شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

احیای اسلام و تشیّع


احیای اسلام و تشیّع
زنده شدن هویّت اسلامی یکی از مهمترین دستاوردهای انقلاب اسلامی بوده است. اهمیّت این دستاورد در حدی است که رهبر معظّم انقلاب حضرت آبت اللّه خامنه‌ای آن را یکی از دو کار بزرگ انقلاب معرفی کرده اند.
یکی از مسائل بسیار تلخ و تأسف بار تاریخ اسلام از زمان غیبت کبرای امام زمان(عج) تا کنون، انزوا و عزلت اسلام و تشیّع بوده است. دین ستیزی مخصوصاً ستیز با دین اسلام و مذهب تشیّع در طول تاریخ اسلام، از سوی دشمنان آن به عنوان یک سیاست محوری و حرکت جدّی دنبال شده است متأسفانه تلاش گسترده دشمنان در جهت حذف اسلام و تشیّع از صحنه زندگی بشری و جوامع انسانی مخصوصاً در عرصه حکومتها، به نتیجه رسیده بود.
هر چند در حوزه ستیز با دین، نسبت به ادیان دیگر، غالباً اسلام به عنوان محور اصلی دین ستیزی در جهان مورد توجه قرار داشت، لیکن در بین مذاهب و فرق اسلام نیز، پیکان و نوک تیز حمله کینه توزان متوجه مذهب تشیّع و شیعیان بوده است. و این به خاطر آگاهی کامل دشمن از قدرت و روحیه سلحشوری و مبارزاتی شیعیان در طول تاریخ نعضتها و حرکتهای شیعی است. ستیز با اسلام و تشیّع مخصوص و محدود به قلمرو کشور ایران نبوده است، زیرا دین اسلام و مذهب تشیّع، جهانی بوده و مخاطبین آن کلّیه افراد دنیا می‌باشند.
تا قبل از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ایران، اسلام و تشیّع نه تنها حضوری مؤثر در عرصه حکومت و حاکمیت نداشت، بلکه بسیاری از ابعاد و احکام آن نیز مطرود و منزوی شده بود. هرچندجلوه‌هایی از آن ظهور و بروز داشت، اما این موارد بسیار محدود و ناچیز بود. اسلام و قوانین و احکام گسترده و همه جانبه آن حتی در بین خود مسلمانان صرفاً در برخی از امور زندگی آنان حضور و نقش داشت و به عنوان موضوعی فرعی، و محدود به عبادات فردی و آداب و رسول مذهبی بود.
امام خمینی(ره) در مورد عزلت و به انزلوا کشیدن اسلام تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، در یکی از سخنرانیهای خویش در سال ۱۳۵۸ فرمودند:«اسلام داشت منسی می‌شد، اسلام را داشتند منهدم می‌کردند، قرآن را داشتند زیر چکمه‌ها از بین می بردند. قیام شما جوانهای ایران، قیام شما ملّت ایران که قیام الهی بود، نهضت الهی بود، قرآن را زنده کرد، حیات تازه به اسلام بخشید»(۱)
دین ستیزی و به انزوا کشیدن اسلام و تشیّع در همه نقاط دنیا در دستور کار دشمنان کینه توز و استکباری بوده است، اما در کشور مسلمان نشین ایران این توطئه به صورت فزاینده‌ای از سوی رژیم منحوس پهلوی و حاکمان بی‌دین آن، دامن زده می‌شد. ابعاد این دین ستیزی و به انزوا کشیدن آن در دوران سلطنت پهلوی به قدری گسترده و همه جانبه بود که شرح آن، خود نیازمند کتابی مفصل و جداگانه است و از حوصله این مقال خارج می‌باشد.
تلاش در جهت حذف اسلام از همه ابعاد زندگی فردی و اجتماعی مردم مسلمان ایران، غیراسلامی کردن قوانین و مقررات کشور، سپردن پستهای کلیدی حکومت به دست افراد ناصالح و ضد دین، ترویج بهائیت(۲)، حذف اسلام از دانشگاهها و مدارس، به تمسخر گرفتن معارف و احکام اسلامی، حذف اسلام از صحنه اجتماعی با دامن زدن به مسائل ملی و ملی گرایی(۳) و حتی ستیز با آثار و مظاهر دینی در امور جزئی و شکلی مانند تغییر مبدأ تاریخ کشور(۴) و بی‌حرمتی به مناسبتهای مذهبی(۵) جزء برنامه‌ها و اقدامات مستمر رژیم منحط پهلوی بوده است.
پیروزی انقلاب پربرکت اسلامی ایران نه تنها در داخل کشور به ستیز با دین پایان داد، بلکه اضافه بر آن موجب احیاء و عظمت اسلام و تشیّع نیز گردید. البته آثار احیاء مجدّد اسلام و تشیّع دیگر محدود به داخل کشور نبود، بلکه جنبه جهانی داشته و در سراسر گیتی برای اسلام و تشیّع، عزّت و افتخار آفرید و یکبار دیگر باعث مجد و عظمت اسلام شد. تشکیل مجمع جهانی اهل بیت به دستور مقام معظّم رهبری حضرت آیت اللّه خامنه‌ای نیز موجب شناسایی هر چه بیشتر مذهب انقلابی تشیّع و عزّت و افتخار آن در سراسر جهان گردید.
در این مورد حضرت آیت اللّه العظمی فاضل لنکرانی (ره)از مراجع تقلید برجسته جهان تشیّع می فرمایند:«بزرگترین دستاورد انقلاب این بود که امام (قدّس سرّه) شیعه را برای اوّلین بار به دنیا معرفی کرد و تا آن زمان شیعه به دنیا معرفی نشده بود. شاید صدی نود دنیا اصلا از مذهبی و مکتبی به نام تشیّع اطلاعی نداشتند ولی این انقلاب امام، سبب شد که مسأله تشیّع در همه دنیا مطرح شود.»(۶)
براستی این دستاورد جهانی انقلاب اسلامی ایران موجب احیاء مجدّد اسلام در سراسر جهان شد، امام خمینی (ره) در یکی از سخنرانیهای خویش در سال ۱۳۶۱فرمودند:«آنچه ما به دست آوردیم این است که ما اسلام را در این جا زنده کردیم. پیشتر اسمی از اسلام بود و لیکن اسلام اصلش نبود؛ یعنی اصلش دعوا با اسلام بود، می خواستند اسلام زدایی کنند.»(۷)
زنده شدن هویّت اسلامی یکی از مهمترین دستاوردهای انقلاب اسلامی بوده است. اهمیّت این دستاورد در حدی است که رهبر معظّم انقلاب حضرت آبت اللّه خامنه‌ای آن را یکی از دو کار بزرگ انقلاب معرفی کرده اند. ایشان در این زمینه می فرمایند:«انقلاب اسلامی در حقیقت دو کار بزرگ را انجام داده است که یکی تشکیل نظام اسلامی و دیگری زنده کردن هویّت اسلامی در دنیا است.»(۸)
این دستاورد جهانی، واقعیّتی است که مورد تأکید بسیاری از شخصیتهای انقلابی و مملکتی کشورهای دیگر نیز قرار گرفته است و ما صرفاً به چند مورد آن اشاره می کنیم. احمد بن بلا نخستین رئیس جمهور الجزایر پس از انقلاب این کشور، در این مورد چنین می‌گوید: «انقلاب اسلامی ایران حیثیت اسلامی را به او بازگرداند... ملل عرب باید زنده شدن اسلام را در قرن بیستم مدیون انقلاب اسلامی ایران باشند. این اسلامی که دنیای عرب را به اجبار دگرگون خواهد ساخت... امروز آوای نهضت خمینی در دور افتاده‌ترین نقاط جهان اسلام به گوش می‌رسد. در دور افتاده‌ترین قبایل صماری آفریقا سخن از روحی تازه است که انقلاب ایران در قرن بیستم به اسلام داده است.»(۹)
وزیر تعلیمات و امور مذهبی الجزایر نیز چنین می‌گوید: «آیت اللّه خمینی اعتبار اسلام را در نظر ملل اسلامی و غیر اسلامی بازگردانید. امام خمینی تجسم زنده‌ای از حضرت علی (ع) است.»(۱۰)
در این مورد احمد جبریل دبیر کلّ جبهه خلق برای آزادی فلسطین می گوید: «امام خمینی در جهانی که دو ابرقدرت شوروی و آمریکا حاکم بود، توانست دولت جمهوری اسلامی ایران و نهادهای آن را پایه ریزی کند. امام خمینی توانست اسلام واقعی را به جهانیان نشان دهد و در اوج قدرت امپریالیسم، موفق شد انقلابی اسلامی منحصر بفرد را در پایان قرن بیستم به پیروزی برساند.»(۱۱)
مطبوعات پرتیراژ و رسانه‌های مهم جهانی نیز در این مورد مطالب زیادی نوشته‌اند. روزنامه پرتیراژ ژاپن تایمز: «امام خمینی توانست دنیای اسلام را به لرزه در آورد و هر دو ابرقدرت را به مبارزه بطلبد» (۱۲) هفته نامه اردو زبان هجوم: «امام خمینی به اسلامی که در چند صد سال گذشته منجمد شده بود، روح تازه‌ای بخشید و با ایمان و تلاشهای بی‌دریغ خود، غرور غرب را پایمال کرد و ابرقدرتهای شرق و غرب را به ذلّت و خواری کشاند و نشان داد که اسلام دارای بزرگترین قدرت است.»(۱۳) هفته نامه اشپیگل آلمانی در سال ۱۳۷۱: «اسلام، مبارزترین مذهب دنیا با انرژی انقلابی خود ۲/۱ میلیارد مسلمان را برانگیخته است. در حال حاضر اسلام نیروبخش‌ترین و باقدرت‌ترین مذهب موجود در دنیا است.»(۱۴)
پی نوشت‌ها:
۱.در جستجوی راه از کلام امام، دفتر دهم، صفحه ۳۷۸.
۲. در این مورد ارتشبد سابق حسین فردوست نزدیکترین دوست شاه، از کودکی تا سقوط و محرم اسرار دربار می نویسد: «یکی از فرقه‌هایی که توسط اداره کل سوم ساواک با دقّت دنبال می‌شد، بهائیت بود. شعبه مربوطه بولتنهای نوبه‌‌ای سه ماه تنظیم می کرد که یک نسخه از آن از طریق من به اطلام محمد رضا می‌رسید. این بولتن فراماسونری بود. محمدرضا از تشکیلات بهائیت و بخصوص افراد بهائی در مقامات مهم و حساس مملکتی اطلاع کامل داشت و نسبت به آن حسن ظن نشان می‌داد. اصولا رضا خان نیز با بهائیت روابط حسنه داشت تا حدی که اسداللّه طنیعی را که یک بهائی طراز اوّل بود، آجودان مخصوص محمدرضا کرد که بعدها به وزارت جنگ و وزارت خواربار رسید. ولی نفوذ اصلی بهائیت در دوران عبدالکریم ایادی بود. ایادی از خانواده طراز اوّل بهائیت بود. ایادی با نفوذی که نزد محمد رضا کسب کرد، بهائیها را به مقامات عالی رساند. او مسلّماً در رسانیدن امیر عباس هویدا (که بهائی بود) به نخست وزیری نقش اصلی را داشت. در زمان هویدا دیگر کار بهائیها تمام بود و مقامات عالی مملکت توسط آنها به راحتی اشغال می شد... محمدرضا نه تنها نسبت به نفوذ بهائیها حساسیت نداشت بلکه خود او صراحتاً گفته بود که افراد بهائی در مشاغل مهم و حساس مفیدند چون علیه او توطئه نمی کنند. بهائیانی که به مقامات حساس می رسیدند از موقعیت خود برای ثروتمند شدن جامعه بهائیت استفاده می‌کردند تا از این طریق اقتصاد مملکت را به دست گیرند. بهائیانی که می‌شناختم همه بسیار ثروتمند بودند... در زمان حاکمیت ایادی بود که بهائیها در مشاغل مهم قرار گرفتند و در ایران بهائی بیکار وجود نداشت. در دوران ایادی تعداد بهائیهای ایران به سه برابر رسید.» (به نقل از کتاب ظهور و سقوط سلطنت پهلوی ، جلد ۱، صفحات ۳۷۴ و ۲۰۲.)
۳. برای مثال شاه در موضع‌گیری خود به قصد حذف اسلام از امور کشور در مراسم رسمی پنجاهمین سالگرد بنیانگذاری سلسله خود با صراحت گفت: «من اعلام می کنم که ما سلسله پهلوی، به چیزی جز ایران عشق نمی ورزیم و برای چیزی جز حرمت ایرانیان تعصب نداریم و وظیفه‌ای جز خدمت به کشور و مل،ت خود نمی شناسیم.» (به نقل از کتاب رویارویی انقلاب اسلامی ایران و آمریکا، صفحه ۴۴.)
۴. در راستای اسلام زدایی، زژیم پهلوی در سال ۱۳۵۵ هجری شمسی، تاریخ رسمی ایران را به شاهنشاهی (۲۵۳۵شاهنشاهی) تغییر داد.
۵. مثلا در این مورد، علم وزیر دربار شاه در خاطرات ۲۰ دی ۱۳۴۸ خود می نویسد: «در شام شاهانه حضور به هم رساندم. ملکه مادر پیشنهاد کرد که بهتر است امسال مراسم سلام نوروز لغو شود چون با ده? عاشورا مصادف شده. پیشنهاد چرتی بود ولی ترسیدم مبادا جدّی تلقی شود. معمولا در این قبیل مراسم سکوت اختیار می کنم ولی امشب با گستاخی دخالت کردم. پرسیدم منظور علیا حضرت چیست؟ ما که نمی توانیم سنتهای ملی را بابت مراسم بی‌معنی کنار بگذاریم . حتی اگر نوروز با روز عاشورا هم مصادف شود، مراسم سلام باید همچنان برگزار شود.» به نقل از کتاب گفتگوهای من با شاه (خاطرات محرمانه علم)، صفحه ۱۹۱.
۶. روزنامه جمهوری اسلامی، مورخ ۱۶/ ۶/ ۱۳۷۸.
۷. صحیفه امام، جلد ۱۷، صفحه ۱۷۰.
۸. خطبه نماز جمعه تهران، مورخ ۲۰/۱۱/۷۴.
۹. جمیله کدیور، رویارویی انقلاب اسلامی ایران و آمریکا، صفحه ۱۲۳.
۱۰. جمیله کدیور، رویارویی انقلاب اسلامی ایران و آمریکا، صفحه ۱۲۲.
۱۱. ضمیمه روزنامه اطلاعات، مورخ ۲۹/۳/۱۳۷۸.
۱۲. مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، بازتاب رحلت بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، صفحه ۲۹.
۱۳. ویژه نامه روزنامه جمهوری اسلامی، مورخ ۱۰/۷/۱۳۷۸.
۱۴. نشریه داخلی نگرشی بر تحوّلات سیاسی سازمان عقیدتی سیاسی نیروی انتظامی، شماره ۱۴، صفحه ۲۲.
منبع : خبرگزاری فارس


همچنین مشاهده کنید