پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا

آیا ما قربانیان موفقیت خودمان هستیم


آیا ما قربانیان موفقیت خودمان هستیم
چه شاهکاری است انسان. (شکسپیر)
شکسپیر مطابق معمول نکته را دریافته است. به نظر می رسد انسان ها در اوج شکوفایی خود توانایی بی حدوحصری برای تخیل و خلاقیت، برای ابداع و ساختن و برای الهام بخشیدن و موفقیت دارند.
آنچنانکه رویاهای انسان قرن بیستم به واقعیت مبدل شد، او شیوه ای از زندگی را اتخاذ کرد که فراسوی لجام گسیخته ترین تخیلات اجدادش بود.
زندگی در عصر اطلاعات با وجود تمام امتیازا تش هم فرصت هایی بی سابقه و هم مخاطراتی بالقوه را عرضه می کند. متاسفانه برخی از این مخاطرات به بیماری هایی مربوط می شود که تا همین چند نسل قبل نادر بودند، اما اکنون به ابعاد همه گیری رسیده اند.
● یک دانشمند نظریه پردازی می کند
دکتر جورج کروسوس از موسسه های ملی بهداشت در شماره ۲۰ آگوست ۲۰۰۴ نشریه پزشکی امریکا خطرات بالقوه ناسازگاری میان ژنتیک انسانی و رفتار انسانی را توضیح می دهد.
در کانون این قضیه پاسخ استرس بدن قرار دارد. پاسخ استرس به مغز به خصوص هیپوتالاموس، هیپوفیز، دستگاه عصبی سمپاتیک و غده های آدرنال مربوط می شود.
بدن در پاسخ به استرس مجموعه ای پیچیده از هورمون های متعدد مانند کورتیزول و سایر «گلوکوکورتیکوئیدها»، آدرنالین و سایر آمین های مقلد سمپاتیک، وازوپرسین و اینترلوکین ۶ و سایر سایتوکاین هایی را که پاسخ ایمنی و التهاب را به وجود می آورند، آزاد می کند.
لازم نیست که شما دانشمند باشید تا بدانید واکنش استرس چگونه احساس می شود و تظاهر می کند.
قلب تان سریع تر و شدیدتر می تپد و فشارخون تان اوج می گیرد. نفس هایتان سریع تر و عمیق تر و مردمک هایتان گشاد می شود. عضلات تان کشیده می شود و موهایتان کمی سیخ شده به نظر می رسد.
پوست تان سرد و مرطوب می شود، دهانتان خشک می شود و دچار دل آشوبه می شوید. احساس هشیاری و بیداری می کنید، اما عصبی و نگران هم هستید.
تغییراتی که درون بدن تان رخ می دهد نیز به همین اندازه تاثیرگذار است.
استرس مکانیسم های لخته شدن خون و دستگاه ایمنی را فعال می کند. میزان قند خون افزایش می یابد، در حالی که گلبول های سفید به درون گردش خون می ریزند و تولید ادرار آهسته می شود.
این تغییرات انسان ها را برای کنار آمدن با خطر آماده می کند. اما این خطرات طی تکامل انسان شامل شکارچیان، محرومیت و خطرات جسمی بوده است.
در حالی که امروزه در کشورهای پیشرفته بسیاری از افراد در وفور زندگی می کنند. جهان تغییر کرده است، اما پاسخ استرس دگرگون نشده است. دکتر کروسوس در این مقاله بیان می کند که چگونه ناسازگاری میان ژن های ما و سبک زندگی ما ممکن است در برخی از مهمترین بیماری های عصر کنونی موثر باشد.
دکتر کروسوس به عنوان یک متخصص غدد داخلی و ژنتیک خواستار پژوهش های بیشتر در مورد ژن های مربوط به بقا می شود که زمانی باعث ایجاد سازگاری می شدند، اما اکنون زیان آور هستند.
او امیدوار است که دانش ما در این زمینه به اقدامات پیشگیری کننده و شناسایی هدف هایی برای تولید داروها منجر شود و این امید ما هم هست اما ما مجبور نیستیم منتظر اکتشافات در مهندسی ژنتیک بمانیم تا عدم تعادل میان ژن ها و سبک زندگی مان را تصحیح کنیم.
ما باید با الگوهای تغذیه ای و عادات ورزشی سازگار شویم که ژن های ما را راضی و زندگی ما را سالم و لذت بخش نگه دارند.
● در مسیر تاریخ
به این مساله فکر کنید. نیاکان اولیه ما برای بقا به قدرت جسمی خود وابسته بودند. ادامه زندگی به کسب غذا از طریق شکارکردن و جمع آوری گیاهان خوراکی بستگی داشت که هر دوی آنها فعالیت هایی توانفرسا هستند.
یافتن سرپناه، مقابله با شکارچیان و کنار آمدن با بلایای طبیعی نیز نیازمند قدرت و استقامت همراه با سرعت انتقال است.
انسان شناسان به ما می گویند در عصر دیرینه سنگی، انسان ها در دسته های کوچکی که نواحی وسیعی را برای غذا و پناهگاه زیرپا می گذاشتند، زندگی می کردند. جمعیت انسان ها پراکنده بود، منابع اندک، باروری پایین و محیط خصومت آمیز تراکم جمعیت را به کمتر از یک نفر در یک کیلومتر مربع محدود می کرد. جامعه ساده بود و اکثر افراد کارهایی یکسان را انجام می دادند. مهمترین وظیفه به دست آوردن غذا بود.
به طور معمول شرایط بین دو حالت ضیافت یا قحطی نوسان می کرد. یک تا دو روز فعالیت جسمی تقریباً مداوم برای به دست آوردن غذا لازم بود. این اوج گیری های فعالیت با چندین روز شکمی از عزا درآوردن و جشن دنبال می شد اما نیاکان ما حتی در این تعطیلات بدوی به طرز شگفت آوری فعال بودند، رقص و بازی و سفر کردن تا بیش از ۳۵ کیلومتر با پای پیاده برای دیدار و معامله با دیگر قبایل.
انسان آن دوران در مجموع با فعالیت جسمی میانگین در روز بیش از دو برابر انسان امروزی کالری می سوزاند.
● رژیم غذایی «کاملاً طبیعی»
مردمان عصر حجر حیوانات وحشی را شکار می کردند، ماهی صید می کردند و میوه و مغزها، دانه ها و ریشه های خوراکی جمع آوری می کردند. آنها نمی توانستند غذا انبار کنند، بنابراین هنگامی که امکانش فراهم بود تا جایی که می توانستند می خوردند.
نتیجه یا گرسنگی بود یا حسابی خوردن، سوخت و ساز انسان وقف جمع آوری کالری به صورت چربی برای فراهم آوری سوخت در زمان نیاز شده بود.
رژیم غذایی عصر حجر مملو از پروتئین بود، اما میزان چربی آن اندک بود. گوشت منبع عمده پروتئین به حساب می آمد، اما گوشت شکار لخم و کم چربی بود، زیرا این حیوانات آزادانه چرا می کردند و غذای شان را صرفاً گیاهان خودرو تشکیل می داد و مانند امروز با انواع مکمل ها و هورمون ها تقویت نمی شدند. فرآورده های لبنی تقریباً ناشناخته بودند و مصرف کربوهیدرات متغیر بود، اما رژیم غذایی بدوی غنی از فیبر بود و مقدار زیادی ویتامین، آهن و مواد معدنی داشت اما مقدار نمک آن کم بود.
مصرف کالری پایین و بالا می رفت و احتمالاً میانگین آن ۳۰۰۰ کالری در روز بود.
● انقلاب کشاورزی
تغییر به آهستگی در عصر حجر روی داد. شکار و جمع آوری غذا برای ۳۰هزار سال روش غالب زندگی باقی ماند.اما از حدود ۱۰هزار سال پیش انسان ها آموختند، چگونه غلات را کشت دهند و حیوانات را اهلی کنند و به این ترتیب زندگی آسان تر و قابل پیش بینی تر شد.تراکم جمعیت افزایش یافت و نیاز به مشاغل تخصصی به وجود آمد و سلسله مراتب اجتماعی ایجاد شد، بنابراین افراد به منبعی از استرس بدل شدند.
برای اغلب قبایل کشاورزی و دامداری به همان اندازه شکار و جمع آوری غذا نیاز به کار جسمی داشت، اما کشاورزی شیوه جدیدی از خوردن ایجاد کرد. غلات و حبوبات و ریشه های خوراکی به منبع اصلی غذا بدل شد و گوشت شکار با لبنیات و گوشت حیوانات اهلی جایگزین شد. همچنان که انسان بیشتر و بیشتر به چند محصول غذایی وابسته می شد، تنوع غذایی از بین رفت و بیماری های ناشی از نقصان مواد مغذی ظاهر شدند.
از دست رفتن دوره ای محصولات کشاورزی باعث ایجاد همه گیری های سوءتغذیه و قحطی شد. غذاهای انبارشده اغلب فاسد می شدند و میکروب ها به راحتی از حیوانات به انسان ها و از شخصی به شخص دیگر در دهکده ها و شهرک های جدید منتقل می شدند.
بیماری های جدید جایگزین مشکلات قدیمی شدند و طول عمر متوسط را در عصر کشاورزی در حد ۳۰ سال نگه داشتند؛ نسبت به دوران شکار و جمع آوری غذا بهبود اندکی رخ داده بود.
● انقلاب صنعتی
شیوه کشاورزی زندگی هنوز در بسیاری از کشورهای رو به توسعه فراگیر است، اما در قرن نوزدهم انقلاب صنعتی تغییراتی گسترده در امریکا و اروپا به وجود آورد.
وسایل مکانیکی انجام دهنده کارها زندگی را بسیار آسان تر کرد و کار فکری را با کار جسمی جایگزین کرد. روش های جدید کشاورزی غذا را ارزان و فراوان کرد.
تکنولوژی و تولید انبوه غلات پاک شده، شکر و نمک - الکل و سیگار به کنار- به آسانی در اختیار مردم قرار داد. دنیای جسور نو متولد شده بود.
● عصر اطلاعات
علم سرعت تغییرات را شتاب بخشیده و پیشرفت های تکنولوژیک را به تمام گوشه های کره زمین رسانده است.
زندگی امروز بسیار بهتر (و بسیار طولانی تر) از گذشته است، اما برخی از چیزها هم از دست رفته اند. فعالیت جسمی یکی از آنهاست و تنوع غذایی دیگری است.ما گاو آهن را با تراکتور، جارودستی را با جاروبرقی و پلکان را با آسانسور جایگزین کرده ایم.
غذاهای تازه به کناری رفته اند و غذاهای پردازش شده و تصفیه شده به جای آنها آمده اند. این وضعیت به معنای مصرف کمتر فیبر و ویتامین ها و مصرف بیشتر نمک، قند، چربی و کالری است. انسان ها که از کار جسمی آزاد شده اند از مغزهای شان برای رساندن علم و تکنولوژی به اوج های تازه استفاده کرده اند و جامعه ای را با رفاه و راحتی بی سابقه به وجود آورده اند.
اما برای پیشرفت تاوانی باید پرداخت. استرس روانی یک نمونه و آلودگی زیست محیطی نمونه دیگری از این تاوان هاست. زندگی بی حرکت و غذاهای پردازش شده هم تاوان اقتصادی و هم تاوان بهداشتی به دنبال دارند.
ژن های ما اغلب خصوصیات عصر حجری خود را حفظ کرده اند، اما زندگی در سیر سریع خود این گونه نیست.DNA انسان نمی تواند جایگزین فعالیت جسمی شود که در محیط های امروزی کار رخت بر بسته است. سوخت و ساز انسان هنوز برای کنار آمدن با تهدید گرسنگی عصر حجر و نه بار دریافت بیش از حد کالری برنامه ریزی شده است.
تکامل بیش از حد کند بوده است تا شیوه هایی برای اداره کردن رژیم غذایی پرکالری، پرنمک، پرچربی و کم فیبر امروزی به وجود آورد.
بدن آنزیم جدیدی برای مبارزه با اثرات توتون، الکل و داروهای روان گردان غیرمجاز ندارد. دستگاه عصبی به یاد دارد که چگونه به تهدید ببر دندان شمشیری پاسخ دهد، اما نمی داند چگونه با یک رئیس خشمگین یا ازدحام ناشی از ترافیک کنار بیاید.
و در حالی که آلودگی صنعتی محیط زیست را تغییر می دهد، دریایی از سموم چالش های جدیدی را در برابر ژن های انسان و سلامت انسان قرار می دهند.
● بازگشت به آینده
پزشکی مولکولی در آستانه بدل کردن مهندسی ژنتیک به یک واقعیت بالینی است، اما احتمالاً نمی تواند ژن های عصر حجر را به معیارهای عصر فضا برساند.از آنجایی که علم نمی تواند ژن های شما را از دوباره بسازد، تنها راه برای شما برای اعاده تعادل طبیعی برگزیدن یک سبک زندگی طبیعی تر است. خوشبختانه شما می توانید بدون بازگشت به علفزار و حتی بدون بازگشت به مزرعه به اصول طبیعی زندگی بازگردید.
● راه های این کار اینها است؛
خوب بخورید؛ غذاهای متنوع بخورید تا تنوع تغذیه ای تان حفظ شود. به غذاهای بااساس گیاهی اولویت دهید که ویتامین ها و مواد معدنی ضروری را برای شما فراهم کند. فرآورده های غلات کامل را که حاوی فیبرهای مورد نیاز شماست مصرف کنید.
از چربی حیوانی بپرهیزید؛ پروتئین خود را از ماهی، ماکیان، لوبیاها و بنشن جات به دست آورید. وابستگی خود را به غذاهای پردازش شده کارخانه ای، نمک و قندهای ساده کم کنید.
وعده های غذایی کوچک تر با یک برنامه منظم بخورید و میزان دریافت کالری خود را با میزان مصرف انرژی خود متعادل کنید.
به طور مرتب ورزش کنید؛ با بالارفتن از پله ها، پیاده روی به جای ماشین سوار شدن در صورت امکان، و حمل بارهای خودتان فعالیت جسمی را به زندگی روزانه تان بیفزایید.
۳۰ تا ۴۵ دقیقه در روز را به ورزش ملایم اختصاص دهید؛ پیاده روی، دویدن نرم، دوچرخه سواری، شنا، باغبانی و تنیس نمونه های خوبی هستند.
برای کسب بهترین نتیجه ورزش های تعادلی، کششی و استقامتی را هم به این فعالیت های جسمی بیفزایید.
کنترل استرس؛ بین کار و بازی، تحریک و آرامش، همراهی و تنهایی تعادل برقرار کنید.
هرچه می توانید به کارهای تان بپردازید، اما زمانی را هم به لذت بردن از روزتان اختصاص دهید.شما با تلفیق بهترین جنبه های زندگی مدرن با زیستن طبیعی، همراه با لذت و سلامت بخش می توانید به اصول بازگردید. همه اینها در ژن های شما حک شده است.
مترجم : بهار خراسانی
Harvard Menصs Health Letter, Dec.۲۰۰۶
منبع : روزنامه شرق