یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


درباره «یک قلب توانا» تازه ترین ساخته مایکل وینترباتم


درباره «یک قلب توانا» تازه ترین ساخته مایکل وینترباتم
● مرثیه یی برای روزنامه نگار
در طول پنج سالی که از مرگ دانیل پرل می گذرد، ۲۳۰ روزنامه نگار دیگر در راه انجام وظیفه کشته شده اند. بیست و سوم ژانویه ۲۰۰۲ روز سرنوشت سازی برای «مارین پًرل» بود. همسر او،«دانیل پرل»، رئیس بخش آسیای جنوبی در روزنامه وال استریت ژورنال، در راه تحقیق درباره ماجرای یک تروریست بریتانیایی تبار و از اعضای القاعده به نام «ریچارد رًید»، به کراچی پاکستان می رود؛ جایی که یک واسطه قول داده تا اطلاعات جدیدی را در اختیارش بگذارد. دانیل برای ملاقات با واسطه آماده می شود اما پیش از رفتن به همسرش که به همراه او به کراچی آمده می گوید که برای شام دیر به خانه خواهد آمد.
اما او هرگز به خانه برنگشت. روحیه مبارزه طلبی و اعتقاد راسخ دانیل به قدرت روزنامه نگاری، عواملی بودند که مارین را تشویق به نوشتن کتابی کردند در بزرگداشت همسرش؛ کتابی با عنوان«یک قلب توانا؛ زندگی و مرگ شجاعانه همسرم دنی پرل». او در این کتاب درباره ناپدید شدن شوهرش و تلاش هایش برای پیدا کردن او و سرانجام، قتل بی رحمانه او می نویسد.
مارین در هنگام ناپدید شدن دانیل، شش ماهه حامله بود و پسری را در شکمش حمل می کرد که دانیل دوست داشت نامش را «آدام» بگذارد.
مارین کتابش را به این منظور نوشت که پدری را به آدام معرفی کند که او هرگز نخواهد دید. هدف جسورانه مارین و دانیل این بود که با موج نفرت و سیاهی یی که چون طاعون دنیای پس از یازده سپتامبر را دربر می گرفت مبارزه کنند و در مکانی بایستند فارغ از نژاد و ملیت و دین و حرکت در جهت این هدف، ناب ترین تجلی شادی در زندگی آن دو بود. شبی که دانیل ناپدید شد، مارین سراغ خانم «آسرا نومانی» که از دوستان و همکاران قدیمی دانیل در روزنامه وال استریت ژورنال و ساکن کراچی بود رفت و از او کمک خواست.
هر دو این زن ها خبرنگارانی بین المللی و دارای مهارت های بالایی در انجام تحقیقات بودند اما چیزی که آنها را آسیب پذیر می کرد خارجی بودن آنها بود؛ دو روزنامه نگار خارجی در کشوری که بعد از یازده سپتامبر وضعیتی پیدا کرده بود بی ثبات تر از گذشته.
مارین و آسرا بعد از گذراندن یک شب پر اضطراب به این نتیجه رسیدند که با بحرانی رو به رو شده اند که حل و فصل آن در گرو داشتن همکارانی است که درباره شبکه های تروریستی رو به رشد در پاکستان، بوروکراسی کهنه حاکم بر این کشور و سرویس جاسوسی بد نام آن(I.S.I) اطلاعاتی کامل داشته باشند. صبح آن روز چند بازجو و مامور تحقیق به همراه فردی که «کاپیتان» صدایش می کردند و در آن زمان رئیس واحد ضدتروریستی تازه تاسیس پاکستان بود وارد خانه آسرا شدند.
کاپیتان، این خانه را به عنوان مرکز فرماندهی عملیات تعیین کرد و به همراه افرادش و یک مامور امنیت دیپلماتیک امریکایی، دو روزنامه نگار و چند مامور از I.B.F عملیات جست وجو برای یافتن دانیل و ربایندگان احتمالی او را آغاز کرد. آنها بعد از پنج هفته پرتشویش و در میان غوغای مطبوعاتی یی که روز به روز بیشتر اوج می گرفت، موفق شدند آدم ربایان را به دام بیندازند. در میان ربایندگان یکی از چهره های شبه نظامی شناخته شده به نام «عمر سعید شیخ» - با نام مستعار بشیر- به چشم می خورد.
