دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا


حاشیه نشینی تصویر واقعی یک معضل ملی


حاشیه نشینی تصویر واقعی یک معضل ملی
حاشیه نشینی به آن نوع از زندگی شهری اطلا ق می گردد که در حومه شهرها و حاشیه های نزدیک به شهر تعدادی خانوار به صورت نامتعارف و بدمسکن و حتی بدون توجه به ابتدایی ترین نیازهای اجتماعی اقدام به تشکیل جمعیتی شهرک مانند یا یک مرکز جمعیتی می نمایند.
پدیده حاشیه نشینی در ایران عمدتا بعد از وقوع اصلا حات ارضی (که پیامد انقلا ب به اصطلا ح سفید بود) رخ عیان کرد. با وقوع انقلا ب سفید و اجرای اصلا حات ارضی که یک رفرم ظاهری بود با توجه به اینکه اقتصاد متکی بر کشاورزی نتوانست جوابگوی نیاز واقعی روستائیان و ساکنین دهستان های بزرگ و کوچک و نیز دور و نزدیک به شهرها باشد، باعث گردید موج مهاجرت روزافزون و گسترده روستائیان به شهرهای بزرگ با حدت و شدت زیادی شروع شود و حتی بعد از انقلا ب و سال های متمادی گذشته این پدیده بدیمن و نامتعارف به صورت یک فرآیند بدون برنامه و با سرعتی غیرقابل تصور ادامه یافته که زایش شیوه ای از زیستن تحت عنوان حاشیه نشینی را به دنبال داشت. حاشیه نشینی در شهرهای بزرگ و کلا ن شهر تهران، بعد از انقلا ب با گستردگی بیشتری پیشروی نمود و به موازات آن تشویق به تکثر جمعیت به عنوان یکی از راهبردهای اجرایی و تصمیمات نظام در دهه اول انقلا ب و عمدتا در طول ۸ سال جنگ تحمیلی و دفاع مقدس - که زیاد هم بدون دلیل نبود - به مثابه علتی ثانویه باعث رقابت شدید برای دستیابی به امکانات شهری مزید برعلت شد و باعث گردید حاشیه نشینی در قامت یک معضل ملی رخ بنمایاند.
موضوعی که از لحاظ جامعه شناختی و اصول شهرسازی بسیار حائز اهمیت است پیشروی همسان شدن کمیت و کیفیت شهرهای ایران خصوصا کلا ن شهر تهران با حاشیه های خود است. زیرا با استمرار روند فعلی جهت گیری و سمت و سوی این معضل به شکلی است که در حال حاضر یا از نگاه سیستمی مدیریت شهری در چند سال آینده جمعیت حاشیه نشینان کلا ن شهر تهران اختلا ف اندکی با جمعیت و شهروندان شهر تهران خواهند داشت. در حال حاضر براساس آمارهای موجود و مطالعات میدانی درصد قابل ملا حظه ای (از نظر بحث کمیتی) مشمول حاشیه نشینان کشور هستند که این افزونی جمعیت در کلا ن شهرها خصوصا تهران کاملا ملموس بوده و متاسفانه روز به روز بر تعداد آنها افزوده می شود.
عدم پویایی مدیریت شهری خصوصا در دو دهه گذشته در کلان شهر تهران به علت مشکلا ت خاص بعضی از مناطق مزید بر علت بوده و باعث گردیده که حاشیه های تهران نتوانند پابه پای متن شهر، ارتقای عمرانی پیدا کنند و از طرفی نیز به علت تاثیرگذاری حاشیه نشینی برمتن شهر و افزایش روزافزون جمعیت این گونه مناطق عاملی خواهد شد که در آینده ای نه چندان دور حاشیه و متن از هر لحاظ با هم برابر شوند.
همین موضوع و روند شتابان و بی وقفه آن تبعاتی به دنبال دارد که بایستی از حاشیه نشینی به علت نشو و نمای ناموزون و خارج از قاعده آن به عنوان یک معضل ملی نام برد و چنانچه این پدیده شوم به همین منوال ادامه پیدا نماید بدون شک به یک فاجعه ملی منجر خواهد شد.
معضلا تی که حاشینی نشینی عامل پیدایش آنها شده است بسیار فراتر، حساس تر و قابل توجه تر از عدم هماهنگی در بافت فیزیکی شهر است.
حاشیه نشینان که عمدتا مهاجران روستایی هستند به علت داشتن خصلت ها و شیوه های فرهنگی و رفتاری ویژه و عمدتا نشات گرفته از سبک زندگی جامعه روستایی به شیوه ای گذران عمر می کنند که هیچ سنخیتی با خصایص جامعه شهری ندارند.
