پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا


پراکنده نگاری پیرامون تعاریف رایج از تئاتر تجربی


پراکنده نگاری پیرامون تعاریف رایج از تئاتر تجربی
اگر بخواهیم تعریفی مختصر و معطوف بر واژه پژوهی از تئاتر تجربی یا همان Experimental theater ارائه دهیم، با عطف به صفتی که برای کلمه ی تئاتر درنظر گرفته شده و معادل هایی چون تجربی ، آزمایشگاهی و امتحانی که برای آن ایفاد می شود ، به گونه ای رویکرد اجرایی اشاره داریم که پیش از هر چیز به ماهیت بیانی رسانه و زیبایی شناسی دستگاه تولیدی خویش توجه دارد .
تئاتر تجربی بر این مبنا ، بستری است که از طریق بازی با عناصر ساختاری و ماهوی تئاتر ، تلاش می کند تا موجب رشد و گسترش زیبایی شناسی این هنر در منظر کلان خویش شود . البته بوده اند کسانی که از طریق پرداختن به تئاتر تجربی در جستجوی راه های تازه برای برقراری ارتباط با دیگر ابنا بشر برآمده اند و بیش از آنکه بر مبنای تعریفی که ارائه شد به خود تئاتر بیاندیشند به بهانه ی پی گیری اهدافی بیرون از مجموعه ی تئاتر موجب بروز ابداع و نوآوری در این هنر شده اند .
از سوی دیگر "پاتریک پاویس " در زیر مدخل «تئاتر تجربی» در فرهنگنامه ی تئاتری خویش ، این شکل اجرایی را بیشتر نوعی ادبی برمی شمرد و هیچگاه آن را جنبشی هنری نمی داند که بتوان به دوره ی خاصی محدودش کرد . در منظر او این مفهوم را می توان با توجه به کوشش های فردی ِ ناهمگون که هیچگونه وحدت زیبایی شناختی ندارند و در هیچ مکتبی گرد نمی آیند ، متجلی ساخت. «تئاتر تجربی را می باید از تئاتر پیشتاز (آوانگارد) متمایز نمود ، اگر چه این کار آسان نیست اما مفهوم "تجربه ی تئاتری" مفهوم جدیدتری است : تئاتر تجربی - پژوهشی ، تئاتری است که اهداف تجاری یا حتی عمومی ندارد و اصل مهم و مثبت آن ، ابتکار و نوآوری پایدار با توسل به تغییر و دگرگونی تمام قوانین و رمزگان هاست . »
بخش اعظم تجربیات تئاتری بدین شکل در حدود سال های ۱۹۱۰ به وجود آمد و نه تنها به رابطه ی تنگاتنگ و مستدل هنرها گرایش نشان داد ، بلکه می خواست هنرهای تجسمی و بصری را نیز در تئاتر مطرح کند و در واقع با تغییر زاویه دید در این راستا می کوشید ، زاویه دیدی که در تئاتر سنتی ، با توسل به متن و بازیگران زنده ، نظمی انسان محور داشت ، از این پس با استفاده از رنگ ها ، جنس ها ، اصوات ، شکل ها و نورها مطرح شود.
در اکثر این کوشش ها ، مسئله ی مهم ، برقراری رابطه ای جدید بین تماشاگران و نمایش است . نگاه ، ارزش و اهمیت بیشتری پیدا می کند و از این طریق تمامی حواس تماشاگر جلب و جذب می شوند . بدیهی است که تهییج تمامی حواس تماشاگر، نه تنها به دستاویزهای مهم فنی و مادی بلکه پدید آوردن عادت جدید در تماشاگر نیازمند است .
اما تجربه در عین حال می تواند تمام زمینه ها را در بر گیرد : استفاده از عروسک های مینیاتوری ، نقاب ها ، عروسک های خیمه شب بازی و...؛ مهم آن است که کار و اجرا بهیچوجه تکراری نباشد.
یکی دیگر از تعاریفی که در مورد تئاتر تجربی ارائه می شود ، نگاه آزمایش محور و پژوهش محور به تئاتر است که مرزهای تئاتر جهان را تغییر داده و انواع گوناگونی از تئاتر را پدید آورده است .
تئاتر تجربی بر این مبنا تئاتری است که با پژوهش سر و کار دارد ، آزمایشگاهی یا کارگاهی است وا برای تماشاگر عام کار نمی‌کند چرا که هدف غایی آن اجرا نیست ، بلکه آزمایش کردن است .
و اما «جیمز روز اونز » در کتاب ارزشمند خویش «تئاتر تجربی » ، معتقد است تمامی جریان های گوناگون تئاتر تجربی بر یک هدف مشترک استوار بوده اند : گسترش امکانات تئاتر به عنوان یک هنر ! از منظر او این معنای متفاوت و حیطه های گوناگون تجربه ورزی است که معنای واژه ی تئاتر تجربی را تا این حد گسترده و در عین حال متکثر کرده است : برای استانیسلاوسکی تجربه به معنای اهمیت دادن و بازخوانی کردن نقش و حضور بازیگر بوده است ، اما درست در نقطه ی مقابل او " کریگ" حضور دارد که با نفی نقش بازیگر تمام تجربه ورزی خود را معطوف به امکانات صحنه می کند .
در جناحی دیگر "میرهولد" و " راینهارت" حضور دارند که کارگردانی را محور می دانند و یا "آپیا" که نور را در صحنه مورد توجه قرار می دهد. هریک از دیگر هنرمندان شناخته شده به عنوان پیشروان تئاتر تجربی همچون آرتو ، برشت ، گروتوفسکی ، بروک ، باربا ، و... نیز در تلاش برای گسترش امکانات بیانی تئاتر و کشف قلمروهای تازه و سرزمین های ناشناخته در این حوزه بوده اند .
می توان تعاریف و اشارات دیگری نیز در مورد تئاتر تجربی ارائه داد اما فصل مشترک تمامی این تعاریف دوری از قلمرو تئاتر رسمی و وجه بازاری تئاتر به مثابه ی رسانه ای مطلقاً‌ سرگرم کننده است که می تواند اشکال متعددی را در خود پوشش دهد .
امین عظیمی
http://www.nevisa.blogfa.com