دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

پیامبر اعظم (ص) و آگاهی از فرامین الهی »از منظر حضرت امیرالمؤمنین


پیامبر اعظم (ص) و آگاهی از فرامین الهی »از منظر حضرت امیرالمؤمنین
● مقدمه:
خداوند به هر اُمّتی شریعت و قوانینی مقرّر فرموده: « لَکُلٍّ جَعَلنا مِنکُم شِرعَه وَ مِنهاجاً » (مائده/۴۸ ).
از میان پیامبران برخی چون حضرت موسی(ع) دستور اجرای حکم و فرمان الهی صادر می کردند. به نحو مشابهی، حضرت محمّد(ص) نیز از چنین قدرتی برخوردار بودند. افراد بسیاری بودند که از موهبت نبوّت برخوردار بودند، امّا هرگز فرصت اجرای فرامین الهی را پیدا نکردند. حضرت عیسی(ع) نیز از این دسته بودند. ایشان نه تنها حکومت عام پیدا نکردند، حتّی شاگردان بسیار نزدیک و حواریونشان نیز به ایشان خیانت ورزیدند.(۱)
در عصر پیغمبر اسلام(ص) قرآن وسنّت رسول خدا(ص) اساس تشریع بود و مردم مستقیماً فرامین الهی را از خود پیامبر می شنیدند و سؤالات خود را از او می پرسیدند، چون در این عصر، پیغمبر با منبع وحی ارتباط مستقیم داشت.
بعد از رحلت پیامبر، اصحاب به قرآن و سنّت و احادیثی که از رسول گرامی شنیده بودند عمل می کردند، و چون به مسائل جدید ومشکلی بر می خوردند و یا در تفسیر و معنای آیات و روایات اشکال و ابهامی برایشان روی می داد به حضرت علی(ع) که اهل ذکر و باب علم پیغمبر بود، مراجعه می کردند.
هر جامعه نیاز به الگو دارد که شناخت آن ضروری و لازم است، قرآن کریم برترین الگوی جامعه ی اسلامی را پیامبر اعظم(ص ) می داند. آنجا که می فرماید: « وَ لَکُم فی رَسولِ الله اُسوهٌ حسنهً...»(۲): ( مسلماً برای شما در زندگی رسول خدا سرمشق نیکویی بود.)
لذا لازم است در هر زمان با توجه به نیازهای ضروری جامعه، ابعاد شخصیّتی ختمی مرتبت مورد بررسی قرار گیرد و به جامعه عرضه شود، علی(ع) نیز بر این امر تأکید دارد آنجا که می فرماید:« برای تو کافی است که راه و رسم زندگی پیامبر اسلام(ص) را اطاعت نمایی، تا راهنمای خوبی برای تو در شناخت بدی ها و عیب های دنیا و رسوایی ها و زشتی های آن باشد، ...»(۳)
همانگونه که قرآن به فرموده حضرت علی(ع) دریایی است که به عمق آن دسترسی نیست،پیامبر عزیز اسلام را نیز نمی توان به طور عمیق شناخت، نه تنها او که درباره ی اهل بیت او نیز می خوانیم که ما به کنه شما نمی رسیم. بنابراین هر کس درباره ی قرآن و پیامبر یا اهل بیتش حرفی می زند یا مطلبی می نویسد، در حقیقت مقدار علم خودش را بیان می کند.(۴)
آنچه پیش رو دارید، نگاهی است به پیامبر اعظم(ص) و آگاهی آن حضرت از فرامین الهی از منظر امیرالمؤمنین علی(ع).
‌● معنی لغوی و اصطلاحی:
▪ فرامین:جمع فرمان.این تصرف فارسی زبانان عربی دان است که جمع لفظ فارسی به طور عربی آورده اند.
▪ فرمان: در زبان پهلوی فرمان، در پارسی باستان فرمانا، معرب آن نیز فرمان و جمع عربی آن فرامین است به معنای حکم. امر. دستور. اجازه.(۵)
ـ توضیحات:
احکام و فرامین الهی، از طریق وحی بر پیامبر ابلاغ می شده است در فرهنگ دهخدا آمده است: پیغام، سخن پوشیده، کلام خفی، پیغام خدا و الهام، آنچه از جانب خدای تعالی به سوی انبیا القا شود، وحی نامیده می شود و در اصطلاح شرع کلام خداوند است که به پیامبر نازل می گردد. و این ارتباط به صورت های گوناگون تجلّی می کند که عبارتند از: الف) گاهی روح قوی و نیرومند پیامبر، حقایقی را در عالم رویا بسان فجر صادق می بیند و راز الهی و احکام و فرامین الهی از این راه به او می رسد. چنانچه ابراهیم برای ذبح اسماعیل از این طریق مأموریت یافت. ب) گاهی فرامین الهی به روح و قلب پاک آن ها القا می گردد و روح بزرگ آنان مرکز نزول وحی آسمانی می شود. ج) گاهی ممکن است خالق جهان در حالی که در حجابی از عظمت فرو رفته، از طریق ایجاد امواج صوتی با پیامبر خود سخن گوید. د) ولی معمولاً وحی آسمانی به وسیله ی پیک وحی و فرشته ی حامل آن انجام می گیرد و فرشته ی آسمانی در برابر دیدگان پیامبر به صورت خاصّی تمثّل می جوید. قرآن مجید به مراحل چهارگانه ی وحی در آیه ی زیر اشاره کرده و می فرماید:« و ما کانَ بَشَرِ أَن یکَلِّمَه ُ الله اِلّا وَحیاً اَو مِن وَراءِ حِجابٍ اَو یرسِلَ رَسوُلاً فَیوُحِی بِاذنِه ما یشاءُ اِنَّهُ عَلی حَکیم»(۶) : ( هیچ بشری را یارای آن نباشد که خدا با او سخن گوید مگر از طریق وحی یا از پس پرده ی غیب یا اینکه خداوند رسولی(از فرشتگان) بفرستد تا به فرمان او آنچه او می خواهد وحی کند، به درستی که خداوند بلند مرتبه و حکیم است.)
در بسیاری از آیات قرآن، خداوند بزرگ، خود را وحی کننده و فرستنده ی آن معرفی کرده است و از تمام این آیات و روایات که در این زمینه وارد شده کاملاً استفاده می شود که آنچه از فرامین الهی را پیامبر از طریق وحی اخذ می کند، سخن خدا و دستور پاک و دست نخورده ی او است، و هرگز زاییده ی فکر و یا نبوغ و یا سایر علایم نیست.
بنابراین ادراک های که از طریق وحی انجام می گیرد،از سنخ ادراک های بشری و معمولی نیست بلکه درکی است غیر عادی و بوسیله ی نیروی مخصوصی که ویژه ی پیامبران الهی است،انجام می گیرد و این مورد از جانب حضرت امیرالمؤمنین(ع) مورد تأیید و تأکید است آنجا که می فرماید:« برخی از فرشتگان، امینان وحی الهی و زبان گویای وحی برای پیامبران می باشند، که پیوسته برای رساندن حکم و فرمان خدا در رفت و آمداند.»(۷) و در جای دیگر فرمود:« پیامبر اسلام(ص) امینِ وحی پروردگار و خاتم پیامبران و بشارت دهنده ی رحمت و بیم دهنده ی کیفر الهی است.»(۸)
● نکته ها و پیام ها:
در ارتباط با پیامبر اعظم(ص) و آگاهی از فرامین الهی ازدیدگاه امیرالمؤمنین در نهج البلاغه، نکته ها و پیام های فصیح و بلیغ بسیار آمده است که به برخی از آن اشاره می گردد:
هیچ کس چون رسول خدا(ص)از خدا آگاهی نداده است.( عَنِ اللهِ کَما أنباَء عَنهُ الرَّسوُلُ(ص)فَارضَ بِهِ رائِداً،...) (۹)
پذیرش رهبری و راهنمایی او موجب رستگاری است.( وَ اِلَی النِّجاهِ قائِداً،...) (۱۰)
خداوند سبحان محمّد(ص) را فرستاد تا بیم دهنده ی جهانیان، و گواه پیامبران پیش از خود باشد.( فَاِنَّ اللهَ بَعثَ مُحَمَّداً(ص)نَذیراً لِلعالَمینَ، وَ مُهَیمَناً عَلَی اَلمُرسَلینَ.)(۱۱)
او را در پی پیامبران فرستاد و وحی را با فرستادن پیامبر اعظم(ص) ختم فرمود. (فَقَفّی بِهِ الرَّسُل وَ خَتَمَ بِهِ اَلوَحی )(۱۲)
او را فرستاد، فرمان وی(خدا) را آشکار و نام خدا را بر زبان راند. پس با امانت رسالت خویش را به انجام رساند، و با راستی و درستی به راه خود رفت، و پرچم حق را در میان ما به یادگار گذاشت. هرکس از آن پیشی گیرد از دین خارج وآن کس که از آن عقب مانده هلاک گردد و هر کس همراهش باشد رستگار گردد. ( أرسَلَهُ بِأمرِهِ صادِعاً، وَ بِذکرِهِ ناطِقاً. فَأدَّی أمیناً، وَ مَضَی رَشیداً، وَ خَلَّفَ فینا رایهَ الحَقِّ،مَن تَقَدَّمَهاَ مَرَقَ، وَمَن تَخَلَّفَ عَنها زَهَقَ، وَ مَن لَزِمَهاَلَِحِقَ.)(۱۳)
خداوند حضرت محمد(ص)را هشدار دهنده ی جهانیان مبعوث فرمود، تا امین و پاسدار وحی الهی باشد. ( اِنَّ اللهَ بَعَثَ مُحَمَّداً(ص) نَذیراً لِلعالَمینَ، و اَمیناً علَی التَّنزیلِ )(۱۴)
خداوند آن حضرت را با دینی آشکار، و نشانه ای پایدار، و قرآنی نوشته شده و استوار،... و فرمانی آشکار کننده فرستاد،... . ( ارسَلَهُ بِالدّینِ المَشهوُرِ وَ العَلَمَ المَأثوُرِ، وَ الکِتابِ المَستوُر،...وَ الأَمرِ الصَّادِعِ،... )(۱۵)
خداوند پیامبر را فرستاد تا دعوت کننده ی به حق و گواه اعمال خلق باشد. (أَرسَلَهُ داعیاً اِلَی الحَقِّ وَ شاهِداً عَلَی الخَلقِ )(۱۶)
پیامبر اکرم(ص) به فرمان الهی قیام کرد و در اجرای فرمان الهی تلاش کرد. ( قائِماً بِأمرِکَ، ماضیاً عَلَی انفاذِ أمرِک )(۱۷)
آن حضرت فرامین الهی را که به او ابلاغ شد، آشکار کرد و پیام های پروردگارش را رساند. ( فَصَدَعَ بِما أُمِرَ بِهِ، وَ بَلَّغَ رِسالاتِ رَبِّهِ )(۱۸)
فرمانروای کسانی شد که در گذشته حاکم بودند، و فرامین الهی را بر کسانی اجرا می کرد که مجریان احکام بودند. ( یملَکوُنَ الأُموُرَ عَلَی مَن کانَ یملِکُها عَلَیهِم، وَ یمضوُنَ الاَحکام فیمَن کانَ یمضیها فیهِم )(۱۹)
وآن حضرت چون دانست خدا چیزی را دشمن می دارد، آن را دشمن داشت، و چیزی را که خدا کوچک شمرده کوچک و ناچیز می دانست. ( وَ عَلِمَ اَنَّ اللهَ اَبغَضَ شَیئاً فَأبغَضَهُ، وَ حَقَّرَ شَیئاً فَحَقَّرَ، وَ صَغَّرَ شَیئاً فَصَغَّرَهُ. )(۲۰)
پیروی و اطاعت از فرامین آن حضرت در حقیقت اطاعت و اجرای فرامین الهی است. (مَن یطِعِ الرَّسُولَ فَقَد اَطاعَ الله )(۲۱)
● نتیجه:
پیامبر اعظم(ص) برای بنیاد جامعه ی توحیدی آمده بود. حکومت الهی را برقرار ساخت. حکومتی که در رأس هرم آن خدا قرار داشت و فرامین الهی از جانب آن حضرت به مردم می رسید. حکومتی که تمامی مردم باید به خدای یگانه که بزرگ تر و عظیم تر از او وجود ندارد ایمان آورده و اعتقاد یابند و هر چیز نظامات زندگی خویش را بر اساس همین اصل خداشناسی مبتنی کنند.
آن حضرت مأموریت داشت تا فرامین الهی را به مردم ابلاغ کند و از هیچ قدرتی نهراسد و در راه انجام مأموریت الهی از جان و مالش بگذرد. در انجام کارهای نیک و دوری نمودن از کارهای ناپسند به صورت عملی و جدّی در ترویج تعالیم اسلام کوشش می کرد. و هرگز آینده ی اَبدی و جاوید را با دنیای زودگذر معامله نکرد و با صبر و پایداری و نشر خوبی ها تلاش می نمود.
آن حضرت از نظر شخصیّت در جهان آفرینش بی همتا و بهترین و کامل ترین الگوی زندگی است. خداوند با فرامین روشن و گاهی مکرّر که به پیامبرش می داد، برنامه و سیره ی زندگی آن حضرت را معیّن می کرد و سیره ی عملی آن حضرت مطابق با دستورات الهی بود.
رسول اکرم (ص) در اجرای احکام الهی ذرّه ای تسامح و معامله نمی کردند... آن حضرت ضمن تشریع و قانون گذاری وَحیانی این اوامر، خود نیز از مجریان سرسخت این فرامین الهی بود و هیچ گاه بر سر این احکام نورانی، نرمش به خرج نداد .
بنابراین تنها اجرای فرامین الهی ضامن ایجاد آرامش و صلح واقعی است و ندای دفع اختلافات و درگیری ها بین ابنای بشر در پرتو هر قانونی غیر از آنچه اسلام عنوان کرد، ناپایدار، بی ارزش و غیر منطقی است.
● پیشنهادات:
امید است تا از رفتار پیامبر اعظم(ص) و منش و سیرت زندگی آن حضرت، درس های چگونه زیستن را بیاموزیم. رفتارهای اصولی و خردمندانه ی آن قرآن مجسّم را به صورت عملی در زندگی روزمره ی خویش به کار ببندیم، تا در پرتو آن، خانواده و جامعه ای سالم و پرطراوت و با نشاط و توانمند داشته باشیم. و بدین ترتیب
از شعاع نورانی شخصیّت الهی پیامبر اکرم(ص) بهره بُرده و اطرافیان خود را نیز بهره مند سازیم.
در زندگی به دستورات قرآن کریم صادقانه و خالصانه عمل کنیم. که همانا قرآن، سراسر نور و فرامین حَقّه ی الهی است، در اینجا برخی از مأموریت های پیامبر اسلام(ص)(۲۲) را که درقرآن این سرچشمه ی هدایت آمده است به عنوان پیشنهاد سازنده اشاره می گردد:
ـ بیرون آوردن مردم از تاریکی های جهـل، شرک و تفـرقه به نور ایمان(۲۳). ـ تأمین زندگـی
نیازمندان از طریق گرفتن زکات و تشویق زکات دهندگان(۲۴). ـ انجام عبادت خالصانه(۲۵). ـ استغفار برای امّت(۲۶). ـ استقامت در راه(۲۷). ـ اقامه ی قسط و عدل(۲۸). ـ امر به معروف و نهی از منکر(۲۹). ـ ارشاد خانواده(۳۰). ـ اَنذار خویشاوندان و بستگان(۳۱). ـ حلال و حرام را به طور آشکار بیان کند(۳۲). ـ نعمت های خدا را به زبان آورده، تسبیح او گوید(۳۳)و تسلیم او باشد(۳۴). ـ کتاب های پیشینیان را بپذیرد (۳۵). ـ و انبیای قبلی را تصدیق کند (۳۶). ـ آیات الهی را تلاوت و مردم را به تزکیه و تعلیم و تقوا، فراخواند (۳۷). ـ نسبت به مؤمنین تواضع کند(۳۸). ـ بر خدا توکّل کند(۳۹). ـ در راه او جهاد کند(۴۰). ـ به سوی او تضرّع نماید(۴۱). ـ در دعوت مردم به توحید از راه حکمت و موعظه وارد شود (۴۲). ـ صبر و خلوص و عفو و صفح و مشورت شیوه ی او باشد(۴۳).
به راستی آیا رها کردن قانون آسمانی و رفتن به سراغ قوانین بشری، خسارت بزرگی نیست؟!
