یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

هزار سال سلطنت با مسیح


هزار سال سلطنت با مسیح
مقاله زیر مجملی از ریشه های كلامی -انجیلی و سیاسی - اجتماعی جریان مسیحیت صهیونیستی را در قرون شانزدهم تا هجدهم میلادی بررسی خواهد كرد. نص و ظاهرگرایی مسیحیان صهیونیست در تفسیر كتاب مقدس و برخی از ویژگی های روان شناختی پیروان آن، شباهت هایی جالب توجه با گرایش های سلفی - و بخصوص نوع خاص آن وهابیت در جهان اسلام دارد و از این جهت شایسته مطالعات مستقلی در زمینه جامعه شناسی دین است.
مسیحیت صهیونیستی نام جریانی از اونجلیس های مسیحی است كه تشكیل كشور یهودی اسرائیل را یكی از علائم ظهور مجدد عیسی مسیح(ع) و بلكه پیش شرط ضروری آن و نیز زمینه لازم برای تحقق طرح نجات خداوند برای زمین می دانند.
البته موضوع به اینجا ختم نمی شود. تفاوت آنان با دیگر فرقه های مسیحی كه با آنان در این بینش شریكند، این است كه مسیحیان صهیونیست معتقدند باید دست به كار شد و با محقق كردن پیش گویی های كتاب مقدس، كه عمدتاً در مكاشفات یوحنای رسول آمده است، زمینه های این رجعت دوباره مسیح و نجات بشر را فراهم آورد. در واقع مسیحیت صهیونیستی نوع فعال منجی گرایی مسیحی است. ائتلاف شاخه ای از نومحافظه كاران آمریكایی در سالهای اخیر با این جریان در بنیادگرایی مسیحی، دست كم در صحنه سیاسی آمریكا، آرای قابل توجهی را به دست آورده است و بخصوص از سال ۲۰۰۰ و انتخاب جورج بوش دوم بر راس كاخ سفید - عمدتاً با توسل به شعارهای محافظه كاری مذهبی- و در پی آن حمله به افغانستان و عراق كه عده ای از همین مسیحیان صهیونیست آن را تحقق پیش گویی های انجیلی در باب آخرالزمان می دانند، زمینه برای مطالعه بیشتر این جریان فراهم شد.
دقیقاً به دلیل سیاسی بودن این ائتلاف، ادبیات این حوزه نیز از تاثیرات این یارگیری و رقابت های سیاسی چندان به دور نمانده است و بخصوص در باب نفوذ راست مسیحی در سیاست خارجی دولت فعلی ایالات متحده از سوی مخالفان، بسیار اغراق شده و در عوض بسیاری از زمینه های كلامی و تاریخی ظهور این جریان مغفول واقع شده است. مسیحیت صهیونیستی را به طور خلاصه حمایت مسیحی از صهیونیزم تعریف كرده اند. در هفدهمین كنگره صهیونیزم كه در سال ۱۹۶۸ و در اورشلیم برگزار شد نیز صهیونیزم بر حسب این پنج اصل تعریف شده است:
۱. وحدت قوم یهود و مركزیت اسرائیل در زندگی یهودیان؛ ۲. جمع شدن دوباره یهودیان در موطن تاریخی شان اسرائیل؛ ۳. تقویت كشور اسرائیل؛ ۴. صیانت از هویت قوم یهود؛ ۵. پشتیبانی از حقوق یهودیان.
