دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

گلستان بردباری


گلستان بردباری
علی(ع) باران رحمتی بود كه از آسمان بر سر مردم آن عصر فرو بارید و افسوس كه قدر فیضش را نشناختند و كافركیشانه او را رها كرده و با همه وجود به سراب درآویختند. آیا عصر ابن ملجم تبهكارتر از ابن ملجم نبود كه نتوانست بزرگترین و عظیم ترین و جلیل ترین موجود حاضر در خلقت خداوند را دربرگیرد و از او غفلت نمود؟
«والله ما كذبت ولا كذبت و انها اللیله التی وعدت»«سوگند به خدا كه دروغ نمی گویم و نه به من دروغ گفته شده است، امشب، شب میعاد من است.»شب نوزدهم ماه رمضان سال چهلم هجری است. امشب امیرالمؤمنین چند بار تا نماز صبح از خانه بیرون می آید و به آسمان می نگرد شب میعاد است و علی(ع) «سرشار از هیجان یك آغاز» امشب بیش از هر شب آثار انتظار در امام مشاهده می شود. ام كلثوم می گوید: پدرم شب نوزدهم به خانه ما آمد و به نماز ایستاد، افطار را كه دو قرص نان و كاسه ای از شیر و مقداری نمك سائیده بود، در طبقی گذاشتم و در مقابل او قرار دادم، همین كه چشمش به آن افتاد تامل كرد و سرش را تكان داد و با صدای بلند گریست و فرمود: «دخترم برای من در یك طبق دو خورش حاضر كرده ای مگر نمی دانی من متابعت برادرم رسول خدا را می كنم كه تا زنده بود دو خورش در یك طبق برای او نبردند» ام اكلثوم می گوید: ظرف شیر را برداشتم و پدرم با نان و نمك افطار كرد و تا صبح را به ركوع و سجود گذراند.برای نماز از خانه بیرون آمد و هنگام رفتن فرمود: «اللهم بارك لی الموت» امام به مسجد رفت و بعد از اذان به نماز ایستاد در سجده بود كه شمشیر ابن ملجم بر سرش فرود آمد.
«فزت و رب الكعبه»
و بدین سان بعد از ۶۳ سال تلاش، فداكاری و ازخودگذشتگی علی(ع) در بستر می افتد. او ده سال قبل از بعثت كه در دامن پیامبر پرورش یافته و زوایای روحی اش مملو از تعلیمات محمدی(ص) شده است و ۲۳ سال در كنار پیامبر در تلاش، جهاد و فداكاری برای «تنزیل قرآن» . او آفریدگار حماسه های احد، خیبر و خندق و... بوده است و مفتخر به قیود صاحب سر، وصی و برادر پیامبر گشته است. علی(ع) با جان و روحی مملو از اصول و فروع اسلام و عشق به نبوت، محل و مخزن اسرار الهی و پناهگاه امر خدا گشته، او كوه دین الهی شده كه زمین خدا را در برابر زلزله ها و بادها و اضطراب ها كه دستمایه وسوسه های شیطانی و نفوس اماره است نگهدار بوده است. در این دوران هیچ پرچمی به او واگذار نگردیده و یا علمی به دست او سپرده نشده كه بر سر آن مورد مذمت قرار گیرد. هر كجا پیامبر حاضر می شد همراهش بود و در مشكلات در خدمت و پیشتاز و پیامبر آگاه و نگران از فتنه ها و دردهایی كه بعد از او بر علی(ع) وارد خواهد شد. رسول خدا (ص) در طول ۲۳ سال مكرر ولایت و اطاعت از علی(ع) را گوشزد كرده است.
رسول خدا (ص):ای علی، تو اولین كسی هستی كه از امت من داخل بهشت خواهی شد و شیعیان تو همگی بر منبرهایی از نور بالا خواهند رفت همگی خرسند و خشنود با صورت هایی سفید و درخشان اطراف منند. من شفیع آنها خواهم شد و همه آنها در فردای قیامت همسایگان من خواهند بود«یا علی انت اول داخل الجنه من امتی و ان شیعتك علی منا بر من نور مسرورون مبیضه وجوهم حولی، اشفع لهم فیكونون غدا من الجنه جیرانی»«ای علی، تو اولین كسی هستی كه از امت من داخل بهشت خواهی شد و شیعیان تو همگی بر منبرهایی از نور بالا خواهند رفت همگی خرسند و خشنود با صورت هایی سفید و درخشان اطراف منند. من شفیع آنها خواهم شد و همه آنها در فردای قیامت همسایگان من خواهند بود.»«من اصبح منكم راضیاً بولایه علی فقد امن خوف الله و عقابه»كسی كه روزگار خود را بگذراند و راضی باشد به ولایت علی از خوف و عذاب خدا ایمن است. اما، بعد از پیامبر! شریعت از قطب خود منحرف شد.
