پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا


هنوز هم فرصت داریم


هنوز هم فرصت داریم
به عنوان مدخلی برای ورود به بحث، ذکر خاطره یی را بی مناسبت نمی دانم که حسین مکی در کتاب تاریخ ۲۰ ساله از قول ملک الشعرای بهار نقل می کند و می گوید شبی در مهمانی سفارت روس ذکری از شهید مدرس پیش آمد و به محض اینکه اسم سید حسن مدرس مطرح شد سفیر روس رویش را ترش کرد و گفت اسم کسانی که انگلیسی هستند را جلوی من نیاورید من اعصابم خرد می شود. ملک الشعرای بهار می گوید؛ من به او گفتم ما از نظر جناحی با هم متفاوت هستیم ولی خیلی ناجوانمردی است که به مدرس بگوییم انگلیسی، حالا با مدرس هر اختلاف نظری هم داشته باشیم یکی از ویژگی هایش این است که تمام عمر سیاسی اش در مبارزه با انگلیس سپری شد، به او تهمت انگلیسی زدن خیلی قبیح است. سفیر روس در پاسخ می گوید؛ این توضیحات چیه می گی، من اینها را می دانم.ولی برای من مهم نیست. از نظر ما هر کسی که با ما نباشد انگلیسی حساب می شود.
شما نگاه کنید چنین ظلمی در ده ها کتاب نوشته شده و باقی مانده و خداوند به داد آنهایی برسد که با نهایت بی احتیاطی درباره کسانی از عدم تعهد و التزام به اسلام حرف می زنند که حداقل آنهایی که ما می شناسیم عمرشان را برای اعتلای اسلام گذاشته اند، طبیعتاً در چنین شرایطی به تعبیر ما ها می گوییم هزینه فرصت موقعیت های موجود خیلی بیشتر می شود و شاید یکی از ارزشمندترین موفقیت ها این است که با وجود همه اینها آنچه را که ما می بینیم و می شنویم، مایه رنج و تاسف و نگرانی مان برای آینده مملکت مان می شود. از یک طرف چهره هایی در چنین شرایطی این ریسک را می کنند که درباره پیگیری مسوولیت های دینی و وصایای امام بیایند اظهار نظر کنند و در عین حال سوابق آنها نشان دهنده این است که در هر موقعیتی وقتی که فرصتی به دست آوردند با نهایت پاکدامنی و با نهایت فداکاری منشاء خیر و اثر در جامعه ما بودند. برای من مایه خوش وقتی است که این توفیق و افتخار را دارم که در مقام سپاسگزاری از آقای دکتر حسن عابدی جعفری و امثال ایشان مثل آقای دکتر نجفقلی حبیبی و بقیه دوستانی که حاضر شدند در چنین شرایطی بیایند و همه حیثیت خودشان را گرو بگذارند برای اینکه شأنی از شئون این مملکت اندکی بهبود پیدا کند و طبیعتاً شاید حق چنین فداکاری که این دوستان کردند این باشد که هر کدام از ما هم به سهم خودمان آنچه که در توان داریم، بگذاریم ان شاءالله این توفیقی که تا این مرحله حاصل شده به مرحله نهایی هم برسد.
تصور من این است که امثال جناب آقای دکتر عابدی جعفری باید به مثابه کسانی باشند و در نظر گرفته شوند که با حضور خود امکان اینکه جامعه ما از لطف و برکات و عنایت های خداوند برخوردار بشود را بهتر و بیشتر فراهم می کنند. برای اینکه وقتی که چنین نعمت هایی در جامعه وجود دارد و کسانی به خاطر توجه ناکافی به مصالح دین و ملت مسیر را ناهموار می کنند، برای خدمتگزاری آنها، این به نظر من یکی از بالاترین مصادیق کفران نعمت محسوب می شود و کفران نعمت هم جزء آن چیزهایی است که عقوبت های جمعی هم دارد علاوه بر عقوبت های فردی، یعنی محرومیت جامعه از چنین آدم هایی در واقع آثارش گریبان گیر کل کشور می شود. چیزی که الان من می توانم خدمت دوستان عرض کنم این است که تعبیری را یکی از استادان خیلی ارجمند من مطرح کرد که امیدوارم همیشه آویزه گوش مان باشد، آن هم این است که ایشان می گفت از منظر اسلامی حتی یأس هم ساقط کننده تکلیف نیست.
ما البته از آینده جمهوری اسلامی مایوس نیستیم دلیل اینکه حاضر می شویم و حرف می زنیم، نقد می کنیم همین است که فکر می کنیم هنوز هم فرصت های جدی برای رفتن به سمت چیزهایی که به خیر و صلاح جامعه و دین مان هست، وجود دارد. اعلی ترین درجه داستان که یاس هم باشد ما را از مسوولیتی که به عنوان مسلمان داریم مبرا نمی کند و طبیعتاً به سهم خودمان برای اینکه جامعه هزینه کمتری بپردازد، می ارزد که حداکثر تلاش مان را بکنیم که آدم هایی مثل آقای دکتر عابدی جعفری و دکتر حبیبی انتخاب شوند، البته من خودم را صاحب آن صلاحیت نمی بینم که ایشان را به شما معرفی کنم، همه شما کم و بیش خیلی بهتر از من ایشان را می شناسید ولی بحث بر سر مسیری است که ما الان در آن قرار داریم و در این مسیر و شرایط بسیار خطیری که داریم اینها مثل استوانه یی می مانند که در شرایط بحرانی مردم به آنان اعتماد می کنند و آنها مثل محورهای خیلی بزرگی هستند که مردم را به جمهوری اسلامی متصل نگه می دارند، حقیقتاً آنچه من در دورانی که توفیق داشتم که بشناسم و در جریان فعالیت هایشان باشم می توانم خدمت دوستان عرض بکنم، این است که آمیزه هایی از پاکدامنی، دانش و تلاش خستگی ناپذیر ایشان را می شناسم و امیدوارم خداوند به جامعه ما این توفیق را بدهد به همت همه کسانی که دارند برای ایشان زحمت می کشند و برای دوستان هم فکر ایشان جامعه ما این فرصت را پیدا بکند و اوضاع بهتری را شاهد باشیم. ببینید دوستان می دانند معمولاً هیچ وقت راجع به افراد صحبت نمی کنم اما می خواهم دوستان به این نکته به لحاظ تئوریک توجه کنند،در یک ساختار اقتصادی مثل ساختار اقتصادی ایران، فساد مالی همزاد فعالیت های اقتصادی است.
برای اینکه اندازه های آقای جعفری را بفهمید باید به این نکته توجه کنید که در چنین ساختار اقتصادی که یکی از کانون های اصلی، توزیع رانت وزارت بازرگانی بوده و این آدم در دوره یی از وزارت بازرگانی شرافتمندانه کار کرده است. در زیارت وارث یکی از شهادت های خیلی تکان دهنده که راجع به عظمت امام حسین(ع) داده می شود این است که می گوید؛ ما شهادت می دهیم (لم تنجسک الجاهلیه بانجاسها) یعنی توی شرایطی که فساد مالی همزاد فعالیت های اقتصادی است شما هر چقدر که خودتان مواظب باشید ترشحاتی می خورد به شما، چه بخواهید چه نخواهید، و بدانید یک آدم چقدر متوجه خودش و متوجه به خدای خودش باشد، که توی آن شرایط کار کند و هنوز هم هر کس راجع به ایشان شهادت بدهد اولین چیزی که می گوید پاکدامنی ایشان است، این از نظر ساخت اقتصادی. در ساخت سیاسی هم که بنگرید این کتاب عصر امتیازات آقای ابراهیم تیموری می گوید وقتی که شاه قرارداد رویتر و سپس دارسی را امضا کرد آه از نهاد درباری ها بلند شد، آدم وقتی که ابتدا این را می خواند، فکر می کند که اینها چقدر متاثر می شوند که مصالح کشور قربانی چیزهای کوچک شده است.
تیموری در ادامه بحث می گوید که آه از نهاد خود درباری ها بلند شد که وقتی با چنین ابعادی می شود برای امتیازات دلالی کنیم ما چرا دنبال قراردادهای کوچک و کم اهمیت بودیم، ما در مملکت خود هر زمان در شرایط خطیر قرار گرفتیم یکی از محورهای مهم اختلال در عزت و استقلال کشور ورود رجال سیاسی کم مایه بوده است؛ رجال سیاسی که به یک بلوغ شخصیتی نرسیده بودند و بنابراین چیزهای خیلی بزرگ را به قیمت های خیلی ارزان واگذار می کردند.
دکتر فرشاد مومنی
سخنرانی در مجموعه ورزشی انقلاب
منبع : روزنامه اعتماد