شنبه, ۲۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 18 May, 2024
مجله ویستا


تحصیلات عالی، عاملی‌تعادل بخش


تحصیلات عالی، عاملی‌تعادل بخش
آنچه به عنوان مرد‌سالاری شناخته می‌شود و عامل مهم در محدودیت زنان از بعضی فرصت‌هاست، نتیجه شرایطی است كه با تأهل پیش‌ می‌آید. عوامل گوناگونی در انجام فعالیت‌های فرهنگی مداخله دارند كه بخشی از این عوامل، مستقیم و غیرمستقیم از پایگاه فرد تأثیر می‌پذیرد.
▪ اشاره: "فعالیت فرهنگی زنان ایرانی: مطالعه كتاب و نشریه"
عنوان پژوهشی است كه دكتر احمد رجب زاده با حمایت دفتر طرح‌های ملی در سال ۷۸ به انجام رسانده است.
زنان به اقتضای جایگاهی كه در ساختار خانواده و جامعه دارند و موقعیت‌هایی كه در آن قرار می‌گیرند، امكانات و محدودیت‌هایی برای عمل دارند، همچنان كه موقعیت زنانه و مردانه برای زنان و مردان امكانات و محدودیت‌های متفاوتی فراهم می‌آورد.
از جمله عواملی كه موجب تغییر موقعیت زنان می‌شود "ازدواج" و به بیانی "تأهل" است. چنان كه از نگاه بعضی فمینیست‌ها، آنچه به عنوان مردسالاری شناخته می‌شود و عامل مهم در محدودیت‌ زنان از بعضی فرصت‌هاست، نتیجه شرایطی است كه با تأهل پیش می‌آید یعنی تشكیل خانواده و موقعیتی كه زنان در خانواده می‌یابند، همچنین خانه‌داری یا شاغل بودن، پیامدهای متفاوتی بر آزادی عمل زنان متأهل دارد.
علاوه بر آزادی عمل، وضع و موقعیت زنان، مرتبط با درجاتی از بهره‌مندی یا محرومیت از امكانات و فرصت‌هاست.
تأهل و اشتغال موقعیت‌هایی هستند كه در رفتار و روحیات زنان تأثیراتی عمیق بر جای می‌گذارد و موجب تمایز آنها از سایر گروه‌های زنان می‌شود. در این زمینه، فعالیت فرهنگی از جمله عرصه‌هایی است كه از موقعیت‌های زنان تأثیر می‌پذیرد. در این پژوهش براساس داده‌های طرح "فعالیت و مصرف فرهنگی خانواده"، انجام فعالیت فرهنگی، مطالعه كتاب و نشریه بین زنان مجرد و متأهل، زنان متأهل شاغل و خانه‌دار در ایران، با كنترل متغیرهای مهم تحصیلات و طبقه اجتماعی مقایسه شده است.
داده‌هایی كه برای این پژوهش مورد استفاده قرار گرفته، داده‌های طرح پیمایشی "فعالیت و مصرف كالاهای فرهنگی" است.
این طرح در سال ۱۳۷۸ در ۲۸ شهر مركز استان با جمعیتی در حدود ۲۰ میلیون با نمونه‌ای به حجم ۱۴هزار خانواده اجرا شد. افراد نمونه ۶۵۴۴۰ نفر است. از این تعداد ۲۴۰۱۷ نفر را زنانی تشكیل می‌دهند كه سنی بیش از ۱۴ سال دارند كه فعالیت فرهنگی آنها در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است.
همچنین در پژوهش حاضر، در خصوص فعالیت‌هایی چون "مطالعه كتاب"، "مطالعه نشریه"، "تماشای ویدیو"، "رفتن به سینما"، "گوش دادن به رادیو"، "استفاده از انواع نوارهای صوتی"، "تماشای تلویزیون"، "انواع فعالیت‌های اجتماعی و مذهبی" و "ورزش و بازی" پرسش شده است.
