جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

سیاست اخلاقی یا اخلاق سیاست زده


سیاست اخلاقی یا اخلاق سیاست زده
“سیاست” بخش مهمی از حیات بشری به شمار می آید. اهمیت پردازش و طراحی نظام معرفت سیاسی در کارآمدی آن در معنادهی به رفتارهای سیاسی تعریف مشروعیت برای ساختار ، کارگزاران و رفتارهای سیاسی و تنظیم حیات سیاسی روشن می شود. نظام “ معرفت سیاسی” مجموعه ای از نظریه های سیاسی است که با تعریف جامعه سیاسی مطلوب و حیات سیاسی مطلوب و برای شناسایی و تحلیل وضعیت سیاسی موجود چارچوب نظری مناسبی عرضه می کند. بر اساس چنین نظامی مسیر تحول و رشد وضع موجود سیاسی به وضع مطلوب سیاسی و شیوه حرکت در این مسیر طراحی می شود بنابراین نظام معرفت سیاسی معرف مولفه های هویتی حیات سیاسی انسانی و راهبرد معرفتی نظام ند کردن عمل سیاسی خواهد بود.
اگر قرار است انسان زندگی اخلاقی داشته باشد این زندگی اخلاقی باید بر تمام عرصه های فردی، اجتماعی، سیاسی واقتصادی او حاکم باشد. نمی توان در برخی ابعاد اخلاقی بود و در برخی دیگر اخلاق و آ موزه های آن را کنار گذاشت. در اندیشه غرب فردی چون ماکیاول به جدایی دو حوزه سیاست و اخلاق قائل بود واین منبعث از نوع نگاه ماکیاولیستی به بشر است. بشر غربی از یک مقطع به این نتیجه رسید که باید بین سیاست و اخلاق جدایی اندازد و اجازه دهد سیاستمردان، اصحاب سیاست و قدرت برای حفظ، تحکیم و دستیابی به مراتب عالیه قدرتمندی و به رخ کشیدن شکوه و جبروت خود به هر کاری دست بزنند با هر هدفی که این کار را انجام داده باشند مهم انگیخته قضیه است نه انگیزه آن چرا که انگیخته این بوده که حکومت باید استوار باشد و قدرت حفظ شود واین برای ثبات نظام سیاسی ضرورت دارد.
در اندیشه غربی سیاست را عرفی قلمداد می کنند و ما دراندیشه دینی اسلام سیاست را اخلاقی می خواهیم و این وجه ممیزه دو نگرش است. در اندیشه جمهوری اسلامی تلاش ها معطوف بر این است که برخلاف ماکیاولیسم سکولار و ابزارگرایی سکولار بین “سیاست” و “اخلاق” پیوند برقرار کنیم اما اگر مراقبت نکنیم ممکن است این انگیزه ما نقض غرض شود و به جای اینکه سیاست و اصول حکومتی و حکومتداری ما اخلاقی شوند اخلاق ما سیاسی و سیاست زده شود و اندیشه های غیراخلاقی و ضد بشری افرادی چون ماکیاول ، هابز و... برما حاکم شود. یعنی ارزش ها و هنجارها واخلاقیات و مطلوب های دینی فرهنگی و تاریخی ما برای قدرت ورزی و سیاستمداری عده ای هزینه شود...
در اندیشه جمهوری اسلامی اگر جمهوریت گرایی را تجلی نوعی سیاست ورزی بنامیم این سیاست ورزی باید از یک جهت و غایت خاصی تبعیت کند و آن عبارت باشد از توجه به اخلاق و اصول پذیرفته شده یک جامعه. در اهمیت و فضلیت سیاست اخلاقی و جایگاه اخلاق درسیاست می شود جمهوری اسلامی رابه گونه ای جمهوری اخلاقی نامید که شایسته است با پشتوانه های نظری و اندوخته های اخلاقی اندیشه اسلام این حقیقت فدای مصلحت سنجی های سیاست و یا اسیر نگاه پراگماتیستی به رویدادها ومناسبات حاکم نگردد. آموزه های اخلاق سیاسی- اجتماعی در سیره نبوی و نظام اخلاقی حکومت علوی می توانند به مثابه الگوی نگرش اخلاق ورزی و سیاست ورزی توامان در جمهوری اسلامی به شمار آ یند.

نویسنده: محمد مهدی - انصاری
منبع: روزنامه - رسالت
منبع : باشگاه اندیشه