یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


روحی که سایه دارد


روحی که سایه دارد
اگرچه جلوه‌های ویژه تصویری در مجموعه در حال پخش «حلقه سبز»ساخته ابراهیم حاتمی‌کیا جایگاه چشمگیری دارد و قدم مثبتی در این عرصه محسوب می‌شود، اما چندان نتوانسته رضایت بیننده‌ای که در آثار روز سینمای جهان در سطحی بسیار پیشرفته‌تر، صحنه‌های خلق شده از جلوه‌های کامپیوتری را به نظاره می‌نشیند جلب کند.
نمونه‌اش روح «حسن گلاب» که شخصیت اصلی داستان است، آیا چنان که باید و شاید قابلیت‌های یک «روح» را در حلقه سبز می‌توانیم ببینیم و یا مواردی چون داشتن سایه در جای‌جای صحنه‌های مربوط به روح حسن گلاب و همین‌طور متمایز نبودن وجه روح با دیگر شخصیت‌های داستان که خود مساله دیگری است. این نکات بهانه‌ای شد تا به سراغ «رضا فخاریه» مسوول جلوه‌های ویژه تصویری مجموعه «حلقه سبز» برویم.
▪ چه شد که از طرف آقای حاتمی‌کیا مسوولیت جلوه‌های ویژه تصویری به شما سپرده شد؟
ـ از طریق یک دوست مشترک که در روند نگارش سناریو حضور داشتند به ایشان معرفی شدم. در ادامه آقای حاتمی‌کیا نمونه کارهای بنده را دیدند، پسندیدند و از همان لحظه نگارش فیلمنامه در کنارشان حاضر شدم.
▪ یعنی در حین اینکه سناریو کامل می‌شد شما هم از ضرورت جلوه‌های ویژه کار مطلع می‌شدید؟
ـ دقیقاً، تقریباً هر هفته جلساتی با هم داشتیم و قسمت‌هایی که نوشته شده بود را با هم بررسی می‌کردیم اینکه تا چه حد توان این را داریم که از جلوه‌های تصویری استفاده کنیم و...
▪ از نظر تصویری تست هم می‌زدید تا به صورت عملی مشاهده کنید؟
ـ یکی، دو ماه که پیش رفتیم این کار را شروع کردیم. مثلاً ایشان روی کروماکی شک داشتند، چون خیلی جاها استفاده از پرده آبی و سبز را دیده بودند که چه نتیجه ضعیفی داشته و می‌خواستند از این بابت خیالشان راحت شود.
▪ در بین شخصیت‌های داستان بیشترین نگرانی را نسبت به کاراکتر حسن گلاب داشتید؟
ـ در مورد شخصیت حسن گلاب که روح است، بسیار بحث کردیم. نحوه ظاهر شدن، رد شدن از موانع و قابلیت‌هایی که یک روح می‌تواند داشته باشد. مثلاً رد شدن دست از بدن او و مواردی از این دست را زیاد تست زدیم تا ماحصل مطلوبی به دست آید.
▪ ظاهراً بیشتر دغدغه‌تان شخصیت‌های داستانی بوده تا صحنه‌ای چون لوکیشن و اجزای صحنه؟
ـ نه این‌طور نیست هم روی لوکیشن و هم روی تک‌تک اجزا که موردنظر آقای حاتمی‌کیا بود کار کردیم. ولی محور کار و صحبت‌مان روی خود حلقه سبز و روح حسن گلاب بود که این دو باید به چه نحوی باشد. ولی اولین لوکشینی که دیدیم یک پاسگاه بود که ما خواستیم با جلوه‌های ویژه تصویر آن را درست کنیم که البته این اتفاق نیفتاد. یا مثلا دیده شدن ابر و ماه که می‌خواستند در اختیار خودشان باشد. چون می‌خواستند ماه در هر شب نوع و شکل خاص آن شب را داشته باشد و در قسمت آخر به ماه شب چهارده برسد.
▪ ظاهرا لوکیشن بیمارستان به وسیله جلوه‌های ویژه تصویری کاملا ساخته شده است.
ـ کارگردان، بیمارستانی در نظرش بود که ۹ تا ۱۰ طبقه باشد و یک تابلوی بزرگ نئونی که نام پیوند روی آن حک شده در سردر آن دیده شود. همچنین این بیمارستان باید روی تپه‌ای قرار می‌گرفت و اطراف آن باغ می‌بود. در مجموع چنین بیمارستانی وجود نداشت یا اگر هم بود امکان تصویربرداری در آن مهیا نمی‌شد. در نهایت بیمارستان ۵۰۵ ارتش که یک طبقه است را به یک بیمارستان ۱۰طبقه تغییر شکل دادیم. یا صحنه‌ای داشتیم در کنار دریا که ماه در آسمان بود و تصویر آن روی آب، قایقی هم با نور فانوس در انتهایی دوردست سوسو می‌زند و در حال حرکت است تمام اینها کاملا با جلوه‌های ویژه تصویری بازسازی شده است.
▪ چیزی که بیش از همه در مجموعه حلقه سبز مهم و برجسته جلوه می‌کند روح است. از ابتدا که با حاتمی‌کیا صحبت می‌کردید می‌خواستید هر آنچه که یک روح قابلیت دارد و مخاطب تا به‌حال آن را دیده است بسازید؟
ـ ابتدا به طور کلیشه‌ای و مانند خیلی از آثار قبلی تست زدیم. حتی یک سری پلان هم گرفتیم. مثلا روحی که راه رفتن بلد نیست و از زمین بلند می‌شود و روی سقف راه می‌رود و از در و دیوار عبور می‌کند. یا اشخاص دیگر از بدن حسن رد می‌شوند. این مسائل را به وفور داشتیم. ولی در نهایت هنگام مونتاژ مشاهده کردند که این موارد زیاد با کلیت داستان در یک‌راستا قرار ندارد. پس تصمیم گرفتند کمی سنگین‌تر کار کنند و کمتر به سمت فانتزی بروند. این مورد باعث شد تا آن تصاویر را حذف کنند و کمتر به آن فکر کنند.
▪ یعنی این مسائل باعث می‌شد از شخصیت روح فاصله گرفته شود ولی مگر غیر این است که واقعا روح و شخصیت‌های ماورایی چنین قابلیت‌هایی دارند؟
ـ درست است که یک روح یا شخصیت‌های ماورایی چنین قابلیت‌هایی را از خود نشان می‌دهند،‌ ولی آقای حاتمی‌کیا تصور داشتند که این نوع کارها از شخصیت حسن و نوع نگرشش که بزرگ شدن و تعالی پیدا کردن اوست به دور است. حتی برخی از دیالوگ‌ها را به همین دلیل حذف کردند. به هر حال آقای حاتمی‌کیا بسیار روی تکامل حسن نظر داشتند و می‌خواستند این مورد در پس کارهای خارق‌العاده یک روح قید نشود.
شاید چیزی که در اینجا بیش از همه سوال به وجود می‌آورد این باشد که در اکثر صحنه‌هایی که روح حضور دارد هیچ‌گونه مانع یا دیواری وجود ندارد تا تماشاگر او را از دیگر اشخاص متمایز کند. یعنی روح که حسن باشد به‌راحتی در کنار دیگران قرار می‌گیرد بدون اینکه متوجه شویم او یک روح است.
این عمل تعمدی و به تصمیم آقای حاتمی‌کیا بوده است. البته نظر ایشان را خودم هم می‌پسندم، همان‌طور که اشاره کردم، ما بارها و بارها کارهایی که یک روح انجام می‌داد را تست زدیم ولی با سلیقه ایشان جور درنیامد و حذف شد ولی خود من که الان می‌بینم، راضی‌ام.
▪ فکر نمی‌کنید این‌گونه مخاطب‌پسند بود؟
ـ بله، موافقم ولی خب، این موضوع کاملا سلیقه‌ای است، همان‌گونه که بسیاری این‌طور دوست داشته‌اند.
وجود سایه روح در اکثر صحنه‌ها چه توجیهی دارد؟
اتفاقا بسیار سر این موضوع با یکدیگر بحث کردیم ولی در نهایت این موضوع که روح داستان‌ ما سایه داشته باشد یا نه، باد به او می‌خورد یا نه، قرار گذاشتیم که از این منظر به روح نگاه نکنیم و وارد این مقوله نشویم.
▪ به چه دلیل؟
ـ چون هم به‌لحاظ فنی کار زیادی از گروه گرفته می‌شد و هم به‌لحاظ بصری، آن وقت و انرژی که صرف می‌شد، تاثیر خاصی نمی‌گذاشت، البته تاحدودی در هنگام تصویربرداری و انتخاب زوایا و نور از این موضوع دوری می‌کردند ولی در کل اگر بود هم ضبط را انجام می‌دادند.
▪ خود شما اصراری به این موضوع نداشتید، به نوعی کار شما بود که می‌توانست زیر سوال برود؟
ـ نه، اتفاقا سر کار دیگری این مورد را انجام دادم ولی یک مشکل دیگری به‌وجود آمد، اینکه بُعد را از بین می‌برد. سایه چیزی است که باعث می‌شود ما متوجه شویم اجسام تاچه حد جلوتر یا عقب‌تر از یکدیگر هستند ولی وقتی که این سایه حذف شود، اجسام در تصاویر معلق می‌مانند و برای مخاطب آزاردهنده خواهد شد. از طرفی تصورم بر این بود که آن‌قدر قصه برای مخاطب جذاب خواهد بود که دیگر چنین جزئیاتی به چشمش نخواهد آمد.
▪ کمی هم در مورد نوع ساختاری که استفاده کردید، بگویید. چرا در چنین مجموعه‌ای اصلا از پرده کروماکی استفاده نکردید؟
ـ البته نه اینکه به‌طور کامل استفاده نشود ولی خیلی کم استفاده کردیم. در حال حاضر خیلی از کشورها پرده سبز را حذف می‌کنند. برعکس کارگردانان ایرانی که فکر می‌کنند حتما فلان صحنه را باید با پرده سبز یا آبی گرفت ولی در این کار مجبور شدم این‌گونه کار کنم چراکه چیدن و حفظ‌کردن پرده کروماکی بسیار وقت‌گیر است و از حوصله کار هم خارج بود. این‌گونه خودم را با کار تطبیق داده و به سرانجام رساندم. با دیدن نتیجه این تجربه، حالا فکر می‌کنم استفاده نکردن از پرده کروماکی به‌لحاظ نور هم نتیجه مطلوب‌تری خواهد داشت.
▪ استفاده از جلوه‌های ویژه تصویری ممکن است روی رنگ و نور اصلی تصویر تاثیر بگذارد چیزی که در حلقه سبز هم تا حدودی مشاهده می‌شود که برخی از صحنه‌ها تار و کدر است، برای این مورد چه راهکاری را پیش گرفتید؟
ـ اگر این اتفاق بیفتد یک خطا رخ داده است. من هم سعی کرده‌ام که چنین اتفاقی رخ ندهد. این موضوع دو فکر داشت یکی اینکه از یک فرمت به خصوصی استفاده کردیم که کار من را با کار مونتاژ یکنواخت کند که این فرمت یک قالب تصویری بود که جنس‌مان را از همان ابتدا یکی کرد. دوم اینکه فرد دیگری در انتها کار را تصحیح رنگ کرد تا در یکنواخت شدن کار من تاثیر خوبی داشته باشد. این‌گونه به ندرت صحنه‌هایی را می‌بینیم که تفاوت رنگ داشته باشد و این موضوع مرا راضی نگه می‌دارد.
▪ در مورد اینکه اشاره شد روح حسن گلاب در حال تکامل یافتن است، در همین هنگام هم جوان‌تر شده و گریمش هم تغییر می‌یابد، در این زمینه تا چه حد دخالت داشتید؟
ـ درآمدن مو در سر حسن را انجام دادم این‌گونه که دوربین آرام به سرش نزدیک می شود و ما می‌بینیم که موهای سرش آرام آرام رشد می‌کند. به نوعی در یکی دو صحنه توانستیم از این ترفند هم استفاده کنیم.
▪ ساخت آثاری که جلوه‌های ویژه تصویری در آن نقش اصلی ایفا می‌کند تا حدود زیادی بازیگر اثر را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد و می‌تواند برای او سخت باشد در مجموعه حلقه سبز چقدر این مورد برای بازیگران سخت جلوه می‌کرد؟
ـ آقای حاتمی‌کیا صحنه را برای بازیگران تشریح می‌کرد تا حس صحنه و اتفاقی که قرار است رخ دهد را بگیرند و طبیعی است که سخت بود. مثلا در صحنه‌ای که حلقه سبز وارد صحنه می‌شود و می‌خواهد حسن را در بر بگیرد و با خود ببرد، در اصل چیزی وجود ندارد، او دارد از فاصله‌ای به حسن نزدیک می‌شود و او را در خود غرق می‌کند و در نهایت می‌رود. این نقطه نگاه‌ها که کجا باشد و زمان‌بندی که کی آمد و کی او را در بر گرفت و کی از او جدا شد برای بازیگر کار سختی بود چرا که بازیگر باید تجسم و تخیل می‌کرد.
▪ سخت‌ترین صحنه‌ای که در مجموعه «حلقه سبز» ساختید مربوط به کدام صحنه می‌شود؟
ـ خود حلقه سبز رنگ، به خصوص در دو صحنه قسمت آخر، کار خیلی مشکلی بود. البته نه از لحاظ فنی بلکه جهت حس صحنه که در نهایت با نظر آقای حاتمی‌کیا به نتیجه مطلوب رسیدیم.
▪ زیباترین صحنه که برای خود شما هم دلچسب بود؟
ـ شخصیت تازه‌ای در قسمت‌های بعدی وارد می‌شود که قاصدک است. البته نه اینکه بازیگر باشد بلکه همان قاصدکی که در طبیعت آن را بارها دیده و می‌بینیم، قاصدکی که حامل پیغام و در هوا معلق است. این مورد برایم بسیار حس قشنگی داشت.
▪ به صورت میانگین برای هر قسمت به لحاظ زمانی چقدر وقت صرف می‌شد؟
ـ به غیر از اینکه سر صحنه حضور داشته باشم حدود دو تا سه هفته طول می‌کشید.
▪ حضور سرصحنه تا چه حد به روند کارتان کمک می‌کرد؟
ـ به نظرم شیوه درستش این است که مسوول جلوه‌های ویژه تصویری از لحظه نگارش ‌اثر باید با گروه تا تولید اثر همراه باشد تا نتیجه کار خوب از آب درآید. اگر غیر این عمل شود نقطه‌ضعف‌های زیادی در اواسط کار بروز خواهد کرد.
▪ از مجموعه «حلقه سبز» کمی دور شویم. یکی از کارهایی که شما برای تلویزیون در این زمینه انجام دادید، مجموعه مناسبتی ماه رمضان به نام «آخرین گناه» بود. فکر می‌کنید خلق چنین تصاویری تا چه حد می‌تواند مخاطب را مجذوب سازد؟
ـ آخرین گناه به نوعی برای من ریسک بود. چون وقت کم داشتم حتی برخی از مواقع باید سر ساعت کار را انجام می‌دادم تا به پخش برسد. پس احتمال گرفتن خطاهایم بسیار پایین بود. ولی به نظرم بسیار جا دارد این کارها انجام شود البته در یک سمیناری که به مناسبت پخش مجموعه «آخرین گناه» برگزار شده بود برخی به این مساله معترض بودند ولی صدا و سیما می‌تواند گام‌های اولیه را بردارد و راه را برای آثار بعدی باز کند. چرا که این مسائل باعث می‌شود تا هم هزینه و هم انرژی کمتری برای ساخت یک سریال تاریخی یا غیرتاریخی صرف شود. چیزی که در سینمای آن‌طرف آب‌ها شاهدش هستیم. امیدوارم مجموعه حلقه سبز راهی را باز کند برای آثار بعدی که هم ترس‌ها بریزد و هم دریچه‌ای باشد که بیشتر به این سو گام برداریم.
سعید ابک
منبع : روزنامه تهران امروز


همچنین مشاهده کنید