یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

کوچه


کوچه
زن هراسان و خیس و تکیده، خود را به زیر نور تک چراغ روشن کوچه رساند. نگاه سردش را به تندی بر اطراف گذراند. باران تندتر بارید. زن سبد را به زمین گذاشت. در تاریکی کوچه پنهان شد. چند لحظه ای گذشت. مردی ژنده پوش از راه رسید و کنار سبد ایستاد. زن پریشان روی برگرداند و پلک بر هم گذاشت. چشم ها را که گشود، سبد نبود. اما کودکی زیر نور تک چراغ روشن کوچه، زیر باران گریه می کرد.

پژمان کریمی
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید