پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا

نگاهی گذرا بر زندگی و شخصیت امام صادق ( علیه السلام)


نگاهی گذرا بر زندگی و شخصیت امام صادق ( علیه السلام)
امام صادق(علیه السلام) در روز ۱۷ ربیع الاوّل سال ۸۳ هجری قمری در مدینه متولّد گردید.
پدر گرامی آن حضرت، امام محمّد باقر(علیه السلام) و مادر ارجمندش امّ فروه، دختر قاسم بن محمّد بن ابی بکر می باشد.نام شریفش جعفر ولقب معروفش صادق و كنیه اش ابوعبداللّه می باشد.
امام جعفر صادق(علیه السلام) در سال ۱۱۴ هجری به امامت رسیدند و دوران امامتشان مصادف بود با اواخر حکومت امویان و اوایل حکومت عباسیان . ایشان با پنج خلیفه اموی( هشام بن عبد الملک ، ولید بن یزید ، یزید بن ولید ،ابراهیم بن ولید و مروان حمار ) و دو خلیفه عباسی ( عبد الله سفاح و منصور دوانیقی ) معاصر بودند و در سال ۱۴۸ هجری در سن ۶۵ سالگی به دست منصور به شهادت رسید و در قبرستان بقیع مدفون گشت .
عظمت علمی آن حضرت چنان روشنگر افقهاست که همه اندیشمندان و بزرگان در برابر آن سر تعظیم فرود می آورند. ابو حنیفه پیشوای فرقه حنفی می گوید : من دانشمندتر از جعفربن محمد ندیده ام (۱)
همچنین می گوید : منصور دوانیقی به من گفت : مردم شیفته جعفر بن محمد شده اند برای محکوم کردن او مسائل مشکلی را در نظر بگیر . من نیز چهل مسأله مشکل طرح کردم ، روزی وارد مجلس منصور شدم جعفر بن محمد را در آنجا دیدم چنان تحت تاثیر ابهت و عظمت او قرار گرفتم که چنین حالتی از دیدن منصور به من دست نداد . منصور گفت سؤالات خود را بپرس .
هر مسأله ای که از او می پرسیدم عقیده ما ، عقیده اهل مدینه و عقیده خود را پیرامون آن بازگو می نمود ؛ در برخی موارد با ما موافق و در بعض موارد با اهل مدینه موافق و گاهی نیز با هر دو مخالف بود . بدین ترتیب همه سؤالات مرا پاسخ داد . همانا دانشمند ترین مردم و آگاه ترین آنها به اختلاف فتاوا و مسائل فقهی جعفر بن محمد است . (۲)
مالک ، پیشوای فرقه مالکی نیز می گوید : مدتی نزد جعفر بن محمد رفت و آمد می کردم او را همواره در یکی از سه حالت دیدم : یا نماز می خواند ، یا روزه بود و یا قران تلاوت می نمود و هرگز بدون وضو نقل حدیث نمی کرد .(۳) در علم و عبادت و پرهیزگاری ، برتر از جعفر بن محمد ، هیچ چشمی ندیده و هیچ گوشی نشنیده و به قلب هیچ بشری خطور نکرده است . (۴)
شیخ مفید می نویسد : به قدری علوم از او نقل شده که زبانزد مردم گشته و آوازه آن ، همه جا پخش شده است و از هیچ یک از افراد خاندان او ، به اندازه او علم و دانش نقل نشده است .(۵)
● اوضاع جهان اسلام در زمان امام صادق(ع)
بی شک اثر بخشی ایشان در اصلاح ساختار فکری و فرهنگی جهان اسلام را نمی توان منکر شد . موج مواج فقه جعفری توانست جامعه اسلامی را که به سمت بحران و تحریف مطلق ره می سپرد به ساحل امن بازگرداند . در آن زمان ، مردم دیدگاه نظری و عملی روشن و عقیده ای واضح نداشتند ؛ چرا که گسترش عباسیان و شیطنت های آنان از طریق جعل حدیث و فتوای به رأی و داخل کردن عناصر مخرب در مصادر تشریع مانند قیاس و استحسان ، و نیز انحرافات عقیدتی (که بیشتر معلول ترجمه کتابهای یونانی و فارسی و هندی بود ) اعتقادات مردم و شریعت اصیل را رو به تباهی سوق میداد . فتنه هایی که به پدید آمدن گروه هایی خطرناک از جمله غلات ، زنادقه ، جاعلان حدیث ، اهل رأی و متصوفه انجامید و ایستادگی و مشاجره و مباحثه آن حضرت با این تفکرات و افشای خط فکری آنها امری ضروری می نمود .
ولی با این حال عصر امام صادق (ع) عصر جنبش فکری و فرهنگی بود و شور و شوق علمی بی سابقه ای در جامعه اسلامی به وجود آمده بود و علوم مختلفی اعم از علوم اسلامی چون : قرائت قرآن ، تفسیر ، حدیث ، فقه و کلام ؛ ونیز علوم بشری همچون : طب ، فلسفه ، نجوم ، ریاضیات و ...پدید آمده بود ، بنابر این تشنگی علمی عجیبی به وجود آمده و زمینه را برای فعالیتهای آن حضرت مهیا ساخته بود .
در کنار این دو عامل عامل سومی نیز مهم می نمود که بدون آن ، ثمر دهی انقلاب جعفری را نمی شد تصور کرد ؛ و آن ضعف و تزلزل حکومت بنی امیه و فزونی قدرت بنی عباس بود . این موقعیت ویژه کشمکش میان این دو جبهه را به دنبال داشت و به تبع آن بستری مناسب برای فعالیت های فرهنگی آن حضرت مهیا شد . از زمان هشام بن عبد الملک تبلیغات و مبارزات سیاسی عباسیان آغاز گردید و در سال ۱۲۹ وارد مرحله مبارزه مسلحانه گردید و سرانجام در سال ۱۳۲ به پیروزی رسید .
از آنجا که بنی امیه در این مدت گرفتار مشکلات سیاسی فراوان بودند ، لذا فرصت ایجاد فشار و اختناق نسبت به امام و شیعیان ( مثل زمان امام سجاد ع ) نداشتند .
عباسیان نیز چون پیش از دست یابی به قدرت در پوشش شعار طرفداری از خاندان پیامبر و گرفتن انتقام خون آنان عمل می کردند ، و از سویی در سدد پرداختن به امور حکومتی و استحکام بخشی پایه های قدرت خود بودند ،فشاری نسبت به امام نداشتند . از این رو این دوران ، دوران آرامش و آزادی نسبی امام صادق (ع) و شیعیان و فرصت مناسبی برای فعالیت علمی و فرهنگی آنان به شمار می رفت .
● تأسیس دانشگاه بزرگ جعفری
این فراقت بال سبب گشت تا آن حضرت ،نشر علوم و اندیشه های ناب اسلامی را در رأس همه برنامه های خود قرار داده و با توجه به نیاز شدید و آمادگی نسبی جامعه به تداوم راه پدر بزرگوارشان امام باقر(ع) بپردازند و در رشته های مختلف علمی شاگردانی چون : هشام بن حکم ، محمد بن مسلم ، ابان بن تغلب ، هشام بن سالم ، مؤمن طاق ، مفضل بن عمر ، جابر بن حیان و صدها نخبه علمی دیگر تربیت نماید که تعداد آنها را غالب بر چهار هزار نفر نیز نوشته اند (۶) .
نقش شاگردان ایشان در ارائه راهکارهای فکری _ اجتماعی در زمینه های گوناگون از جمله فقه ، کلام ، نجوم ، طب ، شیمی و... قابل توجه است . از آثار ارزشمند شاگردان آن حضرت می توان به ۳۱ جلد(۷) کتاب هشام بن حکم ، بیش از ۲۰۰ جلد(۸) کتاب جابر بن حیان در زمینه های گوناگون عقلی ، طبیعی و شیمی(که در آن روز کیمیا نامیده می شد ) و کتاب ارزشمند توحید مفضل اشاره کرد .
