چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا


حاشیه‌نشینی: یک چالش اجتماعی


حاشیه‌نشینی: یک چالش اجتماعی
رشد جرائم در جامعه سیر فزاینده‌ای به خود گرفته وبا توجه به جوان بودن جمعیت، میزان بیكاری، مشكل مسكن و ازدواج این روند رو به گسترش است. روشن است كه معضل بیكاری بیشتر گریبان مناطق پرجمعیت و فاقد رشد اقتصادی را می‌گیرد كه در این میان روستاها به دلیل میزان زاد و ولد بالاتر و امكان اشتغال‌زایی كمتر در بخش كشاورزی بیشتر مهاجرفرست هستند. بخش اعظم مهاجران روستایی وشهرهای كوچك برای سكونت ناگزیر از انتخاب مناطق ارزان و فاقد امكانات رفاهی هستند كه این شرایط در مناطق حاشیه‌نشین و فقیرنشین متمركز است با این مقدمه ارائه تعریفی از حاشیه‌نشینی ضروری است.
حاشیه‌نشینی، نوعی از سكونت است كه در آن افراد در مناطق مجاور شهر اقامت دارند واز حداقل امكانات وخدمات بی‌بهره‌اند البته باید گفت قید مجاور شهر در مواردی نقض می‌شود به این دلیل كه شهركهای اقماری در نواحی مجاور شهر باعث می‌شود حاشیه‌نشین‌ها بین نواحی شهری جای گیرند به این ترتیب آنچه می‌ماند فقدان برخورداری از حداقل امكانات و خدمات شهری زبرای ساكنان این مناطق است این امر باعث می‌شود برخی مناطق درون محدودهٔ جغرافیایی شهر جزئی از حاشیه‌نشین‌ها تلقی شود شاید چنین گفته‌ای در نظر اول نادرست و در تضاد با تعریف فوق قرار گیرد اما اگر خدمات و امكانات شهری را چیزی ورای جنبه‌های مادی (آب ، برق، جاده و ...) بدانیم صحت این ادعا روشن می‌شود.
براساس مقدمه فوق می‌توان گفت:‌ حاشیه‌نشینی عمر چندانی ندارد. در واقع دیرزمانی از آن ایام نمی‌گذرد كه فقرا و اغنیاء در منازلی چسبیده به هم سكونت داشتند و صرف زندگی در یك محله نشانه‌ای از ثروت ، پایگاه اجتماعی وسایر شاخص‌های برتری فرد نسبت به سایرین نبود آنچه حاشیه‌نشینی را به صورت یك مشكل اجتماعی شدید درآورد، اصلاحات ارضی ، اصلاحات ناشی از هراس امریكا از انقلابات دهقانی بود كه بسیاری از كشورهای جهان سوم را فراگرفته بود مطابق این نظریه با اجرای اصلاحات ارضی چند هدف تأمین می‌شد.
▪ اول اینكه :
از میزان تجمع نیروهای بالقوه انقلابی و در مناطق روستایی كاسته می‌شد و بدین‌گونه خطر اعتراض و شورش رعایای فاقد زمین از بین می‌رفت در عین حال این نكته نیز اهمیت داشت كه چهره حكومت دست‌نشانده تا حدی بزك شود واشكال شدید و خشن بهره‌كشی منافی این امر بود با توجه به اینكه دیرزمانی بود شیوه تولید ارباب و رعیتی به عنوان یك شیوه غیرانسانی در جوامع غربی محكوم شده بود لزوم اجرای چنین اصلاحات هدایت شده‌ای آشكارتر می‌شود ( اشرف ۷۵: ۱۳۶۲).
▪ دوم اینكه :
تولیدات صنایع كشاورزی نیاز به بازار داشت و وجود عده زیادی رعیت به عنوان تأمین كنندگان تقریباً رایگان نیروی كشاورزی با این امر همخوانی نداشت هرچه از نیروی كار در این بخش كاسته می‌شود نیاز به ادوات كشاورزی پیشرفته افزایش می‌یافت و این وضعیت مطلوب صنایع غربی تولید كننده چنین ادواتی بود .
