دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا
انسانی، به شدت انسانی
در مواجه با سینمای کیارستمی یعنی فیلمهای اولیه او مانند «خانه دوست کجاست» و «کلوزآپ» و تجربههای عجیبِ او در «ده» و دیگر فیلمهایش، همیشه این سوال برایم پیش میآمد که چرا فیلمساز جهانی و پر آوازه ما فیلمی معمولی درباره زندگی روزمره مردمان سرزمیناش نمیسازد. فیلمهای او همواره دارای طنز سیاه هستند. فیلمهای او اگرچه به مستند پهلو میزنند، اما مستند تنها شیوهای است که فیلمساز به خوبی آموخته و ناگزیر در همین شیوه فیلم میسازد و حتی در این شیوه به دریافتهای جدیدی میرسد که تنها خودش قادر به تفسیرشان است.
اما زمانی که با فیلمی مانند «once» مواجه میشویم در مییابیم که استفاده هوشمندانه و تا حدی غریزی از یک شیوه فیلمسازی چقدر میتواند در لحن و یک پارچگی فیلم تاثیر داشته باشد و زبان داستانگویی فیلم نه تنها مانند فیلمسازان وطنی الکن نباشد، حتی گامهایی به جلو بردارد و خودش را در میان فیلمهای هالیوودی بالا بکشد و آکادمی علوم و هنرهای سینمایی را وادار به تحسین کند. با این همه فیلم هیچ ادعای خاصی ندارد، نه میخواهد دنیا را تکان دهد، نه میخواهد ما را مقهور کند. شبیه یک فیلم خانوادگی بلند است که ما را دعوت به تماشای آن کردهاند.
تنها توصیفی که میتوان از فیلم داشت این است، فیلمی ساده و صمیمی. همه تلاش دست اندرکاران فیلم برای بیان این جمله بوده که «دنیا جای خوبی است و ارزش مبارزه را دارد». و هنوز انسانهای هنرمند و شریفی پیدا میشوند که برای رسیدن به کمال هنریاشان تلاش بکنند. این نگاه را حتی میتوان در گفتار بازیگر نقش اول مرد فیلم یعنی گلن هنزارد هنگام دریافت جایزه اسکار بهترین آواز سال هم دید. جایی که خطاب به سالن فریاد میزند به هنر مشغول باشید.
قصه فیلم هم همین است، انسانهایی که در گیر و دار زندگی و روزمرگی به خلق هنر مشغولاند. پیر پسری که کنار خیابان گیتار میزند و برای دردهای زندگیاش آوازهایی میسازد که تنها سرانجامشان خوانده شدن در کنار خیابان است، برای رهگذرانی که گاهی دلشان برای فریادهای مرد میسوزد و سکهای در جعبه گیتار برایاش میگذارند و میروند. پسر انگیزهای برای ماندگار کردن این موسیقی ندارد و اینجاست که دختر از راه میرسد و به شیوهای ستودنی به مرد انگیزه مبارزه میدهد و مرد مشغول به خلق موسیقی میشود. همان کهن الگوی همیشگی، عشق، انگیزه حرکت قهرمان برای مبارزه میشود. اما دختر هم قصه خود را دارد. فرزند یک ویلون زن ِمهاجر که با مادر و فرزندش زندگی میکند و آرزوی داشتن یک پیانو را دارد.
این دو آدمهای تنهای قصه هستند که میان آن پیادهروهای شلوغ شهر همدیگر را یافتهاند. داستان دارای الگوهای ساده بسیار روایت شدهای است که دراین جا به غیردراماتیکترین شیوه ممکن پرداخت شده است. این دو به هم علاقهمند میشوند و شور ِبودنشان با هم سبب خلق اثری جدید میشود.
هرچند در جای جای فیلم ما اثری از موسیقی را میشنویم اما تمام تلاش کارگردان این بوده که نشان دهد خلق یک اثر شنیداری چقدر کار میبرد و هنرمند در پس خلق آن چقدر محنت و سختی میکشد و باید با چه مسائلی مبارزه کند تا در نهایت به انسان و هنرمندی پختهتر تبدیل شود. نشان دادن این تغییر در شیوهای که کارگردان برای روایت این قصه انتخاب کرده بسیار سخت است و اما او با تمرکز برروی جزئیات ریز قصهاش توانسته است به این مهم دست یابد.
فیلم شیوهای مستند گونه دارد و استفاده از نابازیگرها غلظت این شیوه را بیشتر هم میکند. البته استفاده کارگردان از بداهه پردازی و باز گذاشتن دست بازیگرانش سبب شده است فیلم در جریان سیال روایت خود قرار بگیرد و هر چند از چارچوبهای روایت قصه بیرون نمیرود، اما ساختار گرهافکنی و گشایش آن را میشکند و اجازه میدهد که تماشاگر در بیشتر تصاویر خودش و زندگیاش را ببیند. فیلم سهل و ممتنع است، اما این ویژگی به معنای رها کردن فیلم به حال خود آنچنان که در فیلمهای جشنوارهای خودمان به کرات دیدهایم نیست. سهل و ممتنع است چون خالق اثر تصمیم گرفته است درخلاف جریان مرسوم سینما و داستانگویی خاص هالیوودی حرکت کند.
نمونه این بداهه پردازی را میتوان در سکانس اتوبوس سواری دو شخصیت فیلم دید، جایی که پسر در حال تعریف کردن داستان زندگیاش کلمه نامربوطی به کار میبرد و دوربین در طول صندلیهای اتوبوس به شیوه استدی کم عقب میآید و واکنش پیرزنی را به حرفهای شوخ طبعانه پسر نشان میدهد.
برگردیم به اصل موضوع. سازندگان فیلم قصد را بر این گذاشتهاند که با سادهترین جزئیات، آرمانیترین کار هنرمند خلاق را نشان دهند. تغییر شخصیتها برای رسیدن به آرمانها و خواستههایشان و هزینهای که در این راه متحمل میشوند.
دختر و پسر هر کدام برای عبور از بحرانها و رنجهای زندگیشان نیاز به پناهی دارند تا تجدید قوا کنند و دوباره به زندگی باز گردند. و البته این تغیر در فیلم به نامحسوسترین شکل ممکن صورت میگیرد. برای ما که دیگر به پیرنگها و داستانهای هالیوودی خو گرفتهایم وعادت کردهایم هر قصهای را به شیوهای اغراق آمیز تعریف کنیم؛ تماشای چنین فیلمی را نمیتوانیم باور کنیم. که در آن خونی ریخته نمیشود، انفجاری رخ نمیدهد، حرفی از جنایت و خیانت نیست.
بلکه بدون متوسل شدن به این ابزار ما با قهرمانهای قصه همراه شدهایم و سرنوشتشان برایمان مهم شده است. اوج این همراهی را در سکانسهای پایانی فیلم بعد از آنکه ضبط موسیقی به پایان رسیده است و ما منتظر تصمیم گیری دختر و پسر هستیم میتوانیم به خوبی تجربه کنیم. پسر بین ماندن و رفتن دو دل است. تعلیقی در میگیرد که شبیه زندگی خودمان است، نه خیانتی در کار است، نه جنایتی، بلکه انسانی معمولی باید در لحظه حساس زندگیاش تصمیم درست را بگیرد. او شرایط را میسنجد و تصمیماش را میگیرد. عشقاش را ماندگار میکند و میگذارد موسیقی به جریان سیال خود ادامه دهد. تصویر پایانی فیلم نمای پر نور و سرزندهای است از زندگی دختر که مشغول نواختن پیانو برای فرزند و همسر دوباره بازگشتهاش است و این میتواند به خوبی اوج نتیجهگیری سازندگان فیلم باشد.
«Once» نه تنها در نسبتاش با سینمای جهان حتی در نسبتاش با سینمای ما نیز فیلم شریفی است. معصومیت و صداقتی که در تکتک نماها به چشم میآید نه در شیوه مستندگونه فیلم که از شیوه نگریستن هنرمندان خالق داستان به جهان نشأت میگیرد.
نگاهی که هنوز به زندگی انسان امیدوار است و در این بین ما را هم در تجربه شگفتانگیزش شریک میکند که در این روزگاری که نا امید و سیاهی همه جا را فراگرفته میتوان به خوب بودن انسانها امید داشت.
محمد مقدسی
منبع : لوح
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
دولت مجلس شورای اسلامی علی شمخانی مجلس شورای نگهبان حجاب دولت سیزدهم جمهوری اسلامی ایران انتخابات افغانستان گشت ارشاد رئیس جمهور
تهران شورای شهر هواشناسی شورای شهر تهران شهرداری تهران پلیس قتل فضای مجازی سیل کنکور وزارت بهداشت سازمان هواشناسی
دلار خودرو تورم قیمت دلار مالیات قیمت خودرو بازار خودرو بانک مرکزی قیمت طلا مسکن ایران خودرو سایپا
تلویزیون سریال نون خ زنان فیلم ازدواج سینمای ایران سینما بازیگر موسیقی سریال پایتخت قرآن کریم
خورشید
رژیم صهیونیستی غزه اسرائیل فلسطین آمریکا جنگ غزه روسیه اوکراین حماس ترکیه نوار غزه عراق
فوتبال تیم ملی فوتسال ایران پرسپولیس ایران استقلال فوتسال بازی باشگاه پرسپولیس سپاهان جام حذفی آلومینیوم اراک تراکتور
هوش مصنوعی اپل آیفون ماه تبلیغات فناوری ناسا گوگل نخبگان مریخ
روانشناسی خواب موز کاهش وزن بارداری دندانپزشکی آلزایمر روغن حیوانی