امام صادق(علیه السلام) مسجد پیامبر را در مدینه محلّ تدریس خویش قرار داد و مردم دسته دسته از دور و نزدیك به آنجا می شتافتند و سؤالات گوناگون خود را مطرح و جواب لازم را دریافت می نمودند.
گزارشات تاریخی از مناظرات آن حضرت و شاگردانشان با پیروان سایر مکاتب و اندیشمندان دیگر مذاهب بسیار جالب و در خور توجه است .(۹)
هشام بن سالم می گوید: روزی با گروهی از یاران امام صادق(علیه السلام) در محضر آن حضرت نشسته بودیم. مردی شامی اجازه ورود خواست و پس از كسب اجازه، وارد مجلس شد. امام فرمود: بنشین. آن گاه پرسید: چه می خواهی؟ مرد شامی گفت: شنیده ام شما به تمام سؤالات و مشكلات مردم پاسخ می گویید، آمده ام با شما بحث و مناظره كنم! امام فرمود: در چه موضوعی؟ شامی گفت: درباره كیفیّت قرائت قرآن. امام رو به حمران كرده فرمود: حمران! جواب این شخص با توست. مرد شامی گفت: من می خواهم با شما بحث كنم، نه با حمران! امام فرمود: اگر حمران را محكوم كردی، مرا محكوم كرده ای !مرد شامی ناگزیر با حمران وارد بحث شد، هر چه شامی پرسید، پاسخ قاطع و مستدلّی از حمران شنید، به طوری كه سرانجام از ادامه بحث فرو ماند و سخت ناراحت و خسته شد!امام فرمود: حمران را چگونه دیدی؟ مرد شامی گفت: راستی حمران خیلی زبردست است، هر چه پرسیدم به نحو شایسته ای پاسخ داد! آن گاه مرد شامی گفت: می خواهم درباره لغت و ادبیّات عرب با شما بحث كنم. امام رو به ابان بن تغلب كرد و فرمود: با او مناظره كن. ابان نیز راه هرگونه گریز را به روی او بست و وی را محكوم ساخت. مرد شامی گفت: می خواهم درباره فقه با شما مناظره كنم!امام به زرارهٔ فرمود: با او مناظره كن. زراره هم با او به بحث پرداخت و به سرعت او را به بن بست كشاند!شامی گفت: می خواهم درباره كلام با شما مناظره كنم!امام به مؤمن الطّاق دستور داد با او به مناظره بپردازد. طولی نكشید كه شامی از مؤمن الطّاق نیز شكست خورد!به همین ترتیب وقتی كه شامی درخواست مناظره درباره استطاعت برانجام خیر و شرّ، توحید و امامت نمود، امام به ترتیب به حمزه طیّار، هشام بن سالم و هشام بن حكم دستور داد با وی به مناظره بپردازند و هر سه با دلائل قاطع و منطق كوبنده، شامی را محكوم ساختند. با مشاهده این صحنه هیجان انگیز، از خوشحالی، خنده ای بر لبان امام نقش بست.(۱۰)
● گستره دانشگاه جعفری
شعاع علمی امام صادق (ع) نه تنها بر سر شیعیان پرتو افکنی می نمود بلکه اهل سنت ( وحتی برخی از پیشوایان آنها ) نیز از مکتب آن حضرت بهره می بردند .
ابو حنیفه پیشوای حنفی ها ، مدت دو سال شاگرد امام بوده و تأثیر این دو سال بر زندگی علمی خود را چنین بیان می کند : " لولا السنتان لهلک نعمان ؛ اگر آن دو سال نبود نعمان (نام کوچک او ) هلاک می شد " . (۱۱)
شاگردان امام از نقاط مختلفی چون : کوفه ، بصره ، واسط ، حجاز و ... و نیز از قبایلی چون بنی اسد ، مخارق ، طی ، سلیم ، غطفان ، ازد ، قریش و ... بودند .
در تأیید گستره دانشگاه امام صادق (ع) همین بس که حسن بن علی بن زیاد وشاء _ از بزرگان حدیث وشاگرد امام رضا (ع) _ می گوید : در مسجد کوفه نهصد نفر استاد حدیث دیدم ( نه به صورت یکجا ) که همگی از جعفر بن محمد حدیث نقل می کردند . (۱۲)
● فعالیتهای سیاسی امام
بر خلاف تصور عمومی ، حرکت امام صادق(ع) تنها در زمینه های علمی خلاصه نمی شد بلکه ایشان فعالیت های سیاسی نیز داشتند که غالبا مورد توجه قرار نگرفته و بیان نمی گردد .
به طور مثال آن حضرت برای تبلیغ امامت و دعوت مردم برای قبول ولایتشان شخصی از اهل کوفه به خراسان گسیل داشتند که این فاصله بسیار ، بیانگر وسعت حوزه فعالیت سیاسی امام است .
امام صادق(علیه السلام) به پیروان خود فرمان داد كه به حاكم منحرف پناه نبرند و از داد و ستد و همكاری با او خودداری كنند و به اصحاب و دوستان خود سفارش می كرد كه در هر كار، مخفیانه عمل كنند و تقیّه را رعایت نمایند و در هر عملی كه انجام می دهند توجّه كامل داشته باشند كه دشمنان و مخالفانشان متوجّه آن نشوند.
آن حضرت مردم را بر آن می داشت تا در شورشی كه زید بن علی بن الحسین(علیه السلام) بر ضدّ دولت امویان كرده بود، پشتیبان زید باشند.هنگامی كه خبر قتل زید به ایشان رسید بسیار ناراحت شده و اندوهی عمیق به ایشان دست داد و از مال خود به خانواده هر یك از یاران زید كه با او در آن واقعه آسیب دیده بودند هزار دینار دادند . و نیز هنگامی كه جنبش بنی الحسن(علیه السلام) شكست خورد، امام را حزن و اندوه فرا گرفت و سخت گریست و مردم را مسئول كوتاهی در برابر آن جنبش دانست.
با این حال، آن حضرت از در دست گرفتن حكومت خودداری فرمود و این كار را به وقتی موكول كرد كه نقش دگرگون سازی امّت را ایفا كند و در مجرای افكار امّت تأثیر گذارد و انحراف های گوناگونی را كه واقعیّت سیاسی و اجتماعی به وجود آورده بود تصحیح نماید، آن گاه در داخل امّت عهده دار تجدید بنا شود و امّت را آماده سازد تا در سطحی درآیند كه بتوانند حكومتی را كه خود می خواهند، تشكیل دهند.
امام صادق(علیه السلام) با تمام جریان های فكری و عقیدتی آن روز برخورد كرده و موضوع اسلام و تشیّع را در برابر آنها روشن ساخته و برتری بینش اسلام شیعی را ثابت كرده است .
● حدیث نور
قال الصادق (علیه السلام) : «أَحَبُّ إِخْوانی إِلَیَّ مَنْ أَهْدی إِلَیَّ عُیُوبی» (۱۳)
محبوبترین برادرانم نزد من، كسی است كه عیبهایم را به من گوشزد نماید.
۱) تذکره الحفاظ : ۱/۱۶۶ .
۲) بحار الانوار : ۴۷/۳۳۵ .
۳) تهذیب التهذیب : ۱/۸۸ .
۴) الامام الصادق والمذاهب الاربعه : ۱/۵۳ .
۵) الارشاد /۲۷۰ .
۶) الارشاد /۲۷۱ ؛ الامام الصادق والمذاهب الاربعه : ۱/۶۹ .
۷) اعلام الوری / ۲۸۴ .
۸) الفهرست (ابن ندیم ) /۵۱۲ – ۵۱۷ .
۹) رک : بحار الانوار : ۱۰/۲۲ .
۱۰) اختیار معرفه الرجال ( رجال کشی) / ۲۷۵ – ۲۷۸ ؛ قاموس الرجال( تستری) : ۳/۴۱۶ .
۱۱) الامام الصادق والمذاهب الاربعه : ۱/ ۷۰ .
۱۲) فهرست مصنفی الشیعه(نجاشی) / ۳۹ – ۴۰ .
۱۳) اصول کافی : ۲/۶۳۹ .
منبع : عرفان