شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

احزاب، دروازه بانان امروز


احزاب، دروازه بانان امروز
در مدلی که دیوید ایستون (Easton Davib) از نظام های سیاسی ارائه می کند، عناصری را در این نظامها مفروض می دارد که یکی از این عناصر، درخواستها و مطالبات است. هر حاکمیت سیاسی و صاحبان اقتدار و کارگزارانش پیوسته با تقاضاها و درخواست های مردم مواجهند. مطالعات سیاسی نشان می دهند که اجابت این خواسته ها نقش بسیار موثری در حمایتها و پشتیبانی های مردم از حاکمیت و کارگزاران آن دارد. می گویند چنانچه نمادهای یگانگی جامعه حمایت اساسی خود را از موجودیت کل یک نظام سیاسی بردارند، حاکمیت و کارگزاران آن تواما در معرض مخاطره قرار خواهند گرفت. حتی اگر در مراحل اولیه، نقصان حمایتی تنها متوجه صاحبان اقتدار باشد اما در نهایت، این نظام سیاسی است که متضرر خواهد شد.
بنابراین، بر کسی پوشیده نیست که چنانچه یک نظام سیاسی نتواند از پس انبوه خواسته های ملت برآید، آن نظام تضعیف شده و اعتبارش کاسته خواهد شد.
از سوی دیگر، پیداست که تقاضاهای مردم بدان حد زیادند که به هیچ روی امکان رسیدگی به خواسته فردفرد ملت میسر نخواهد بود و طبیعی است که این موضوع، موجبات تحمیل بار اضافی تقاضاها و درخواستها را بر پیکره رژیم فراهم خواهد نمود.
به منظور حل این معضل عادی و همیشگی، سیاستمداران از دیرباز به دنبال مکانیزم هایی بوده اند که درخواستهای مردم را تحدید و تقلیل نمایند.
علم سیاست از افراد یا نهادهایی که مسوولیت می یابند تا درخواست ها و مطالبات را محدود کرده و آنها را کاهش دهند به دروازه بانان (Gatekeepers) تعبیر کرده است.
در آتن باستان، تبیین این مهم که تنها شهروندان مرد درخواستها را بیان نمایند یا در نظامهای سلطنتی قرون وسطایی، سپردن مسوولیت اظهار نقطه نظرات و تقاضاهای سیاسی به اشراف زادگان و نجبا، در واقع تجلی مفهوم دروازه بانان برای تحدید درخواستهای ملت است.
در نظام های دموکراتیک نوین که به مشارکت و حضور جدی مردم در سرنوشت سیاسی جامعه بهای وافری داده شده است، روندی که بتواند ضمن برخورداری از روحیه مردمی و اصالت نهادن بر ارزشهای انسانی، از تحمیل بارهای اضافی و بعضا غیرمنطقی تقاضاها بر دوش نظام سیاسی و ارباب اقتدار که به نوبه خویش مظهر اراده ملت می باشند بکاهد، پیدایش اتحادیه ها، جمعیت ها و احزاب سیاسی است.
بدیهی است که برای خدمتگزاران در هر نظام سیاسی ساده تر و آسانتر است که به جای بررسی تقاضاهای یکایک کارگران، مهندسین، پزشکان، دانشجویان و... با اتحادیه های کارگری، جمعیتهای مهندسین، سازمانهای پزشکی و انجمن های دانشجویی و... مواجه شوند و به صورت کلی دیدگاه ها، نقطه نظرات، آرا و درخواست های گروه های مختلف اجتماعی را دریافت نمایند.
در حقیقت، این نهادهای مردمی به گونه ای عمل خواهند کرد که تقاضاها و درخواست های اعضای گروه را جمع آوری کرده و با به کارگیری اصول مدیریتی، آنها را نظم و سامان بخشیده و نهایتا موارد کلیدی را به صاحبان قدرت و مسوولان حکومت منعکس نمایند.
در نظام جمهوری اسلامی ایران که علاوه بر مشروعیت دینی، به دلیل رفتارهای انتخاباتی و نقش مردم در برگزیده شدن رئیس قوه مجریه، خبرگان رهبری و نمایندگان مجلس شورای اسلامی از مشروعیت مردمی نیز برخوردار است، جا دارد که درخصوص تشکیل احزاب و جمعیتها تلاشی مضاعف به عمل آید. به ویژه، در شرایط امروزین که از حیث جامعه شناسی سیاسی بر استقرار جامعه مدنی تاکید فراوان می شود، بایستی بیش از پیش به تشکل ها و ظهور جمعیت ها اهمیت داده شود.
متاسفانه در شرایط کنونی که مسوولان محترم نظام اعم از دست اندرکاران قوه اجرائیه و نمایندگان مجلس شورای اسلامی بایستی پاسخگوی نیازهای مردمی باشند، به یقین با پیدایش این تشکلها، گردش امور و اجابت درخواستها ضابطه مند و قانون مدارانه شده و نظام نیز از معضل حاد بار سنگین نیازها و تقاضاهای انبوه شهروندان فارغ خواهد شد.
امید است با عنایت ویژه رئیس جمهور و متصدیان وزارت کشور که کفیل تحقق این مهم می باشند، انجام این برنامه در اولویت کاری قرار گرفته و بدین سبب گردش درخواست ها و رفع آنها به بهترین نحو اداره شود.
نویسنده : دکتر حمیدرضائی قلعه
منبع : روزنامه مردم سالاری


همچنین مشاهده کنید