▪ سوم اینكه :
صنایع مونتاژ و مصرفی شهرها از یك سو نیاز به كارگر داشت ( كه بنابر ماهیت این صنایع كارگران غیرتخصصی هم این نیاز را برآورده می‌كردند از سوی دیگر همین صنایع یك بازار مصرف وسیع می‌خواست كه با ماهیت خودكفایی جامعه روستایی هماهنگ نبود به هر حال با اجرای قانون اصلاحات ارضی بخش عظیمی از ساكنان روستا كه به نحوی با اقتصاد روستایی و كشاورزی فعال بودند، كار خود را از دست دادند و با تشكیل شركتهای زراعی (كه از سوی رژیم ترویج و حمایت می‌شد) این روند سیر فزاینده‌ای یافت، در كنار این موضوع جاذبه‌های كار در نواحی شهری بود به طوری كه كارهای غیر مولد نظیر فروش بلیطهای بخت‌آزمایی، دستفروشی، واكسی و .... درآمدی چند برابر یك كشاورز داشت كه با هزار مشقت بر روی زمین كار می‌كرد و معلوم نبود محصول تولیدی او خریداری داشته باشد چرا كه سیل محصولات كشاورزی مانند برنج، گندم، جو، پیاز و غیره به كشور سرازیر بود (رفیع‌پور ۱۳۷۷:۸۱).
این عوامل در كنار هم باعث آغاز سیل مهاجرت از سوی نواحی روستایی به نواحی شهری خصوصاً مراكز استانها و تهران شد از این زمان است كه پدیده حاشیه‌نشینی به صورت یك معضل جدی مطرح می‌شود سیل مهاجران فاقد توانایی تهیه مسكن متناسب با شهر بودند از آنجا كه این مهاجرت بدون برنامه‌ریزی و به صورت خودبخودی بوده بخش مسكن با مشكل مواجه شد اجاره مسكن به نحو سرسام‌آوری بالا رفت و این مشكلی است كه تاكنون نیز دوام یافته است اما مهاجران باید به نحوی سكونت می‌كردند كه با وضعیت مالی آنان نیز تناسب داشته باشد و طبق همین اصل ساده تناسب مالی، نواحی مجاور شهرها مناسبترین محل بود با این مقدمه نسبتاً طولانی وارد جزئیات زندگی حاشیه‌نشین‌ها می‌شویم واین كار با تقسیم زندگی آنها به اجزایی مانند مسكن می شود البته همانطور كه خواهیم دید این تقسیم بندی برای سهولت كار است و پاره ای موارد وضعیت اشتغال ، یا وضع مسكن است كه تعیین كننده نوع كار می‌باشد و همچنین در سایر موارد این امر صادق است .
● مسكن
با توجه به توان مالی اندك ،‌ سطح سواد و تخصص مهاجران ، وضعیت مسكن ویژگی خاص خود را دارد .البته همانطور كه گفته شد حاشیه نشین ها یك طیف را تشكیل میدهند و از لحاظ وضع مسكن برخی از آنها در آلونك هایی زندگی می كنند كه مصالح آن با توجه به محیط عبارتند از :قوطی های حلب ، انواع بشكه ،لاستیك كهنه ،ماشین و سایر مواد اسقاطی كه به نحوی امكان استفاده از آنها در ساخت سرپناه وجود دارد پاره‌ای دیگر ضمن استفاده از مصالح مرسوم در دستیابی به خدمات شهری با مشكل مواجه می‌شوند همین ویژگیها باعث نامگذاری تعدادی از این حاشیه‌نشین‌ها شده است كه اسامی حلبی‌آباد ، حصیرآباد، شیلنگ‌آباد و غیره (‌در شهرستان اهواز) بر همین مبناست، تأمین زمین مورد نیاز یك موضوع مناقشه‌انگیز دیگر است.
معمولاً زمینهایی كه اختصاص به تخلیه زباله و نخاله‌های ساختمانی دارند و یا به دلیل صعب‌العبور بودن و پستی و بلندی‌های متعدد فاقد كاربری مسكونی هستند مطلوب حاشیه‌نشین‌ها است ولی عامل تعیین كننده مجاورت آن با شهر است.
● اشتغال
ساكنان حاشیه‌نشین‌ها ، به دلیل وضعیت خاصی كه دارند ، قریب به اتفاق در مشاغل سطح پایین بوده و به اصطلاح پست انجام وظیفه می‌كنند در یك نمونه‌گیری از ۶۰ خانوار مقیم یكی از مناطق حاشیه‌نشین اهواز تنها معدودی مشاغل دولتی داشتند كه به ترتیب عبارت بود از نامه‌رسان اداره، نگهبان درب ورودی ، آبدارچی و كارگر شهرداری این نمونه شامل سرپرستان خانواری بود كه دراهواز به دنیا آمده بودند یعنی نسلی كه با روستا ارتباط چندانی نداشتند. اهمیت این نكته در این است كه برخی نظریه‌پردازان مشكلات حاشیه‌نشین‌ها را به میراث روستایی آنها نسبت می‌دهند درحالی كه نسل دوم و سوم حاشیه‌نشینان نیز به دلیل وضعیت خاص آموزشی ، عمومی و عدم دسترسی به آموزش حرفه‌ای از دستیابی به جایگاه خاص خود محروم می‌شود و در واقع بافت شهری همیشه با آنها به عنوان یك عامل خارجی مقابله كرده و سعی در دفع آنها (و نه جذب وحل آنها) دارد. در اینجا یك بار دیگر بر در هم تنیدگی عوامل مورد بررسی تأكید می‌شود چنان‌كه می‌بینیم وضعیت اشتغال ، مسكن و آموزش و سایر موارد به گونه‌ای به هم مربوطند و كشیدن خط بین آنها تنها برای سهولت كار است وگرنه در عالم واقعیت اینها دانه‌های یك زنجیره متصلند .
مشاغل نمونه فوق از این قرارند : تجزیه زباله‌ها، جمع‌آوری ضایعات، كارگر ساختمانی، راننده(بدون ماشین) راننده (مالك وانت) ، قصاب كشتارگاه، چوبدار، اجاره‌دار زمین كشاورزی،‌ برقكار ماشین، لوله‌كشی و غیره.. به عنوان مثالی از زیر مجموعه‌های اشتغال و بهداشت تجزیه زباله‌ها مطرح می‌شود كه به دلیل عدم رعایت جنبه‌های بهداشتی در این كار باعث ایجاد انواع بیماریهای پوستی و عفونی در افرادی می‌شود كه با زباله سروكار دارند. ولی در عین حال تأكید می‌شود چنانچه این كار مطابق اصول بهداشتی و به گونه‌ای منظم انجام شود فعالیتی مولد می‌باشد زیرا از طریق برگرداندان برخی مواد زائد به چرخه مصرف هم به سلامت محیط زیست كمك شده و هم به اقتصاد ملی كمك می‌شود. از دیگر پدیده‌های قابل طرح وجود كارگاه آسیاب پلاستیك‌های كهنه است كه ضمن لزوم فعالیت آنها باید تحت نظارت بهداشتی قرار گیرند.
● بهداشت
شرایط بهداشتی حاشیه‌نشینها به شدت متأثر از موقعیت جغرافیایی آنان است. حاشیه‌نشینانی كه اكنون در محدوده شهری قرار گرفته‌اند، دارای آب، برق، شبكه فاضلاب ( حداقل به صورت كانال روباز) و از خدمات آموزشی هستند. گرچه رغبت چندانی به استفاده از آن ندارند و این یكی از وجوه اشتراك آنان با مناطقی است كه خدمات آموزشی وجود ندارد . اما حاشیه‌نشینانی كه در نواحی مجاور شهر زندگی می‌كنند از بسیاری امكانات (حداقل به صورت رسمی ) محرومند .فاضلاب در جویهای روباز كه به صورت خود به خودی مسیری می‌یابد ، جریان دارد. این امر باعث شیوع بیماریهای انگلی می‌شود كه به شدت بین حاشیه‌نشینان رایج است واین یك وجه اشتراك بین ساكنان حاشیه‌نشین‌ها با روستاها است در یك بررسی همه‌گیر شناسی معلوم شد بیش از ۹۰ درصد از ساكنان یك حاشیه‌نشین به بیماریهای انگلی مبتلا هستند (جلالی ۱۳۷۰:۵۷) در برخی مناطق حاشیه‌نشین‌ها به خدمات لوله‌كشی دسترسی دارند ولی عمدتاً به طریق قاچاق و غیررسمی از آب استفاده می‌كنند كه علت را می‌توان در بی‌میلی ارگانهای ذیربط به ارائه خدمات یا ناتوانی اهالی حاشیه‌نشین‌ها از خرید چنین خدماتی جستجو كرد. در برخی مناطق حاشیه‌نشین خدمات بهداشتی و درمانی رسمی وجود دارد اما به دلایلی حاشیه‌نشین‌ها تنها به عنوان آخرین راه حل به آنها مراجعه می‌كنند. مصرف شوینده‌ها و مواد تمیز كننده در این مناطق به شدت پایین است به طوری كه از ۱۵ خانه‌ای كه در یكی از حاشیه‌نشین‌ها بازدید شد تنها در یك خانه صابون وجود داشت.
بسته به توانایی مالی ساكنان حاشیه‌نشین ، شرایط توالت‌ها تفاوت دارد. به طوری كه در یك مورد توالت به ارتفاع ۵۰ سانتی‌متر از كف كاشی شده بود. اما اكثراً با مصالح موجود از قبیل بلوك، آجر و سنگ‌چین فاقد ملات و در یكی دو مورد صرفاً اطراف آن را با گونی محدود كرده بودند ضمن این‌كه كف آن از چوب بود از آنجا كه اكثر مناطق حاشیه‌نشین از خدمات شهرداری بی‌بهره‌اند زباله‌ها به تناسب وضعیت در اطراف جاده رها می‌شود و یا در یك چاله بزرگ انداخته شده و یا صرفاً در یك محوطه انباشته می‌شود . در برخی مناطق كه تعداد احشام نگهداری می‌شود زباله‌ها به یك منبع آلوده‌كننده دائمی بدل می‌شوند و حیوانات موذی (از قبیل موش) آنجا را به صورت جولانگاه خود درآوردند.
بهداشت غذایی نیز جدای از این مقوله نیست مثلاً در یكی از حاشیه‌نشین‌ها هر روزه فروشنده‌ای یك گونی حاوی ضایعات كشتارگاه را به فروش می‌رساند كه علاوه بر فقدان ارزش غذایی نحوه عرضه و حمل و نقل آنها نیز به گونه‌ای است كه باعث انتقال بیماری می‌شود.● تراكم جمعیت
در زمینه تراكم جمعیت درنواحی حاشیه‌نشین به دو مطلب باید توجه كرد اولاً میزان رشد جمعیت در سطح كل كشور بالاتر از میانگین جهانی است و این امر علی‌رغم موفقیت‌های اخیر در كنترل جمعیت هنوز هم صادق است دوم اینكه رشد جمعیت در نواحی روستایی همیشه بیشتر از مناطق شهری است و حتی در كشورهایی مانند چین كه مسئله كنترل جمعیت را به صورت دقیق و متمركز پیگیری می‌كنند نیز صدق می‌كند و از جمله مشكلاتی است كه این كشور با آن مواجه می‌باشد وقتی این واقعیت‌ها را مورد توجه قرار دهیم .
مشاهده خانوارهای پرجمعیت چندان تعجب‌برانگیز نخواهد بود واین یك واقعیت است میانگین فرزندان ۶۰ خانوار تحت بررسی ۲/۷ با محدوده بین ۳ الی ۱۳ نفر بود به این نكته توجه شود كه اكثریت سرپرست‌های خانوارهای تحت بررسی زیر ۴۰ سال سن داشتند و همگی متولد اهواز بودند به این ترتیب با یك تراكم جمعی روبرو هستیم كه بالقوه مشكل‌زا است گروه‌های خودجوش ، نوجوانان در این محلها شكل می‌گیرند كه بالقوه تمایل به كجروی اجتماعی دارند. این جمعیت متراكم در خود تضادهای نژادی و قومی دارند لیكن در زمینه مقابله با تخریب مسكن و سایر مشكلات عمومی متحد عمل می‌كنند و نیز در فقرعمومی اشتراك كامل دارند. همچنانكه در بخش بهداشت گفته شد ساكنان حاشیه‌نشین‌ها حتی در صورت وجود امكانات بهداشتی تمایل چندانی به استفاده ندارند و این امر به خصوص در مورد پیشگیری از بارداری صادق است كه علی‌رغم رایگان بودن این خدمات چندان مورد توجه نیستند. تراكم جمعیت از یك بعد دیگر نیز قابل بررسی است . بیتوته كردن ۱۰ الی ۱۲ نفر در یك اتاق مشكلات خاصی را با خود به همراه دارد ویك پیش بین عمده برای بلوغ جنسی پیش‌رس ، زنای با محارم و انحرافات جنسی است. از دیگر موارد مشكل‌ساز مشاهده والدین در حین استعمال مواد مخدر است كه هم آثار مستقیم (استنشاق دود) و هم آثار غیرمستقیم (الگوگیری از والدین ) بر رفتار گرایش به مواد مخدر جوانان دارد.
● خدمات اجتماعی و رفاهی
میزان خدمات اجتماعی (شامل خدمات شهرداری ، مراكز تفریحی، آموزشی، بهداشت و آب و برق) در این مناطق فوق‌العاده محدود است به استثنای موارد محدود واحدهای آموزشی و بهداشتی چنین خدماتی وجود ندارد وانشعابات آب و برق عمدتاً قاچاق است چنان كه پیشتر گفته شد بی‌رغبتی و بی‌اعتمادی نسبت به ارائه‌دهندگان خدمات وجود دارد و این امر می‌تواند ریشه‌های روانی و اقتصادی داشته باشد. اصولاً ساكنان حاشیه‌نشین‌ها به غریبه‌ها با بی‌اعتمادی و سوءظن نگاه می‌كنند و این تجربه‌ای است كه طی سالها و شاید از نسل قبل به ارث برده‌اند زیرا هر كس پیش آنها آمده، یا پیامی برای تخریب سرپناه آورده و یا از اخذ پول صحبت كرده و این ذهنیت همواره بین آنها وجود دارد. یكبار دیگر تأكید می‌شود حاشیه‌نشین‌ها از بابت برخورداری از خدمات اجتماعی نیز یك دست نیستند و برخی مناطق حتی امكانات ارتباط تلفن هم وجود دارد و در بعضی دیگر انشعابات آب از فاصله چند صد متر و شیلنگ‌های پلاستیكی به محل آورده شده است.
● وضعیت آموزشی
با تفكیك این موضوع به دو جزء آموزش عمومی و حرفه‌ای به بررسی آن می‌پردازیم علت این تفكیك علی‌رغم این واقعیت كه هیچ واحد آموزش حرفه‌ای در حاشیه‌نشین‌ها وجود ندارد تأكید بر اهمیت آموزش حرفه‌ای است . میزان ترك تحصیل ، افت آموزشی، مردودی و تجدیدی در حاشیه‌نشین‌ها به مراتب بالاتر از سطح عمومی كشور است پسران به دلیل نیاز خانواده به تأمین معاش خیلی زود مدرسه را ترك می‌كنند به طوری كه در كلاسهای آخر دبستان میزان شاگردها خیلی كمتر از سالهای اول است دختران نیز به دلیل مسائل اعتقادی، ارزشی و قومی یا اصلاً به مدرسه نمی‌آیند یا خیلی زود در مقطع دبستان ترك تحصیل می‌كنند.
اكثر جوانان حاشیه نشین اعتقاد دارند كه درس فایده‌ای ندارد و باید زودتر كاری دست و پا كرد به عنوان مصداقی برای حرفهای خود هم چند نفری را مثال می‌زنند كه دیپلم گرفتند ولی نتوانستند كاری مناسب پیدا كنند. با وجود تفكیك دو جزء آموزش عمومی و حرفه‌ای تأكید می‌‌شود كه در این زمینه كاری در حاشیه‌نشین‌ها انجام نشده است و این وضع جای تأمل دارد. زیرا اگر قرار باشد كاری اصولی انجام گیرد تلاشی در جذب ساكنان حاشیه‌نشین در فعالیتهای شهری ( خدمات و تولیدات شهری) از كانال آموزشی حرفه‌ای می‌گذرد در بخش راهبردها توضیح بیشتری در این مورد ارائه می‌شود .
● تأثیر حاشیه‌نشین‌ها برای امنیت شهری
با توجه به شرایط فوق ، حاشیه‌نشین‌ها جزء مناطق مستعد ارتكاب جرم هستند ، فقدان نظارت امنیتی كافی وجود تعداد زیادی افراد نیازمند و بیكار ، سطح پایین سواد ، فقدان روشنایی كافی در معابر و وضعیت جغرافیایی بعضی مناطق همه باعث می‌شود مجرمین به راحتی در آنجا پناه گیرند و تا زمانی كه این عوامل زمینه‌ساز وجود داشته باشد این مناطق بالقوه جرم‌خیز خواهند ماند . جوانان حاشیه‌نشین با فرهنگ ویژه روزها عازم مركز شهر می‌شوند تا كاری دست و پا كنند . با توجه به فقدان تخصص و آموزش كافی ، عمدتاً به كار دستفروشی ، پهن كردن بساط، سیگار فروشی ،كار در میدان تره بار و ... می پردازند و به این ترتیب به صورت زائدهٔ فعالیتهای شهری در می آیند . این مشاغل غیر تخصصی و زائد خود به عنوان یك عامل سوق دهنده بسوی جرم عمل می كنند . به عنوان مثال در یك مطالعه مربوط به مشاغل افراد معتاد ، همهٔ افراد نمونه مشاغل كاذب و غیر تخصصی داشتند . از دیگر جرائم مطرح در حاشیه نشین ها وجود دارد منكراتی است كه به دلیل بروز بیماریهای تناسلی و ایدز ، اهمیت خاص دارد.
● جمع‌بندی
از آنجا كه حاشیه‌نشینی خاص كشور ما نیست،‌ تلاش‌های مربوط به حل آن سابقهٔ زیادی دارد. این تلاشها را می‌توان بصورت یك پیوستار در نظر گرفت كه در یك سوی آن نادیده گرفتن و تلاش برای نابودی و پراكنده كردن این اجتماعات است و در سوی دیگر تلاش برای ارائه مسكن ،‌ امكانات و شرایط زندگی به آنان است. البته هر كشور با توجه به امكانات اقتصادی و شرایط سیاسی خود یك راه حل برمی‌گزیند ، بعنوان مثال در كشورهای اروپایی كه توان اقتصادی بالاتری (در مقایسه با كشورهای كم توسعه یافته ) دارند،‌ سعی می‌شود از طریق خانه‌های بین راه ، مراكز خیریه و ... به حاشیه‌نشینی‌ها و بی‌خانمانی سروسامان بدهند. و در كشوری مانند فیلیپین با تخریب آلونك‌نشین‌ها با معضل روبرو می‌شویم. در كشور ما شاید با تركیبی از هر دو مواجه باشیم كه نمودی از فقدان یك برنامه مدون در مواجهه با این معضل است. مثلاً تلاش‌های زیادی برای سكنی دادن ساكنان گودنشین‌های جنوب شهر در مناطق مختلف شده و از سوی دیگر برخی محلات دارای چنین ویژگیهایی تخریب شده است.
به هر حال این معضل، دلایل چند گانه‌ای دارد و در تلاش برای حل آن باید به دلایل زیر توجه كرد. نظریه‌پردازان غربی مانند دانیل لرنزو دنباله روان بومی آنان، اعتقاد دارند ساكنان حاشیه‌نشین‌ها، مردمی بی‌جا، آواره و رانده شده‌اند، كه مانند خس و خاشاك بر سیل مهاجرت از روستاها كنده و به شهرها آورده شده‌اند. بدون اینكه در جامعه مدرن پذیرفته شده باشند، به نظر این گروه حاشیه‌نشینی از جمله عوارض جانبی گذار جوامع سنتی به سوی جوامع صنعتی و شهری مدرن است و جنین تحول عظیمی بدون عوارض جانبی امكان پذیر نخواهد بود . سیر منطقی این نظریه رهاسازی حاشیه نشینان به حال خود است تا اینكه دست نامرئی بازار فكری به حال آنان نماید و یا حداكثر محلی برای اجرای برنامه های تسكین دهنده جهت كاستن ازخطر انفجار این بمب ساعتی باشند.
اما از زاویه ای دیگر حاشیه نشینی را می توان واكنش به فقدا برنامه ریزی متولیان جامعه دانست كه به صورت خود جوش و با حداقل امكانات به نوعی معضل مسكن را برای خود حل نموده اند.
جان پالتن در این زمین چنین می گوید: خانه های یك شبه برپاشده یا آلونك نشینی به عنوان بخشی از صحنهٔ زندگی شهری جهان عقب نگهداشته شده برای دهه های آینده باقی خواهد ماند.
آلونك نشین ها كه در هر منطقه نامی خاص و با مسمی دارند وظیفه مشخصی به عهده دارندكه عبارت است از: مسكن دادن به كسانی كه از اكثریت منابع بی بهره‌اند و جایی برای اقامت ندارند در مجموع می‌توان گفت آلونك‌نشینی به عنوان شیوه‌ای از زندگی مختصات جهان شمول دارد كه از آن میان می‌توان به فقر ، فقدان حداقل شرایط بهداشت (حتی با توجه به معیارهای محلی ) بی‌بهرگی از حداقل خدمات شهری و لذا آلودگی گاه وحشتناك محیط زندگی، فقدان امكانات آموزشی و پرورشی و بی‌رغبتی نسبت به آن، نگرانی دائمی ناشی از استفاده غیرمجاز از آب، برق و زمین ، تحقیر اجتماعی به عنوان حاشیه‌نشینان جامعه كه باعث پیدایش زمینهٔ مساعد گسترش آسیبهای اجتماعی به علت جذب رانده‌شدگان و قانون گریزان در كنار اكثریت زحمت‌كش و شریف می‌شود، اشاره كرد.
● پیشنهادات و راهبردها
در آغاز گفته شد كه علت ایجاد چنین پدیدهای سیاست‌های مخرب رژیم گذشته در جهت تأمین منافع استعمار بوده و در اینجا نیز بر این نكته تأكید می‌شود در عین حال باید به خاطر داشت كه روستاها به دلیل محدودیت در اشتغال و سرریز جمعیتی ، ذاتاً مهاجرفرست هستند بنابراین این راهبرد كلی باید در جهت ایجاد اشتغال و كنترل جمعیت بر این نواحی باشد از آنجا كه هنوز هم بخش اعظم مهاجرت داخلی به سوی شهر تهران و مراكز استانها می‌باشد یك راه حل دیگر برای پیشگیری از این روند اتخاذ سیاستهای مركز‌گریزی در ابعاد مختلف است .
تلاش در جهت ساماندهی وضع سكونت حاشیه‌نشین‌ها باید با چنان ظرافتی باشد كه به عنوان یك عامل تشویقی برای مهاجرت بیشتر روستائیان عمل نكند این نكته با توجه به اینكه اكثر حاشیه‌نشین‌ها روابط منظمی با مناطق روستایی دارند اهمیت خاص دارند .
برای اینكه حاشیه‌نشین‌ها از حالت بیگانگی و دفع توسط جمعیت شهری خارج شوند لازم است با توجه به نیازهای جامعه و آمادگی افراد آموزشهای حرفه‌ای برای آنان ترتیب داده شود تا ضمن جذب در جامعه شهری زمینه غلطیدن افراد به دامن جرم و مجرمین از بین رود .
در زمینه مسائل بهداشتی كنترل جمعیت باید با استفاده از اهرمهای تشویقی گسترش یابد زیرا یك مورد كاهش در میزان تولد هم می‌تواند موفقیت محسوب شود چرا كه هر فرد كه بر این جمعیت اضافه شود می‌تواند به عامل ایجاد مشكل اجتماعی بدل گردد. كنترل كارگاه‌های غیرمجاز تبدیل ضایعات یك امر مهم دیگر است زیرا از طریق ورود مواد ناسالم به چرخه مصرف مجدد می‌تواند مشكلات بهداشتی و جسمی به بار آورد.
در خاتمه تأكید می‌شود حساب اكثریت افراد شریف و زحمت‌كش كه در این مناطق زندگی می‌كنند از اقلیت افراد مجرم و منحرف جداست بیشتر افراد ساكن حاشیه‌نشین‌ها تمایل دارند به صورتی شرافتمندانه و در چهارچوب اصول و قوانین اجتماعی فعالیت كنند و از هر اقدامی در این جهت استقبال می‌كنند.
منوچهر رستگارنیا
شورای تحقیقات زندانهای خوزستان
منابع:
- اشرف، احمد
اصلاحات ارضی و مسائل آن
انتشارات آگاه۱۳۶۲
- جلالی‌،‌ محمد
بررسی همه‌گیر شناسی بیماریهای انگلی در مناطق مختلف شهر اهواز
پایان نامه دكترای پزشكی حرفه‌ای ۱۳۷۰
- رفیع‌پور، فرامرز
انقلاب اسلامی و مسائل اجتماعی ایران
شركت سهامی انتشار ۱۳۷۷
منبع : قوه قضائیه


همچنین مشاهده کنید