یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا
مینای گمگشته باز آید به کنعان
▪ نام فیلم : کنعان
▪ کارگردان : مانی حقیقی
▪ بازیگران : محمدرضا فروتن ، ترانه علیدوستی ، افسانه بایگان و با حضور بهرام رادان و . . .
▪ نویسندگان فیلمنامه : مانی حقیقی - اصغر فرهادی
▪ تهیه کننده : مصطفی شایسته (هدایت فیلم)
▪ نقد: علی رجبی
« مینا (ترانه علیدوستی) که در زمان دانشجویی با استادش در دانشگاه ازدواج کرده است، بعد از سالها زندگی مشترک احساس میکند هنوز انسان کاملی نشده و قصد جدایی از مرتضی (محمدرضا فروتن) و مهاجرت به خارج از کشور برای ادامه تحصیل را دارد. مرتضی از او میخواهد تا قبل از طلاق با هم به دیدار مادر او بروند تا خیال مادر پیر او راحت شود. در همین بین آذر (افسانه بایگان) خواهر بزرگتر مینا پس از سالها زندگی در خارج از کشور به ایران باز میگردد و پیش علی (بهرام رادان) دوست خانوادگی مرتضی و مینا میرود. با آمدن آذر و همچنین مرگ مادر مرتضی و بارداری مینا، ماجرای میان مرتضی و مینا به سوی دیگری سوق پیدا میکند. ...»
به جرأت میتوان گفت برای اهالی سینما و علیالخصوص جامعه منتقدین که از ترکیب مانی حقیقی و اصغر فرهادی خلق "چهارشنبه سوری" دیگری را انتظار داشتند، تماشای کنعان پاسخ چندان رضایت-بخشی نخواهد بود.
مانی حقیقی که در کارنامهاش اثری قابل قبول همچون "کارگران مشغول کارند" دیده میشود، در کنعان باز هم به دنبال دلمشغولیها و ذهنیات خودش رفته است. او به دنبال کنکاش روابط انسانی در موقعیتهای جدید و دور از ذهن رفته است. در لحظات فیلم به تکرار، روابط مثلثی میان مرتضی - مینا - علی ، مرتضی – مینا - آذر ، علی – مینا – آذر و ... را میبینیم و این در حالی است که بیننده به راحتی میتواند به تنهایی عذابآوری که شخصیتهای داستان را در برگرفته، پی ببرد. مرتضی شبها ترجیح میدهد به خانه نرود و در ساختمان نیمهکاره بماند، علی تنها زندگی میکند، مینا میخواهد از شوهرش طلاق بگیرد و به تنهایی به خارج برود و از هم برجستهتر آذر که بعد از مرگ شوهر و پسرش در خارج از کشور دست به خودکشی نافرجامی زده و حال که به ایران برگشته نیز دوباره میخواهد خودکشی کند.
ورود شخصیت آذر به قصه نقطهی چرخش داستان است. درست در شرایطی که مینا همه شرایط را برای جدا شدن از شوهرش و ترک ایران فراهم کرده ، مینا میآید و داستان را از تک قطبی بودن و چرخش بر روی کشمکشی دوجانبه میان مرتضی و مینا به کشمکشی چندجانبه میان تمامی عناصر تبدیل میکند. ارتباطات میان شخصیتها و موقعیتها تا حد بسیاری رمزآلود است. آسانسوری که خراب است و خانهای نیمهکاره که در ورای باز شدن درب آسانسور است و یا جاده مهآلود و گاوی که از میان خیابان میگذرد نمادهایی ناشناخته را برای تماشاگر به ارمغان میآورد.
