شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

یادگیری یک لذت است


یادگیری یک لذت است
یادگیری یك لذت است، اما چه بر سر آن آمده است؟ چرا از یادگیری لذت نمی بریم و لذت های دیگر را به آن ترجیح می دهیم؟ به اطراف خودتان نگاه كنید، همه از بزرگ و كوچك، رییس و زیردست، شهروند و غیرشهروند درباره شأن و منزلت و دانستن، حرف های قشنگی می زنند و می گویند یادگیری چیز خوبی است. همه می گویند یادگیری امری ضروری است. می گویند زندگی بدون یادگیری معنا ندارد، اما واقعیت های بیرون از ما چیز دیگری را نشان می دهد. یكی از بلاهایی كه بر سر یادگیری آورده ایم این است كه آن را بیش از حد شعار زده كرده ایم.
خیلی از افراد در جامعه ما بلدند درباره ضرورت و منزلت یادگیری و دانایی نطق غرایی بكنند از آن شمار والدین، نزدیكان، آشنایان و... اما در عمل كاری انجام نمی دهند.
جدی تلقی نشدن جایگاه یادگیری در زندگی، عدم استفاده درست از موقعیت های علمی، تنزل جایگاه و شأن دانایی و استفاده ابزاری و تشریفاتی از دانش افزایی و چند معلول دیگر از جمله آفت های شعارزدگی یادگیری است.
بی تردید یادگیری یك لذت است. لذت یادگیری به جای حرف و شعار به باور نیاز دارد، به فرصت هایی برای چشیدن و بهره بردن از این لذت و همچنین به شعف و عطش درونی. لذت یادگیری را با هیچ توجیه و دلیلی نمی توان از خود دریغ كرد.
● یادگیری و دانش آموز
یكی از سوژه های مورد توجه اكثر خانواده ها مسایل تحصیلی فرزندان است. والدین دوست دارند فرزندانشان بیشترین و بهترین پیشرفت تحصیلی را داشته باشند و از طرف دیگر افت تحصیلی برای آن ها موضوعی غیرقابل پذیرش است. والدین از این كه فرزندانشان به هنگام ورود به دوره های راهنمایی و متوسطه دچار افت می شوند متعجب شده و سوال می كنند كه چرا دیگر فرزندشان انگیزه ای برای درس خواندن ندارد؟ دریافتن دلایل ضعف و مشكلات تحصیلی دانش آموزان عمدتاً به مسایلی از قبیل تنبلی و بی خیالی و بازیگوشی استناد می شود. ولی آیا این همه داستان است؟
به جرات می توان گفت كه والدین، مدارس معلمان و سایر افراد در ارتباط با موضوع مسایل تحصیلی دانش آموزان، بسیار ساده انگارانه و سطحی رفتار می كنند. كمتر كسی است كه در علت یابی افت تحصیلی به «لذت یادگیری» نیز توجه كند.
به چندین و چند دلیل، ما یعنی مدرسه و والدین كاری می كنیم كه لذت یادگیری از دانش آموز گرفته شود. وقتی این لذت كم می شود و یا از بین می رود طبعاً افت انگیزه و به دنبال آن افت تحصیلی پیش می آید و ما چه كنیم تا این افت ها جبران شود؟
اگر درك كنیم كه «یادگیری لذت است» شاید بهتر بتوانیم پی ببریم كه چرا از كوشش هایمان كمتر نتیجه می گیریم؟ مگر می توان در كسی به زور انگیزه ایجاد كرد؟ مگر لذت بردن از چیزی می تواند تحمیلی باشد؟ چه پیش می آید كه یك دانش آموز كنجكاو و علاقه مند به یادگیری در شش سالگی به تدریج به فردی بدون انگیزه تبدیل می شود؟ یك دلیل عمده آن همین است كه فرایند یاددهی و یادگیری در جامعه ما نه تنها منطقی نیست، بلكه گاهی جنبه منفی هم دارد. مدارس و كلاس های ما گاهی نه تنها ایجاد انگیزه نمی كنند، بلكه انگیزه های داشته را هم از بین می برند. بازخواست های معلم و والدین از درس و مشق، امتحانات، سخت گیری ها و كنترل ها، تكالیف تحمیلی و غیرفعال، تاكید صرف و جایزه و ایجاد انگیزه های بیرونی و سایر موارد، منجر به یك نتیجه می شوند: یادگیری از عملی اختیاری به عملی اجباری تبدیل می شود.
در این وضعیت كودك یا نوجوان، دیگر از یادگیری لذت نمی برد و آن را كاری برای خودش نمی داند. چرا بعضی از دانش آموزان به تدریج از درس و مدرسه نیز بیزار می شوند؟
آیا این پدیده ذاتی است، یا محصول اكتساب است؟ چرا به جای آن كه موقعیت هایی برای لذت بردن از یادگیری تدارك ببینیم، كاملاً برعكس عمل كرده و موقعیت ها و فرصت ها را علیه «لذت یادگیری» به كار می گیریم؟ نیت مدارس و والدین خیرخواهانه است، اما این خیرخواهی با ناشیگری و ناكارآمدی توام شده و بازخوردی منفی بر جای می گذارد. در بیشتر تلاش های مدارس و والدین برای ارتقای و انگیزه تحصیلی و ایجاد زمینه برای پیشرفت تحصیلی نوعی از زور و تحكم نهفته است. البته دلیل اصلی استفاده از چنین روش هایی بی حوصلگی و تسریع در نیل به نتیجه است.
اگر به مشكلات تحصیلی دانش آموزان، از زاویه «لذت یادگیری» نگاه كنیم، به طور حتم دریافتن راهكارهای اصلاحی نیز به نتایج متفاوتی خواهیم رسید. اصلاً كسی به این نكته توجه دارد كه بزرگ ترین وظیفه آموزش و پرورش، یاد دادن نیست، بلكه ایجاد شوق یادگیری است. آموزش و پرورش كشورمان در این باره چگونه عمل می كند؟ شاید نقش های پدری و مادری ما نیز در این زمینه نیاز به واكاوی مجدد دارد!
ابراهیم اصلانی
منبع : روزنامه جوان