بشیر همان فردی بود که به عنوان واسطه با دانیل تماس گرفته و ادعا کرده بود که اطلاعاتی درباره ماجرای تروریستی ریچارد رید دارد. بعد از مدتی حقیقت تلخ آشکار؛ شد بشیر اعتراف کرد که دانیل چند هفته قبل به شکل فجیعی به قتل رسیده و از صحنه قتل او فیلمی هم تهیه کرده است.
مارین و دانیل معتقد بودند که روزنامه نگاران حقیقت گرا با تحقیق و جمع کردن مدارک درباره رویدادها و فراهم کردن فرصتی برای شنیده شدن صدای دیگران می توانند پلی بسازند برای نزدیک تر کردن جوامع متخاصم. مارین بعد از آن حادثه دردناک هم به عقاید صلح طلبانه خود پایبند ماند و تسلیم نفرت یا ترس نشد. او بعد از مرگ دانیل به زادگاهش فرانسه رفت و منتظر به دنیا آمدن فرزندش آدام شد. مارین و آدام اکنون در پاریس زندگی می کنند.
● علاقه براد پیت به این ماجرای واقعی
کتاب «یک قلب توانا» (یک قلب نیرومند Mighty Heart A) دستمایه فیلمی شد با همین نام و به کارگردانی مایکل وینتر باتًم و با بازی آنجلینا جولی در نقش مارین پرل. فیلمبرداری فیلم در تابستان و پاییز ۲۰۰۶ در لوکیشن هایی در پاکستان، هند و فرانسه انجام گرفت. البته کمپانی فیلمسازی
B Plan Entertainment در سال ۲۰۰۳ مجوز اقتباس از کتاب مارین پرل را دریافت کرده بود. یکی از اولین افرادی که به ساختن فیلمی براساس کتاب مارین پرل فکر کرد، براد پیت بود.
مهمترین چیزی که توجه پیت را به کتاب جلب کرد، شجاعت مثال زدنی مارین و صداقت او در روایت داستان واقعی زندگی همسرش بود. پیت با مشارکت کمپانی Plan B و به همراه «دًدً گاردنر» و «اندرو ایتون»، «یک قلب توانا» را تهیه کرد.
● انتخاب وینتر باتم
مایکل وینترباتم (متولد۱۹۶۱، انگلستان) در اواخر دهه ۸۰ با ساختن دو فیلم مستند تلویزیونی درباره اینگمار برگمان فیلمسازی را آغاز کرد و در سال ۹۰ با ساختن فیلم «فراموشم کن» وارد سینمای داستانی شد. در سال ۹۷ با فیلم«به سارایوو خوش آمدید»، شروع کرد به ساختن داستان هایی دراماتیک در قالبی مستندگونه. وینترباتم همیشه سعی داشته آثاری بسازد رئال و حقیقت گرا.
به همین منظور بسیاری از آثار او اقتباس هایی هستند از داستان هایی واقعی. و نیز، در راستای همین هدف است که او بازیگرانش را تشویق به بداهه پردازی می کند. او در سال ۲۰۰۶ فیلم بحث برانگیز«جاده یی به گوانتانامو» را ساخت؛ فیلمی مستند-دراماتیک براساس ماجرای واقعی سه جوان انگلیسی که به اشتباه، مظنون به همکاری با تروریست ها شده و به زندان گوانتانامو منتقل می شوند. علاقه وینترباتم به فیلم ساختن از موضوعات واقعی و تبحر او در این کار، توجه تهیه کنندگان «یک قلب توانا» به او جلب کرد.
براد پیت هم بعد از تماشای «جاده یی به گوانتانامو» - که بخشی از آن هم در لوکیشن هایی در پاکستان فیلمبرداری شد- به این نتیجه رسید که بهترین فرد برای کارگردانی «یک قلب توانا» کسی جز وینترباتم نیست. وینترباتم بعد از دریافت پیشنهاد، کتاب مارین پرل را خواند و عمیقاً تحت تاثیر آن قرار گرفت. او می گوید؛ «من در سال ۲۰۰۱، یعنی زمانی که دانیل و کارین جنگ افغانستان را پوشش می دادند در پاکستان بودم و در ژانویه ۲۰۰۲، یعنی وقتی که خبر مرگ دانیل اعلام شد، در پیشاور مشغول فیلمبرداری فیلم «در این دنیا». بنابراین خودم تجاربی از بودن در پاکستان دارم و وقتی کتاب مارین را خواندم، با آن ارتباط زیادی برقرار کردم. چیزهایی که در کتاب می خواندم برایم آشنا بود و ملموس.»
● ملاقات با مارین پرل
وینترباتم در ادامه از ملاقاتش با نویسنده کتاب می گوید؛ «براد غپیتف زنگ زد و ما مدتی درباره کتاب و اینکه فیلم چطور باید باشد صحبت کردیم. بعد به پاریس رفتم و با مارین ملاقات کردم و بعد، به همراه مارین، اندرو و دًد به نامیبیا رفتیم و به براد و آنجی (آنجلینا جولی) پیوستیم. اولین بار بود که آنجلینا را می دیدم. نکته عالی این بود که او و مارین بسیار به هم شبیه بودند و دارای تفاهم و مشتاق به کار کردن با هم. در آنجا درباره اینکه چه قسمت هایی از کتاب باید در فیلم باشد و چه قسمت هایی حذف شود صحبت کردیم.»
● جولی و مارین
آنجلینا جولی درباره مارین پرل می گوید؛ «مارین ضربه مهلکی از وضعیتی که اکنون بر دنیا حاکم است خورد. با این وجود به این نتیجه رسید که خشم و نفرت دردی را دوا نمی کند و باید راه گفت وگو را پیش گرفت. وظیفه من هم سخت بود. باید نقش او را بازی می کردم و اگر تصویر نامناسبی از او ارائه می دادم، مردم نمی فهمیدند که او تا چه حد دوست داشتنی، قوی و آزاداندیش است.» اما مارین پرل نگران نبود؛ «وقتی فهمیدم آنجلینا جولی قرار است نقش من را بازی کند خیلی شاد شدم. من کارهای او و تعهدش به کارش را ستایش می کنم. همچنین از اینکه مایکل وینترباتم این پروژه را کارگردانی کرد خیلی خوشحال شدم.
او کارگردانی است بااستعداد که واقعاً دل در گرو حقیقت دارد.» وینترباتم، کتاب مارین را سرلوحه کار خود قرار داد اما تنها به کتاب اکتفا نکرد و از منابع دیگری هم سود برد؛«ما کارمان را با دنبال کردن توصیفاتی که مارین از اتفاقات رخ داده داشت شروع کردیم. بعد من سعی کردم با اشخاصی که در آن زمان در کنار مارین بودند ملاقات و صحبت کنم؛ آسرا، کاپیتان، راندال بنًت و دستیارش، استیو لًوین، آصف(مترجم دانیل)، جمال یوسف(که از پلیس های پاکستانی بود) و افراد دیگر. هر کدام از این افراد جزئیات مفید دیگری به داستان افزودند.»
● فوترمن در نقش دانیل پرل
وینترباتم از بازیگرانش خواسته بود تا با افرادی که قرار بود نقش شان را بازی کنند ملاقات کنند. این برای «دان فوترمن» -که برای بازی در نقش دانیل پرل انتخاب شده بود- به معنای ملاقات با افرادی بود که از نظر رابطه دوستانه یا حرفه یی، نزدیک ترین پیوندها را با دانیل داشتند. مسلماً نزدیک ترین فرد به دانیل، همسرش بود. فوترمن می گوید؛«من و مارین در لس آنجلس ملاقات کردیم. او در مورد شخصیت دانیل، کارهایش، خانواده اش و روابط خودش با او صحبت کرد و اطلاعات خوبی به من داد.
بعد از آن دیدار ما چند بار دیگر هم با هم صحبت کردیم.» فوترمن از منابع دیگری هم برای کسب اطلاعات در مورد دانیل استفاده کرد؛ « آسرا نومانی اطلاعات مفیدی در مورد روزنامه وال استریت ژورنال، کشور پاکستان و به طور کلی کار روزنامه نگاری در اختیار من گذاشت. همکار دانیل، استوی لًوین؛ مترجم او، آصف؛ و پدر و مادر دانیل، راث و جودیا هم در مورد دانیل اطلاعات مفیدی به من دادند.»
امانوئل لًوی
ترجمه؛ ونداد الوندی پور
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید