار نفر بود، اما اواسط قرن شانزدهم ساكنان آن به ۵۰۰ هزار نفر رسیدند. كلیساها همگی به مسجد تبدیل شده و بناهای دیگری نیز برای تكمیل شهر در گوشه و كنار ساخته شدند. خیلی زود شهر در قالب اسلام فرو رفت. از قرن هجدهم به بعد، استانبول و نقاط اطرافش هدف توسعه طلبی شوروی سابق قرار گرفت. طی جنگ جهانی اول شهر و بندر آن توسط متحدان شوروی بلوكه شد. سپس فرانسه به اشغال آن پرداخت. بریتانیا و ایتالیا هم به نوبه خود از سال ۱۹۱۸ تا ۱۹۲۳ آن را به تصرف در آوردند. تا این كه بالاخره در سال ۱۹۲۳ كنفرانس لوزان آن را به ترك ها بازگرداند، اما ترك ها ترجیح دادند پایتخت شان را به آنكارا تغییر دهند. پس از جنگ جهانی دوم استانبول دوباره رونق اقتصادی خود را به دست آورد.هم اكنون نیز این شهر پایتخت اقتصادی تركیه است. استانبول امروز مركز صنعتی، تجاری و مالی كل كشوری است كه در قلب منطقه حاصلخیز كشت پنبه، میوه، زیتون و توتون واقع شده است. در واقع یك سوم تولیدات ملی تركیه تنها در این شهر صورت می گیرد. می گویند برای رسیدن به استانبول بهتر است از راه دریایی عبور كنیم. اما به اعتقاد ما بهتر است وقتی سوار بر كشتی بزرگ تجاری سفید رنگ راهی شهر می شوید چشمان خود را ببندید و تا زمانی كه به بوسفور نرسیده اید انرژی خود را هدر ندهید. از این جا به بعد دیگر می توانید با چشم بر هم زدنی شهر را تشخیص دهید و از آن لذت ببرید. استانبول كهن كه مناره های متعدد و با شكوهش تا آسمان بر افراشته شده، روی پیش آمدگی زمین ساخته شده است.دریای مرمره، در جنوب و ساحل درخشان و طلایی رنگ واقع در شمال، فضای بسیار مناسب جغرافیایی شهر را تعیین كرده اند. بناهای شهر منحصر به فرد هستند و از همه طرف مردم را جذب می كنند. استانبول هم اروپایی است و هم آسیایی. به هنگام مشاهده جذابیت های دیداری آن مدام به دنبال كلماتی مثل باشكوه، با عظمت و جذاب می گردیم، اما گاهی برای توصیف ناچاریم از واژه های پرهیاهو، پر هرج و مرج و درهم و برهم استفاده كنیم. استانبول امروزی آن قدر پرجمعیت و به هم ریخته است كه همه سرسام می گیرند.برای دیدار از شهر بهتر است اول سری به محله «امین اونویی» بزنیم. این محله در مجاورت بازارهای بزرگی واقع شده و ایستگاه راه آهن و بارانداز نیز در آن جا است. جمعیت این محله حدود ۱۰۰ هزار نفر است، اما روزانه بیش از دو میلیون نفر به آن جا آمد و شد می كنند. ایستگاه های اتوبوس و باراندازها به پل «گالاتا» ختم می شوند.
سر و صدای موتور كشتی ها، بوق ها، فریادها، اتومبیل های كوچك و بزرگ، كامیون ها، عابرانی كه شتابان خیابان ها را پشت سر می گذارند و همه وهمه چنانند كه گویی سال ها است زیر این پل افسانه ای قرار ملاقات داشته اند. بوسفور شبیه یك خیابان پهن پوشیده از آب است كه به جای اتومبیل، كشتی ها با آرامش دل انگیزی در آن رفت وآمد می كنند. در آب های ساحل طلایی رنگ، ماهی ها بی خیال به شنا مشغولند و ماهیگیران بی هیچ تاثری برای گذران زندگی استانبولی خود به صید آنها می پردازند و تعادل زندگی و چرخه بقای موقت را خاطر نشان می كنند. چرخه ای كه بیزانس سال ۶۵۸ پیش از میلاد را به شكل كنونی درآورده و خدا می داند كه بعدها آن را به چه صورتی در خواهد آورد.
برای فاصله گرفتن از تاریخ و افسانه ها بهتر است به یكی از قهوه خانه ها سری بزنید و با صرف چای سرخ رنگ و دلچسب روح انگیز استانبول را حس كنی، بد نیست به بازار مصری ها یا بازار بزرگ هم سری بزنید. جواهر فروشی های با شكوه و بازارهای كوچك از جمله بازار چای كه در فضای ۵/۱ متر مربعی حجره های آن در روز بیش از هزار معامله صورت می گیرد، رونق زندگی مردم را نشان می دهد.
هر چند این جا تركیه است، اما قهوه ترك بیش از اندازه گران شده و امروزه كمتر كسی فكر خوردن آن را به سرش راه می دهد. در عوض چای متداول ترین نوشیدنی است. برگ سبز آن در كوه های اطراف دریای سیاه پرورش می یابد و سپس به صورت غلیظ و سرخ در استكان هایی كوچك صرف می شود. به هر جا پا بگذارید از خیابان و میدان گرفته تا فروشگاه های مدرن و سالن های انتظار، شخصی را می بینید كه سینی بزرگ به دست گرفته و فریاد می زند:«چای !... چای!» نمی دانید از كجا بیرون می آیند یا به كجا می روند، اما وقتی به خودتان می آیید می بینید كه پنج استكان را خالی كرده اید.
پس از بازار بزرگ به محله بایزید می رسید، هر چند چای های این منطقه طعم خوبی ندارد، اما آن جا محله ای است كه گویی از دستبرد و هجوم سال ها و قرن ها مصون مانده است. مسجد قدیمی خاكستری رنگ و مرمرهایی كه نور آفتاب را به هزاران پرتو تبدیل می كنند نشان دهنده عظمت عثمانیان هستند. زمانی كه صدای اذان به گوش می رسد، میدان پر از پیرمردهایی با ریش و سیبل می شود كه سال های سال هر روز برای عبادت به این منطقه سرازیر می شوند. قرن ها است كه این محله به همین شكل باقی مانده است.
خیابان های استانبول همیشه پر است از كسانی كه با شتاب به سوی بازارهای میوه، ساندویچ فروشی ها و ... سرازیر می شوند. صدای قطار های درون شهری و تاكسی ها در میان فریا دهای ماهی فروشان گم می شود. ده ها هزار نفر می روند و می آیند. در این میان گاهی برای رسیدن به مقصد تنه می خوریم. عبور هر روزه از این خیابان ها با ماجراهای گوناگونی همراه است. عابران ترك بی هیچ واهمه ای خود را به درون این ترافیك جهنمی می اندازند و با هل دادن و تنه زدن به مقصد می رسند. تردد همیشگی مسافران و اتومبیل ها دیگر برای آنها عادی شده. دود سیاه رنگ حاصل از كشتی ها و اتومبیل ها آن چنان با هم مخلوط می شود كه ابر سیاه همیشگی ای بر فراز پدید می آورد.
آیا صوفیا
كلیسای آیا صوفیا در اصل در سال ۳۲۵ میلادی ساخته شد. امپراتور می خواست از این كلیسا، زیباترین و بزرگ ترین كلیسای ممكن در روی زمین را بسازد. دو معمار به همراه ده هزار كارگر و تلی از طلا شروع به كار كردند. سال ۵۳۷ كلیسا افتتاح شد. پس از فتح استانبول توسط عثمانیان كلیسا به مسجد تبدیل شد و سپس مناره هایی نیز به آن افزودند. سال ۱۹۳۵ آتاتورك تصمیم گرفت آن را به موزه ای فرهنگی تبدیل كند. گنبد های آن ۵۴ متر بالاتر از زمین قرار دارند و در مجموع ۱۰۷ ستون در داخل ساختمان وجود دارد.
مسجد آبی
این مسجد در قرن هفدهم بنا شده است و درست روبه روی آیا صوفیا قرار دارد. شش مناره هماهنگ و متقارن و موزاییك های آبی و سبز موجب شهرت آن شده اند. این مسجد كه مسجد سلطان احمد نام دارد به خاطر رنگ كاشیكاری هایش به مسجد آبی مشهور شده است.
قصر توپكاپی
در سال ۱۴۷۸ این كاخ بنا شد.دربار با شكوه سلاطینی كه نزدیك به چهار قرن در آن می زیستند واقعاً تماشایی است. سلیمان كبیر نیز بخشی را به حرمسرا تبدیل كرد كه هنوز هم قابل مشاهده است. درآشپرخانه این قصر، مجموعه بی نظیری از ظروف چینی ساخت چین و ژاپن چشم ها را خیره می كند. گنج های جمع شده در این قصر واقعاً بی نظیر است و می توان گفت كه در كل جهان رقیبی ندارد.
یره باتان سرای
برای ذخیره آب مورد نیاز برای مواقع ضروری، صدها مخازن در استانبول وجود داشت.«یره باتان سرای» در نزدیكی آیا صوفیا یكی از این مخازن است كه در دوره بیزانسی ها ساخته شد. طول آن ۱۴۰ متر و عرضش ۷۰ متر است. ستون های با شكوه این بنا كه از آب سر برآورده در محیطی مملو از نور و موسیقی دل انگیز آب جلوه خاصی دارد. این مخزن برای قصر توپكاپی مورد استفاده قرار می گرفت. در انتهای آن دو مجسمه از «مدوسا» به عنوان محافظ ستون ها قرار دارد.
در امتداد بوسفور خانه های متعددی به نام «یالیس» وجود دارد كه بین تپه و دریا، به سبك عثمانی و از جنس چوب ساخته شده اند. حدود سی خانه از این نوع هم اكنون پا برجا هستند. اگر خیلی سعی كنید شاید موفق شوید یكی از آنها را به قیمت ۵۰ میلیون دلار خریداری كنید.


گردآوری و ترجمه : سهیلا قاسمی
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید