جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا
تعزیه در گذر زمان
یکی از هنرهای دینی و مذهبی که ریشه در باورهای مردم کشورمان دارد، تعزیه است؛ همان نمایش سوزناک و غمانگیزی که بیانگر مظلومیت خاندان عصمت و طهارت(ع) است. این نمایش مذهبی که نوعی مرثیه سرایی نیز هست، در دل خود حرف و حدیثهای بسیاری دارد؛ چنانچه بسیاری عقیده دارند تعزیه همان تراژدی است؛ یعنی نمایشی غمانگیز که پس از پیچ و خمهای بسیار در آخرش فاجعهای رخ میدهد. اما واقعیت غیر از این است؛ چرا که در تراژدی معمولا آدمهای خوب و بد با دسیسه و نیرنگ همدیگر را از بین میبرند.
اما در تعزیه این آدمهای بد هستند که با بیرحمی هرچه تمامتر، انسانهای خوب را به شهادت میرسانند. از طرفی در تراژدی بیشتر ظاهر کار و داستان مربوطه مهم است، در حالی که در تعزیه عمق و نفس کار مهم میباشد. حال باتوجه به آنچه عنوان شد، به بیان تاریخچهای کوتاه از تعزیه میپردازیم:
به درستی معلوم نیست تعزیه از چه زمانی آغاز شده و اولین جرقههای این مراسم و نمایش مذهبی در کجا و توسط چه کسی زده شده است.اما از برخی اسناد تاریخی این مطلب استناد میشود که بعد از سدههای اول و دوم که برای شهادت امام حسین(ع) عزاداریها و سوگواریهایی به صورت پراکنده برگزار میشد، اولین قدمهای اساسی برای راهانداختن تعزیه توسط معزالدوله احمد بن بویه در بغداد بود، همان کسی که به خاطر جو حاکم بر روزگار آن زمان دستور داد که بازار بسته شود و تمام در و دیوار شهر را با پارچههای سیاه رنگ بپوشانند و مردم، دهه اول محرم را به عزای سیدالشهدا(ع) در سوگ بنشینند که البته این نوع عزاداری بیشتر شکل و سیاق عزاداری و سوگواری ساده داشت تا آنکه به صورت یک نمایش یا همان شبیهخوانی باشد.
گفته میشود تعزیه در شکل نمایش یا همان شبیهخوانی به صورت پراکنده و باتوجه به فرهنگ و رسوم مختلف در بسیاری از نقاط رایج بوده است، اما طبق تحقیقات انجام شده، باید هفت قرن میگذشت که این مراسم سوگواری رفته رفته به مهمترین گونه نمایش مذهبی ایران؛ یعنی تعزیه مبدل شود. پس واضح است این زمان باید طی میشد تا دستور معزالدوله پله پله مراحل تکامل خود را از سر بگذراند و طی این حرکت میراث و داشتههای یک قوم را سینه به سینه به آیندگان بسپارد.
این نوع عزاداری در عصر صفویه به اوج خود رسید؛ یعنی حاکمان عصر باتوجه به حوادث پیش آمده و گسترش مذهب تشیع، این ضرورت را احساس کردند که بیش از پیش به امر تعزیه و شکل رسمی به آن دادن، بپردازند. ولی باتوجه به آنچه عنوان شد باید گفت در پایان دوره زندیه بود که تعزیه به شکل امروزی رواج پیدا کرد و این دوره تاریخی درست مصادف با زمان شکوفایی و اوجگیری هنر تعزیه در نزد ایرانیان است؛ چرا که با روی کار آمدن حاکمان سلسله قاجار تعزیه به سبب علاقه وافر آنان و توجه و اهمیتی که برای آن قائل میشدند، به شدت متحول و دگرگون شد و مقبولیت همهگیری نزد ایرانیان پیدا کرد.
آنطور که در آن زمان تعزیه هم در میدانهای شهر و هم در نمایشخانههای مذهبی موقت آن دوره، یعنی تکیهها در گوشه و کنار ایران به نمایش درآمد. البته رفته رفته این نمایش خانههای مذهبی موقت که عموما چادر یا خیمه بزرگی بود که بر دیرکهای چوبی استوار میشد، جای خود را به نمایشخانههای ثابتی دادند. هرچند گاهی اوقات با اجرای تعزیه و شبیهخوانی به خاطر بازسازی حادثه عاشورا توسط افراد مختلف، مخالفتهایی میشد، اما این مخالفتها راه به جایی نبرد و تعزیه همچنان سیر تکاملی خود را پیمود.
گفته میشود در این دوره، براساس مدارک موجود تقریبا سیصد مجلس تعزیه و شبیهخوانی در تکیهها و حسینیههای تهران برپا بوده که کوچکترین آنها طبق گواه شاهدان به اندازه سیصد نفر گنجایش داشته است. نمایشخانههای مذهبی بزرگ مهمی مثل تکیه نوروزخان، اسماعیل بزاز، سپهسالار، حاجی میرزا آقاسی، ولیخان و ... حدود سه هزار نفر جا داشته است.
اما با این حال و برای نظم دادن به مراسم تعزیه در سال ۱۲۴۸ ه.ش بود که به دستور ناصرالدین شاه قاجار و مباشرت دوستعلی خان معیرالممالک، عظیمترین تماشاخانه تاریخ ایران، یعنی تکیه دولت در کاخ گلستان و با گنجایش بیش از ۲۰ هزار نفر ساخته شد. جالب آنکه برای ساخت این تکیه، چیزی در حدود یکصد و پنجاه هزار تومان آن زمان خرج شد و این زمان مصادف با دورانی است که تعزیه در اوج شکوه و عظمت خود قرار داشته و روزهای طلایی عمر هفتصد ساله خود را طی میکرده است.
بیتردید این شکوفایی تعزیه بیشتر مدیون وجود تعزیهگردانهایی بود که با ابتکار و خلاقیت خود به این مراسم مذهبی رونق و عظمت خاصی میدادند: همانهایی که در وهله اول با عشق و اشتیاق گام در این راه میگذاشتند و تا آخر عمر خود، در این کار پایمردی میکردند.
اما این رونق تعزیهخوانی در برههای از تاریخ ایران دستخوش حوادث دردناکی شد، یعنی در سالهای بعد اتفافات بدی افتاد؛ چنانچه با افول سلطنت قاجار و روی کار آمدن رضاخان میرپنج، دوران شکوفایی تعزیه هم به سر آمد.
آن گونه که به دلایل سیاسی و شاید کینهای که نسبت به سنتهای مذهبی ایران وجود داشت، برگزاری تعزیه و هر نوع مراسم مذهبی در ایران ممنوع شد تا این نمایش مذهبی از تکیه دولت و دیگر حسینیههای با آن عظمت و شکوه به پهنه روستاها و شهرهای کوچک رانده شود و رفته رفته در خاطره مردم رنگ فراموشی به خود بگیرند.
از آن طرف هم، بعد از سال ۱۳۲۰ نیز هرچند که تعزیه باز به میان شهرهای بزرگ بازگشت، ولی هرگز نتوانست جایگاه از دست رفته خود را باز بیابد. تکیه دولت در پی بازیهای سیاسی ویران شده بود و مردم گرفتار سرگرمیهای بیهوده و پرهیاهو بودند و این چنین تعزیه کمکم از یاد رفت.
البته در ادامه این مقال باید متذکر شد که هنر تعزیه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی رشد فزایندهای به خود گرفت؛ چنانچه برگزاری برخی جشنوارههای مربوط به این هنر، مبین مطلب فوق است. لکن، باید اذعان داشت از آنجا که هنر تعزیه، هنری مردمی است و برخاسته از دل مردم میباشد،جایگاه خود را بازیافت و به رشد رسید همان چیزی که این روزها شاهد آن هستیم.
اکبر خوردچشم
منبع : روزنامه رسالت
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
اسرائیل ایران غزه روسیه مجلس شورای اسلامی نیکا شاکرمی روز معلم معلمان رهبر انقلاب مجلس بابک زنجانی دولت
یسنا هلال احمر قوه قضاییه آتش سوزی پلیس تهران بارش باران سیل شهرداری تهران آموزش و پرورش فضای مجازی سازمان هواشناسی
حقوق بازنشستگان بانک مرکزی دولت سیزدهم قیمت خودرو قیمت طلا قیمت دلار خودرو بازار خودرو دلار سایپا ایران خودرو کارگران
سریال تلویزیون نمایشگاه کتاب مسعود اسکویی عفاف و حجاب سینما سینمای ایران دفاع مقدس موسیقی
رژیم صهیونیستی جنگ غزه فلسطین حماس اوکراین نوار غزه چین ترکیه انگلیس ایالات متحده آمریکا یمن طوفان الاقصی
استقلال فوتبال علی خطیر پرسپولیس سپاهان باشگاه استقلال لیگ برتر ایران تراکتور لیگ برتر رئال مادرید لیگ قهرمانان اروپا بایرن مونیخ
هوش مصنوعی تلفن همراه گوگل اپل آیفون همراه اول تبلیغات اینستاگرام ناسا
فشار خون کبد چرب بیمه بیماری قلبی کاهش وزن دیابت داروخانه