شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

قرآن را هیچ گاه نمی توان برابر اصل ترجمه کرد


در این مقاله، نارسایی ها و مشكلات اساسی مترجمان اعم از تسلط به هر دو زبان، امانتداری و معادل یابی گذرا اشاره می شود و سپس راهكارهایی برای رفع این نواقص ارائه می شود.
۱- اساسی و اصلی ترین این موارد، نبود روش صحیح ترجمه است. تاكنون مترجمان براساس تجربه و بدون آموزش به ترجمه پرداخته اند؛ بنابراین اصولا ترجمه ها خالی از اشكال نبوده و قرآن گریزی برخی از مردم را در پی داشته است.
۲- نبود یا كمبود فرهنگ اصطلاحات علوم قرآنی و در مجموع علوم دینی، سبب شده است مترجم به طور وافی و كافی از این منابع محروم بماند.
۳- بلاغت عربی؛ قرآن و دیگر متون دینی ما مشحون از صنایع ادبی، صور خیال و … است.
۴- از دیگر مشكلات، متخصص نبودن مترجم است. مترجمی كه هر متنی را ترجمه می كند –و به قولی آچار فرانسه است – نمی تواند مترجم موفقی باشد.
۵- آشنا نبودن مترجم با زبان مادری خود؛ برخی مترجمان برآنند كه هر چیزیی را ترجمه كنند، زیرا گمان می كنند كه هر چیزی ترجمه شدنی است. بی خبر از این كه مترجم باید بداند برخی اصطلاحات متون مذهبی در زبان مادری اش نیز جا افتاده است و نباید ترجمه شود؛ زیرا بار معنایی خود را از دست می دهد.
۶- به زور نبودن واژگان و اصطلاحاتی است كه در ترجمه به كار می رود.
۷- از جمله مشكلاتی اساسی یك مترجم، طبقه بندی نكردن مخاطبان است. در عصر حاضر ترجمه ها- بویژه در ترجمه چنین متونی – باید مخاطب طبقه بندی شود؛ زیرا بدین وسیله مخاطب از هر طبقه ای به معارف قرآنی و دینی روی می آورد؛ تغییر متن برای گروههای سنی كودك و نوجوان، جوانان و بزرگسالان و روشنفكران ضروری است.
۸- استفاده نكردن از تفسیرهای قرآن و موارد مشابه.
۹- ورود افراد ناآگاه و بی تجربه و غیر متخصص در این حیطه كه موجب شده عدم آشنایی ترجمه های سره از ناسره را در پی داشته است؛
۱۰- نبود یا كمبود منتقدان چیره دست و مخلص كه ترجمه های موجود را نقد و بررسی كنند.
۱۱- ویرایش شدن ترجمه ها توسط غیر متخصصان.
۱۲- از زمان عقب بودن برخی ترجمه ها.
۱۳- عدم توجه به زبان شناسی در ترجمه ها.
۱۴- تشخیص ندادن ترجمه پذیرها و ترجمه ناپذیرها.
ذكر این نكته ضروری است كه در سالهای اخیر- بنابر مصالحی- ترجمه های فراوانی از قرآن كریم به بازار عرضه شده است. گرچه این امر نشاندهنده توجه بیش از پیش دانشوران به قرآن مجید و علوم و معارف آن است؛ اما بسیاری نیز از روی شتاب و بی تجربگی به چنین امر خطیری دست یازیده اند كه بر صاحبنظران است با نقد عالمانه این ترجمه ها، راه رسیدن به ترجمه های مطلوب، كم غلط و مخاطب پسند را هموار سازند.
راهكارها با توجه به موارد بالا، اكنون این سوال پیش می آید كه چه باید كرد؟ «در ترجمه متون دینی و كتب آسمانی (از جمله قرآن كریم و انجیل مقدس) مترجم به لحاظ اهمیت ویژه این نوع متون باید بیش از همه به دو موضوع، توجه خاص مبذول بدارد:
اول- عنصر بافتار؛ بافتار برعكس ساختار كه عناصر ساختاری درون جمله را بررسی می كند، ساختمان متن و روابط حاكم بر جملات را شامل می شود. دوم- مسائل فرهنگی، ممكن است از نظر فرهنگی ناهمگونی وسیعی با فرهنگ زبان مقصد داشته باشد. در این صورت تنها كاری كه مترجم می تواند انجام دهد اضافه كردن توضیحاتی در زیرنویس است.»
البته، بحث ما در اینجا، بر سر شایستگی مترجم نیست بلكه سخن از حل مشكلاتی است كه در پیش روی خود دارد. نیز چه راهكارهایی برای آن وجود دارد! قرآن كریم تاكنون بارها و بارها توسط مترجمان مختلف- مسلمان و غیر مسلمان – به زبانهای گوناگونی از جمله به فارسی ترجمه شده است. نگارنده از ترجمه قرآن مجید به دیگر زبانها اطلاع چندانی ندارد- هر چند براساس شنیده ها حاكی از وجود نابسامانی در آنها نیز هست- ولی از ترجمه ها به زبان فارسی تقریبا اطلاع كافی دارد؛ چند ترجمه را نقد كرده و برخی را خوانده و برخی را تورق كرده است. ضمن احترام به همه مترجمان كه قصدشان – ان شاء الله – قرآن پژوهی و تبلیغ احكام قرآنی بوده است، آنچه در بیشتر آنها مشاهده شد وجود نوعی خیانت در ترجمه ها بود. البته این خیانت با دیگر خیانت ها متفاوت است. یك ضرب المثل ایتالیایی می گوید: «مترجم خائن است» به نظر می رسد؛ وفادار نبودن غالب مترجمان به مفهوم متن، زمینه نوعی خیانت را در ترجمه ها به وجود آورده است. البته ممكن است به طور موقت عوامل دیگری كه ارتباطی به ترجمه ندارد. چون مقام اجتماعی یا رسمی مترجم- در انحراف ترجمه، دخیل باشند كه از بهترین، محكم ترین و صحیح ترین كارها این است كه مترجم و پژوهشگر، موضوعی را ترجمه كند كه در حیطه تخصص وی باشد. مترجمی كه ادعا می كند صرف و نحو عربی را بلد نیست و به ترجمه قرآن پرداخته است، حتی اگر شوخی باشد، درد آور است. البته باید اذعان كرد كه هیچ گاه ترجمه قرآن مجید همچون اصل نخواهد بود. به دیگر سخن، ارائه ترجمه برابر اصل، در خصوص قرآن امری ناممكن است؛ چرا كه این كار به مثابه آوردن قرآنی است كه خداوند می فرماید:
«بگو كه اگر انس و جن، به خاطر آوردن مانند این قرآن گرد هم آیند، هم چند از یكدیگر پشتیبانی كنند (نمی توانند) مانندش را بیاورند.» (اسراء: ۸۸) پس هیچ كس نمی تواند مانند قرآن را بیاورد، هرچند با ترجمه خود قرآن باشد. نویسنده بر این اعتقاد است كه ترجمه قرآن به سبب ظرافت هایی كه دارد كار یك فرد نیست بلكه باید به صورت شورایی و گروهی صورت پذیرد. یك ترجمه خوب، ترجمه ای است كه علاوه بر رعایت دقیق معنا و نكته هایی ادبی، از نظر آهنگ و احساس هم به گونه ای باشد كه مخاطب احساس كند متن به زبان اصلی است و خداوند به طور مستقیم با او سخن می گوید. همان طور كه پیش از این یاد شد، مترجم قرآن باید صرف و نحو، بلاغت، تفسیر، اشتیاق، فقه اللغه عربی و … را بداند. آیا یك فرد توانایی ادعایی چنین علومی را دارد! آیا مترجمان محترم قرآن كریم علاوه بر شرایط عام ترجمه چون: امانتداری، معادل یابی و تسلط بر هر دو زبان مبدا و مقصد در علوم عربی كه در بالا گفته شد، مهارت یافته اند؟
قطعا جواب منفی است؛ زیرا علوم عربی- حتی در یك گرایش- آنقدر گسترده است و دامنه دار است كه هیچ انسان عاقلی ادعا نخواهد كرد كه در تمام علوم عربی حاذق، ماهر و استاد است.
اكنون چه باید كرد؟ آیا باید ترجمه قرآن كریم را رها كرد؟ آیا باید اجازه داد مترجمان به صورت انفرادی دست به ترجمه های قرآن بزنند یا راهكار بهتری وجود دارد؟ بله! راهكار بهتری وجود دارد و آن ترجمه گروهی قرآن است كه متشكل از این افراد است:
الف – مترجم زبردست؛ (وی باید ضمن داشتن تخصص در رشته زبان ادبیات عرب با گرایش ترجمه، نظری و كاربردی ترجمه های موفقی به جامعه ارائه كرده باشد.)
ب- نحوی؛ (كسی كه سالها در دانشگاه ها به طور علمی و آكادمی در رشته زبان و ادبیات عرب تخصص گرفته و تدریس كرده است).
ج- مفسر قرآن؛ (مفسری كه سالها در حوزه های علمیه به تحصیل، تحقیق و تدریس در زمینه علوم قرآنی و تفسیر آن پرداخته است.)
د- استاد بلاغت؛ (مشارالیه باید سالها به تدریس، پژوهش و تحقیق در زمینه علوم بلاغت پرداخته باشد؛ زیرا آیات، مشحون از بلاغت است.)
ه- دانشمند علوم قرآنی؛ (كه هم در دانشگاه و هم در حوزه تحصیل و تدریس كرده و با منابع قدیم و جدید علوم قرآنی آشنایی كامل داشته باشد.)
و- استاد ادبیات فارسی؛ (مشارالیه باید با معارف و علوم قرآنی تا حدی آشنا بوده و در ویراستاری، از تجربه و سابقه خوبی برخوردار باشد.)
ز- زبان شناسی؛ (باید ضمن آشنایی نسبی با علوم قرآنی در زمینه فقه اللغه عربی نیز با تجربه، خبره و صاحب نظر باشد.)
ح- روان شناس؛ (ضمن آشنایی كافی با معارف و علوم قرآنی، باید در روان شناسی زبان نیز صاحب نظر باشد.)
بدون تردید، مشكل فرهنگی جامعه امروز ما فقط با حفظ كردن آیات قرآن حل نمی شود؛ بلكه برای گسترش علوم قرآنی، جذب جوانان، علاقه مند كردند عموم افراد جامعه و امنیت فرهنگی جامعه، می تون با برنامه ریزی علمی و مدرن و با بهره گرفتن از استادان متخصص در دانشگاه ها و حوزه ها علمیه به كارهای مهمی چون ترجمه قرآن پرداخت تا به اهداف عالیه خود كه قرآنی كردن فضای جامعه است برسیم. البته به شرط این كه تمام امور مذكور با عمل به قرآن از سوی كارگزاران علوم قرآنی و دیگر قرین شود.
جوان امروز، تشنه مفاهیم و علوم قرآنی است؛ لذا می تواند با خواندن ترجمه قرآن، خود را در برابر هرگونه انحراف مصون و فضای جامعه را سالم نگه دارد. در این صورت همه افراد جامعه پیامدهای استشمام عطر قرآن را عملا احساس خواهند كرد كه این احساس روحانی، نسلهای آینده را نیز بهره مند خواهند ساخت. ان شاء الله.


دكتر محمد حسن تقیه
منبع : بنياد انديشه اسلامي


همچنین مشاهده کنید