دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

سیاست خارجی اوباما و بازتاب جهانی


سیاست خارجی اوباما و بازتاب جهانی
اعلام بخش‌های اساسی استراتژی جهانی دولت جدید آمریکا، بویژه راهبردهایی که به مناطق بحرانی اشاره دارد، با واکنش‌های مختلفی از سوی محافل سیاسی روبرو شده است. در مقاله حاضر به بررسی بازتاب‌های ابتدایی نسبت به استراتژی خارجی آمریکا در ارتباط با رژیم صهیونیستی، افغانستان و اروپا می‌پردازیم:‌
▪ فرصت طلبی صهیونیست‌ها
رژیم صهیونیستی با پیروزی باراک اوباما، کاندیدای دموکراتها در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا به شکل منافقانه و فرصت طلبانه‌ای برخورد کرد، چون رهبران رژیم صهیونیستی پیش از انتخابات، آشکارا از جان مک‌کین کاندیدای جمهوریخواهان جانبداری می‌کردند، اما پس از انتخابات، مواضع رهبران رژیم‌صهیونیستی تغییر کرد.‌
اوباما به عنوان یکی از دوستان خوب اسرائیل که می‌توان به او اعتماد کرد، مطرح شد، البته رژیم صهیونیستی تنها به این بسنده نکرد. رهبران و مسئولان این رژیم به اینکه درخلال دیدارهای اوباما از فلسطین اشغالی در تابستان گذشته با او گفتگوهای منسجمی درسطح سیاسی وشخصی داشته‌اند، اعلام افتخار و مباهات کردند.‌
در خلال تبلیغات انتخاباتی آمریکا رژیم صهیونیستی و بخش عمده نخبگان سیاسی و تبلیغاتی این رژیم، جانبداری و حمایت خود را از جان مک‌کین کاندیدای جمهوریخواهان مخفی نساختند. آنها آشکارا نگرانی ونارضایتی خود را از باراک اوباما کاندیدای دموکرات ابراز می‌کردند.‌
البته علت این جانبداری روشن و آشکار بود. طبیعی است که دیدگاههای جنگ‌طلبانه مک کین برای اسرائیل بسیار خوشایند و جذاب بود، چون او تمایل داشت تا سیاستها و مواضع بوش درقبال این رژیم را ادامه دهد و در تمامی مسائل، خواه مسائل تاکتیکی چون شهرک سازی یا دیوارحائل و خواه مسائل راهبردی و نهایی چون موضوع بیت‌المقدس، مرزها و آوارگان به حمایت مطلق آمریکا از رژیم‌صهیونیستی ادامه دهد.‌
نگرانی اسرائیل درخلال مبارزات انتخاباتی آمریکا صرفا به خاطر سیاهپوست بودن اوباما و خصومت تاریخی میان یهودیان و سیاهان نبود، بلکه نگرانی اصلی این رژیم از اوباما، بدلیل شعار <تغییر>ی بود که او مطرح می‌کرد.
اوباما در تبلیغات خود اظهار می‌داشت که سیاستی متفاوت از بوش که در هشت سال ریاست جمهوری خود ازآن پیروی کرد و منجربه مشکلات فاجعه باری در داخل آمریکا و جهان شد، اتخاذ می‌کند.‌
پس از اینکه باراک اوباما درانتخابات ریاست جمهوری آمریکا به پیروزی رسید، مواضع رهبران اسرائیل دگرگون شد، وسایل تبلیغاتی وشخصیتهای سیاسی این رژیم به شکل منافقانه و فرصت طلبانه‌ای به ستایش ازدموکراسی آمریکا و پویایی آن پرداختند، با این مضمون که دموکراسی آمریکا به جز نظام دموکراتیک اسرائیل، مشابه دیگری درمنطقه ندارد! صهیونیست‌ها به رئیس جمهوری جدید تبریک گفتند و بر این نکته تاکید کردند که او دوست خوبی برای اسرائیل خواهد بود.‌
محافل تبلیغاتی رژیم صهیونیستی به آراء سنتی یهودیان آمریکا که همواره به حزب دموکرات آمریکا درگذشته تعلق می‌گرفت اشاره کردند و به یادآوری اظهارات ومواضع اوباما در دیدارش از فلسطین اشغالی پرداختند. آنها براین نکته تاکیدکردند که مواضع و اظهارات اوباما به اصول ثابت و مورد اجماع صهیونیست‌ها بسیار نزدیک بود، همچنین در تبلیغات صهیونیستها آمده بود که باراک اوباما مواضعی را اتخاذ کرده که درآن به حقوق فلسطینی‌ها از زاویه منافع اسرائیل نگریسته شده است یا به موضوع صلح براساس امنیت و رفاه اسرائیل، توجه کرده است .‌
وسایل تبلیغاتی رژیم صهیونیستی از اقدام باراک اوباما در انتخاب رئیس دفترش نیز استقبال کردند. باراک اوباما <رام امانوئل> را به عنوان رئیس کارکنان کاخ سفید و مسئول گروه نظارت برانتقال قدرت از جمهوریخواهان به دموکراتها تعیین کرد. امانوئل یک یهودی است که تابعیت اسرائیلی نیز دارد. او در ارتش اسرائیل خدمت کرده و پدرش یکی از رهبران سازمان تروریستی <ایرگون> در دهه چهل قرن گذشته، پیش از تاسیس رژیم صهیونیستی بودند.‌
علاوه براین، امانوئل یکی از تندروهای حزب دموکرات آمریکاست که ازحمله به عراق حمایت کرد و اصولا از به کار گرفتن قدرت نظامی به عنوان یک ابزار اساسی برای تحقق اهداف سیاسی و دیپلماتیک آمریکا، دفاع می‌کند.‌
منابع رژیم‌صهیونیستی درباره او می‌گویند: <امانوئل یک سیاستمدار راست به حساب می‌آید و همانطور که پدرش می‌گوید، بطور قطع برمواضع رئیس جمهوری جدید در جانبداری از اسرائیل تاثیر خواهدگذاشت. او هرگز اسرائیل را فراموش نخواهدکرد، او یک عرب نیست که موظف به جاروکشی درکاخ سفید باشد! او بازوی اجرایی رئیس جمهوری جدید خواهد بود و براجرای سیاستهای داخلی و خارجی اوباما نظارت خواهدکرد.>‌
این فرصت طلبی ودورویی درعملکرد رهبران رژیم صهیونیستی، بویژه در زیپی لیونی وبنیامین نتانیاهو دو رقیب اصلی درانتخابات آینده اسرائیل وجود دارد.‌لیونی گفته است که اوباما منطق او را مبنی برمذاکره و گفتگو با فلسطینی‌ها در چارچوب اجلاس آناپولیس ونقشه راه، می‌پذیرد. این به آن معناست که مذاکرات با فلسطینی‌ها باید بدون سقف زمانی مشخص و مرجعیت معین یا اصول روشن ادامه یابد. همچنین اجرای هرنوع توافقنامه‌ای با فلسطینی‌ها مشروط به اجرای بند اول نقشه راه است.
این بند از طرح صلح نقشه راه، قبل از هر چیز بر امنیت اسرائیل تاکید می‌کند و از سوی دیگر زمینه را برای شعله‌ور ساختن فتنه و جنگ داخلی در فلسطین فراهم می‌سازد. لیونی رهبرحزب کادیما یا مواضع فرصت طلبانه‌ای که در قبال انتخاب اوباما اتخاذ کرد، زمینه را هموار نمود تا مطالبات خود را با او مطرح کند. او پس از این اظهارات فرصت طلبانه، با وقاحت از اوباما درخواست کرد تا راه حلها یا ابتکاراتی را مطرح نکند که بنا به عقیده او، نیاز به حمایت و کمک جامعه بین‌المللی دارد.‌
بنیامین نتانیاهو رهبرحزب لیکود و رقیب لیونی درانتخابات، همین رفتار منافقانه و فرصت‌طلبانه را در برابر اوباما اتخاذ کرد. او نیز به نوبه خود از اینکه توانسته در دیدارش با اوباما، توجه رئیس جمهوری جدید آمریکا را به نظریه <صلح اقتصادی> خود جلب کند، ابراز مباهات و افتخار کرد. نتانیاهو براین باور است که نظریه صلح اقتصادی او به بهبود وضع اقتصادی فلسطینی‌ها قبل از ورود به مناقشه برروی مسائل سیاسی دشوار توجه دارد! بطورساده، اینکه طرح او به پارامترامنیتی توجه ندارد و پیش از ورود به مناقشه برای حل مسائل امنیتی مهمی چون بیت المقدس، مرزها، آوارگان و تشکیل دولت فلسطینی، تنها به پارامتر اقتصادی توجه کرده است .‌
صرفنظر از جوانب آشکار و ابعاد تبلیغاتی پیروزی باراک اوباما، رژیم صهیونیستی ازطریق دستگاههای مطالعاتی و نظرسنجی خود، به بررسی آثار و پیامدهای پیروزی باراک اوباما در انتخابات پرداخته است. برای رهبران رژیم صهیونیستی، پیامدهای این تحول برروی دو پرونده درخاورمیانه اهمیت دارد: پرونده نخست تاثیری که پیروزی اوباما برفعالیتهای هسته‌ای ایران خواهد داشت، و پرونده مهم‌تر از آن، تاثیر این پیروزی برمنازعه فلسطینی‌ها با اسرائیل است.‌
یکی از نگرانی‌های رژیم صهیونیستی این است که احتمال دارد اوباما طرح صلح عربی را مبنای تحرکات سیاسی و دیپلماتیک خود در منطقه قراردهد. بدین علت رژیم صهیونیستی به عنوان یک اقدام پیش دستانه، به ستایش و تمجید ازطرح صلح نقشه راه پرداخت تا راه را برای تحرکات احتمالی آمریکا دراین خصوص هموارسازد و رئیس جمهوری جدید آمریکا را ترغیب کند تا این طرح را مبنای مذاکرات آینده با فسطینی‌ها قرار دهد؛ بدین معنا که مذاکره درچارچوب همان منطق سنتی اسرائیل ادامه یابد؛ یعنی این رژیم با فلسطینی‌ها و کشورهای عربی به طور جدا مذاکراه و طرفهای مقابل را بطور گسترده وارد جزئیات ومسائل معمولی کند، در این رهگذر آنچه را که منطبق با منافع اوست برگزیند و در انتخاب راه حلهای نهایی خواه با فلسطینی‌ها و (خواه با کشورهای عربی) و یا راه حلهای موردنظر درارتباط با آینده منطقه خاورمیانه، دیدگاههای خاص این رژیم مورد توجه قرار گیرد. ‌
● راهبرد اوباما در افغانستان‌
شورای روابط خارجی آمریکا در گزارشی نوشته است: انتظار می‌رود رئیس‌جمهوری آمریکا، نیروهای نظامی، مربیان و منابع بیشتری به افغانستان اعزام کند و این درحالی است که از نظر برخی تحلیل گران، راهبرد بیش از حد گسترده باراک اوباما، همچنان یک معما است. ‌‌
شورای روابط خارجی آمریکا نوشت: از نظر کارشناسان با توجه به طرح‌های مبهم برای کاهش نیروهای نظامی در یک جنگ و افزایش ۳۰ هزار نفری نیروها در یک جنگ دیگر، راهبرد باراک اوباما چیزی شبیه به یک معما است. ‌‌
گزارش این شورا اشاره دارد، که طی ماه‌های اخیر از هر دو سوی اقیانوس اطلس، گزارش‌ها، مقالات توجیهی و برآوردهای تحلیلی توسط مراکز مطالعاتی ارائه شده و دست‌کم سه بررسی راهبردی دولتی نیز انجام گرفته که یکی توسط شورای امنیت ملی بوش، یکی توسط پنتاگون و دیگری توسط ژنرال <دیوید پترائوس> فرمانده نیروهای مرکزی آمریکا در خاورمیانه است. ‌‌
‌این گزارش‌ها در حالی تهیه شده است که نیروهای القاعده و طالبان در منطقه، مجددا در حال طغیان هستند و نگرانی‌هایی در خصوص فساد مالی و توانایی‌های دولت افغانستان به عنوان یکی از شرکای سازمان ناتو مطرح شده است. ‌‌
بسیاری از تحلیلگران هم اکنون معتقدند هدف اولیه واشنگتن برای ایجاد افغانستانی با ثبات، آزاد و دمکراتیک غیر قابل دستیابی است و همانگونه که یکی از فرماندهان ارشد ارتش آمریکا اخیرا گفته بود، نخستین اولویت اوباما باید تعریف این ماموریت‌ها باشد.
اوباما نیز تا کنون اشاره زیادی به این موضوع نداشته که ممکن است چه کاری انجام دهد، ولی نشانه‌هایی از کسانی که به او مشاوره خواهند داد پدیدار شده است. ‌‌
‌رابرت گیتس، وزیر دفاع آمریکا تاکید کرده است که تعهدات نظامی و اقتصادی بلند مدت آمریکا در افغانستان ضروری است. ‌‌
‌<جیمز جونز> ژنرال بازنشسته تفنگداران دریایی آمریکا نیز پیش از آنکه به عنوان مشاور امنیت ملی اوباما معرفی شود، پیشنهاد کرده بود فرستاده ویژه‌ای برای افغانستان تعیین شود که مسئولیت پیگیری تمامی جنبه‌های سیاست افغانستان را برعهده داشته باشد. ‌‌
در عین حال پترائوس گفته است که ماموریت افغانستان نیازمند توجه بیشتر نظامی است که البته هر گونه ثبات حاصل از افزایش تعداد نیروهای نظامی باید به بهبود زیربناها و توانایی‌های حکومتی، ضمن از بین بردن خشونت‌های مرتبط با قاچاق مواد مخدر تبدیل گردد. ‌‌
وی که ۹ ژانویه در واشنگتن سخنرانی می‌کرد، اشاره کرده بود که ممکن است نیروهای ائتلاف برای هماهنگی نزدیک‌تر با مقامات و قبایل محلی، به مناطق روستایی انتقال داده شوند و اعلام کرد که باثبات کردن افغانستان نیازمند یک گرایش منطقه‌ای است که شامل هند، پاکستان، کشورهای آسیای مرکزی و ایران می‌شود.
پترائوس و سایر مقامات آمریکایی، شدیدا به اهمیت ادغام سیاست‌های آمریکا در قبال پاکستان با راهبرد آن در قبال افغانستان اشاره داشته‌اند که پناهگاهی برای نیروهای طالبان و صحنه‌ای از شورش‌های پراکنده ضد دولتی بوده است. ‌‌
سفر اخیر <جو بایدن> معاون رئیس‌جمهوری آمریکا به منطقه نیز در حقیقت هشداری به دولت جدید آمریکا بود که شرایط پیش از آنکه بهتر شود، دشوار‌تر خواهد شد. ‌‌
بنابر فهرست موسسه <بروکینگز> در خصوص افغانستان، مرگ غیرنظامیان افغان و سربازان آمریکایی در پی قدرت گرفتن مجدد طالبان در سال ۲۰۰۸ افزایش یافته است. ‌‌
افغانستان که ۳۳ میلیون نفر جمعیت دارد، همچنان یکی از فقیر‌ترین کشورهای جهان است که حدود یک سوم جمعیت آن بیکار و تقریبا نیمی از جمعیت آن در فقر زندگی می‌کنند. در عین حال هیچ اجماعی در مورد چگونگی تغییر این جریانات وجود ندارد و برخی تحلیل گران معتقدند درخواست اوباما برای تقویت حضور نظامی آمریکا در این کشور، ممکن است نتیجه معکوس داشته باشد. ‌‌
<راجان منون> از اعضای بنیاد <آمریکای جدید> در مقاله‌ای نوشته بود: <همانگونه که انگلیسی‌ها در قرن ۱۹ و همانگونه که روس‌ها در پایان قرن ۲۰ متوجه شدند، پیروزی نظامی در افغانستان می‌تواند بسیار دشوار باشد. جمعیت این کشور شدیدا مخالف مداخله‌های خارجی است و حتی موفقیت‌های ظاهری، معمولا باعث بوجود آمدن واکنش‌های شدیدی می‌شود که به از بین رفتن موفقیت‌های بدست آمده می‌انجامد.>‌
درست در همان روزی که باراک اوباما به عنوان چهل و چهارمین رئیس‌جمهوری آمریکا سوگند یاد کرد، حامد کرزی، رئیس‌جمهوری افغانستان نسبت به تاثیر تلفات غیرنظامیان که توسط نیروهای غربی به‌وجود آمده بود، هشدار داد و در مبارزه علیه شبه نظامیان به اهمیت کسب حمایت افکار عمومی مردم افغان تاکید کرد. ‌‌
کرزی در برابر پارلمان افغانستان گفته بود: ما خواستار تغییر در عملیات نظامی و خواستار سودمندی مبارزه علیه تروریسم هستیم.
● باتلاقی برای آمریکا‌
در همین ارتباط شبکه خبری الجزیره انگلیسی به نقل از وزیر دفاع آمریکا، ایده‌ این کشور را برای تبدیل افغانستان به بهشت آسیای مرکزی، احمقانه توصیف کرد.
الجزیره انگلیسی در گزارشی زنده از واشنگتن، درباره سخنان رابرت گیتس وزیر دفاع آمریکا در کنگره این کشور و اینکه آیا وی در سخنان خود تلاش کرد از رئیس سابق خود جرج بوش فاصله بگیرد، گفت: اظهارات رابرت گیتس سخنانی بسیار صریح بود. رابرت گیتس که به حضور کشورها و سازمانهای مختلف در افغانستان و فقدان هماهنگی کامل بین آنها اشاره می‌کرد، مشکل فساد را در دولت افغانستان یکی از مشکلات مهم این کشور توصیف کرد.‌
این شبکه افزود: رابرت گیتس گفته است که هرگونه ایده آمریکا و هم‌پیمانانش برای تبدیل کردن افغانستان به بهشت آسیای مرکزی، ایده‌ای احمقانه است و آمریکا باید اهداف محدودی در افغانستان داشته باشد و مانع از تبدیل مجدد افغانستان به پایگاهی برای القاعده و دیگر گروهها به منظور حمله به آمریکا شود.
وی افزود: بسیاری از افراد درروزهای اخیر به تاریخ افغانستان نگاه می‌کنند و می‌گویند که این کشور همیشه در تاریخ باعث سرنگونی فاتحان می‌شد. از اسکندر بزرگ گرفته تا شوروی سابق، اینگونه بودند. آیا آمریکا باید به شیوه‌ای عمیق‌تر در افغانستان وارد شود؟ کشوری که می‌تواند به باتلاق آمریکا تبدیل شود. برای اوباما افغانستان دو راهی بزرگی است. اوباما تنها شعار افزایش شمار نظامیان آمریکایی در افغانستان را داده است.
● بیم و امیدهای اروپا
فرانس ۲۴ در گزارشی درباره روابط اروپا و آمریکا در زمان زمامداری اوباما، به تشریح بیم و امید اروپایی‌ها در این مقطع زمانی پرداخت.
به گزارش این شبکه تلویزیونی، روابط اروپا و آمریکا در زمان ریاست جمهوری جرج بوش بسیار سرد بود، اما اکنون که اوباما به ریاست جمهوری رسیده است، شیفتگی در اروپا به بالاترین حد خود رسیده است و این در حالی است که خود رئیس جمهوری جدید آمریکا نیز همه نشانه‌ها و شواهد لازم را برای متعادل کردن روابط دو سوی اقیانوس اطلس ارائه کرده است. اما سوالی که اکنون مطرح می‌شود این است که آیا اروپایی‌ها در نهایت مایوس نخواهند شد؟
براساس این گزارش، اوباما در دیدار ۲۴ ژوئیه ۲۰۰۸ از آلمان بااستقبال بی‌سابقه مردم این کشور مواجه شد و این در واقع آغاز ماه عسل بین اروپا و آمریکا بعد از یک دوره کشمکش سیاسی بین دو قاره بود. با این حال از وقتی که دوره ریاست جمهوری اوباما آغاز شده است، آن شور و شعف‌های بی‌اندازه‌ای که در زمان تبلیغات انتخاباتی وجود داشت، جای خود را به شک و تردید داده است.‌
‌<جوزف برامل> کارشناس روابط آمریکا و اروپا در این باره می‌گوید: من از این نگرانم که آلمان‌ها و اروپایی‌ها بعد از آن همه شور و شعف شیفتگی، بیدار شوند، زیرا واقعیت این است که اوباما قبل از هر چیز رئیس جمهوری آمریکا است و از منافع این کشور در هر شرایطی دفاع خواهد کرد؛ منافعی که می‌تواند بامنافع اروپایی‌ها متفاوت باشد.
از طرفی با آمدن اوباما و افزایش نفوذ آمریکا در عرصه بین‌المللی، اروپایی‌ها اکنون از این نگرانند که مبادا از میزان نفوذشان در عرصه بین‌المللی کاسته شود. آنکلا مرکل، صدراعظم آلمان در روز مراسم تحلیف اوباما، پیامی روشن برای وی فرستاد و گفت: <امیدوارم که روابط اروپاو آمریکا براساس حرف شنیدن متقابل باشد. در واقع آمریکا باید فهمیده باشد که نمی‌تواند به تنهایی مشکلات جهان را حل کند.>
نیکلا سارکوزی، رئیس جمهوری فرانسه که در عرصه بین‌المللی بسیار فعال است، با روی کار آمدن اوباما به‌طور تلویحی گفت که نمی‌خواهد از این به بعد نقش دوم را در عرصه بین‌المللی ایفا کند.
وی در دیدارش از مصر در گفتگو با خبرنگاران گفت: <بی‌صبرانه منتظر همکاری با اوباما و تلاش برای تغییر جهان هستم و برای ذیل به این هدف نیز مسائل و مشکلات حاد در جهان کم نیست. ایران، افغانستان، خاورمیانه و تغییرات آب و هوایی از جمله آنهاست.>
مسئله تغییرات آب و هوایی که برای اروپایی این هم مهم است، درزمان ریاست جمهوری جرج بوش مورد توجه چندانی قرار نمی‌گرفت.
با توجه به این شرایط و به اعتقاد بسیاری از کارشناسان مسائل سیاسی، آمریکا برای حل مشکلات بحران‌های جهان، نمی‌تواند به تنهایی اقدام کند، و موفق شود.
بنابراین اکنون نوبت اروپا است تا هر آنچه برای ارائه و پیشنهاد دارد به اطلاع دیگران برساند و سیاست چند جانبه گرایی را که از خیلی وقت پیش از آن دفاع می‌کند در این فرصت مغتنم به اجرا بگذارد.
● مواضع متعادل‌تر‌
تحلیلگر مسائل سیاسی در واشنگتن خاطرنشان کرد که در دوران اوباما، اختلافات و تفاوت‌هایی را در مواضع آمریکا در قبال خاورمیانه و موضع متعادل‌تری در قبال روابط با اروپا، نسبت به دوران ریاست جمهوری بوش شاهد خواهیم بود.
<جیسی جانسون> در گفتگو با شبکه تلویزیونی الجزیره خاطرنشان کرد: همه شهروندان آمریکایی اعم از سیاه و سفید و اسپانیایی تبارها، پس از دوران جرج بوش که محبوبیتش به طور گسترده کاهش یافت، نسبت به آغاز دوره جدید در آمریکا با ریاست جمهوری اوباما امیدوار هستند و اقتصاد را اولویت اول خود می‌دانند.
وی درباره دیدگاه سیاهپوستان آمریکایی نسبت به ریاست جمهوری اوباما گفت: سیاهپوستان نیز همانند سفیدپوستان و اسپانیایی‌‌تبارها همگی معتقدند دوره جدیدی، در آمریکا با ریاست جمهوری اوباما پس از دوران ریاست جمهوری فردی بوش که محبوبیتش به‌طور گسترده‌ای کاهش یافت، شاهد خواهند بود.
بنابراین همه به اوباما علاقه‌مند هستند.
وی درباره اولویت‌هایی که اوباما باید در دوران ریاست جمهوری خود در نظر بگیرد، اظهار داشت: اولویت‌های اوباما براساس میراث به جا گذاشته شده از دوران جرج بوش در برابرش قرار دارد. اقتصاد ایالات متحده از بحران رنج می‌برد. بحران اعتبارات رهنی و بیکاری گسترده در تمام کشور وجود دارد و اوباما باید پیش از پرداختن به مسائل داخلی دیگر، وضعیت اقتصادی را در اولویت قرار دهد.
این کارشناس درباره اینکه آیا اولویت‌های رئیس جمهوری جدید با اولویت‌های شهروندان آمریکایی همسو است، خاطرنشان کرد: بله همینطور است. اگر از بیشتر آمریکایی‌ها سوال شود که بیتشرین سهل‌انگاری رئیس جمهوری سابق درباره چه موضوعی بود، همگی می‌گویند در ارتباط با عراق بود و اوباما تلاش می‌کند وضعیت عراق را تغییر دهد، اما جنگی که در آن جریان دارد، هرچند آرام شده است، متوقف نخواهد کرد. در نتیجه این موضوع در سطح نیازهای شهروندان نیست، اما از سوی دیگر، اولویت و توجه شهروندان به اقتصاد است و با رویکرد اوباما در این زمینه همسو است.
الجزیره پرسید: شاید شهروندان آمریکایی تا حدودی نسبت به مشکلات خارج از آمریکا که این کشور نقش اساسی یا حاشیه‌ای در بروز آنها داشته، آگاهی داشته باشند. آیا اوباما دوره جدیدی در سیاست خارجی آمریکا به وجود خواهد آورد؟ این تحلیلگر سیاسی پاسخ داد: بله معتقدم اینگونه خواهد شد. اوباما تنها در این باره حرف نزده است، بلکه مسائل مهمی پیش‌رو دارد. امروز باید وارد روند صلح خاورمیانه شود. اوباما بارها گفته بود نظامیان آمریکایی باید از عراق‌‌‌‌‌خارج شوند تا به افغانستان منتقل شوند.‌‌‌‌‌‌وی خواهان افزایش فشار بر پاکستان است. بنابراین در دولت اوباما تغییراتی در‌‌‌‌‌سیاست‌های آمریکا در ارتباط با جهان‌‌‌‌‌خارج که حساس است، رخ خواهد داد.‌
جانسون درباره اینکه آیا انتظارمی‌رود اوباما در ارتباط با خاورمیانه به شکل متعادل‌تری عمل کند، وجود دارد، گفت: این مسئله مهمی است، زیرا بسیاری از این مسئله در آمریکا و فلسطین ابراز نگرانی می‌کنند. اما آنچه مهم است، موضع در قبال اروپا است که متفاوت‌ خواهد بود، چرا که وی ترجیح‌‌‌‌‌‌می‌دهد با اروپا گفتگو کند تا به شرکای آنها تبدیل شود. اوباما می‌گوید: <من دوست اسرائیلم، بدون اینکه دشمن فلسطین‌‌‌‌‌‌باشم.> بنابراین اختلافات و تفاوتهایی درمواضع آمریکا در قبال خاورمیانه و موضع متعادل‌تری در قبال روابط با اروپا نسبت به دوران ریاست جمهوری سابق، شاهد خواهیم بود.
منبع: نشریه اینترنتی «قدس نت»
مترجم: اسماعیل اقبال
منبع: ایرنا‌
منبع : روزنامه اطلاعات


همچنین مشاهده کنید