●ظهور نص گرایی انجیلی
با اینكه پیروان مسیحیت صهیونیستی اعتقاد دارند این نحله ریشه در خود انجیل دارد، اما محققان، ریشه های این دكترین الهیاتی و جنبش دینی را به دوره اصلاح دینی بر می گردانند. سنت آگوستین در اثر جاودانه اش«شهر خدا» كلیسا را محمل پادشاهی هزار ساله خداوند دانسته است؛ عقیده ای كه تا دوره اصلاح دینی در كلیسای كاتولیك قبول عام داشت. بدین ترتیب، در قرون میانه یهودیان معاصر را از عبریان باستان متمایز می كردند. همچنان كه هم سنت آگوستین و هم كریسوستوم(۳۴۴-۴۰۷) و نیز گرگوری نسایی Gregory of Nyssa هم نسبت به خطرات وابسته كردن تقدس دینی با اماكن خاص هشدار می دادند و نتیجتا مسیحیان را از زیارت فلسطین بر حذر می داشتند: «خداوند در واقع در همه جا هست، و او كه خالق همه هستی است نمی تواند در یك مكان محدود شود» (سنت آگوستین). هر چند دیدار امپراتریس هلنا در اواخر قرن چهارم از فلسطین، زیارت ارض مقدس را به صورت یك فریضه مذهبی جا انداخت، ولی بعدها در قرون وسطی و با آغاز جنگ های صلیبی، آزادسازی ارض مقدس از دست كفار، مسلمانان و یهودیان مقدمه ای برای رجعت عیسی شمرده شد. اما در نهضت اصلاح دینی، ترجمه، انتشار و دسترسی آزاد به انجیل در میان مردم عامی، موجب یك تغییر پارادایم در شیوه های اندیشیدن مردم شد
. تفسیر، دیگر امتیاز ویژه یك سلسله آسمانی شمرده نمی شد و بنا براین در تمام اروپا تفسیر های تمثیلی از انجیل كه شیوه رایج كاتولیك های رم بود، جایگاه خود را از دست داده و توجه بیشتر به شرایط و زمینه های تاریخی و نیز تفسیر های به نص(ظاهر) كتاب مقدس رایج شد. در همین زمان و تحت تاثیر نوشته های تئودور بنزا Theodore Benza جانشین جان كالوین در ژنو، و مارتین بوسر M»artin Bucer در استراسبورگ، ارزیابی جدیدی از جایگاه یهودیان در مقاصد خداوند به عمل آمد. كالوین اصرار داشت كه تنها یك وعده الهی وجود دارد كه هم مومنان عتیق و هم جدید مشتركاً به آن معتقدند: به شما می گویم كه بسا از مشرق و مغرب آمده در ملكوت آسمان با ابراهیم و اسحق و یعقوب خواهند نشست(متی،
۸/۱۱). با این كه كالوین و لوتر همانند كلیسای روم كلمه«اسرائیل»(۱)در نامه پولس رسول به رومیان (۲۵:۱۱) را شامل هم یهودیان و هم مومنان غیر یهودی می دانستند، اما بنزا و بوسر ترجیح دادند این كلمه را بیشتر شامل یهودیان غیر مومن و یهودیت بدانند. بسیاری از ویراستاران بعدی انجیل ژنو Geneva Bible تحت تاثیر كالوین و بنزا از این تفسیر حمایت كردند. در ویراست های ۱۵۵۷ و ۱۵۶۰ این انجیل، توضیحی كوتاه در ذیل نامه پولس رسول به رومیان ،۱۱ اسرائیل را قوم یهود تعریف كرده بود. در ویراست های بعدی اما این واژه را چنان تفسیر كردند كه این معنا را القا كند كه قوم یهود به مسیح ایمان خواهند آورد.
بواسطه همین پانوشت های توضیحی در این ترجمه از انجیل كه پیش از انجیل «كینگ جیمز» پر خواننده ترین انجیل در انگلیس و اسكاتلند بود و به مدد نوشته های پیوریتن هایی چون ویلیام پركینز William Perkins و هاف براوتون Hugh Broughton اندیشه تغییر دین قوم یهود به مسیحیت در بریتانیا و مستعمرات آمریكایی رواج یافت.
در تاریخ كلام مسیحی تلاش برای تفسیر آیات اول تا دهم فصل بیست كتاب مكاشفات(۲)و معنای هزاره millennium موجب بروز سه نظریه شده است: پس هزاره گرایی postmillennialism كه تعلیم می دهد پیش از رجعت مسیح در یك دوره واقعی یا سمبلیك هزار ساله كلیسا بر شر پیروز خواهد بود؛ پیش هزاره گرایی Premillennialism تعلیم می دهد مسیح برای نجات بشریت از شر، به زمین رجعت و برای هزار سال بر زمین حكومت خواهد كرد؛ و ناهزاره گرایی Amillennialism كه بیان می كند هزاره یا امری تمثیلی و یا تحقق یافته است و به بهشت دلالت دارد كه در آن ارواح رحلت كرده با مسیح حكمرانی كنند.