همین اختلا ف نگرش به مسائل و شیوه های رفتاری و نامانوس بودن با فرهنگ حاکم بر شهر و شهرنشینی پیامدهای بسیار منفی به دنبال خواهد داشت که به علت خاصیت آنها هر کدام به نوبه خود قابل تعمق و بررسی کارشناسانه می باشند. با توجه به اینکه سهم بسیار بالا یی از وقوع جرایم در کشور به حاشیه نشینان اختصاص یافته است هرگونه کم توجهی و سهل انگاری در نگاه مدیریتی به حاشیه نشینان و نیز لحاظ نکردن تبعات حضور این همه مهمانان ناخواسته در کلا ن شهر تهران پیامدهای منفی بسیاری در بر خواهد داشت. پایین بودن سطح زندگی و نازل بودن معیشت اقتصادی این طبقه باعث انحرافات نهادینه شده در زندگی حاشیه نشینان می شود که قاچاق مواد مخدر، بزه کاری های متنوع اجتماعی و همچنین جنایت های مبتنی بر هیچ انگاری جامعه توسعه یافته شهری از موارد قابل ذکر دیگر است.
فقر مفرط اقتصادی و عدم مهارت های فنی و پایین بودن سطح معلومات علمی در میان مهاجران حاشیه نشین مشاغلی را رواج داده که در متن زندگی شهری برای شهروندان شناسنامه دار و با هویت به وضوح قابل رویت است. دست فروشی، قاچاق کالا ، دلا لی های کاذب، فروش مواد مخدر و سایر ناهنجاری های اجتماعی امروزه نه تنها در حاشیه شهر بلکه در متن شهرها نمود آشکار و تام دارد. بدین شکل که تسری این همه چالش به متن جامعه به آسانی و با کمترین موانع به وقوع پیوسته است.
در کالبدشکافی معضلا ت حاشیه نشینی علا وه بر موارد فوق سطح نازل آموزش و پرورش و درجات بسیار پایین علمی در حاشیه شهرهای بزرگ از جمله تهران باعث مضاعف شدن تمامی معضلا ت و مشکلا ت مطروحه فوق است. با توجه به اینکه آموزش و پرورش در حاشیه شهر تهران به بدوی ترین شکل ممکن در جریان است باعث می گردد که کم سوادی در میان حاشیه نشینان امری کاملا بدیهی بوده و همین بحث موجب می گردد که فرآیند جامعه پذیری به شیوه متداول در میان کودکان و نوجوانان فرآیندی ناقص و عقیم باشد و همین نقصان در شدت یافتن انحرافات جامعه شهری، نمود قابل توجهی داشته باشد. رشد حاشیه نشینی به دلا یل فوق و سایر مواردی که به دنبال خواهد آمد، موجب شده است که اجتماعاتی در دل جامعه و شهروندان رخ بنمایاند. از مضرات و زایش این بدسامانی همین بس که به واسطه آن آداب شهرنشینی و شیوه های پیشرفته و مورد قبول و استانداردهای شهرنشینی به آسانی به فراموشی سپرده شده و به جای آن خصایص و رفتارهای ناهنجار و کنش های جامعه روستایی که هیچ سنخیتی با شهر زیست بودن نداشته به عنوان شاکله نگرش به تمامی مسائل مترتب با زندگی شهری فراگیر شود.
از دیگر گرفتاری های حاشیه نشینی که رابطه بسیار نزدیکی بر شهرنشینی داشته و لطمات زیادی به شهر و شهروندان و شهرزیستان می رساند عدم برخورداری حاشیه نشینان از بهداشت و امکانات درمانی است. زیرا تراکم بالا ی جمعیتی و در کنار آن عدم امکانات کافی و وافی شهری باعث شده از لحاظ بهداشتی این گونه مناطق در وضعیت وخیمی به سر برده و به صورت اتومات و روتین و ارتباطات خواسته و ناخواسته، وخامت اوضاع تاسف انگیز بهداشتی این مناطق زیان های بی شماری را برای شهروندان به ارمغان آورد. از جمله معمول ترین آنها آمار بالا ی بیماری های مسری پوستی - انگلی - گوارشی - مقاربتی و... می باشند. با تمام این توضیحات حاشیه نشینی معلول بسیاری از علت هاست که بایستی به دنبال کشف و اقدام عاجل در جهت مرتفع نمودن آنها بود.
شاید بتوان گفت اولین موضوع قابل توجه عدم نگاه ویژه دولت و بی توجهی جدی به روستاها و مناطق محروم است که با رفع محرومیت های آنها حاشیه نشینی یقینا کاهش خواهد یافت.
جلوگیری از تمرکزگرایی سیستم دولتی عاملی خواهد بود که بتواند مشکل گشای بسیاری از گرفتاری فعلی باشد چه اینکه عدم توجه به این همه گرفتاری در طول سالیان متمادی باعث گردیده بیشتر امکانات رفاهی کشور به شهرها سرازیر شده و عامل انگیزشی قوی گردیده در تشدید مهاجرت ها و همین علت باعث شده جمعیت قابل ملا حظه ای از روستائیان جهت استفاده از امکانات و رفاه نسبی، جلا ی وطن نموده و حاشیه نشینی با تمامی مشکلا ت مربوطه را به زندگی اسفبار روستایی ترجیح بدهند.
نگاه ویژه سیستم دولتی به شهرها در طول سالیان گذشته و اینکه (گویا لازم است و اجبار) که تمامی امکانات کشوری به شهرها تخصیص داده شود را فراموش نکنیم. همین تمرکزگرایی دولتی و نگاه متفاوت دوگانه به شهر و روستا باعث به وجود آمدن تبعاتی مانند حاشیه نشینی و پیدایش مردمانی تمرکزگرا و مهاجرت کننده به شهر است که از جمله می توان عدم دسترسی به اماکن دولتی، دستگاه ه های اجرایی، خدمات قضایی و عدم امکانات بهداشتی- درمانی نام برد.
فاصله زیادی میان فضای روستایی و شهری وجود دارد آن هم از نظر وجود امکانات نسبتا فراوان رفاهی، خدماتی و تکنولوژیکی در شهرها که بایستی اذعان داشت حاشیه نشینی کنونی نه به دلیل روند توسعه شهرها بلکه به سبب مدیریت نامناسب در توزیع عادلا نه امکانات مطرح شده باشد. همچنین بایستی پذیرفت از مهم ترین عوامل زایش حاشیه نشینی مدیریت تدوین نشده است. چه اینکه بایسته بود، مدیریت کارا به شکلی برنامه ریزی شود که افزایش جمعیت و توسعه روزافزون شهر قابل برآورد و پیش بینی بوده و راهی برای راندن و حتی عدم پذیرش این مهاجران بیابد. اما موضوع بسیار مهمی که بایستی مدنظر قرار گیرد این است که افزایش حاشیه نشینی حداقل بعد از انقلا ب اسلا می (خصوصا بعد از دفاع مقدس و جنگ تحمیلی که نزدیک به دو دهه از آن می گذرد) نه به دلیل روند توسعه شهرها بلکه به سبب مدیریت نامناسب است. وقتی قبول داریم حاشیه نشینی ارتباط تنگاتنگی با مدیریت شهری دارد این فرضیه جایگاه محکم تری در اذهان پیدا می نماید و به سهولت به این شعار واقعی دست می یازیم که هر گونه مدیریت نامناسب شهری یعنی افزایش بی رویه حاشیه نشینی!
از دیگر دلا یل پیدایش حاشیه نشینی عدم نظارت و مدیریت کامل و دقیق دولت و متولیان مربوط به بازار، زمین و مسکن است وقتی گروه هایی کم درآمد یا مهاجر نمی توانند تقاضا و خواسته خود را در بازار رسمی زمین و مسکن برآورده نمایند و از طرفی دولت هم همان طوری که گفته شد حاکمیت جامع و کاملی بر این دو مولفه ندارد لذا روی آوردن مهاجرین به نظام غیر رسمی و برگزیدن حاشیه شهرها برای سکنی گزیدن کوتاه ترین و کم هزینه ترین طریق ممکن است. به بیان دیگر چون مدیریت کلا ن مسکن تلفیق مناسبی با برنامه ریزی شهری ندارد باعث می شود سیاست گذاری مدیریت مسکن و مدیریت توسعه شهری ارتباط سازمانی و منطقی با هم پیدا ننمایند.
اما حال که قصد داریم گریزی به حاشیه نشینی و علت بروز آن داشته باشیم، پیشنهادهایی در این موضوع مورد نظر است و چنین استنباط می شود که همین موارد جواب خیلی از پرسش هاست.
اکنون که حاشیه نشینی تحت عنوان یک پدیده است بایستی راه هایی برای کنترل و راهبردهایی به کار گرفته تا همین حد بتواند موضوعی به این با اهمیتی را جدی نگریسته و کنترل آن را در دست گرفت.
از آن جایی که حاشیه نشینان به جهت قدرت اقتصادی ضعیف هستند اوقات فراغت مطلوبی را نیز سپری نمی کنند و بر همین اساس با آسیب بیشتری مواجه هستند.
مشکل ساز بودن حاشیه شهرها حتی برای ساکنین این مناطق از یک سو و شرایط نامساعد زندگی در این محیط های غیراستاندارد از سوی دیگر ایجاب می کند تا برنامه ریزان شهری و مسوولا ن اجرایی هر چه سریع تر تدابیری اتخاذ نمایند که قدرت برخورد درست و عملی و رویارویی جدی با این پدیده را در ید قدرت خود داشته باشند چرا که حاشیه نشین وقتی که مستقر شد دیگر نه یارای بازگشت به موطن اصلی و زادگاه اولیه خود را داراست و نه توان امرار و معاش سالم. در شرایط فعلی که در این باره نیز راهکارهای زیادی همیشه پیشنهاد و حتی عملیاتی شد اما ظاهر امر نشان دهنده این موضوع که نتوانسته است راهکار عقلا نی و مناسبی برای مقابله با این معضل باشد ارائه امکانات، توزیع بن، توزیع اقلا م مصرفی، توانمندسازی، آماده سازی، حاشیه نشینی، پرداخت تسهیلا ت، تشویق به بازگشت و ترک حاشیه شهرها، نهادینه کردن روابط حاکم بر فرهنگ حاشیه نشینی و اقدام به آبادانی حاشیه شهرها، پابه پای متن شهر و ده ها شیوه دیگر از جمله مواردی است که از طرف برنامه ریزان مدیریت شهری و مدیریت اجتماعی استان ها پیشنهاد و حتی عملیاتی نیز شده است اما همان طور که عرض شد هیچ کدام از راهکارهای ارائه شده و حتی عملیاتی شده نتوانسته است راهکار صحیح و قابل اتکایی برای مقابله با پدیده مربوطه باشد.
با عنایت به این که مشکل مهاجرت روستاییان به شهرها و اسکان غیررسمی در حاشیه شهرها در خیلی از کشورهای دیگر دنیا نیز هست و همه برای رفع آن برنامه ریزی می کنند لذا این که ما فقط با اعتقاد به این که به تشکیل سازمانی مانند وزارت رفاه یا توزیع بن و یارانه و کالا های مصرفی می توانیم مشکل به این مهمی را از جامعه محو نماییم، یقینا به نتیجه مطلوب نخواهیم رسید بلکه مطلوب تر می نمایاند که بررسی و دگردیسی در شیوه های پیدایش حاشیه نشینی و همچنین کالبد شکافی پدیده حاشیه نشینان و نیز اقدامات قوی، جامع، فراگیر و با پشتوانه مالی بالا می تواند گره گشای معضل مربوطه باشد در غیر این صورت هر روزه وخامت اوضاع افزون تر می گردد. وقتی روستاییان در محل زندگی خود نتوانند گذران معیشت کنند ناچار روی به شهر می آورند و از آن جا که در شهر برای احراز شغل های دولتی و غیردولتی پیش شرط هایی سد راه آنها می شود با اختیار کردن شغل کم درآمد و گذراندن عمر نمودن در حاشیه شهرها با حداقل امکانات برای آنها به مراتب از وضعیت قبلی یعنی روستانشینی مطلوب تر خواهد بود. شاید تصویب قوانینی مانند اشتغال هر کسی بر اساس بومی بودن در محل زندگی خود یکی از بدیهی ترین شیوه ها باشد و نیز اجتماعی نمودن برنامه توسعه و فراگیر نمودن آن نیز می تواند شیوه مطلوبی باشد وگرنه به نظر نگارنده کار دولت ها این نیست که حاشیه ها را مانند هسته شهرها تامین نیاز کنند بلکه زمینه های پیش آمده برای مهاجرت را مهار و محو نمایند. دولت بایستی با سیاست های تشویقی و ارائه امکانات و تسهیلا ت در مبدا مهاجرت این جریان را با روند معکوس روبه رو سازد. به رغم تمامی این هشدارها بایستی قبول داشته باشیم نزدیک به نیم قرن است که جامعه ایران با پدیده حاشیه نشینی مواجه است مشکلی که اگر در طول سال های گذشته توجه بیشتری به روستاها می باشد و توزیع امکانات بهداشتی و آموزشی در روستاها با عدالت رعایت و توزیع می شد و دولت ها در رسیدگی به امورات روستائیان و مشکلا ت دامنگیر آنها که خیلی هم هزینه بر و پردردسر نیستند را در اولویت قرار می دادند اکنون شاهد این معضل ملی نبودیم. پس بهتر آن است تا آمار بزهکاران حاشیه نشین و شغل های کاذب و مستقر در حاشیه این شهرها افزایش بیشتر نیافته است مدیران ارشد کشور به جای راهکارهای سوخته و تاریخ مصرف گذشته یا با سردادن شعارهای آرمانی مانند توانمندسازی حاشیه نشینان و... تصمیماتی عملی، علمی، منطقی و قابل اجرا، در قالب برنامه های زمان دار و دارای تقویم تدوین نمایند وگرنه مهار حاشیه نشینی و مسائل و مشکلا ت مبتلا به آن از مهم ترین معضلا ت قابل توجه دولت و مجموعه نظام خواهد بود و کم توجهی به آن حتی در واحد ساعت هم می تواند خطرساز باشد.
نویسنده :ولی یعقوبی
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید