دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا
قصهی امشب: شبهای اردیبهشت
تاریخ نشر : ۸۵۰۲۲۵
تیراژ : ۵۰۰۰
تعداد صفحه : ۷۲
نوبت چاپ : ۱
شابک : ۹۶۴-۶۸۰۷-۹۴-۱
شماره کنگره : ۸۵۲۲۵۰۱۶
رده دیویی : ۸۱۳
محل نشر : تهران
جلد : شومیز
قطع : خشتی
زبان کتاب : فارسی
نوع اثر : بازنویسی
ویراستار : اعرابی - غلامحسین
بازنویسی : شعبانی - اسدالله
مترجم : لشگریفرهادی - ویدا
ویراستار : نورقربانی - محمد
جلد دوم از مجموعهی حاضر که برای گروه سنی 'ب' و 'ج' نگاشته شده، حاوی سی و یک داستان کوتاه برای هریک از شبهای اردیبهشت است که تحت پارهای از این عناوین فراهم آمده است: 'جک و لوبیای سحرآمیز'، 'روباه زیرک، گرگ زورگو'، 'خوشبختی'، 'پری دریایی'، 'ملا و خروس'، 'گربهی چکمهپوش' و 'ماهیگیر جوان'. برای نمونه در 'ملا و خروس'، ملا نصرالدین مردی سادهلوح و بامزه، روزی در حال گذر از بازار شهر بود که ناگهان مردی با مشت به سر او کوبید. ملا که عصبانی شده بود دست او را گرفته و کشانکشان نزد قاضی برد. قاضی نیز پس از شنیدن سخنان ملا، از مرد خواست تا به ملا خروسی بدهد. بنابراین مرد رفت و ملا به انتظار ایستاد. اما مدتی گذشت و از مرد خبری نشد. ملا نزد قاضی رفت و مشت محکمی بر سر او کوبید. زمانی که قاضی علت را جویا شد، ملا گفت: من عجله دارم و بیش از این نمیتوانم صبر کنم. بنابراین حالا من یک خروس به شما بدهکارم و شما میتوانید به جای من زمانی که مرد آمد خروس را از او بگیرید.
تیراژ : ۵۰۰۰
تعداد صفحه : ۷۲
نوبت چاپ : ۱
شابک : ۹۶۴-۶۸۰۷-۹۴-۱
شماره کنگره : ۸۵۲۲۵۰۱۶
رده دیویی : ۸۱۳
محل نشر : تهران
جلد : شومیز
قطع : خشتی
زبان کتاب : فارسی
نوع اثر : بازنویسی
ویراستار : اعرابی - غلامحسین
بازنویسی : شعبانی - اسدالله
مترجم : لشگریفرهادی - ویدا
ویراستار : نورقربانی - محمد
جلد دوم از مجموعهی حاضر که برای گروه سنی 'ب' و 'ج' نگاشته شده، حاوی سی و یک داستان کوتاه برای هریک از شبهای اردیبهشت است که تحت پارهای از این عناوین فراهم آمده است: 'جک و لوبیای سحرآمیز'، 'روباه زیرک، گرگ زورگو'، 'خوشبختی'، 'پری دریایی'، 'ملا و خروس'، 'گربهی چکمهپوش' و 'ماهیگیر جوان'. برای نمونه در 'ملا و خروس'، ملا نصرالدین مردی سادهلوح و بامزه، روزی در حال گذر از بازار شهر بود که ناگهان مردی با مشت به سر او کوبید. ملا که عصبانی شده بود دست او را گرفته و کشانکشان نزد قاضی برد. قاضی نیز پس از شنیدن سخنان ملا، از مرد خواست تا به ملا خروسی بدهد. بنابراین مرد رفت و ملا به انتظار ایستاد. اما مدتی گذشت و از مرد خبری نشد. ملا نزد قاضی رفت و مشت محکمی بر سر او کوبید. زمانی که قاضی علت را جویا شد، ملا گفت: من عجله دارم و بیش از این نمیتوانم صبر کنم. بنابراین حالا من یک خروس به شما بدهکارم و شما میتوانید به جای من زمانی که مرد آمد خروس را از او بگیرید.
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
رهبر انقلاب ایران شورای نگهبان مجلس آمریکا مجلس شورای اسلامی صادق زیباکلام دولت مجلس دوازدهم انتخابات انتخابات مجلس انتخابات مجلس دوازدهم
هواشناسی تهران شهرداری تهران قتل بارش باران حج تمتع سیل سلامت سازمان هواشناسی زلزله پلیس وزارت بهداشت
خودرو قیمت دلار قیمت طلا سایپا قیمت خودرو بازار خودرو حقوق بازنشستگان بانک مرکزی مسکن گاز بورس نمایشگاه نفت
نمایشگاه کتاب نمایشگاه کتاب تهران کتاب تئاتر تلویزیون سالار عقیلی سینمای ایران نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران رضا عطاران دفاع مقدس سینما سریال
دانشگاه تهران کره زمین
رژیم صهیونیستی اسرائیل فلسطین غزه جنگ غزه حماس روسیه افغانستان نوار غزه سازمان ملل اوکراین رفح
فوتبال استقلال مهدی طارمی پرسپولیس لیگ برتر فولاد خوزستان رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران بازی لیگ برتر ایران باشگاه پرسپولیس هوادار
هوش مصنوعی فناوری شفق قطبی ایرانسل نوآوری تبلیغات ناسا ایلان ماسک طوفان خورشیدی اپل
کودک ویتامین خواب شیر تجهیزات پزشکی افسردگی فشار خون پزشکان درمان ناباروری بارداری زایمان