معاد شناسی پیوریتن ها«پس هزاره ای» بود و آنان براساس آیات ۹ تا ۱۱ نامه پولس رسول به رومیان معتقد بودند تغییر دین یهودیان به مسیحیت منجر به بركت برای تمام جهان خواهد بود. توماس برایتمن Thomas Brightman (۱۵۶۲-۱۶۰۷) كه پدر نظریه «بازگشت یهودیان» نامیده شده است نیز تغییر دین عاجل قوم یهود را پیش بینی كرده بود. برایتمن تفسیر خود بر كتاب دانیال (۱۱-۱۲) كه نخستین بار در سال ۱۶۱۴ منتشر شد را چنین نامگذاری كرده است: «رجعت یهودیان و دعوت آنان به دین مسیح...». از این گذشته برایتمن معتقد بود كه: زایش مجدد یك كشور اسرائیلی مسیحی در قلب یك جهان مسیحی جا دارد. تعالیم برایتمن توجه بسیاری را به خود جلب كرد و دیدگاه های او حتی در حلقه های حكومتی انگلیس نیز مطرح بودند. چنان كه به طور مثال در سال ۱۶۲۱ سر هنری فینچ وكیل مشهور و از اعضای پارلمان ادعا كرد كه تعالیم كتاب مقدس را نباید به صورت تمثیلی و رمزی تفسیر كنیم بلكه مقصود كتاب مقدس واقعا و ظاهرا همین یهودیان هستند.
بقیه اصلاحگران دینی مانند ریچارد سیبز Richard Sibbes، ساموئل رادرفورد و جان اون John Owen نیز كه همگی «پس هزاره گرا»هستند، به نحو مشابهی معتقد بودند روزی خواهد رسید كه یهودیان به مسیح ایمان خواهند آورد و بخشی از كلیسا خواهند شد. همین دیدگاه های بدبینانه پس هزاره گرایی بود كه تا حدی انگیزه برای گسترش جنبش های میسیونری پروتستان اروپایی را در قرون هفدهم و هجدهم فراهم آورد. به طور مثال در سال ۱۶۴۹ ابنزر Ebenzer و جوانا كارترایت Cartwright - پیوریتن های انگلیسی كه در آمستردام زندگی می كردند- با اعتقاد به اینكه بازگشت یهودیان به ارض مقدس؛ مقدمه گرویدن آنان به مسیحیت است، تقاضانامه ای برای دولت انگلستان ارسال كردند كه درآن خواستار رفع ممنوعیت اسكان یهودیان در انگلستان و كمك به حركت آنان به سوی فلسطین شده بودند: «تا كشور انگلستان اولین و مهمان نوازترین كشور برای انتقال پسران و دختران بنی اسرائیل در كشتی هایشان به سرزمینی كه به ابنای آنان ابراهیم، اسحق و یعقوب برای مسكنی ابدی وعده داده شده است، باشد». شاید این اولین بار بود كه دست دخالت انسانی به جای اعتماد به خداوند برای بازگشت یهودیان به فلسطین نقش ایفا می كرد.
در اواخر قرن هفدهم و در طول قرن هجدهم، معاد شناسی پس هزاره گرا، پروتستانتیزم اروپایی و آمریكایی را تحت تاثیر خود داشت. بخصوص كتاب ها و وعظ های جاناتان ادواردز(۱۷۰۳-۱۷۵۸) و نیز جورج رایت فیلد در گسترش این عقیده بسیار سهیم بودند كه هزاره آغاز شده است و انجیل بزودی در تمام دنیا بر شر پیروز خواهد شد و الطاف الهی و صلح و رفاه پس از گرویدن همه ملت ها به مسیح - از جمله بنی اسرائیل - و پیش از رجعت شكوهمند مسیح شامل بشریت خواهد شد. به گفته ادواردز: «الحاد یهودیان به كناری خواهد رفت، یهودیان كفر قدیمی شان را زایل خواهند ساخت و به مسیح خواهند گروید. هیچ چیز قطعی تر از این در كتاب مقدس پیش گویی نشده است. آنان سپس با غیر یهودیان در یك جمع خواهند بود». ادواردز بر پایه مكاشفات(۳)۱:۱۶ پیش بینی كرد كه دستگاه پاپی در سال ۱۸۶۶ فرو خواهد ریخت، اسلام نابود خواهد شد و یهودیان به مسیح خواند گروید و كفار امریكا و افریقا و هند به زودی به عیسی ایمان خواهند آورد. در چارچوب چنین فضای احیا شده مسیحی زده ای به تدریج فلسطین به عنوان سرزمین برحق یهودیان مطرح شد.
●شرایط اجتماعی، سیاسی رشد مسیحیت صهیونیستی
قرون هجدهم و نوزدهم شاهد حوادث بسیار پر تنش و سرنوشت سازی در دو سوی اقیانوس آرام بود: جنگ استقلال آمریكا (۱۷۷۵ تا۱۷۸۴)، انقلاب فرانسه (۱۷۸۹) و جنگ های ناپلئونی (۱۸۰۹ تا ۱۸۱۵). سقوط بسیاری از كشورهای پادشاهی اروپایی بین ۱۸۰۴ تا ۱۸۳۰ به همراه نا آرامی های گسترده در انگلیس و سخنان تهدید آمیز ناپلئون: «من همواره قرین شانس و خداوند جنگ ام»، همگی علائمی وحشتناك بر پایان جهان تلقی شدند. در سال۱۸۰۹ ناپلئون، پاپ را دستگیر و كشورهای پاپی را تسخیر كرد. تا سال ۱۸۱۵ لشكرهای ناپلئون بیشتر اروپا و خاورمیانه شامل ایتالیا، اتریش، آلمان، لهستان، روسیه، بخش هایی از فلسطین و مصر را به تسخیر در آورده بودند. ناپلئون برادران خود را به سلطنت هلند ، ناپل، اسپانیا و وست فالیا گمارده بود و به فرزندش هم لقب «سلطان رم» داده بود. او تصمیم داشت یك كنفدراسیون اروپایی درست كند كه خود در آن «بزرگ شاه شاهان» و «حاكم امپراتوری روم»باشد. بسیاری از واعظان و مبلغان شامل رابرت جمیسون Jameison و جورج استانلی فابرGeorge Stanley Faber از این بحث می كردند كه آیا ناپلئون همان دجال است یا نه. دیگرانی هم معتقد بودند كه در تحقق پیش گویی های دانیال،۲ ده پادشاهی اروپایی شامل انگلیس، فرانسه، اسپانیا و استرالیا در پی احیای امپراتوری مقدس روم و تشكیل ایالات متحده اروپا به همراه دجال برآمده اند. نابودی كلیسای كاتولیك روم توسط ناپلئون در فرانسه، مصادره اموال كلسیا، اعدام كشیش ها و تبعید پاپ از رم توسط ناپلئون همگی علائمی دال بر این امر تلقی می شدند.چارلز فینی Finney یكی از كسانی است كه در آمریكا پایان عاجل جهان را پیشگویی كرد. او در سال ۱۸۳۵ نوشت: «اگر كلیسا به وظایف خود عمل كند، هزاره در همین كشور و در عرض سه سال فرا خواهد رسید». جوزف میلر بازگشت مسیح را دقیقا در ۲۱ مارس ۱۸۴۳ دانست و چارلز راسل پیش بینی كرد مسیح پادشاهی روحانی خود را در ۱۹۱۴ بر پا خواهد كرد. راسل در ۱۸۷۹ مجله ای به نام «مراقبان صهیون» با تیراژ شش هزار نسخه تأسیس كرد كه در یك قرن بعد به تیراژ ۱۵ میلیون نسخه رسید.
در همین زمان در آمریكا و اروپا علاقه زیادی به شرق و قوم یهود احیا شده بود. توجه به سرزمین فلسطین تا حد زیادی ناشی از سلسله ای از كشفیات باستان شناختی، ماجراجویی های نظامی و تعداد رو به افزایش سفرنامه های منتشر شده از شرق بود كه به توجهات عمومی دامن می زد. بین سال ۱۸۰۰ تا ۱۸۷۵ بیش از دو هزار نویسنده درباره ارض مقدس دست به قلم بردند و به طور مثال كتاب راهنمای سینا و فلسطین اثر دن استانلی در طول یك سال پس از انتشار خود در ۱۸۵۶ به ویرایش چهارم رسید. در دهه ۱۸۳۰ سفر به خاورنزدیك بخشی از سفرهایی بود كه اكثر جنتلمن های اروپایی را به خود جذب می كرد.
در سال ۱۸۶۹ كانال سوئز باز شد و از قضا در همین سال توماس كوك اولین تور مسافرتی خود به اورشلیم را كه متشكل از ۱۶ زن و ۳۰ مرد و دو خدمه بود آغاز كرد. تا انتهای قرن نوزدهم، شركت كوك توانست ۱۲۰۰۰ توریست را به زیارت ارض مقدس ببرد. اغراق نیست اگر بگوییم او احتمالا بیشتر از هر كس دیگری در تسهیل و شكل دادن به تماس های انجیلی با ارض مقدس نقش داشت. بخصوص شهرت او به عنوان سامان دهنده زیارات وقتی اوج گرفت كه از او در سال ۱۸۸۲ خواسته شد تا تمهیدات سفر شاهزاده ادوارد (بعداً شاه ادوارد هفتم) و فرزندش شاهزاده جورج (بعداً شاه جورج پنجم) را به فلسطین مهیا كند.
این عوامل تاریخی، ادبی، جغرافیایی و آموزشی موجب جلب توجه مسیحیان اونجلیك به تفاسیر آینده گرایانه از پیشگویی ها در عهد عتیق شد. همزمان با اینكه پس هزاره گرایی جنبش اصلاح دینی وپیوریتانیزم راه را برای پیش هزاره گرایی بدبینانه تر اوایل قرن نوزدهم آماده می كرد، دو دیدگاه متفاوت درباره ارتباط كلیسا و قوم یهود به طور موازی با آن مطرح شد: پیش هزاره گرایی تاریخی معتقد بود كه قوم یهود در كلیسا ادغام خواهد شد و همراه بقیه ملل مسیحی در شكل مسیحی به فلسطین باز خواهد گشت و پیش هزاره گرایی مشیت گرا (Dispensational ) معتقد است قوم یهود پیش از گرویدن به مسیح یا پس از آن به ارض مقدس باز خواهند گشت، ولی در هر صورت از كلیسا متمایز خواهند بود. دیدگاه اول الهام بخش جنبش بازگشت و مسیحیت صهیونیستی بریتانیایی شد و دیگری در ایالات متحده پیروانی یافت.
شاخه انگلیسی این جریان بعدها و با حمایت های لوئیس وِی(۱۷۷۲-۱۸۴۰) حامی مالی، چارلز سیمِئون(۱۷۵۹-۱۸۳۶) اونجلیست خوشبین، جوزف ولف (۱۷۹۵-۱۸۶۲) تبشیرشناس برجسته و چارلز هَدون اشپارگئون (۱۸۳۴-۱۸۹۲) مشیت گرای بپتیست منجر به مسیحیت صهیونیستی مشیت گرا در بریتانیا شد. اما در این میان ایروینگ و داربی نقشی تعیین كننده داشتند.
ادوارد ایروینگ Edward Irving در سال ۱۸۱۵ كشیش اسكاتلند شد و به زودی خطابه هایش شهرت بسزایی در بریتانیا برایش فراهم آوردند، چنان كه او را«بزرگ ترین خطیب زمان» نام دادند. به دلیل شهرت رو به افزایش ایروینگ از او دعوت شد تا در مراسم سالانه جامعه تبشیری لندن در سال ۱۸۲۴ و سال بعد برای انجمن قاره ای( Continental Society) سخنرانی كند. او در یكی از سخنرانی های خود پیش بینی كرد جهان مجموعه ای از حوادث بسیار پیچیده را تجربه خواهد كرد كه در واقع مقدمات بازگشت مسیح اند. او اصرار داشت كه فعالیت های میسیونری، به خصوص در اروپای جنوبی كه محل تمركز انجمن قاره ای بود، كاملا بی حاصل است، زیرا حكم خداوند قرار است در سرزمین های سابق امپراتوری روم نازل شود. برخی در واكنش به این سخنان ایروینگ و با تلقی مخالفت او با انجمن، جلسه را ترك گفتند. وقتی در سال بعد متن سخنرانی او منتشر شد، آن را به شخصی به نام هاتلی فرِرِه تقدیم كرده بود. فرره معتقد بود بخش های پیشگویانه كتاب مقدس را یا باید به صورت ظاهری و یا استعاری تفسیر كرد و هر تلاش دیگر در این زمینه ما را از مقصود اصلی كتاب مقدس دور خواهد كرد.
جان نلسون داربی را شاید بتوان بحق موثرترین چهره و پدر مشیت گرایی و مسیحیت صهیونیستی دانست. تعالیم داربی به طور خلاصه و بنا به نوشته دونالد واگنر عبارتند از: وفق دادن صور پیشین الهیات پیش هزاره گرایی تاریخی با بسیاری از نظریات جدید شامل این نظرات: متون پیشگویانه و اكثر بخش های دیگر انجیل باید به شیوه ای ظاهری (نص گرا) و پیشگویانه تفسیر شوند؛ با اینكه دو وعده الهی متمایز بین خداوند و قوم برگزیده(اسرائیل و كلیسا) وجود دارد، وعده به اسرائیل باید ابدی و منحصرا برای یهودیان تفسیر شود؛ كلیسای حقیقی دوره جذبه را با عیسی خواهد گذراند؛ تنها یهودیانی كه عیسی را به عنوان نجات دهنده خود بپذیرند از نبرد نهایی خلاصی خواهند داشت.
داربی هرمنوتیك مشیت گرا و ظاهری خود را مستند به دو دلیل می دانست: اول آنكه دیگران متون مقدس را به درستی مورد مطالعه قرار نداده اند و دیگر آنكه درستی تفسیر خود را به آن دلیل مستند می دانست كه خداوند خود به او الهام كرده بود. داربی روش تفسیری اش را به طور خلاصه چنین توصیف كرده: «من نقل از كتاب مقدس را به افزودن چیزهایی به آن ترجیح می دهم».
الهیات معاصری كه منجر به اصلی ترین جریان مسیحیت صهیونیستی شده، توسط سایروس اسكافیلد اونجلیست به شهرت رسیده. او این دكترین را مطرح كرد كه عیسی نمی تواند به حكومت زمین بازگردد مگر این كه برخی حوادث خاص روی دهند. اسكافیلد یك كتاب مقدس منتشر كرد به نام«كتاب مقدس راهنمای اسكافیلد» كه در توضیحات كوتاه آن از شیوه تفسیری داربی استفاده كرده بود و تا سال های متمادی انجیل، مرجع و مورد مراجعه عام بود كه همین هم در شیوع اندیشه های مسیحی صهیونیستی بسیار موثر بود. در این اثنا، پیش از حوادث آخرالزمان، بنا به عقیده اسكافیلد: كلیسای مسیحی در مرحله اول برای نجات مسیحی هاست و طبق طرح خداوند، قوم یهود تحت مشیت الهی متفاوتی قرار دارند كه تا روزهای آخر به تأخیر انداخته خواهد شد. (همان مشیت گرایی)
نوشته های اسكافیلد در دهه ۱۸۰۰ بیان می كند كه بنا به پیشگویی انجیل، در روزهای آخر، یهودیان به ارض مقدس و بخصوص اورشلیم باز خواهند گشت. اسكافیلد همچنین پیش بینی می كند كه مكان های مقدس اسلامی ویران خواهند شد و هیكل در اورشلیم بازسازی خواهد شد كه علامتی است بر پایان عصر كلیسا. دجال برخواهد خاست و هر كس كه خواستار وعده الهی باشد عیسی را به عنوان نجات دهنده خود اعلام خواهد كرد.
محمودسیفی
منابع
Stephen R.Sizer, The Promised Land:.۱
A Critical Investigation of Evangelical Christian Zionism in Britain and the United States of America since ۱۸۰۰,
A thesis submitted to Middlesex University and Oak Hill Theological College in partial fulfillment of the requirements of the degree of Doctor of Philosophy, School of Humanities and Cultural Studies, July ۲۰۰۲.
Sizer, The Development.۲. Stephen R
of a Literalist Christian Zionist Hermeneutic, at: http: //www. christianzionismorg.org/articles/Sizer۰۷. html accessed ۵/۸/۲۰۰۶.
۳. John Hubers,CHRISTIAN ZIONISM: A HISTORICAL ANALYSIS AND CRITIQUE, at: http://
www.christianzionism.org/articles/
Hubers۰۲.html accessed ۵/۸/۲۰۰۶
hristian Zionism, at: http: //en..۴ wikipedia.org/wiki/Christian_Zionism
. accessed ۵/۸/۲۰۰۶
۵. آیات كتاب مقدس از ترجمه قدیم به فارسی نقل شده است.
پی نوشت ها:
۱- زیرا ای برادران نمی خواهم شما از این سرّ بی خبر باشید كه مبادا خود را دانا انگارید كه مادامی كه پری امّتها درنیاید سخت دلی بر بعضی از اسرائیل طاری گشته است. (رساله پولس رسول به رومیان، فصل یازدهم۲۵،)
۲ - و دیدم فرشته را كه از آسمان نازل می شود و كلید هاویه را دارد و زنجیری بزرگ بر دست وی است و اژدها یعنی مار قدیمی را كه ابلیس و شیطان می باشد گرفتار كرده او را تا مدّت هزار سال در بند نهاد و او را به هاویه انداخت و در را بر او بسته، مهر كرد تا امّتها را دیگر گمراه نكند، تا مدّت هزار سال به انجام رسد و بعد از آن می باید اندكی خلاصی یابد. تختها دیدم و بر آنها نشسته و به ایشان حكومت داده شد و دیدم نفوس آنانی را كه به جهت شهادت عیسی و كلام خدا سر بریده شدند و آنانی را كه وحش و صورتش را پرستش نكردند و نشان او را بر پیشانی و دست خود نپذیرفتند كه زنده شدند و با مسیح هزار سال سلطنت كردند و سایر مردگان زنده نشدند تا هزار سال به اتمام رسید؛ این است قیامت اوّل. خوشحال و مقدّس است كسی كه از قیامت اوّل قسمتی دارد. بر اینها موت ثانی تسلّط ندارد، بلكه كاهنان خدا و مسیح خواهند بود و هزار سال با او سلطنت خواهند كرد و چون هزار سال به انجام رسد شیطان از زندان خود خلاصی خواهد یافت تا بیرون رود و امّت هایی را كه در چهار زاویه جهانند یعنی یاجوج و ماجوج را گمراه كند و ایشان را به جهت جنگ فراهم آورد كه عدد ایشان چون ریگ دریاست و بر عرصه جهان برآمده لشكرگاه مقدّسین و شهر محجوب را محاصره كردند، پس آتش از جانب خدا از آسمان فرو ریخته، ایشان را بلعید و ابلیس كه ایشان را گمراه می كند به دریاچه آتش و كبریت انداخته شد؛ جایی كه وحش و نبیّ كاذب هستند و ایشان تا ابدالآباد شبانه روز عذاب خواهند كشید. (كتاب مكاشفات یوحنای رسول، فصل بیستم۱،-۱۰)
۳ - و آوازی بلند شنیدم كه از میان قدس به آن هفت فرشته می گوید كه بروید هفت پیاله غضب خدا را بر زمین بریزید(كتاب مكاشفات یوحنای رسول، ۱:۱۶)
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید