سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا


گره کور فرش ایرانی


گره کور فرش ایرانی
نبود متولی مشخص برای فرش دستباف موضوعی است كه رئیس مركز ملی فرش ایران هر زمان با پرسش هایی در زمینه ضعف عملكرد دستگاه های ذی ربط طی چند سال گذشته مواجه می شد، از آن به عنوان عامل مؤثر در این كاستی ها یاد می كرد. دیدگاههای فیض الله عرب سرخی رئیس مركز ملی فرش ایران پیرامون وضعیت فرش دستباف ایرانی و اقدامات و برنامه های این مركز برای تولید و عرضه فرش در بازارهای جهانی را می خوانید.كاهش سهم فرش دستباف در صادرات غیرنفتی در سال جاری نسبت به سال گذشته موضوعی است كه نشانگر عدم برنامه ریزی و آینده نگری لازم برای تولید و بازاریابی فرش دستباف است گرچه رئیس مركز ملی فرش ایران كاهش ۲/۱۱ درصدی صادرات فرش را می پذیرد اما وی این كاهش را تنها از نظر حجم و اندازه دانسته و معتقد است از لحاظ ارزش، صادرات فرش دستباف نسبت به گذشته رشدی ۱۵ درصدی داشته است. عرب سرخی گرچه در صحبت های خود ركود تولید فرش را می پذیرد اما این امر را ناشی از نبود متولی برای این صنعت در سال های گذشته می داند و امیدوار است با تشكیل مركز ملی فرش ایران و اجرای برنامه های مدنظر، رونق دوباره و حضور پررنگ تر فرش دستباف ایرانی را در بازارهای جهانی شاهد باشیم گرچه وی عوامل دیگری را نیز در این ركود دخیل می داند و معتقد است صادرات فرش سایر كشورها نیز كاهش یافته است. رئیس مركز ملی فرش ایران در تحلیل كاهش سهم فرش در صادرات غیرنفتی معتقد است صادرات غیرنفتی كشور در سال های اخیر به سمت صنعتی شدن پیش رفته، زمانی فرش كالای اول صادرات غیرنفتی بود كه كل صادرات غیرنفتی كشورمان كمتر از ۳میلیارد دلار بود اما اكنون با ۷ میلیارد دلار صادرات غیرنفتی، این صنعت جایگاه برجسته تری یافته است .همچنین مسایلی در زمینه عرضه و تقاضا نیز در كاهش صادرات فرش دستباف نقش داشته بدان معنا كه در دو سال گذشته ركود اقتصادی حاكم در بازارهای هدف (كشورهای آمریكای شمالی و اروپا) را شاهد بوده ایم كه این ركود منجر به كاهش تقاضای فرش شده چرا كه فرش جزو كالاهای ضروری نبوده و در زمره اولین كالاهایی است كه در شرایط مذكور از سبد مصرف در این كشورها حذف شده است. از سوی دیگر در زمینه عرضه نیز به دلیل پایین بودن سطح دستمزد تولید فرش و توسعه عرصه های دیگر، نیروهای قالیباف تولید فرش را ترك نموده و به عرصه های دیگر تولید كه دستمزد بالاتری دارند جذب شده اند. دغدغه ها و نگرانی های مذكور در زمینه تولید و عرضه فرش موجب كاهش تولید و تقاضا در بازار فرش شده كه نتیجه منطقی آن كاهش تقاضا و صادرات است.وی در خصوص نقش پیشرفت كشورهای رقیب و تقلید آنها از طرح و نقش فرش ایرانی و سهل انگاری های صورت گرفته در زمینه تولید در كاهش صادرات نیز معتقد است كشورهایی كه نیروی انسانی ارزانتری نسبت به كشورمان داشته اند و دستمزد كمتری برای تولید می پردازند از مزیت نسبی در زمینه تولید فرش نسبت به ایران كه دستمزد بالاتری دارد برخوردار هستند. گرچه متوسط دستمزد بافنده فرش دستباف در كشورمان یك سوم دستمزد سایر بخش هاست. متوسط دستمزد در كشورمان ۱۸۶ دلار و متوسط دستمزد فرشباف ۶۱ دلار است در حالی كه با این شرایط نیز متوسط دستمزد بافنده فرش در كشورمان نسبت به كشور پاكستان بین ۳۰ تا۵۰ درصد گرانتر است این امر سبب شده تا كسانی كه نمی توانند به دلیل هزینه بالای تولید، فرش تولید كنند نقشه و تجربه خود را به دیگر كشورها كه نیروی انسانی ارزانتری دارند منتقل كنند گرچه این اتفاقی است كه در سایر عرصه های تولیدی و حتی در كشورهای رقیب نیز رخ داده است. اكنون در كشور رومانی با حركت به سمت صنعتی شدن از قالیبافان خبری نیست. با این وجود نمی خواهم كاستی هایی را كه در عرصه تولید داریم نادیده بگیرم اما سهم عوامل اقتصادی مهم تر بوده است.
عرب سرخی هنوز هم از جایگاه فرش ایرانی در بازارهای جهانی دفاع نموده و تقلید از طرح، رنگ و نقش فرش ایرانی توسط سایر كشورها را امری می داند كه در سایر عرصه های صنعت نیز وجود دارد. از وی در زمینه ریشه مشكلات كنونی فرش ایرانی و اینكه متولی امر چه دستگاهی بوده است پرسیدیم وی معتقد است تاكنون نهادی متولی فرش نبوده و نمی توان گفت مشكلات متوجه كدام دستگاه است. وزارت بازرگانی مسئولیتی در زمینه فرش نداشته بلكه متولی صادرات محصولات و از جمله فرش است. مشكلات این صنعت از آنجا ناشی می شود كه گرچه قبلاً سازمان صنایع دستی، وزارت جهاد كشاورزی و وزارت بازرگانی در زمینه فرش مسئولیت داشتند اما هیچ دستگاهی متولی آن نبوده است و وزارت بازرگانی نیز تنها از طریق شركت سهامی فرش ایران در زمینه تولید، آموزش، صادرات و تأمین مواد اولیه فعالیت هایی داشته گرچه این شركت به صورت یك بنگاه عمل می كرد و مسئول سیاستگذاری فرش نبوده است.ثبت طرح و نقش فرش ایرانی در مجامع بین المللی وعده ای است كه قبلاً وزیر بازرگانی آن را عنوان كرده بود. گرچه این وعده هنوز محقق نشده است، اما رئیس مركز ملی فرش ایران از برنامه مركز در این زمینه می گوید: گروهی برای طرح و نقش و كمیته ای با هدف پیگیری طرح ها و نقش های اصیل ایرانی تشكیل و جلسات متعددی داشته ایم گرچه نمی توانیم بگوییم چند درصد كار انجام شده اما اراده كرده و این كار گروه ها را تشكیل داده ایم و باید وارد مذاكره با مراجع بین المللی كه در این زمینه مسئولیت دارند شویم. در این راستا ممكن است نیاز باشد تا عضو برخی مراكز جهانی ذی ربط شویم كه این امر نیازمند مصوبات مراجع قانونی كشور است، اما مركز ملی فرش ایران ثبت طرح و نقش فرش دستباف را از اولویت های كاری خود قرار داده است.
رئیس مركز ملی فرش ایران معتقد است تا زمانی كه تولید فرش سامان نیابد فرآیند فروش آن نیز ساماندهی نخواهد شد، چرا كه در شرایطی كه بافنده به تنهایی تولید كرده و راه دیگری جز واسطه و دلال برای فروش محصول خود نمی شناسد وضعیت همین خواهد بود. تلاش می كنیم تا بافندگان قالی به گونه ای كه قابل رجوع به صورت گروهی باشند ساماندهی شوند و این كار در قالب اتحادیه های فرشبافان صورت خواهد گرفت. با تشكیل این اتحادیه ها می توان با پشتیبانی، اطلاع رسانی و آموزش برای تعیین نوع فرش مورد نیاز بازار اقدام كرد، اما در شرایط فعلی كه نزدیك به یك میلیون و۸۰۰ هزار قالیباف در روستاهای كشور پراكنده هستند چه ابزاری برای ارتباط با آنها می توان در اختیار داشت؟ مهمترین گام در این زمینه ساماندهی قالیبافان است و از ابتدا نیز در این راستا مباحثی چون بیمه قالیبافان، تشكیل اتحادیه ها و مجتمع های قالیبافان را مورد توجه قرار داده ایم. گرچه این حركت فرآیندی زمان بر بوده و به تدریج نتایج آن مشخص خواهد شد. در نظر داریم تا همه فارغ التحصیلان رشته فرش را در گروه های آموزشی متشكل كرده و به آنها امكانات دهیم تا بتوانند آموزش لازم را به فرشبافان ارائه دهند.تشكیل مجتمع های قالیبافی از جمله طرح هایی است كه در راستای ساماندهی قالیبافان دنبال می شود. این طرح با مخالفت هایی روبه رو است و برخی اجرای آن را ظلم به قالیبافان می دانند. در شرایطی كه بیشتر قالیبافان كشور دار قالی را در منازل خود برپا كرده و در كنار كارهای روزمره به قالیبافی مشغول هستند آیا تمایل چندانی به استقرار در این گونه مجتمع ها خواهند داشت؟! رئیس مركز ملی فرش ایران معتقد است اگر تشكیل این گونه مجتمع ها در حالتی مورد توجه قرار گرفته كه قرار باشد قالیبافان در وضعیت بهتری به این مكانها منتقل شوند، حقوق این افراد تضییع خواهد شد. اما از آنجا كه اكثر قالیبافان در شرایط دشواری به تولید فرش می پردازند ، این مجتمع ها وضعیت بهتری نسبت به شرایط عموم قالیبافان دارد. بنابراین می توان قانون تشكیل مجتمع های قالیبافی را یك گام به پیش دانست. اما در شرایطی كه بافنده ای نخواهد با شرایط بیمه كامل و پوشش قانون كار با دارا بودن وضعیت مطلوبی به این مجتمع ها منتقل شود این كار مطلوب نیست.وی روند تدوین این طرح را چنین توصیف می كند: اكنون اصلاحیه آیین نامه های اجرای مجتمع های مذكور را در دستور كار داشته و موظف هستیم در آخرین جلسه كمیته تخصصی شورایعالی صادرات اصلاحیه مذكور را پیشنهاد دهیم و در اولین جلسه ای كه بعد از آن این شورا تشكیل می دهد اصلاحیه ارائه شده بررسی و تصویب خواهد شد. گرچه این مجتمع ها با شرایط سهل تری تأسیس می شود اما مشكلاتی در زمینه متراژ زمین و بنا و پیش بینی استانداردهای بهداشتی در این اماكن وجود دارد كه در این اصلاحیه به آن توجه خواهد شد تا بتوان در فضاهای كوچك نیز با رعایت استانداردهای بهداشتی و حفظ سرانه فضای بافت كارگاه هایی در مقیاس كوچكتر دایر كرد. اما قرار نیست تا همه تولید فرش در این مجتمع ها صورت گیرد و اكنون نیز بخشی از تولید فرش در خانه ها و تحت یك سازمان تولید انجام می شود. هدف اصلی از تشكیل این مجتمع ها ساماندهی فرشبافان و نظارت بر بافت فرش است.
بیمه قالیبافان كلاف سردرگمی است كه با وجود اقدامات انجام شده و وعده های دستگاه های ذی ربط هنوز توفیق چندانی نیافته است؛ از یك سو عزم جدی در دستگاه های مذكور برای اجرای این طرح وجود نداشته و از سوی دیگر به دلیل فرآیند ناكارآمد اجرای آن، قالیبافان استقبال چندانی از طرح مذكور ننموده اند. این عدم اقبال موضوعی است كه رئیس مركز ملی فرش ایران نیز بدان اشاره نموده و معتقد است از نزدیك به دو میلیون فرشباف كشور تاكنون تنها حدود ۱۴هزار نفر تحت پوشش بیمه در قالب این طرح قرار گرفته اند. به دلیل نبود متولی انجام این كار، عدم تبلیغات لازم و اینكه سازمان تأمین اجتماعی اجرای طرح مذكور را در اولویت قرار نداده تاكنون طرح بیمه قالیبافان توفیق چندانی نداشته است.
عرب سرخی در تشریح اقدامات مركز ملی فرش ایران برای اجرای طرح بیمه قالیبافان با اشاره به موافقتنامه این مركز با سازمان تأمین اجتماعی، به رفع موانع موجود برای اجرای گسترده طرح مذكور خوشبین بوده و معتقد است از ۱۸ اسفند به بعد طرح انفرادی از ۱۴ درصد حق بیمه ۵۰ درصد توسط دولت و ۵۰ درصد توسط بافنده و در بحث كارگاهی نیز با مأخذ ۵۰ درصد پایه حقوق و دستمزد، نیمی از حق بیمه توسط كارفرما و بقیه توسط فرشباف پرداخت خواهد شد و از سال ۸۴ سازمان تأمین اجتماعی و سازمان بازرگانی در مراكز استانها آماده پاسخگویی دقیق و جزئی به مسایل و مشكلات موجود در این زمینه هستند.
عرب سرخی در پاسخ به این پرسش كه با وجود آنكه قبلاً سهم بیمه قالیبافان ۳۰ درصد لحاظ شده بود اما در طرح جدید این سهم به ۵۰ درصد افزایش خواهد یافت و با این شرایط تا چه حد به اقبال بافندگان از طرح خوشبین هستید می گوید: ۵۰درصد سهم بیمه بافندگان براساس محاسبات، ماهیانه حدود ۳۵۰۰ تومان است كه در سال حدود ۴۲ هزار تومان خواهد بود و رقم چندان بالایی نیست اما اگر در جریان اجرای طرح ببینیم افرادی برای پرداخت این مبلغ نیز با مشكل مواجه هستند برای آن طرح خاصی را پیش بینی خواهیم كرد. آنچه اكنون اجرا خواهدشد قانون و مصوبه هیأت دولت است كه در گذشته تصویب اما به طور دقیق و كامل اجرا نشده تا مسایل و مشكلات آن به خوبی شناخته شود. با اجرای این قانون در مدت ۶ ماه الی یك سال موانع اجرایی دقیق تر شناخته شده و بر این اساس می توانیم اصلاحات لازم را اگر مربوط به آیین نامه اجرایی باشد به مراجع ذی ربط پیشنهاد كنیم.
شناسنامه دار شدن فرش دستباف ایرانی نیز حدیث دیگری است كه گرچه قبلاً نیز وعده هایی در زمینه اجرای آن داده شده اما تاكنون محقق نشده است. از سال ۸۱ مقرر شده بود برای جلوگیری از صادرات فرش نامرغوب فرش دستباف ایرانی دارای شناسنامه شود؛ عرب سرخی در زمینه روند اجرای این طرح چنین می گوید: اكنون در حال تهیه طرحی هستیم كه براساس آن تولیدات فرش كشور دارای شناسنامه شده و در این شناسنامه مشخصات فرش بافته شده درج شود. مركز ملی فرش ایران از چند ماه پیش تشكیل شده و من نمی توانم در قبال وعده هایی كه قبلاً برخی دیگر داده اند پاسخگو باشم. طرح شناسنامه دار كردن فرش دستباف در حال تدوین است و با افرادی كه فرش ماشینی تولید می كنند نیز در حال مذاكره هستیم و كارهای كارشناسی در این زمینه نیز در حال انجام است. اگر این طرح به نتیجه رسیده و فرش ایرانی صاحب شناسنامه شود در این صورت می توان فرش درجه یك و حتی درجه ۸ را نیز صادر كرد تا قدرت انتخاب خریدار فرش نیز بیشتر شود. نمی توان گفت فرش با كیفیت پایین تولید نشود بلكه باید با ارایه شناسنامه فرش آگاهی لازم برای تصمیم گیری در مورد خرید فرش را به این افراد ارایه كرد.