علیرغم همهی سکانسهای اندیشمندانه فیلم، "کنعان" نیز همچون بیشتر آثار ایرانی در لحظاتی به ورطه کلیشه و آزار تماشاگر سقوط میکند. بعد از تصادف مرتضی و مینا در جاده، در میان مه شدید، مینا به میان درختان کنار جنگل میرود و با درختی مواجه میشود که به آن دخیل بستهاند. او هم نذر میکند و گوشهای از مانتویش را که قبلا پاره شده را به شاخههای درخت میبندد. با تمامی سعی کارگردان برای به کارگیری عناصر رمزآلودی همچون جاده، مه، باران، گاو ، درخت، سایه و ... در ساخت صحنهای فوقالعاده که بتواند دگرگونی شخصیتی و تغییر عقیده مینا را توجیه کند، اما سکانس چندان دلچسب و قابل باور برای تماشاگر از آب در نیامده است. اگرچه وجود عنصر جاده در دگرگونی شخصیتی مینا اشارهای زیرکانه به فیلم قبلی مانی حقیقی یعنی "کارگران مشغول کارند" و آنچه در آنجا برای شخصیتها رخ داده بود نیز میتواند باشد.
علیرغم ضعفهای فیلم، مانی حقیقی با ساخت این اثر کارگردانی حرفهای نشان میدهد. اگرچه در ساخت این ملودرام روایتگونه از ریتم آرامی استفاده کرده ، اما با استفاده از بازیگران محبوب و حرفه-ای نشان داد که به فتح گیشهها هم توجهی درخور دارد.
ترکیب بازیگرانی که قرار است برای فیلم موفقیت به ارمغان بیاورد کمی ناهمگون به نظر میرسد. پذیرش ترانه علیدوستی به عنوان زنی که با توجه به شرایط داستان و سن تقریبیاش در فیلم (۳۰ تا ۳۲ سال) بسیار سخت است. باور کردن ترانه علیدوستی در نقش زنی که سی سال دارد در هنگام کلوزآپهایی از چهرهی کودکانهی او غیرممکن است. حتی چهرهپردازی برای شکستهتر کردن چهرهی مینا نیز موفق نبوده است. در نقش علی هم ظرافت خاصی به چشم نمیآید. کارگردان میتوانست از هر کس دیگری در نقش علی استفاده کند و نیازی به بهرام رادان هم نداشته باشد!
اما نقشآفرینی درونگرایانهی محمدرضا فروتن در نقش انسانی منطقی، صبور و مقاوم نوید بازگشت دوبارهی ستارهای بزرگ را به سینمای ایران میدهد. و در آخر، بازی تحسین بر انگیز افسانه بایگان، که گویی تازه در سینما و تلویزیون ایران به استعداهای او پی برده شده است.
کنعان فیلم پر سکانسی است که از لحظاتی ساده آغاز میشود، به اوج میرسد و ناگهان به اعماق کلیشه میافتد. اما باز هم کنعان با همهی میزانسنهای زیبایش و موسیقی متنی مناسب لحظاتش، اتفاق خوبی در سینمای ماست.
منبع : سایت الف
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
مجلس مجلس شورای اسلامی شورای نگهبان ایران دولت حجاب دولت سیزدهم جمهوری اسلامی ایران گشت ارشاد افغانستان رئیسی رئیس جمهور
تهران هواشناسی شورای شهر شورای شهر تهران پلیس شهرداری تهران قتل سیل وزارت بهداشت کنکور آتش سوزی سازمان هواشناسی
قیمت دلار مالیات خودرو دلار قیمت خودرو بانک مرکزی بازار خودرو قیمت طلا مسکن ایران خودرو سایپا تورم
تئاتر تلویزیون سریال محمدرضا گلزار ازدواج وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران قرآن کریم سینما فیلم موسیقی سریال پایتخت
سازمان سنجش ناسا کنکور ۱۴۰۳ خورشید
رژیم صهیونیستی فلسطین اسرائیل غزه آمریکا جنگ غزه روسیه چین اوکراین حماس ترکیه ایالات متحده آمریکا
فوتبال فوتسال پرسپولیس استقلال تیم ملی فوتسال ایران بازی جام حذفی آلومینیوم اراک سپاهان تراکتور باشگاه پرسپولیس وحید شمسایی
هوش مصنوعی اپل فناوری همراه اول ایرانسل آیفون تبلیغات سامسونگ اینترنت گوگل بنیاد ملی نخبگان دانش بنیان
سازمان غذا و دارو رژیم غذایی خواب موز سلامت روان بارداری دندانپزشکی کاهش وزن آلزایمر مالاریا