با توجه به اینكه كتابخوانی و مطالعه روزنامه مستلزم داشتن سواد است ، مقایسه بین سه گروه دارای تحصیلات ابتدایی، متوسطه و عامی انجام شده است.
● چارچوب نظری
فعالیت فرهنگی، فعالیتی است كه حول "تولید"، "به‌كارگیری"، "انتقال"، "استفاده، مصرف معانی نمادها و شكل دادن" و "تغییر و ارتقای حیات روحی و معنوی افراد" شكل می‌گیرد.
اگر آن را به نحو سلبی تعریف كنیم، می‌توان به فعالیت غیراقتصادی و سیاسی تعریف كرد. چنان كه در درك معمول هم، ‌چنین تلقی وجود دارد و به طور ضمنی فعالیت‌ اجتماعی اختیاری را هم شامل می‌شود.
این فعالیت در اشكال ناب و خلاق آن، به آفرینش و خلق آثار فرهنگی منجر می‌شود. كاری كه هنرمندان، شعرا، فلاسفه، اندیشمندان و پدید‌آورندگان صور مكتوب، صوتی و تصویری انجام می‌دهند.
در انجام فعالیت فرهنگی از هر نوع آن، عوامل گوناگونی مداخله دارند كه بخشی از این عوامل مستقیم و غیر مستقیم از پایگاه فرد تأثیر می‌پذیرد. یكی از عواملی كه نقش تعیین‌كننده در انجام آن دارد، زمان فراغت است. افراد و گروه‌هایی كه زمان فراغت بیشتری دارند، امكان پرداختن به فعالیت فرهنگی برای آنها بیشتر است. این امر به نوبه خود از تكالیف نقشی و میزان درگیر بودن فرد در وظایف نقش تأثیر می‌پذیرد.
اگر مصادیق فعالیت فرهنگی را مقولاتی چون مطالعه كتاب و نشریه بدانیم، اقدام به آن، علاوه بر داشتن زمان فراغت، مستلزم داشتن تحصیلات است. همان‌طور كه سود جستن از موسیقی، یا پرداختن به آن مستلزم درجاتی از پرورش حس موسیقایی است. بر این اساس می‌توان گفت، تحصیل شرایط ذهنی و روانی استفاده از تولیدات فرهنگی، مؤلفه دیگری است كه در نوع و میزان فعالیت فرهنگی مؤثر است.
● چارچوب تحلیلی
زنان در یك نگاه كلی، بر مبنای تأهل، طبقه‌بندی و حتی قشربندی می‌شوند. زنان در ساخت خانواده به عنوان دختر و همسر، وظایف و حقوق متفاوت و به اقتضای آن دارای امكانات گوناگونی در بهره‌مندی از فرصت‌ها و امكانات هستند. در جامعه ما معمولاً زنان متأهل وظیفه سنگین انجام فعالیت‌های درون خانه و تربیت فرزند و كمك به معاش خانواده را بر عهده دارند، در حالی كه دختران از انجام چنین وظایفی معاف هستند یا درگیر چنین فعالیت‌هایی نیستند. به اقتضای همین شرایط، زمان فراغت دختران بیش از زنان و در نتیجه امكان فعالیت و مصرف فرهنگی آنها بیش از زنان است.
بین زنان متأهل نیز، موقعیت خانه‌داری و شاغل بودن، وجوهی تفاوت‌‌ گذار است. به اقتضای امكاناتی كه برای زنان شاغل وجود دارد و به اقتضای تغییری كه در محدوده تكالیف نقشی آنها پدید می‌آید، انتظار می‌رود كه زنان خانه‌‌دار به لحاظ فعالیت فرهنگی در مرتبه‌ای پایین‌تر از زنان متأهل شاغل قرار داشته باشند.
تفاوت بین دختران، زنان متأهل، زنان متأهل خانه‌دار و شاغل فرضیه‌های اصلی مورد بررسی هستند، اما از آنجا كه فعالیت‌ فرهنگی از متغیرهای دیگری چون پرورش فرهنگی، امكانات، دسترسی به امكانات، ذائقه و روان‌شناسی خاص تأثیر می‌پذیرد، برای بررسی تأثیر موقعیت‌های مورد اشاره لازم است كه این متغیرها به نحوی كنترل شوند تا سهم موقعیت‌های مذكور مشخص شود.
از جمله شاخص‌هایی كه به نحوی با متغیرهای تعیین‌كننده پیوند دارد و قابل بررسی تجربی است، تحصیلات است. تحصیلات، متغیری است كه اگر چه اشاره به یك موقعیت ساختاری ندارد، اما از مؤلفه‌هایی است كه نقش تعیین‌كننده و مداخله‌گر در موقعیت زنان دارد. تحصیلات به تبع امكاناتی كه برای اشتغال فراهم‌ می‌آورد، شرایط زنان را حتی در موقعیت خانه‌داری تغییر می‌دهد. علاوه بر این، به خاطر آثار روانی‌‌ كه برای فرد به ارمغان می‌آورد، به اقتضای تفسیر‌پذیری نقش‌ها، این امكان را برای زنان پدید می‌آورد كه در تعبیر وظایف نقش خود، آن را به نفع موقعیت خویش تفسیر كنند، به همین جهت متغیری است كه نسبت به متغیر موقعیت خانه‌داری و تأهل، مداخله‌گر و تعیین‌كننده است. همچنین تحصیلات به طور مستقیم با پرورش فرهنگی و تغییر ذائقه ربط دارد، به همین جهت انتظار می‌رود كه با افزایش تحصیلات، نسبت فعالیت فرهنگی زنان افزایش یابد.
با این حال در صورتی كه در گروه‌های تحصیلی گوناگون، فعالیت‌ فرهنگی زنان متأهل كمتر از دختران باشد، می‌توان آن را به موقعیت آنان نسبت داد.
همچنین انتظار می‌رود كه بین زنان خانه‌دار و شاغل متأهل در گروه‌های تحصیلی گوناگون تفاوت وجود داشته باشد.متغیر دیگری كه در بررسی فعالیت‌ فرهنگی زنان باید در نظر گرفت، طبقه و قشر است. زنان علی‌رغم داشتن موقعیت‌های مشابه، به تناسب اینكه در كدام قشر و طبقه قرار دارند، دارای امكانات متفاوتی برای فعالیت فرهنگی هستند.
همچنین روحیه و روان‌شناسی طبقاتی و قشری نیز می‌تواند بر نوع فعالیت‌ آنها تأثیر بگذارد.
به اقتضای نوع طبقه‌ می‌توان انتظار داشت كه فعالیت فرهنگی زنان در اقشار بالاتر جامعه بیشتر و متنوع‌تر باشد، با این حال، در همه این موقعیت‌ها، انتظار می‌رود كه متغیر تأهل عامل تفاوت‌گذار باشد، به این معنی كه درون طبقه‌‌ای واحد، زنان متأهل فعالیت كمتری نسبت به سایر زنان داشته باشند.
● فعالیت‌های فرهنگی
▪ مطالعه كتاب:
۴۰ درصد زنان بالای ۱۴ سال اهل مطالعه كتاب هستند. از این تعداد ۸/۲۸ درصد ازدواج كرده، ۹/۱۳ درصد بدون همسر و ۴/۶۳ درصد مجرد هستند. بر این اساس می‌توان گفت، زنان مجرد بیش از متأهل و زنان متأهل بیش از بدون همسران مطالعه می‌كنند.
با توجه به اینكه مطالعه كتاب، وابسته به تحصیلات است و با توجه به نسبت بالاتر افراد با سواد و دارای تحصیلات عالی (بیش از دیپلم) بین زنان مجرد، می‌توان این تفاوت را به درصد بالاتر سواد بین زنان مجرد نسبت داد.
بین گروه‌های تحصیلی ابتدایی و متوسطه، نسبت مطالعه زنان مجرد بیش از متأهلان است، در حالی كه در گروه تحصیلات عالی نسبت‌ها یكسان است و زنان بدون همسر بیش از دو گروه دیگر اهل مطالعه كتاب هستند. بنابراین می‌توان تحصیلات عالی را عاملی تعادل بخش در این زمینه به حساب آورد.
با توجه به اینكه تحصیلات، امكان اشتغال را برای زنان فراهم می‌كند ممكن است این تفاوت را به حساب رواج نوع فعالیت غیرخانه‌داری در بین افراد متأهل دارای تحصیلات عالی گذاشت. در جهت ارزیابی این فرض، نسبت مطالعه كتاب زنان خانه‌دار و شاغل در بین افراد متأهل دارای تحصیلات عالی مقایسه شده است.
در جمعیت زنان متأهل دارای تحصیلات عالی كه تعداد آنها ۸۷۵ نفر است، نسبت مطالعه برای افراد خانه‌دار ۴/۷۲ درصد و برای افراد شاغل ۳/۷۲ درصد است. براین اساس می‌توان گفت، با وجود تحصیلات عالی، نوع فعالیت‌خانه‌داری و شاغل بودن، در مطالعه كتاب افراد متأهل تأثیر مطلق ندارد، به عبارت دیگر تحصیلات عالی عاملی است كه محرومیت‌های ناشی از فعالیت‌ خانه‌داری را كاهش می‌دهد یا از بین می‌برد، در حالی كه سطوح پایین‌تر تحصیلی فاقد چنین اثری است.
عامل دیگری كه معمولاً بر فعالیت فرهنگی تأثیر می‌گذارد، طبقه اجتماعی است. طبقه اجتماعی به وسیله مؤلفه منزلت شغلی ‌سرپرست خانواده، وضعیت اقتصادی و ارزش محل سكونت خانواده سنجش شده است.
با بهبود وضع اقتصادی، بالا رفتن منزلت شغلی و ارزش بالاتر منطقه سكونت، نسبت مطالعه كتاب از سوی زنان افزایش می‌یابد، بنابراین می‌توان نتیجه گرفت موقعیت طبقاتی خانواده بر فعالیت فرهنگی كتابخوانی زنان تأثیر می‌گذارد.
همچنین اطلاعات به دست آمده نشان می‌دهد بین زنان متأهل و مجرد در خانواده‌های با منزلت شغلی، وضع اقتصادی و منطقه سكونت یكسان، تفاوت وجود دارد. این تفاوت در گروه‌های منزلتی و اقتصادی پایین، بیش از گروه‌های دارای منزلت و وضع اقتصادی بالاست. این به معنای آن است كه پایگاه خانواده، اگر چه در جهت بهبود وضع زنان متأهل عمل می‌كند اما تفاوت بین آنان و زنان مجرد را از بین نمی‌برد.
نكته دیگری كه از این اطلاعات استنباط می‌شود تفاوت كمتر در نسبت مطالعه زنان مجرد و تفاوت بیشتر در نسبت مطالعه زنان متأهل بین طبقات گوناگون جامعه است كه نشان می‌دهد عمده تفاوت فعالیت فرهنگی بین زنان متعلق به طبقات گوناگون، به فعالیت فرهنگی زنان متأهل مربوط می‌شود تا زنان مجرد.
در مقایسه زنان متأهل خانه‌دار و شاغل نیز همین تفاوت در بین خانواده‌های گوناگون كه دارای منزلت، وضع اقتصادی و سكونت در مناطق یكسان هستند، دیده می‌شود.
با توجه به این نكات می‌توان نتیجه گرفت علی‌رغم تأثیر پایگاه اجتماعی و تحصیلات بر مطالعه كتاب در بین زنان، وضعیت تأهل و در گام بعد خانه‌دار بودن با مطالعه كمتر همراه است كه این نشان از فعالیت فرهنگی كمتر زنان متأهل و خانه دار دارد.
▪مطالعه نشریات:
در جمعیت زنان بالای ۱۴ سال، ۴۱ درصد افراد، اهل مطالعه روزنامه و مجله هستند. این نسبت برای زنان متأهل ۷/۳۳ درصد، برای زنان بدون همسر ۹/۱۵ درصد و برای مجردها ۶/۵۷ درصد است كه حاكی از نسبت بالاتر مطالعه زنان مجرد است. بین زنان دارای تحصیلات ابتدایی، نسبت مطالعه برای زنان مجرد بیش از متأهل‌هاست. برای زنان دارای تحصیلات، متوسطه و عالی، نسبت‌ها تقریباً یكسان است. این امر حاكی از آن است كه تحصیلات، فعالیت زنان متأهل را بهبود می‌بخشد و حتی از نسبت زنان مجرد نیز بالاتر می‌برد. دلیل این امر وجود تعداد قابل توجهی از نشریات ویژه زنان است كه معمولاً زنان متأهل بیش از مجردان به مطالعه آن علاقه دارند.
مقایسه نسبت مطالعه در بین زنان متأهل شاغل و خانه‌دار با كنترل تحصیلات نیز نشان می‌دهد در گروه‌های تحصیلی متوسطه و عالی نسبت مطالعه تقریباً یكسان است. به عبارت دیگر با حضور متغیر تحصیلات، موقعیت‌های گوناگون زنان در فعالیت روزنامه‌خوانی آنها تأثیری ندارد و زنان در موقعیت‌های گوناگون تأهل، تجرد، خانه‌داری و اشتغال به نسبت‌های تقریباً یكسانی به مطالعه نشریات می‌پردازند.
بررسی رابطه شاخص‌های مربوط به پایگاه اجتماعی افراد با مطالعه روزنامه و مجله نشان می‌دهد، با بهبود وضع اقتصادی، بالا رفتن منزلت شغلی و ارزش بالاتر منطقه سكونت، نسبت مطالعه روزنامه و مجله از سوی زنان افزایش می‌یابد، بنابراین می‌توان گفت موقعیت طبقاتی خانواده، بر فعالیت فرهنگی مطالعه نشریات هم مانند مطالعه كتاب، تأثیر می‌گذارد. همچنین اطلاعات به دست آمده نشان می‌دهد بین زنان متأهل و مجرد در خانواده‌های دارای منزلت شغلی، وضع اقتصادی و منطقه سكونت یكسان، تفاوت وجود دارد.
● نتیجه‌گیری
فعالیت فرهنگی با ساز و كارهای گوناگون، از موقعیت‌های گوناگونی كه زنان در جامعه دارند، تأثیر می‌پذیرد. نتایج حاصل از مقایسه فعالیت‌های كتابخوانی و مطالعه نشریات نشان‌دهنده آن است كه زنان خانه‌دار از زنان شاغل و زنان متأهل از دختران مجرد فعالیت فرهنگی كمتری دارند. این در حالی است كه نسبت فعالیت، به اقتضای طبقه اجتماعی افراد تغییر می‌كند. هر چند كه در این تغییر، فاصله بین افراد مجرد، متأهل، خانه‌دار و شاغل باقی می‌ماند و فقط از شدت آن كاسته می‌شود، اما در خصوص تحصیلات تا حدی متفاوت است، زیرا تحصیلات به عنوان متغیری مداخله‌گر در جهت كاهش تفاوت‌ها به شمار می‌آید و در جهت یكسان‌سازی نسبت فعالیت عمل می‌كند.
از این رو می‌توان به تحصیلات، آن هم در سطح عالی به عنوان یك متغیر مهم در تحول وضعیت زنان در زمینه فعالیت فرهنگی نگریست.
همچنین با افزایش نسبت تحصیل كردگان زن در سطوح عالی، تفاوت‌های ناشی از موقعیت‌های متفاوت زنان حداقل در زمینه فعالیت‌های فرهنگی، كاهش قابل ملاحظه‌ای یافته، چنان كه تقاضا بر این نوع فعالیت نیز افزایش یافته است.
مریم حسینی‌نژاد
منبع : فرهنگ و پژوهش