رئیس مركز ملی فرش ایران عمده ترین اقدامات و اولویت های كاری این مركز از زمان تأسیس را چنین برشمرد:
تدوین شرح وظایف و تشكیلات تفضیلی شركت ملی فرش ایران و پیگیری بودجه سال آینده از موضوعاتی است كه در زمینه تشكیلاتی به آن پرداخته شده است و در كنار این امر چندین اولویت را تعریف و برای آن گروه های كارشناسی در مركز تشكیل شده است. در این راستا فعالیت هایی مانند ساماندهی فرشبافان در سطح كشور به منظور برقراری ارتباط مستمر و بهتر با قالیبافان و تولید فرش متناسب با سلیقه خریداران فرش های صادراتی مورد توجه قرار گرفت و با مذاكرات انجام شده با معاونت داخلی وزارت بازرگانی و مركز اصناف ایران اكنون آیین نامه تشكیل اتحادیه های قالیبافان در سراسر كشور در حال نهایی شدن است كه طی چند روز آینده به استان ها ارسال و در سطح كشور انتخابات اتحادیه های مذكور برگزار خواهد شد. اقدام دوم در زمینه تبلیغات صورت گرفته است، چرا كه امروز در دنیا محصولات با تبلیغات شناخته می شود و شناخت های سنتی موجود پاسخگوی نیازها نیست؛ همچنین فعالیت های بنگاهی انجام شده نیز نتوانسته این نیاز را برآورده سازد. اقداماتی در جهت مذاكره با تولیدكنندگان مواد تبلیغاتی و رسانه های بین المللی داشته و اعتباراتی نیز بدین منظور در بودجه سال آینده پیش بینی شده است. اولویت دیگر بیمه قالیبافان است، چرا كه اكثر قالیبافان روستایی بوده و از سطح معیشتی پایینی برخوردار هستند و قانون بیمه موجود نیز چندان مورد اعتنا قرار نگرفته است. در این راستا مركز ملی فرش ایران با برگزاری نشست هایی با سازمان تأمین اجتماعی و تشكیل گروه كارشناسی مشترك برای بررسی دلایل عدم اجرای این قانون در سال های گذشته، موافقتنامه ای را با سازمان تأمین اجتماعی امضاء كرده و از سال ۸۴ سازمان بازرگانی استان ها و سازمان تأمین اجتماعی در سطح كشور پاسخگوی متقاضیان استفاده از قانون بیمه قالیبافان خواهند بود و برنامه های تبلیغاتی نیز در این زمینه تدارك خواهد شد.
می توان گفت با روند كنونی فرش خوش رنگ و طرح ایرانی كه نمود فرهنگ و هنر اصیل كشورمان می باشد بیش از پیش نخ نما شده و تنها سابقه درخشان این صنعت هنوز فرش دستباف ایرانی را در رده اول بازارهای جهانی قرار داده است؛ اما نكته اساسی آن است كه تا چه زمانی می توان به اعتبار این پشتوانه هزینه های ناكارآمدی و بی برنامگی را پرداخت كرد. گرچه با تشكیل مركز ملی فرش ایران امیدهایی برای رونق و حضور پررنگ تر فرش دستباف ایرانی در اقصی نقاط جهان شكل گرفته اما برای قضاوت در زمینه عملكرد این مركز باید به انتظار نتایج اقدامات در آینده نشست. آیا گره های كور تولید و عرضه فرش ایرانی گشوده خواهد شد؟

علی ابراهیمی