«فبدل الذین ظلموا قولا غیرالذی قیل لهم فانزلنا علی الذین ظلموا و رجزاً من السماء بما كانوا یفسقون»
«پس از آن كه ستمكاران حكم خدا را به غیر آن تبدیل نمودند و ما نیز به كیفر بدكاری و نافرمانی برایشان عذابی سخت از آسمان نازل كردیم.»
باران فتنه ها باریدن گرفت.
« ولقد صدق علیهم ابلیس ظنه فاتبعوه الافریقا من المؤمنین»
دو صف متمایز شد «فریق فی الجنه و فریق فی السعیر»علی(ع) محیط بر قرآن و قیم كتاب آسمانی، مكمل حدیث ثقلین «علی مع القران و القران مع علی لایفترقا حتی یردا علی الحوض»علی(ع) وارث پیامبر در كتاب تكوین و تشریع، صاحب علم ماكان و مایكون الی یوم القیامه و ماهو كائن، تجلی گاه و آینه تمام نمای وجود رسول الله(ص) و بهترین امت پیامبر، خانه نشین گردید و دیگران از منبر پیامبر بالا رفتند.« و ما وجدنا لاكثر هم من عهد »«ما از اكثر مردم وفای به عهد ندیدیم »و علی(ع)! خار در چشم، چشم ها برهم نهاد و استخوان در گلو و تلخ تر از حنظل در كام صبر كرد.
«اغفیت علی القذی و شربت علی الشجی و صبرت اخذ الكظم و علی امر من العلقم»
«صبر علی(ع)» ، ادامه فداكاریهایش در حفظ اسلام نوپا بود. «سكوت علی(ع)» در پیشرفت اسلام نقشی چون ضربات شمشیر او در كنار پیامبر و برای تنزیل قرآن داشت. علی(ع) منافع خویش را در مسلخ مصالح عالیه اسلام ذبح نمود. می بینیم در پاسخ سروده یكی از شعرا در ذیحق بودنش در خلافت می فرماید:
«سلامه الدین احب الینا من غیره»«برای ما سلامت و اساس اسلام از هر چیز محبوب تر است.»
صلاحیت و شایستگی علی(ع) حق بالقوه را برایش ایجاد كرده و نص صریح پیامبر موید حق بالفعل او بود، اما این حق ۲۵ سال از او بازداشته شد.«فوالله مازلت مدفوعا عن حقی مستاثرا علی منذ قبض الله نبیه ص ختی یوم الناس هذا» .به خدا قسم پس از رحلت پیامبر(ص) تا امروز پیوسته حق مرا از من بازداشته اند و بدین سان:«الاو ان الخطایا خیل الشمس حمل علیها اهلها و خلعت لحمها فتقحمت بهم فی النار» «خطاها، اشتباهات، لغزشها مانند اسب های چموش است كه سوارانی برآن سوار شدند و افسارها گسیخته شد و اختیار از دست سواركاران بیرون رفته و یكسره سوار كار به طرف سقوط جهنم می برند.»
دیری نپایید سیاست متروك باند بازی، رفیق بازی، مال اندوزی از راه مقام، سیاست كارگزاران شده و به سرعت گسترش یافت. با گذشت زمان افرادی كه تا آن زمان تاب تحمل عزت بلال را كه بر بام كعبه اذان می گفت، نداشتند طلایه دار حكومت شده و پست ها را اشغال كردند و رانده شدگان از انجمن پیامبر بر مسند حكومت تكیه زدند، همه ارزش ها و افتخارات محمدی(ص)، پاك و گرایش به افتخارات جاهلیت احیا شد. عزت و افتخار فی الله قربانی مطامع شخصی گشت و زوایای هستی را تاریكی هوس فرا گرفت.
علی(ع) شكوفه حكمت و گلستان بردباری و صاحب سینه ای است كه با دعای پیامبر سرشار از علم فقه، فهم حكم و نور گشته، مردی كه غبار سال های تنهایی بعد از پیامبر بر چهره اش نشسته و زندگیش مملو از لذت با پیامبر بودن است، وارثی كه بعد از پیامبر رسالتش را بعد از او به اتمام رسانده است
علی(ع)، حكومت و سیاست۲۵ سال «خار در چشم و استخوان در گلو» سپری گشت و علی(ع)، با هدفداری، مدیریت سیاسی جامعه انسانی را كه با هجوم مردم در اثر بی هدفی حاكمیت قبلی پذیرفته ، زیر و رو می كند.سیاست علی(ع)، بعد از ۲۵ سال صبر، اینك به كمك اسلام كه از جاده مستقیم خود منحرف شده می آید.تنها علی(ع) است كه مبنای جامعه اش می تواند مستند بر وحی الهی باشد و براین اساس چارچوب متعالی حكومت را پی ریزی كند لذا می بینم دوران كوتاه حكومتش چگونه به دفع توطئه های سه گروه قاسطین، مارقین و ناكثین می گذرد. دوران پررنج زندگی علی(ع) از این مرحله (حكومت) آغاز می گردد. آغاز نبرد برای تاویل قرآن در امتداد جهاد برای «تنزیل قرآن» دوران پر بركت حیات پیامبر اكرم(ص).آغاز حكومت وارث مقام «علم» ، وارث مقام «توحید و معارف الهیه» ، وارث مقام «امر و نهی» و وارث وحی و قرآن پیامبر است و پایان خط بازگشت سیاست به تقلید لآبائهم.فرمانها، نصایح و اندرزها در قالب خطبه هایی كه بدن ها را می لرزاند، اشك ها را جاری می سازد و دل های سرشار از عشق به خدا را تذكار و اطمینان می دهد، صادر می شود تا راهنما و علایم الطرق صراط مستقیم باشد. حتی برای نسل های آینده كه محروم از دیدار علی(ع) هستند.
* وخراجوا من الدنیا قلوبكم قبل ان تخرج منها ابدانكم
دلهای خود را از دنیا خارج كنید قبل از آن كه بدن هایتان از دنیا خارج شوند.
* اول حق را بشناس، آن وقت اهل حق را خواهی شناخت، خود باطل را بشناس، آن وقت اهل باطل را خواهی شناخت.
* در حكومت عدل به هر كس مطابق آنچه برحسب كار و استعداد و لیاقت دارد داده می شود و صدها حكمت دیگر كه همچون باران رحمت بر سر مردم فرومی بارد.
علی(ع) در پی ایجاد تعادل اجتماعی و رضایت عامه است، او اینك رسالت هموار نمودن بزرگراه عدالت و مسدود نمودن كوره راه ظلم را بر دوش دارد. شمشیر علی(ع) در پی حق زده می شود حتی اگر در كابین زنانشان باشد زیرا «الحق القدیم لایبطله شی» حق كهن به هیچ وجه باطل نمی شود.
علی(ع) آمده است حدود و ثغور عدالت را حفظ كند تا پای كسی از این مرزها خارج نشود زیرا در ورای مرز عدالت، حرص است و آز و به مقتضای طبع سیری ناپذیر آدمی، طلب بدون حد و حصر.
رجال قوم بارها او را نصیحت می كنند كه به خاطر مصلحت بهتر است در سیاست خویش منعطف تر باشی، واعظین این وعظ ها اصحاب بدر اسلامند، آنها خواستار مسكوت گذاردن مساوات به خاطر مصلحتند، امام در پاسخ می فرمایند:«مرا فرمان می دهید كه پیروزی را با ستم كردن در باره كسانی كه حاكم آنهایم به دست آورم... اگر مال از آن من بود همه را برابر می داشتم تا چه رسد كه مال، مال خداست. بدانید بخشیدن مال به كسی به مستحق آن نیست با تبذیر و اسراف یكی است، قدر بخشنده در دنیا بالا و در آخرت فرود می آید.»آنگاه كه حكومت مصر و بصره را به زبیر و طلحه كه به اصرار طالب آن بودند می دهد چون تشكر می كنند امام فرمان حكومت را گرفته پاره می كند و می فرماید: «از این بار سنگین كه به دوش شما آمده است نباید تشكر كنید معلوم می شود از آن مقصد سوءاستفاده دارید.»و غائله جمل چیزی جز حاصل عدالت علی(ع) نبود.وقتی می شنود كه فرماندارش نسیه(وام) می گیرد به او می نویسد:«من راضی نیستم كه فرماندارم سوء استفاده كند و نسیه را تأخیر بیندازد.»ابن عباس می گوید: مقدار زیادی از درهم و دینار را خدمت حضرتش بردم در راه دیدم كه شمشیر علی را می فروشند چون خدمتش رسیدم و سبب فروش شمشیر را پرسیدم فرمود: شلوار نداشتم، خواستم از پول فروش آن شلواری تهیه كنم. سپس می افزاید: من می توانستم بهترین لباس ها و بهترین غذا را دارا باشم ولی دور است كه نفس بتواند بر من مسلط شود، لباس خوب و غذای لذیذ بخورم در حالی كه شاید در دورترین سرزمین و مملكت اسلامی، كسی گرسنه باشد و یا سیری به خود ندیده باشد.علی(ع) در پی حاكمیت «ان اكرمكم عندالله اتقیكم» است و مكرر یارانش را كه شاگردان مكتب حكمت او هستند به تقوا سفارش می كند. تقوا در كلام علی(ع) عامل نشاط و شادابی است، تقوا نیروی روحانی است كه در اثر پرهیزهای معقول و منطقی حاصل می شود و نه فرار از مسئولیت از ترس غرق شدن در گناه و سپس علی است و فتنه قاسطین.لولا التقی لكنت ادهی العرب «اگر تقوا نبود من سیاستمدارترین فرد عرب بودم.»در این مصاف یاران معاویه گروهی بودند كه سود آنی را به سود آتی خویش برگزیده بودند، سوداگرانی كه آخرت را به دنیا و آزادی خویش را به هدایای معاویه فروخته بودند و معاویه سیاستمداری بود كه در جذب و انجذاب از برق در هم و فرستادن هدایا به خانه اصحاب سود می جست. اما آن طرف یاران امیرالمؤمنین، اصحابی بودند كه برهانی قاطع داشتند و ولای امام را به برق درهم و شهد عسل نفروخته و مغبون نشده بودند.شب ۲۱ ماه رمضان سال چهلم هجری فرا می رسد، علی(ع) دو روز است كه تحت مداوا می باشد در این روز كه روز میعاد است در آخرین جملاتش می فرماید:«به خدا كه با مردن چیزی به سراغ من نیامد كه آن را نپسندم و نه چیزی پدید گشت كه آن را نشناسم بلكه چون جوینده آب به شب هنگام بودم كه ناگهان به آب برسد و یا خواهانی كه آنچه را خواهان است بیابد. آنچه نزد خداست نیكوكاران را بهتر است.»علی(ع) شكوفه حكمت و گلستان بردباری و صاحب سینه ای است كه با دعای پیامبر سرشار از علم فقه، فهم، حكم و نور گشته، مردی كه غبار سال های تنهایی بعد از پیامبر بر چهره اش نشسته و زندگیش مملو از لذت با پیامبر بودن است، وارثی كه بعد از پیامبر رسالتش را با قدرت، عشق، فداكاری و صمیمت در كنار پیامبر و بعد از او به اتمام رسانده است، انسان متعالی كه پیامبر در باره اش می فرمایند: «هركس بخواهد آدم را در عملش، نوح را در اراده و عزمش و ابراهیم را در بردباریش و موسی را در قوت و قدرتش و عیسی رادر زهدش ببیند، علی بن ابی طالب را ببیند.»صاحب علم لدنی، در بستر و در شرف شهادت، در طمأنینه و آرامش حاصل از ذكر خدا و سرشار از هیجان آغازی دیگر است.هودج پرنور شهادت در دستان ملائك از آسمان به زمین می آید و در سحرگاه روز ۲۱ رمضان سال چهلم هجری وصی رسول خدا(ص) به خدا می پیوندد.« قتل فی محرابه لعدالته»؛ كشته عدالت خویش است.و در ماتم مستور دنیای دنی امام حسن(ع) با تنی چند از اصحاب خاص شب هنگام در نقطه ای كه قبلاً امیرمؤمنین تعیین فرموده بود پنهان از چشم اغیار او را به خاك می سپارند.

مجتبی قائمی مهر
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید