یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

تنها عقلای جهان!


تنها عقلای جهان!
اگر از شما بخواهند دولت نهم را توصیف کنید، کدام صفت این دولت را برجسته تر از سایر ویژگی های آن خواهید دانست؟ احتمالاً اکثریتی از مردم، به پاسخ های مشترکی در این مورد می‌رسند که متاثر از دستاوردها و پیامدهای عملکرد این دولت در ۵/۳ سال گذشته است. عده‌ای از مردم نیز بر اساس سلایق و علایق خود بـه تـوصـیـف دولـت خواهند پرداخت. در این میان، تـوصـیـف اعــضــــای دولــت نـهـم از خــود،مـی تـوانـد برای بسیاری از افراد جذاب باشد:
قادر بـه تـصـمیم گیری های یک شبه نسبت به موضوعاتی که قبلاً چند سال وقت صرف تعیین تکلیف آنهـا مـی شـد، پاک دست ترین دولت ایران، قانونمدارترین دولت، مهرورزترین دولت، پرکارترین دولت و احتمالاً دهها و صدها»ترین« دیگر. از سوی دیگر مسئولان دولت نهم - که قریب به اتفاق آنها مسئولیت های کوچک و بزرگ در دولت‌های قبلی داشته‌اند- گاه برای متفاوت نشان دادن خود، صفت‌هایی را به دولت‌های پیشین نسبت می‌دهند: کسانی که برنامه چهارم را بر اساس دیدگاهها و منافع خود و اطرافیان تنظیم کرده‌اند، افرادی که نگاه به آن طرف مرزها دارند، مدیرانی که حداکثر چهار تا پنج ساعت در شبانه‌روز کار می‌کردند، سیاست پیشگان منفعل، رانت خواران و... ‌‌
اما هر چه از عمر دولت نهم گذشته -که گذران آن برای بسیاری از مردم بسیار طولانی‌تر از ۵/۳ سال به نظر می رسد - تغییری در گفتار بعضی اعضای دولت و حامیان ایشان به وجود نیامده است. به طوری که بعضی از آنها هنوز گمان می‌کنند در دوره تبلیغات انتخاباتی هستند وعده‌ای دیگر نیز در حال و هوای روزهای اول ریاست! ظاهراً از نظر برخی سیاستمداران، اقتضای دوره تازه کاری، بدگویی از پیشینیان است و ارائه وعده‌های رنگارنگ برای ایجاد »اتوپیا«. البته این روزها دیگر حتی طرفداران دولت نهم نیز امید رسیدن به »مدینه فاضله« را ندارند. به همین جهت بیش از آنکه برای آینده وعده دهند - که می دهند - و بیش از آنکه آماری از موفقیت‌های حقیقی خود ارائه کنند - که نمی کنند - به دنبال اثبات ناکارآمدی اسلاف خویش هستند و گاهی نیز شرکای فعلی خود در حاکمیت را با مهرورزی های ویژه دولت نهم می نوازند. دو روز قبل، رئیس سازمان تربیت بدنی در گفتگویی که بارها از رسانه ملی پخش شد، ابلاغیه سازمان بازرسی کل کشور به آن سازمان در خصوص »ممنوعیت تصدی دو شغل« را غیرمنطقی و غیرعقلی نامید. ظاهراً این تنها نمونه‌ای نیست که مسئولان دولت نهم، احکام و اقدامات قانونی سایر دستگاهها را غیرعقلی می‌دانند:
‌انحلال سازمانی با بیش از ۶۰ سال سابقه کار، نشان می دهد که از نظر مسئولان دولتی، سیستم برنامه نویسی کشور در دهه‌های طولانی از کمبود »عقل و تدبیر «رنج می‌برده است
عدم اجرای مصوبه مجلس و مجمع تشخیص مصلحت در خصوص احیای شوراهای تعطیل شده، نشان می‌دهد که دولت نهم، تدابیر انفرادی خود را عاقلانه‌تر از خردجمعی مجلس و مجمع می‌داند
ادعای تعدادی از نمایندگان اصولگرای مجلس مبنی بر بی‌توجهی دولت به هشدارهای آنها نسبت به تورم‌زا بودن لوایح بودجه ثابت می‌کندکه چند مدیر مورد عنایت دولتی مطمئن بود‌ه‌اند لوایح تنظیمی آنها، به مبانی عقلی نزدیک‌تر است تا دیدگاه‌ها و هشدارهای نمایندگان
عدم دعوت نمایندگان مجلس به کنفرانس‌های مهمی همچون کنفرانس خزر، نشانه آشکاری است که مفهوم آن »عاقلانه دانستن مبانی مذاکره کنندگان دولتی و عدم نیاز آنها به بهره‌گیری از مشاوره نمایندگان ملت« می‌باشد.
گلایه‌های نمایندگان مجلس و سران گروههای اصولگرا از احمدی نژاد به خاطر عدم مشورت در گزینش اولیه وزیران نشان داد که مشاوران رئیس جمهور آنقدر شناخت خود از افراد دیگر را عاقلانه می‌دانند که برای »هم اندیشی« و بهره‌گیری از »عقل« دیگران، احساس نیاز نمی‌کنند و...
البته امروز تشخیص آنکه از میان ادعاهای دولت و نگرانی‌های منتقدان دولت، ‌‌کدامیک عاقلانه‌تر بوده است، کار سختی نیست:مثلاً مردم با گوشت و پوست خود احساس می‌کنند که ادعای »ضد تورمی بودن برنامه‌های دولت« درست بوده است یا هشدار »دیر افشا شده« نمایندگان اصولگرا؟ تغییرات مکرر وزیران هم دلیل قانع کننده‌ای است تا مشخص شود آیا انتخاب‌های غیر مشورتی رئیس دولت، همراه با تدبیر کافی بوده است یا نه؟ گستاخی برخی سران و مقامات خارجی از جمله اظهارات مسخره رئیس جمهور قزاقستان در خصوص سهم ایران در دریای خزر، برخورد متکبرانه رئیس جمهور مصر و همکاران او در برابر پیشنهاد سخاوتمندانه رئیس جمهور ایران برای برقراری رابطه با آن کشور، برخورد طلب‌کارانه بعضی سران عرب با یک موضوع کم ‌اهمیت - در مورد بحرین - و در عین حال همزبانی همه آنها با ادعاهای واهی امارات و همزمانی این تحرکات ضد ایرانی با استقبال‌های بی‌سابقه مقامات دولت نهم از برخی شیوخ کم مقدار خلیج فارس، اظهار نظرهای عجیب در خصوص عدم امکان انتخاب اوباما در آمریکا و سپس پیام تبریک عجولانه برای او و برخی تحولات دیگر در عرصه سیاست خارجی کشور نیز کافی است تا نشان دهد عدم بهره‌گیری از مشورت صاحب نظران غیردولتی، تا چه حد عاقلانهبوده است و...
اکنون باستناد همین مسائل،‌می‌توان برخی اصولگرایان را مورد پرسش قرار داد که »سکوت ناگهانی در برابر اشکالات دولت و چشم بستن بر اهانت‌های بی سابقه نسبت به کارگزاران غیر دولتی در مجلس و قوه قضائیه - که اصولگرایان به بهانه جلوگیری از پیروزی احتمالی اصلاح‌طلبان به آن تن داده‌اند - تا چه حد عاقلانه است و تا چه میزان خداپسندانه!؟« بعضی دولتی‌ها حق دارند خود را تنها عقلای دنیا یا برترین عاقلان جهان بـدانـند اما تمکین مدعیان اصولگرایی در برابر این خصلت خطرساز و هزینه آفرین، با کدام معیار عقلی تطابق دارد؟ آیا همین ضعف اصولگرایان کافی نیست تا معاون رئیس جمهور به خود اجازه دهد یک »مقام اصولگرا« را به اظهار نظر »غیر عقلی« متهم کند؟
منبع : روزنامه آفتاب یزد