پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

روزگار نزدیکی روسیه و چین‌


روزگار نزدیکی روسیه و چین‌
روز ۲۱ ژوئیه امسال و تنها چند روز پیش از شروع مناقشه گرجستان به جمهوری خودخوانده اوستیای ‌جنوبی بود که خبر کوتاهی روی تلکس خبرگزاری‌ها قرار گرفت که به دلیل تمرکز مراجع رسانه‌ای بر تحولات روزهای قبل از شروع المپیک تابستانی ۲۰۰۸ در پکن چندان مورد توجه قرار نگرفت.
روسیه و چین در آن روز با امضای توافق‌نامه‌ای تاریخی بر تمامی مناقشات مرزی دیرینه خود مهر پایان زدند تا راه بر توسعه همکاری‌های دوجانبه و شکل‌گیری ائتلافی استراتژیک بین‌ ۲ کشور هموار شود.
براساس این توافق روسیه جزیره نیلونگ در محل تلاقی دو رود آمور و اروسی را که در روسیه با نام تاراباروف شناخته می‌شود و همچنین نیمی از جزیره هجیازی را به چینی‌ها تحویل می‌دهد.
توافقنامه اخیر در واقع مکمل تفاهم‌نامه‌ای است که سال ۲۰۰۴ میلادی بین ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور وقت روسیه با مقامات چینی برای تقسیم مناطق مورد مناقشه به امضا رسیده بود.
روسیه تمامی جزیره نیلونگ و نیمی از هجیازی را به مساحت ۱۷۴ کیلومتر مربع به چین بازگرداند و در مقابل پکن از ادعاهای ارضی خود در قبال مابقی هجیازی چشم‌پوشی کرد.
در دهه‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ میلادی رویارویی یگان‌های مرزبانی روسیه و چین دو کشور را در آستانه جنگی تمام‌عیار قرار داد. توافق‌نامه‌ای که ماه گذشته بین دو کشور به امضا رسید در واقع آخرین مناقشه در مرزهای ۴۳۰۰ کیلومتری دو کشور را حل و فصل کرد و پرونده اختلافات ارضی دو طرف را بست.
دو کشور پیش‌تر ‌اختلافات خود بر سر سواحل غربی را در دهه ۹۰ میلادی حل و فصل کرده بودند. محاسبات سیاسی پس پرده این تفاهم ارضی را بوضوح می‌توان در اشتیاق مسکو و پکن در حرکت به سوی تعمیق همکاری‌های استراتژیک‌شان با هدف رویارویی با فشار رو به تزاید ایالات‌متحده و ناتو بر دو کشور دید.
یانگ جی‌یه‌جی، وزیر امور خارجه چین این توافق‌نامه را برد برد توصیف کرد و سرگئی لاوروف، همکار روس او پس از امضای این توافق‌نامه تاکید کرد دیمیتری مدودف، رئیس‌جمهور روسیه به ارتقای همکاری‌ها با چین به منزله یکی از اولویت‌های سیاست خارجی روسیه می‌نگرد.
در واقع نزدیک شدن به چین یکی از محورهای دکترین سیاست خارجی جدید روسیه است که اوایل ماه ژوئیه امسال توسط مدودف رونمایی شد. در این دکترین بوضوح به مقابله‌جویی مسکو با تلاش‌های ناتو برای گسترش به شرق بویژه طرح الحاق اکراین و گرجستان به این سازمان و استقرار اجزای سامانه دفاع موشکی آمریکا در شرق اروپا اشاره شده است.
در همین حال در دکترین جدید لزوم گسترش همکاری‌های استراتژیک روسیه و چین در همه حوزه‌ها و ایجاد مثلث هند چین روسیه مورد تاکید قرار گرفته است.
در دستورالعمل قبلی سیاست خارجی روسیه که سال ۲۰۰۰ میلادی تدوین شده بود چنین فرمولی مد نظر قرار نداشت. در آن زمان پوتین به همکاری با ایالات ‌متحده در عین تلاش برای مقابله با تصمیم این کشور برای حمله به افغانستان و عراق و دیگر رویکردهای تهاجمی واشنگتن از جمله تلاش برای روی کار آوردن رژیم‌های غربگرا در جمهوری‌های سابق شوروی گرایش داشت. دقیقا همین رویکردها بوده که پوتین را پس از ۸ سال متقاعد به ضرورت نزدیک‌تر شدن مسکو به دهلی‌نو و پکن کرده است.
چین به واسطه رشد سریع اقتصادی‌اش اکنون به ایالات‌متحده به دیده رقیبی استراتژیک در همه عرصه‌ها می‌نگرد. دولت جورج بوش، رئیس جمهور ایالات‌متحده طی ۸ سال گذشته در راستای تقویت یا ایجاد ائتلاف با طیف وسیعی از کشورها از ژاپن و کره‌جنوبی گرفته تا استرالیا و هند حرکت کرده تا چین را به نوعی محاصره کند و تحت فشار قرار دهد.
در همین حال چین و روسیه به احداث پایگاه‌های نظامی آمریکا در افغانستان و پاره‌ای از کشورهای قفقاز و آسیای میانه به مثابه تهدیدی برای امنیت خود می‌نگرند. این دو کشور برای مقابله با تحرکات آمریکا در سال ۲۰۰۱ میلادی سازمان همکاری‌های شانگهای‌ (SCO) را با حضور قزاقستان، ازبکستان و تاجیکستان بنیان نهادند.
در همین حین ایران،‌ هند، مغولستان و پاکستان هم به عنوان ناظر در نشست‌های این سازمان حاضر می‌شوند. سازمان همکاری‌‌های شانگهای در سال ۲۰۰۵ برای برچیده شدن پایگاه‌های آمریکا در قرقیزستان و ازبکستان تلاش‌های گسترده‌ای به عمل آورد.
روسیه و چین در سایه عضویت در این سازمان همکاری‌های خود را از جمله در زمینه اشتراک فناوری‌های نظامی افزایش داده و به طور منظم اقدام به برگزاری رزمایش‌های مشترک می‌کنند که این مساله موجب شده خیلی‌ها چنین استنتاج کنند که SCO عاقبت به پیمانی نظامی تبدیل خواهد شد.
پوتین همچنین پیشنهاد ایجاد نوعی اتحادیه انرژی را مطرح کرده است. روسیه در حال حاضر تنها ۳ درصد نفت و گاز استحصالی خود را به جنوب و شرق آسیا صادر می‌کند در حالی که زمامداران روسیه امید دارند این میزان تا سال ۲۰۲۰ به بیش از ۳۰ درصد افزایش یابد.
در آنسوی ماجرا چین طی سال‌های اخیر اقدام به احداث خطوط لوله و عقد قرارداد‌های مشارکت در بهره‌برداری از منابع معدنی کشورهای آسیای‌میانه کرده است و پاکستان و هند به SCO به منزله دروازه‌‌ای برای دستیابی به منابع انرژی آسیای‌میانه می‌نگرند.
علاوه بر این موارد، پافشاری ایالات‌متحده بر استقرار اجزای سامانه دفاع موشکی این کشور در شرق اروپا موجبات همگرایی بیشتر مسکو و پکن را فراهم آورده است.
هیچ‌یک از این دو کشور استدلال‌های آمریکا که می‌گوید هدف از استقرار اجزای سامانه دفاع موشکی در شرق اروپا مقابله با تهدید موشکی کشورهای یاغی است را قبول ندارند. باور شایع در مسکو و پکن این است که آمریکا با اجرای این طرح به دنبال دستیابی به برتری نظامی و کاهش توان مقابله روس‌هاو چینی‌ها با پیشدستی آمریکا در حمله اتمی به این دو کشور است.
● پتانسیل منازعه‌
به رغم روابط نزدیک کنونی روسیه و چین نباید چنین تلقی کرد که همه راه‌ها به سوی بازگشت خصومت‌های دوطرف مسدود شده است. چین به عنوان بزرگ‌ترین مشتری جنگ‌افزارهای روسی همیشه از خست روس‌ها در فروش تسلیحات پیشرفته خود آن هم در زمانی که هند به عنوان رقیب منطقه‌ای چین به جدید‌ترین و مدرن‌ترین سلاح‌های روسی مجهز می‌شود، گله‌مند بوده‌اند.
هر چند پکن بر ایده ایجاد مثلث هند ‌ چین - روسیه مهر تایید زده به گمان بساری از رهبران چین هدف روسیه از توسعه همکاری‌هایش با هند خنثی کردن قدرت در حال فزونی چین با تقویت هند است. روس‌ها با بهره جستن از قیمت بالای نفت به دنبال احیای جایگاه اقتصادی و استراتژیک خود هستند.
در آن‌سوی ماجرا چینی‌ها با سرعت بخشیدن، روند نفوذ خود به منطقه آسیای‌میانه به دنبال تضمین امنیت انرژی مورد نیاز خود هستند. این روند در دراز مدت به رویارویی و رقابت شرکت‌های نفتی چینی و روس منجر خواهد شد.
هر چند اختلافات ارضی از منظر حقوقی و دیپلماتیک حل و فصل شده‌‌اند اما تنش‌ها به طور کامل برطرف نشده‌اند. جناح‌های ملی‌گرا در دو کشور به انتقاد از توافق‌نامه اخیر پرداختند.
رضا سادات‌
منبع : روزنامه جام‌جم