محقق :فرهاد عطّار حمیدی لنگرودی -
محمودآباد ـ مرکز دارالقرآن ـ جامعه ی محقّقین
پاورقی:
۱. یهودای اسخریوطی. برای سی پاره نقره او را تسلیم رؤسای کهنه کرد. (۲۶:۱۵۰ ) و پطرس، حواری دیگر، پس از دستگیری آن حضرت، سه مرتبه او را انکار کرد (متی، ۲۶:۳۴ ). به نقل از مقاله: پیامبر اکرم در عهدین، نوشته محسن پور محمد.
۲. سوره ی احزاب، آیه ۲۱.
۳. نهج البلاغه، محمد دشتی، خطبه۱۶، ص۲۹۸.
۴. سیره ی پیامبر اکرم(ص)، محسن قرائتی، ص۲۴
۵. لغت نامه ی دهخدا.
۶. سوره ی شورا، آیه ی ۵۱.
۷.نهج البلاغه، ترجمه ی محمد دشتی، خطبه ی۱، بند۱۹، ص۲۳.
۸. همان، خطبه ی ۱۷۳، بند۱، ص۲۳۳.
۹. نهج البلاغه، ترجمه ی محمد دشتی، نامه ی ۳۱، بند ۴۳، ص۳۷۴.
۱۰. همان.
۱۱. نهج البلاغه، ترجمه ی محمد دشتی، نامه ی ۶۲، بند۱، ص۴۲۷.
۱۲. نهج البلاغه، ترجمه ی محمد دشتی، خطبه ی ۱۳۳، بند۳، ص ۱۷۸.
۱۳. نهج البلاغه، ترجمه ی محمد دشتی، خطبه ی ۱۰۰، بند۲، ص۱۳۰.
۱۴. نهج البلاغه، ترجمه ی محمد دشتی، خطبه ی ۲۶، ص۴۸.
۱۵. نهج البلاغه، ترجمه ی محمد دشتی، خطبه ی ۲، بند ۵، ص ۲۶.
۱۶. نهج البلاغه، ترجمه ی محمد دشتی، خطبه ی ۱۱۶، بند۱، ص۱۰۸.
۱۷. نهج البلاغه، ترجمه ی محمد دشتی، خطبه ی ۷۲، بند۳و۴، ص۸۶.
۱۸. نهج البلاغه، ترجمه ی محمد دشتی، خطبه ی ۲۳۱، ص۳۳۲.
۱۹. نهج البلاغه، ترجمه ی محمد دشتی، خطبه ی ۱۹۲، بند۱۰۱، ص۳۹۸.
۲۰. نهج البلاغه، ترجمه ی محمد دشتی، خطبه ی ۱۶۱، بند۲۴ و۲۵، ص۲۱۴.
۲۱. قرآن کریم، سوره ی نساء، آیه ی۸۰.
۲۲. سیره ی پیامبر اکرم(ص) با نگاهی به قرآن کریم، محسن قرائتی، مرکز فرهنگی درس های از قرآن، تابستان۸۵، ص۳۶
۲۳. سوره ی ابراهیم،آیه ی۱.
۲۴. سوره ی توبه، آیه ی ۱۰۳.
۲۵. سوره ی زمر، آیه ی۱۴.
۲۶. سوره ی آل عمران، آیه ی ۱۵۹.
۲۷. سوره ی هود، آیه ی ۱۱۲.
۲۸. سوره ی مائده، آیه ی ۴۲.
۲۹. سوره ی اعراف، آیه ی۱۵۷.
۳۰. سوره ی طه، آیه ی ۱۳۲.
۳۱. سوره ی شعرا، آیه ی ۲۱۴.
۳۲. سوره ی اعراف، آیه ی ۱۵۷.
۳۳. سوره ی حجر، آیه ی ۹۸
۳۴. سوره ی انعام، آیه ی ۱۴
۳۵. سوره ی بقره آیه ی ۱۰۱.
۳۶. سوره ی صافات، آیه ی ۳۷.
۳۷. سوره ی جمعه، آیه ی ۲.
۳۸. سوره ی حجر، آیه ی ۸۸.
۳۹. سوره ی احزاب، آیه ی ۴۸.
۴۰. سوره ی توبه، آیه ی ۷۳.
۴۱. سوره ی اعراف، آیه ی ۲۰۵.
۴۲. سوره ی نحل، آیه ی ۱۲۵.
۴۳. سوره ی آل عمران، آیه ی ۱۵۹.


همچنین مشاهده کنید